مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا با دلایلی نظیر حکم ایجابی به معدوم، محمول قرار دادن حقایق انتزاعی و اعتباری برای حقایق خارجی و انتزاع مفاهیم کلی و غیره، به اثبات مسأله ی وجود ذهنی پرداخته شده و در ادامه حکمایی چون فخر الدین رازی با طرح نظریه ی نسبت اضافه، فاضل قوشچی با بیان نظر مغایرت علم و معلوم و انکار عینیت آن دو و صدر الدین دشتکی با طرح مسأله ی قلب ماهوی و نظریه ی انقلاب ذاتی به ایراد اشکال و انکار مسأله ی وجود ذهنی پرداخته اند، که این نقادی ها از سوی دو حکیم متأله (ملاصدرا شیرازی و ملاهادی سبزواری) به بحث و پاسخ گزارده شده و در نهایت حکیم صدرالمتألهین شیرازی با ابداع نظریه ی انقلاب در هستی شناسی علم و تساوق علم با هستی محض و تجرد صرف و خروج آن از مقولات و ماهیات و نقش مصدریت و مظهریت نفس در علم و قیام صدوری صور علمی به نفس و منتفی دانستن قیام حلولی آنها به نظریه ی نهایی خود که مبتنی بر تطابق عوالم ذهن و عین می باشد، به اثبات مسأله ی وجود ذهنی می پردازد.
هدف خدا از خلقت در ساحت عقل و نقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضرورت وجود هدف برای فاعلیّت خدا به سه صورت نفی می شود: اول: غایت برای ذات خدا نه ضرورتی برگرفته از مبانی و قواعد عقلی و فلسفی است. دوم: نه لازمه مکتب و فلسفه ارسطویی است. سوم: نه از آموزه های دینی و نصوص شرعی اعمّ از آیات و روایات قابل استفاده است. لذا هرگونه فرض یا ضرورت هدف برای خدا در خلقت مردود است و اثبات کردیم که خدا در خلقت هیچ گونه غایتی نداشته است، بلکه خالقیت او نسبت به همه عوالم به صورت «جود» است. و البته هر گونه غایتی که برای خدا قابل فرض است به فعل خدا برمی گردد. بنابراین از یک طرف اثبات غایت و هدف برای ذات خدا محال است زیرا مستلزم این است که خدا ناقص و ممکن باشد و از طرف دیگر نفی غایت و هدف از فعل خدا نیز محال است زیرا مستلزم این است که فعل خدا لغو باشد. بنابراین هر دو فرض محال است.
دفاع حکیم سبزواری از سهروردی در کیفیّت اِبصار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق، حکیم سهروردی در مقابل دو نظریّه رایج ترِ «انطباع» و «خروج شعاع» در زمینه کیفیّت اِبصار، به نظریّه سومی قائل شد که بر اساس آن، در هنگام اِبصار، نَفْس آدمی علمِ حضوری اشراقی به خودِ اشیای دیدنی پیدا می کند، نه آنکه صرفاً از رهگذر صورت های ادراکی آنها را ادراک کند. صدرالمتألّهین نظریّه سهروردی را مبتلا به اشکال دید و به نقد دیدگاه او پرداخت. نقدهای وی در اسفار، در قالب چهار اشکال ارائه شده است. حکیم سبزواری که سعی در توجیه نظریّه سهروردی داشته، به دفاع از وی در مقابل نقدهای صدرالمتألّهین برخاسته است. این مقاله به گزارش و نقد و بررسی پاسخ های چهارگانه حکیم سبزواری به اشکالات صدر المتألّهین اختصاص دارد. پاسخ های یادشده در مجموع سبب روشن تر شدن برخی از جوانب بحث، و روشنگری در جهت گشوده شدن راه های تازه گردیده است، امّا هیچ یک در پاسخگویی به آن اشکال ها تمام نیست، بلکه هر کدام نیازمند تتمیم است.
