حکمت سینوی (مشکوه النور)
حکمت سینوی (مشکوه النور) سال بیست و دوم بهار و تابستان 1397 شماره 59 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
توجه به حکمت عملی در آثار فارابی، ابن سینا وخواجه نصیر جایگاه ویژه ای دارد. تدبیر منزل بر نظام خانواده و جایگاه زن و مرد و نقش آنها در اداره منزل است. این سه فیلسوف مشترکاتی در مبانی و مسائل مطرح در این حوزه دارند، ولی اختلافات قابل توجهی نیز در آرای آنان درباره خانواده و به ویژه زن وجود دارد. فارابی به تأسی از حکمای یونان انسان را مدنی بالطبع می داند و با نگاهی انسان مدار و فضیلت محور و تقریباً فارغ از جنسیت به شخصیت زن می پردازد. ابن سینا و خواجه نصیر بیشتر با نگرش کارکردگرایانه به نقش زن و مرد در نظام خانواده توجه دارند. البته خواجه با نگاه جنسیتی و کمتر انسان مدارانه به زن می نگرد و او را تابعی از مرد تلقی می کند که وظیفه اصلی او مادری و همسری است و بر خلاف فارابی اصولاً زن را پدیده ای مستور در خانه تعریف می کند که خروج وی از خانه و حضور اجتماعی او توالی فاسده دربر دارد. ضمن بررسی آرای این سه فیلسوف، به اشتراکات و افتراقات آنها درباره زن و تدبیر منزل اشاره می شود.
بررسی تطبیقی نظریه فارابی و بوعلی سیناپیرامون هدفمندی هنر و کارکرد سرگرمی، شگفتی و لذت در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابونصر فارابی و شیخ الرئیس بوعلی سینا در آثار گوناگون خود به هنر و غایات هنر و انواع کارکردهای آن توجه نشان داده اند. این غایات و کارکردها از یک سو مورد تصریح قرار گرفته است، از دیگر سو از مفهوم سازی و خصوصیات قوای خیالی قابل استنباط است. توانمندی های قوای خیالی از محاکات صور حسی و صور خیال تا محاکات معقولات و مفارقات محض را دربر می گیرد. هرچند عالی ترین هدف هنر محاکات معقولات و هدایت فرد و جامعه به سمت خوشبختی غایی است، اما در این میان، سرگرمی، شگفتی، لذت و استراحت نیز از فوایدی است که برای هنر در نظر گرفته شده است. درصورتی که تعجیب یا شگفتی آفرینی از خصوصیاتی است که فارابی به شکل مستقل به آن نپرداخته و تنها بوعلی بر آن تأکید دارد. بقیه خصوصیات در آثار هر دو حکیم آمده است. سعادت غایی انسان، هدف اصلی هنر و هنرمند باشد، سرگرمی و التذاذ نفس جایز است و هر انسانی به میزان رفع خستگی و تجدیدقوا برای تلاش مجدد در راه سعادت قصوا می تواند از آن بهره مند شود.
حقیقت وحی رسالی از دیدگاه ابن سینا و مقایسه آن با آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق آموزه های قرآنی، وحی رسالی کلام الهی است که به انتخاب ویژه خداوند، به طور خاص بر انبیا نازل می شود؛ ازاین رو، اثبات وحی رسالی به عنوان ویژگی اختصاصی انبیا، از مهم ترین مباحث حوزة وحی است. ابن سینا ازجمله اندیشمندانی است که با طرح دو امتیاز ویژه در انبیا عقل قدسی و خیال قوی و نیز تأکید بر اذن خدا در تحقق وحی سعی کرده است تا مجرای اطلاعاتی ویژه ای را برای انبیا اثبات کند. عقل قدسی به عنوان ظرفیت عقلی مختص به انبیا، امکان ارتباط بی واسطه نبی با عقل فعال(وحی کلی) را فراهم می کند و خیال قوی نیز قابلیتی است که نفس نبی به کمک آن به نفوس فلکی اتصال می یابد(وحی جزئی) و در اثر آن به تمامی جزئیات مربوط به عالم ماده علم پیدا می کند. همچنین به کمک این قوه است که فرشته وحی را می بیند و کلام الهی را می شنود. به نظر می رسد که دیدگاه ابن سینا در مواردی مانند مرتبط دانستن قوه قدسیه با حدس، منحصرساختن ارتباط وحیانی در ارتباط نبی با عقل فعال و نیز نقش قوه خیال در صورت بندی وحی جزئی، با اشکالاتی مواجه است. درضمن، وی نتوانسته است تمایز قاطعی را میان وحی به انبیا با معارفی که صاحبان کرامات و اولیای الهی به آن دست می یابند، به اثبات رساند.
طرح حد مفهومی و جهت حکم از طرف ابوالبرکات بغدادی و نقد اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالبرکات بغدادی در سنت نقادی اندیشه ابن سینا جایگاه ویژه ای دارد. او متفکری است که از دیدگاه ذهن گرایانه به نقد ابن سینا پرداخته است. او به این منظور، دو شاهد مثال آورده است که می توان گفت نوآوری ابوالبرکات به شمار می رود: 1. طرح نظریه حد مفهومی به عنوان بدیل حدّ حقیقی؛ 2. قراردادن جهت حکم در جایگاه جهت حمل. آنگاه این دو اندیشه در متون منطقی، تبارشناسی و تحلیل شده اند که چگونه در منطق نگاری های پس از ابوالبرکات به کار رفته اند. نظریه حد مفهومی به عنوان بدیل حد حقیقی ریشه در نامگذاری های ما بر اشیاء دارد. به این معنا که اشیاء بر اساس معرفت حاصل از آنها نامیده می شوند. پس به جای تمنای رسیدن به معرفت اشیای خارج، باید به حیطه آگاهی خویش و آنچه از اشیاء بر ما پدیدار می شود، خرسند بود. طرح جهت حکم به جای جهت حمل، نظریه ای است که مفهومی تازه در موجهات مطرح می کند. اگرچه بنا بر تحلیل ارائه شده، این نظریه بنا بر مسلم بودن مقدمات قیاس در موجهات کارایی نخواهد داشت. در این پژوهش روشن می شود ابوالبرکات در هر دو نظریه، متفکری ذهن گراست که به حیطه آگاهی بسنده می کند. مضاف بر این که هر دو مفهوم در بدنه اندیشه ابن سینا وجود دارند؛ اما ابوالبرکات آنها را در غیر جایگاه خویش نشانده است.
