اسلام و مطالعات اجتماعی
اسلام و مطالعات اجتماعی سال سوم بهار 1395 شماره 4 (پیاپی 12) (مقاله پژوهشی حوزه)
مقالات
حوزه های تخصصی:
گسترش نهادهای مدرن و نقش فعال آنها در زندگی بشر، موجب نفوذ پیامدهای مدرنیته در ابعاد گوناگون زندگی انسان عصر مدرن شده است. یکی از نهادهای مدرن، دانشگاه و یکی از جنبه های فردی که دستخوش تحول شده است، نگرش دینی است. هدف مقاله حاضر، فهم چگونگی تأثیرپذیری هویت دینی جوانان از محیط دانشگاه است. در تحقیق حاضر از نظریه پیتر برگر و روش روان شناسی گفتمانی که با روش مراجع محوری تکمیل شده است، استفاده شده و با 13دانشجو و 5 غیر دانشجو مصاحبه عمیق صورت گرفته است. پس از تحلیل متن مصاحبه ها و کدبندی سه مرحله ای توصیفی، تفسیری و تبیینی، نتیجه حاکی از آن است که با وجود تأثیر دانشگاه در گستردگی زیست جهان دانشجویان و تقویت روحیه پرسش گری در آن ها، چگونگی بهره بردن از این امکان و برداشت از اطلاعات، به زمینه های پیش از ورود به دانشگاه و تمایلات درونی دانشجویان بستگی دارد.
رابطه فرهنگ و سیاست: تبیین جایگاه ارزش های دینی در سینمای جمهوری اسلامی ایران در دهه ها ی شصت، هفتاد و هشتاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از تشکیل حکومت دینی در اسلام، فراهم آوردن شرایط و زمینه های مناسب تربیتی برای رسیدن انسان به کمال است. اصلاح هر جامعه از اصلاح فرهنگی آن آغاز می شود. مهم ترین وظیفه فرهنگ، تربیت انسان است که رسانه های جمعی به طور عموم به عنوان مهم ترین کانال های فرهنگ ساز و هدایت گر فرهنگ جامعه نقش تعیین کننده ای ایفا می کنند. از ابزارهای فرهنگی که در اختیار حکومت است و تأثیر بسیاری بر مهندسی ذهن و مدیریت افکار عمومی دارد و زمینه ساز تربیت انسان ها می شود، رسانه به طور اعم و سینما به طور اخص است. بدین ترتیب، یکی از وظایف حکومت، استفاده از ابزار سینما برای هدایت افراد در جهت مطلوب است. هدف این پژوهش آن است که از طریق روش تحلیل محتوای کمی و کیفی فیلم های سینمایی به بررسی این موضوع بپردازد که جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومت دینی تا چه حد توانسته است از ابزار سینما برای فراهم آوردن شرایط تربیتی و جهت دهی به افکار مردم بهره برد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران آن چنان که باید در استفاده از این ابزار در جهت تحقق تربیت دینی افراد موفق نبوده است. استفاده از ارزش های دینی در سینما بسیار اندک است و حتی فیلم هایی هم که موضوع اصلی آنها به دین اختصاص دارد، در واقع در انتخاب موضوع و نیز پرداختن به آن بسیار ساده کار کرده اند.
عزاداری و آسیب های فرهنگی اجتماعی آن در ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عزاداری به دلیل نقش سازنده فردی و اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن، جایگاه ویژه ای در مکتب اسلام و سیره اهل بیت(ع) دارد؛ امّا این آیین مذهبی، اگر بر اساس اصول و ارزش های اسلامی، بازخوانی، معرفی، سیاست گذاری و عمل نشود، نتایج مطلوبی را در پی نخواهد داشت. عزاداری، به معنای همراهی و همدلی در غم و اندوه دیگران است که شیعیان از آن تعبیری خاص کرده و بیشتر درباره شهادت امام حسین(ع) به کار می برند. نوشتار حاضر درصدد است به شیوه ای اسنادی و با تکیه بر منابع تاریخی و موجود، همزمان با بررسی تاریخی این پدیده دینی، آسیب های فرهنگی واجتماعی فراروی آن را بازبینی کرده و راهکارهایی اصلاحی را ارایه کند. بازخوانی سیره اسلام، گونه های عزاداری، چگونگی تعامل حکومت ها، و نیز بررسی آسیب های شکلی و محتوایی مانند برخورد عاطفی با عزاداری، تبدیل شدن عزاداری به عادت، آمیخته شدن آن با فرهنگ قومی، اصالت یافتن شکل بر محتوا، غلو در اشعار و استفاده از آلات موسیقی از جمله مسائل مهم این پدیده دینی به شمار می آیند که نیاز به کنکاش و تبیین دارند.
