مطالعات ترجمه قرآن و حدیث
مطالعات ترجمه قرآن و حدیث دوره اول پاییز و زمستان 1393 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ر زبانعربی کلمه از اسم، فعل و حرف تشکیل می شود. وهرکدام از این عناصر در جایگاه خود معنای خاصی را به ذهن متبادر می کند. در قرآن کریم که در اوج فصاحت و بلاغت است، به دقیق ترین شکل از این عناصر مدد گرفته شده است. از آن جا که واژگان وحی به طور دقیق و کامل، مفاهیم و معانی مورد نظر را منتقل می کنند لذا ترجمه آیات نیز باید در نهایت دقت و ظرافت انجام شود. گروهای فعلی اساساً علاوه بر معنا بر عنصر زمان نیز دلالتی دارند، حال آنکه گروه های اسمی مقید به تخته بند زمان نیستند بلکه در گستره زمان ( گذشته، حال و آینده) جاری اند. در این میان برگردان عناصر فعلی قرآن در ترجمه های فارسی به جهت برابری های دو زبان مناقشه ای در پی ندارد و آنچه محل تأمل و بررسی است معادل گذاری عناصر اسمی است که غالباً در ترجمه های قرآن نادیده انگاشته شده و به عناصر فعلی برگردانده شده است. چنین مواجهه ای از سوی مترجمان نهایتاً موجب عدم تعادل میان معادل های ذکر شده با ما به ازای آن در متن اصلی گشته است. در این نوشتار تعدادی از ترجمه های آیات قرآن کریم که در آن از عناصر اسمی-فعلی استفاده شده، مورد بررسی قرار گرفته و معادل دقیق عنصر اسمی- فعلی برای آن برگزیده شده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.
بررسی معانی مختلف حرف «لکنَّ» و نقد ترجمه های فارسی آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افتن معنای بلاغی فرآیند استدراک در مشخص نمودن معنی آیات قرآن کریم اهمیتی فراوان دارد. این اهمیت هنگامی نمایان تر می گردد که مترجم بخواهد معنی واژه «لکنَّ» را به فارسی برگرداند. این واژه از حروف مشبهه بالفعل است و یکی از حروفی می باشد که می توان با آن فرآیند استدراک را ارائه نمود. مترجم بدون فهم آیه و بی آنکه به تفاسیر و معانی بلاغی این حرف را بیابد در ترجمه آن اشتباه خواهد کرد. هدف این نوشتار بررسی جنبه های بلاغی موضوع «استدراک» در قرآن کریم به ویژه دریافت معنای «لکنّ» ناسخه می باشد. برای این منظور به تفاسیر مختلفی مراجعه و در سیاق آیات قرآن و معانی آنها دقت شد. لذا 17 آیه برگزیده شد که حرف «لکنّ» در آنها بکار رفته بود. همچنین 16 ترجمه از قرآن کریم به فارسی انتخاب گردید و با توجه به این ترجمه ها و فرهنگ لغت ها، معانی این حرف در هریک از 17 آیه بررسی شد. در این راه تلاش شد تا با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی این ترجمه ها نقد و در نتیجه معنایی دقیق تر از نقش این حرف وترجمه آیه ارائه شود. پس از بررسی آیات ترجمه شده مذکور، مشاهده شد که بسیاری از مترجمان ایرانی قرآن کریم در ترجمه «لکنّ» ابعاد زبانی و بلاغی آن را نادیده، و بی توجه به نقش «تعلیل، تأکید واستدراک شبیه به استثنا»ی این حرف، تنها برای آن معادل های چون (اما، ولی، لکن، و لکن، لیکن، و لیکن، بلکه، و...) در نظر گرفته اند، بی آنکه نقش و معانی دیگر آن را در ترجمه آیات منعکس کنند.