رابطه صور ارتسامی با آفرینش موجودات از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، یکی از دغدغه های اساسی ابن سینا در الهیات بالمعنی الاخص، همان تبیین نظام مند علم واجب تعالی بود. او درصدد ارائه طرحی بود که بدون خدشه به بساطت ذات واجب تعالی، علم مطلق او را هم تبیین کند؛ علمی که در عین جامعیت، از غبار تغییر نیز در امان باشد. شیخ الرئیس برای دستیابی به این هدف، نظریه «صور ارتسامی» را مطرح کرد. این «صور» از منظر ابن سینا، از تعقل ذات واجب تعالی برخاسته و لوازم ذات و اسباب موجودات عینی محسوب می شوند و علم واجب تعالی به موجودات از طریق علم به آن صور حاصل می شود. شالوده اصلی این رأی، همان رابطه سببیت و مسببیت میان صور مذکور و موجودات عینی است. اگرچه این رابطه، هم در آثار ابن سینا منعکس شده است و هم در تفاسیر شارحان و منقدان نظر شیخ، ولی همین نکته در ماجرای آفرینش موجودات کثیر به کلی نادیده گرفته شده است و ابن سینا هیچ اشاره ای به نقش و سهم صور ارتسامی در آفرینش عقل نخست و عقول و افلاک نمی کند و به صراحت می گوید که عقل نخست بی واسطه از واجب تعالی صادر می شود و عقول و افلاک و متغیرات نیز از هم دیگر صادر می شوند؛ بنابراین، در بحث علم واجب تعالی، از سببیت صور مرتسمه بر موجودات سخن گفته شده است و در هنگام تشریح نحوه صدور موجودات از واجب الوجود بسیط، از نقش صور ارتسامی در آفرینش موجودات سخنی به میان نیامده است و همین امر، ناسازگاری موجود در این طرح را به ذهن متبادر می کند.
فرایند"خویش" فهمی انسان در نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت ادراک ذات، در آثار ابن سینا به طور تفصیلی تحلیل و بررسی نشده است. با بررسی مبانی نظری شیخ در تحلیل فرایند ادراک، روشن می شود که پدیده احساس در مرحله نفس حیوانی به عنوان مبدأ معرفت(ادراک برآمده از حس) و علم(ادراک برآمده از عقل)، بدون انفعال حواس از محسوس محقق نمی شود. در پس احساس، عقل یا وهم با شکل گیری ادراک حسی و خیال، به طور دفعی، بدیهیاتی ازقبیل «تمایز» اشیاء و شعور به ذات را به عنوان متعلقات معرفت درک می کند. همراه با ادراکات حسی، عقل هیولانی و بالملکه به عنوان دو مرتبه نخست عقل، در تعامل با نفس حیوانی و به واسطه خیال، ادراک معقول را آغاز می کنند؛ عقل هیولانی که مقدم بر دیگر مراتب عقل است، به مثابه هیولای نخستین، عاری از هرگونه فعلیت و صورت معقول یا محسوس است؛ ازاین رو، تمام ادراکات دریافت شده از خیال و وهم در مرتبه عقل بالملکه و یا بالفعل برای نفس ناطقه حاصل می شوند. بنابراین «خویش فهمی» انسان نیز به عنوان ادراکِ علمیِ معقول از خود که فراتر از شعور و درک معرفتی به ذات است از مرحله عقل بالملکه به بعد و مبتنی بر فعالیت اولیه بدن و قوای حسی محقق می شود.
مبانی، روش ها و مولفه های فلسفه سیاسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه سیاسی ابن سینا دارای اصول و مؤلفه های منحصر به فردی است که به رغم نقش بی بدیل آن در تبیین فلسفه سیاسی اسلامی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برای فهم و تبیین درست فلسفه سیاسی وی ضرورت دارد تا تمامی آثار وی بررسی شود. پژوهش حاضر، با روش توصیفی و تبیینی، به بررسی اصول و مؤلفه های فلسفه سیاسی ابن سینا پرداخته است. فلسفه سیاسی ابن سینا بر بستر بنیان های اساسی چون هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی استوار است. ابن سینا در طرح فلسفه سیاسی خود منابع شناخت را متعدد می داند و از روش هایی چون، برهان، عقل، حس، تجربه و وحی یاری می گیرد. توجه ویژه به رهبری جامعه، پیوند میان نبوت و سیاست، اصالت دادن به شریعت نسبت به سیاست و تبیین شیوه جانشینی نبی را می توان از مهم ترین شاخص های فلسفه سیاسی وی به شمار آورد. ایشان راه نجات جامعه را استقرار نظام سیاسی عقلا نی برآمده از شریعت معرفی می کند. او هیچ گاه واقعیت های خارج از ذهن را انکار نمی کند و تمامی حکومت های موجود را از نوع تغلبیه و مردود می داند.