نسبت امر «ممکن» با «زمان» و «قوه» در فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه ابن سینا در ذکر معانی مختلف امکان (عام، خاص و اخص) ذکر می کند و امکان استقبالی را معنی مستقلی از امکان می شناسد، در آثار فارابی سابقه ندارد. فارابی در آثار منطقی اش ممکن را هم دارای نسبت با مقاطع مختلف زمان می داند (به معنی لاوجود یا وجود در زمان حال و نامعلومِ ذاتی بودنِ وجود یا لاوجودش در آینده) هم دارای قوه. این نشان می دهد که او امکان را دارای یک معنا و یکسان با امکان استقبالی و امکان استعدادی می داند و بنابراین امکان از نظر او تنها متعلق به عالم ماده است. در برخی آثار فلسفیش این توضیحات در مورد ممکن با حذف تصریح به نسبت امر ممکن با زمان تکرار می شود. ولی در برخی دیگر از آثار فلسفی منسوب به فارابی، ممکن _همچون آثار ابن سینا_ با معلولیت و وابستگی به غیر تبیین می شود نه زمانمندی و بالقوه بودن و در نتیجه می تواند شامل همه موجودات ماسوی الله بشود. در طبقه بندیهای موجودات دردسته اول از آثار فلسفی فارابی اجرام سماوی دارای جایگاه مبهمی هستند و هرچند بر حسب تعریف ذیل موجودات واجب قرار می گیرند ولی دارا بودن حرکت می تواند موجب تردید در این جایگاه شود.
منطق ابهری در تلخیص الحقائق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثیرالدین مفضل بن عمر ابهری (؟656-؟597) دانشمند برجسته ایرانی است که در شاخه های مختلف علوم عقلی مقامی والا داشته است. مخطوط فاضل احمد پاشا 1618، که در کتابخانه ی کوپریلی استانبول نگهداری می شود مشتمل است بر چهار رساله از او، به نام های بیان الأسرار، تلخیص الحقائق، رسالة المطالع، و زبدة الحقائق، که هر یک سه گانه ای ست در منطق، طبیعیات، و مابعدالطبیعة. این رساله ها را کاتبی قزوینی از نسخه ی اصل استنساخ کرده و ابهری به خط خود بر صدر همه آن ها یادداشت إنهاء با تاریخ و توقیع نوشته است. آنچه در پی می آید تقدیم و تحقیق بخش منطق تلخیص الحقائق است. منطق ابهری در این رسائل، از جمله در تلخیص الحقائق، فاقد نوآوری های بعدی او و تقریباً به کلّی تابع منطق ابن سینا است. به اقتضای تک نسخه بودنِ مخطوط، روش قیاسی را برای تصحیح آن برگزیده ایم. اثیرالدین مفضل بن عمر ابهری (؟656-؟597) دانشمند برجسته ایرانی است که در شاخه های مختلف علوم عقلی مقامی والا داشته است. مخطوط فاضل احمد پاشا 1618، که در کتابخانه ی کوپریلی استانبول نگهداری می شود مشتمل است بر چهار رساله از او، به نام های بیان الأسرار، تلخیص الحقائق، رسالة المطالع، و زبدة الحقائق، که هر یک سه گانه ای ست در منطق، طبیعیات، و مابعدالطبیعة.
تبیینی نو از «اصالت وجود و ماهیت» از منظر استاد خسروپناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله «اصالت وجود» یا «اصالت ماهیّت»، یکی از مسائل مهمّ فلسفی است. برخی از فلاسفه به «اصالت وجود» و برخی به «اصالت ماهیّت» گرایش پیدا کرده اند. دیدگاه برگزیده در این مقاله، «اصالت وجود و ماهیّت» است، بدین معنا که «واقعیّت خارجی»، مصداق حقیقی، بالذات و بدون حیثیت تقییدیِ «محکی وجود» و «محکی ماهیّت» است. لازمه این دیدگاه چنین نیست که یک چیزِ خارجی، دو چیز بشود، زیرا شواهدی وجود دارد بر اینکه محکی های متعدّد، جهان خارج را به نحو عینیّت، نه اتّحاد، پر کرده اند. همچنین لازمه این دیدگاه این نیست که «وجود» و «ماهیّت» در یک رتبه قرار داشته باشند، زیرا جایگاه آنها از نظر حیثیت های مختلف و نیز از لحاظ تحلیل عقلانی و عقلایی، متفاوت است. «اصالت وجود و ماهیّت»، از قضایای فطری است که تصوّرِ صحیحِ مبادیِ آن، نتیجه را به همراه خواهد داشت. در پایان این مقاله، بعضی از نتایج هستی شناختی و معرفت شناختیِ این دیدگاه، در ارتباط با مسأله «جعل»، «معقولات اوّلی و ثانی» و نیز بحث «مطابقت»، ذکر شده است.