الگوی کنترل درونی اخلاق محور؛ در سیاست گذاری جنایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
الگوهای کنترل جرم، آن گاه می توانند به پیشگیری موثر از جرم، منجر گردد، که با بافت و ساختار اجتماعی جامعه هدف، هماهنگ باشد. در واقع، بی استفاده ماندن ظرفیت های بومی در جامعه، کارآیی سیاست های جنائی را کاهش می دهد. در این مقاله برآنیم با استفاده از روش تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، الگوی بومی به نام «الگوی کنترل درونی اخلاق محور از جرم» را ارائه دهیم. این الگو بیشتر کنشی و ریشه ای است و با ایجاد تغییر در نگرش و باورهای افراد، به تولید مقاومت درونی در برابر جرم می پردازد. این الگو هم از منطق درون دینی ناشی می شود؛ هم با منطق برون دینی پشتیبانی می گردد. دیدگاه هایی همچون مبارزه با هوای نفس و نیز ضرورت عدالت قاضی از سویی و نظریاتی همچون «کنترل اجتماعی» و «اقتضائات جامعوی» از سوی دیگر، توجیه کننده این الگو می باشند. بر اساس این الگو، می توان اخلاقی سازی سنین تربیت پذیر، تولید نهادهای اجتماعی بسط دهنده اخلاق، اشباعِ فضای دادرسی و اجرای کیفر هم در بعد ظاهری و هم در بعد محتوایی، از فضائل اخلاقی را پیشنهاد نمود.
ارزیابی نظریه گیدنز، در باب دین و دنیوی شدن براساس مبانی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
گیدنز برخلاف جامعه شناسان کلاسیک و با عنایت به پیدایش جنبش های نوین دینی، به ویژه بنیادگرایی اسلامی، دنیوی شدن دین در دنیای مدرن را نپذیرفته و با تفسیر بازاندیشانه ، کارکردهای دین را متناسب با اقتضائات جامعه جدید، معنایابی کرده است. گیدنز معتقد است که دین می تواند با مدرنیته هم زیستی داشته باشد، مشروط به آنکه تن به گفت وگو و بازاندیشی بسپارد. این نظریه، هرچند به لحاظ پاسخ گو دانستن دین به سوالات انسان مدرن، نزدیک ترین تفسیر به تلقی اسلامی دانسته شده؛ اما به لحاظ مبانی، روش و جهت گیری کلی، نقص های اساسی و بنیادین دارد. مغفول ماندن سرچشمه ها ی وحیانی دین، تقلیل حقیقت دین به امور مادی صرف، تعارض علم و دین، نادیده انگاشتن بُعد معرفتی دین و گرفتار شدن در دام ابدال های نابجا، پدیده انگاری و نفی حقانیت دین، همسان سازی هویت ادیان مختلف، توجه به کارکردها به جای ذات دین، استقراء ناقص دین پژوهی (کلیسامحور) و تسری نتایج آن بر ادیان دیگر از جمله اسلام و...، وزانت علمی نظریه وی را فروکاسته است. چنانچه مبانی اسلامی در این نظریه جایگزین شود، بی تردید رهیافت ها، لزوماً آن گونه که گیدنز ارائه داده، نخواهد بود و نفی دنیوی شدن به جای استناد به میزان حضور و عضویت افراد در مناسک و مراکز دینی، به ماهیت دین و جامعیت آموزه های آن، عیارسنجی خواهد شد.
ساحت اجتماعی سکولاریسم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار که درصدد پاسخ گویی به پرسش چگونگی تأثیر سکولاریسم بر ساحت اجتماعی بشر است، با اذعان به تأثیر سکولاریسم به مثابه یک تفکر بر ابعاد و ساحات مختلف حیات بشر، چگونگی و میزان تأثیرگذاری آن بر ساحت اجتماعی را به روش توصیف و تحلیل، مطمح نظر قرار داده است. ساحت اجتماعی مشتمل بر عناصر و زمینه های مختلفی از جمله ساختار و نهادهای اجتماعی، اخلاق و ارزش های اجتماعی، قوانین و قواعد اجتماعی، رفتارها و روابط اجتماعی، برنامه ریزی و مدیریت اجتماعی و جنبش ها، گروه ها و آیین های جدید می باشد که نوع تأثیرگذاری سکولاریسم بر هریک از آنها متفاوت بوده و با توجه به غرض اصلی این تفکر که بی اثرساختن و در نهایت زدودن دین از عرصه حیات اجتماعی بشر است، مشخص شد که با فقدان آموزه های دینی، این عرصه در چنبره تفکر عرفی گرایی به تنگنا افتاده و به تدریج زمینه های نفوذ و جریان دین در حیات فردی و اجتماعی بشر سد از بین می رود.