ترجمه های تحت اللفظی معاصر قرآن کریم به زبان فارسی؛ برتری ها و کاستی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه بیشتر ترجمه های تحت اللفظی قرآن کریم، در نگاه اول نارسا و نامفهوم به نظر می رسد و از سازگاری و مطابقت لازم با ساختارهای زبان فارسی برخوردار نیستند، اما در بسیاری از موارد از نقاط قوتی نیز برخوردارند که بسیاری از ترجمه های امروزی قرآن کریم، فاقد آن است. دقت در برابر گزینی، مطابقت با نصّ قرآن، توجه به ساختارهای صرفی و نحوی زبان مبدأ و... از جمله مواردی هستند که ترجمه های تحت اللفظی توجه شایانی به آن داشته اند. از سوی دیگر، نارسایی و روان نبودن ترجمه، عدم توجه به محذوفات قرآنی، ترجمه تحت اللفظی کنایه ها و استعاره ها و ... از جمله کاستی های ترجمه های تحت اللفظی محسوب می شود. در همین راستا پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و شیوه ی تحلیل داده، به بررسی ترجمه های تحت اللفظی: دهلوی، شعرانی، مصباح زاده و معزی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ترجمه های تحت اللفظی قرآنی کریم در مقایسه با ترجمه های محتوایی، باوجود کاستی های خود، از برتری های نسبی نیز برخودارند.
چالش ها و شیوه های ثبت کُنیه در ترجمه ی متون روایی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو نظر به چالش هایی که ثبت «کنیه» با کارکردهای متنوعش در فرایند ترجمه متون روایی به همراه دارد نگاشته شده است. هدف در این پژوهش، اولا طرح این چالش ها و ثانیا یافتن راهکارهایی عملی برای حل آن هاست. در این راستا چندی از این چالش ها که در طول تجربه نگارندگان در ترجمه متون روایی نمایان شده اند طرح می شوند و به لحاظ نظری تحلیل می شوند. سپس سه نمونه به نمایندگی از مواردی که هر چالش را در بر دارند از کتاب ارجمند بحار الأنوار نقل می شوند تا چالش به طور تطبیقی بازخوانی شود. سپس راهکارهایی برای حل هر چالش، نظر به نمونه های مذکور، به دست داده می شود. کارکرد کنیه به مثابه یک اسم خاص، دلالت مجازیِ کنیه به عنوان یک وصفِ فرهنگی، ارجاع کنیه به پدیده های غیر انسانی و نیز مفاهیم انتزاعی، کارکرد «ابن» و «بنت» و «بنی» در ساخت های شبیه به کنیه، سیالیت نوشتاریِ «أب» در ساخت کنیه نظر به نقش های نحویِ آن، و کاربست پربسامد کنیه های معصومین علیهم السلام، قضایایی هستند که در طول این پژوهش به عنوان مسائل چالش انگیز در ترجمه متون روایی به فارسی طرح شد اند و راهکارهایی برای حلشان به دست داده شده است.
نارسایی های ترجمه ی منظوم قرآن (پژوهشی در ترجمه ی کرم خدا امینیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم اصیل ترین سرچشمه ی آموزه ها، به فصیح ترین زبان نازل شده، از این رو برای ترویج و تبلیغ مفاهیم والا و معارف بلند آن، ترجمه و شرح حقایق جاودانه اش به زبان های مختلف دنیا ناگزیر می نماید. از دیرباز و از سده های نخستین اسلام، متفکران و قرآن پژوهان بسیاری در ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری قرآن، اصول و مبانی ترجمه ی قرآن و انواع سبک های ترجمه ی آن قلم فرسایی کرده و ترجمه هایی شیوا و روان هم ارائه داده اند؛ در این میان فرزانگان نکته سنج، لغزش ها و غفلت ها را یافته و با نقدهای عالمانه، ترجمه ها را به سوی اتقان و استحکام بیشتری سوق داده اند. نویسنده در پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به طور خلاصه به ذکر انواع ترجمه بپردازد سپس مصادیقی از نارسایی های ترجمه ی منظوم در حوزه ی ساختارهای واژگانی، دستوری، آوایی و معنایی را در ترجمه خدا امینیان بیان کند. مهمترین دستاورد این پژوهش آنست که شعر با وجود آرایش های لفظی و معنوی غالبا تکلف آمیز و تابع هنرنمایی و سلیقه ی گوینده است، به همین دلیل شاعر قبل از اینکه از متن پیروی کند تابع ضرورت های شعری و تنگنای وزن و قافیه است؛ در نتیجه واژگان انتخاب شده یا بیش از متن عربی است یا با آن تفاوت دارد. این حقیقت در مورد ترجمه ی قرآن- چه نظم و چه نثر- انکار ناپذیر است و نشان می دهد هنوز با ترجمه ی مطلوب، فاصله بسیار است.