نسبت مفاهیم اعتباری حقیقی و واقع خارجی وذهنی دروحدت وکثرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این جستار، بررسی نسبت مفاهیم اعتباری حقیقی(مفاهیم فلسفی ومنطقی) وواقع خارجی وذهنی آنها دروحدت وکثرت است. مسأله این است که آیا وحدت یا کثرت واقع خارجی وذهنی (منشاءانتزاع) مفاهیم فلسفی ومنطقی، مستلزم وحدت یا کثرت مفهوم است؟آیا وحدت یاکثرت مفهوم فلسفی ومنطقی ازوحدت وکثرت منشاءانتزاع آنها حکایت دارد؟ درپاسخ به پرسش های مزبور، فرضیه ها وگزاره هایی صورت بندی می شوند. روش انجام این تحقیق، تحلیلی ازطریق تحلیل مفهومی وگزاره ای است ومهمترین نتایج ویافته هایی که این پژوهش به آنها دست یافته است، عبارتنداز:1-درمحمول منطقی که خصوصیت معنایی مناسب بامنشاءانتزاع خود ندارد، تعدد سنخ مفهوم منطقی، ازکثرت سنخ معنایی منشاءانتزاع کشف نمی کند؛ همان طورکه کثرت سنخ منشاءانتزاع، مستلزم کثرت سنخ مفهوم منطقی نیست. 2-درمحمول منطقی که خصوصیت معنایی مناسب با منشاءانتزاع دارد، میان مفهوم ومنشأانتزاع آن دروحدت وکثرت، تلازم(استلزام ازدوطرف مفهوم ومنشأانتزاع آن)است.3-درمفاهیم فلسفی با لحاظ خصوصیت مسانخ ومناسب مفهوم در منشاءانتزاع محمول فلسفی، وحدت مفهوم ازوحدت خصوصیت در منشاءانتزاع حکایت می کند وکثرت سنخی منشاءانتزاع، مستلزم کثرت مفهوم است.4- درمفاهیم اعتباری حقیقی برحسب دیدگاه مشهور،-که خصوصیت مناسب مفهوم درمنشأانتزاع آن لحاظ نمی شود-، میان مفهوم ومنشاءانتزاع ، دروحدت وکثرت تلازم نیست.
حکمت عدد هشت در هنر و معماری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدد هشت در کنار دیگر اعدادی که مکررا در منابع اسلامی به آن اشاره میشود، بخاطر کاربرد ویژه ای که در هنر و معماری اسلامی به خوداختصاص داده است، از جمله اعداد قابل تامل است. با توجه به ماهیت رمزگونه اعداد و مفاهیم پنهان در هر عدد ، این سوال مطرح است که آیا کاربرد و استفاده عدد هشت در هنر و معماری اسلامی نیز از یک اعتقاد عمیق اسلامی سرچشمه میگیرد ؟ علاوه بر ذکر این عدد در قرآن و روایات و نسبت دادن آن به تعداد بهشت ها و تعداد ملائکان حامل عرش ، با جستجو در منابع فلسفی عرفانی، به اشاره ای رمزگونه از این عدد میرسیم. آنجا که شیخ اشراق برای نخستین بار سخن از عالم مثال میزند و به آن عالم لقب " اقلیم هشتم" می دهد. با تجسم بخشیدن به هندسه عوالم و نسبت دادن عدد هشت در هنر و معماری به دیدگاه عالم واسط یا عالم مثال، دریچه ای شگرف از مبانی نظری و اعتقادی معماران مسلمان بر ما گشوده میشود. در این مقاله تلاش میشود تا با تطبیق عوالم بر اعداد و اشکال هندسی ، رمز کاربردی عدد هشت در هنر و معماری اسلامی روشن گردیده و نمونه هایی از مصادیق این تطبیق ذکر شود.
Suhrawardi: Avicennian Sciartist(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ شهاب الدین سهروردی موسس حکمت اشراق، در رساله های متعدد داستانی، دیدگاه های خویش را به زبان هنر، رمز و نماد بیان کرده است. لذا او را هنر-دانشمند می نامیم. بررسی این نمادسازی ها نشان می دهد که سهروردی در زبان سمبلیک، روی آوردی سینوی دارد. این روی آورد در سه مساله اساسی فلسفی قابل بررسی است: حواس ادراکی، مساله صدور، و کیهان شناسی. در مساله ادراکات، ده حس ظاهری و باطنی توسط ده برج، ده بند، ده گور، ده پرنده، ده موکل، پنج حجره و پنج دروازه تمثیل شده اند. در مساله صدور، عقول عشره با ده پیر خوب سیما، و عقل دهم با نماد پدر، استاد و عقل سرخ تجسم شده اند. در مساله کیهان شناسی، افلاک توسط نه طبقه و رکوه یازده لایه، یازده کوه، پسران و آسیاها تصویر شده اند. حواس ادراکی دهگانه، عقول عشره و افلاک نهگانه و یازده گانه، متفاوت با آرای سهروردی در حکمت اشراق و منطبق بر آرای شیخ الرییس بوعلی سینا است.