صنعت التفات به معنای دگرگونی و تغییر خلافِ ظاهر در اسلوب کلام، ازجمله پرکاربردترین صنایع ادبی به کار رفته در قرآن و از ویژگی های سبکی آن به شمار می آید. دشواری کاربرد این فن سبب شده است تا آن را «شجاعات العربیه» بنامند و در ادبیات عرب پیش از قرآن، کمتر استفاده شود. از این رو کاربرد فراوان آن در قرآن با توجه به فایده های عام و خاصش، نشان دهنده فصاحت و بلاغت بی نظیر قرآن است؛ اما بااین وجود ، در ترجمه های قرآن به زبان فارسی، کمتر مورد توجه قرارگرفته شده است. البته از میان گونه های این فن، برخی مانند التفات در ادوات؛ التفات در ساختار نحوی و التفات در معجم به دلیل کاستی های زبان فارسی نسبت به عربی، در ترجمه قابل انتقال نیستند؛ اما برخی دیگر مانند التفات در ضمایر؛ التفات در عدد و التفات در صیغه ها قابل انتقال اند و مترجم قرآن باید تلاش کند این گونه موارد را منتقل کند تا خواننده ترجمه بتواند از این محسنات معنوی قرآن و فایده آن ها بهره مند شود. این تحقیق بر آن است تا با استفاده از دیدگاه های مفسران و محققان قرآنی درباره آیات التفات و حکمت آن ها، برخی از مهم ترین ترجمه های فارسی قرآن کریم در دوره معاصر را مورد بررسی و نقد قرار دهد تا پس از بیان نکات ضعف و قوت هر یک، هم شاخص ترین آن ها را در توجه به التفات و انتقال آن مشخص کند و هم برای مترجمان آینده قرآن راهنما باشد.