فن التفات و نقد و بررسی آن در ترجمه های معاصر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت التفات به معنای دگرگونی و تغییر خلافِ ظاهر در اسلوب کلام، ازجمله پرکاربردترین صنایع ادبی به کار رفته در قرآن و از ویژگی های سبکی آن به شمار می آید. دشواری کاربرد این فن سبب شده است تا آن را «شجاعات العربیه» بنامند و در ادبیات عرب پیش از قرآن، کمتر استفاده شود. از این رو کاربرد فراوان آن در قرآن با توجه به فایده های عام و خاصش، نشان دهنده فصاحت و بلاغت بی نظیر قرآن است؛ اما بااین وجود ، در ترجمه های قرآن به زبان فارسی، کمتر مورد توجه قرارگرفته شده است. البته از میان گونه های این فن، برخی مانند التفات در ادوات؛ التفات در ساختار نحوی و التفات در معجم به دلیل کاستی های زبان فارسی نسبت به عربی، در ترجمه قابل انتقال نیستند؛ اما برخی دیگر مانند التفات در ضمایر؛ التفات در عدد و التفات در صیغه ها قابل انتقال اند و مترجم قرآن باید تلاش کند این گونه موارد را منتقل کند تا خواننده ترجمه بتواند از این محسنات معنوی قرآن و فایده آن ها بهره مند شود. این تحقیق بر آن است تا با استفاده از دیدگاه های مفسران و محققان قرآنی درباره آیات التفات و حکمت آن ها، برخی از مهم ترین ترجمه های فارسی قرآن کریم در دوره معاصر را مورد بررسی و نقد قرار دهد تا پس از بیان نکات ضعف و قوت هر یک، هم شاخص ترین آن ها را در توجه به التفات و انتقال آن مشخص کند و هم برای مترجمان آینده قرآن راهنما باشد.
ارزیابی ترجمه های فارسی قرآن در برگردان آیات مربوط به «اسم خدا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه ى «اسم» و مشتقات آن از واژه هاى بسیار پرکاربرد در علوم اسلامی (اعم از علوم نقلی و عقلی) است. این مقاله با روش کتابخانه ای در گردآوری مطالب و شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها و روش توصیفی تحلیلی در تحلیل داده ها مفهوم واژه اسم و مشتقات آن با تاکید بر کاربرد آن در مورد خداوند در قرآن و حدیث را مورد تحلیل قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که واژه ى اسم و مشتقات آن افزون بر کاربرد در معنای نام لفظی، در بخشی از آیات قرآن (آیه بسمله؛ علق، ، واقعه، 74؛ مزمل،8؛ انسان،25؛ اعلی،15 و1 ؛ الرحمن، 78) ؛ هود، 41؛ اعراف، 180؛ اسراء، 110؛ طه، 8 و حشر، 24 ؛ بقره، 30) و بخشی از احادیث (مانند حدیث «ابراهیم بن عمر» از امام صادق (ع)؛ حدیث محمد بن سنان از امام رضا (ع)؛ فرازهاى فراوان از دعاهاى مأثور از اهل بیت (ع) که آثار تکوینى بر اسماى الهى مترتب شده است، در حد تواتر معنوى؛ تعابیری در روایات و ادعیه که گویای انشقاق اسم هاى با مفهوم جزئى تر از اسم هاى کلّى است؛ مواردی که در آن وجود اهل بیت (ع) به عنوان اسماى الهی معرّفى شده است؛ و موارد دیگر) در معناى عینى و خارجى و حقیقت نام های لفظی خداوند استعمال شده است و یا حداقل احتمال استعمال معناى عینى در مورد آن ها وجود دارد، لذا این مهم باید در ترجمه این گونه عبارات باید لحاظ گردد.