۱.
امام خمینی قدسسره به پیروی از سیرهی انبیا و امامان معصوم علیهمالسلام نظام اسلامی را زمینهای برای خدمت مادی و معنوی به مردم میداند. از ویژگیهای بارز این اندیشه در خدمت رسانی به انسانها توجه به ادای تکلیف و انجام وظیفه در راستای کسب رضای پروردگار است. از این رو نهضت امام خمینی قدسسره نیز همانند نهضت انبیا بر دوش طبقات محروم و مستضعف که به تعبیر ایشان «کوخ نشینان» هستند به عنوان صاحبان اصلی انقلاب معرفی میشوند، قرار دارد. با توجه به این دو امر مهم است که با پیروزی انقلاب اسلامی ارائهی خدمت در دو میدان تأمین نیازهای عمومی و پرورش مغزها و زدودن اشکال مختلف غبار غربت و مظلومیت از این قشر در سرلوحهی امر قرار میگیرد و امام همواره خویش را مرهون این طبقه میبیند. در نتیجه وظیفهی اصلی دولت مردان را که خدمت به محرومان باشد پیوسته به آنان توصیه میکند و آن را به عنوان مسألهی محوری نظام یادآور میشود.
۲.
اسلامی، تفاوت جوهری با کارگزاری در دیگر نظامها دارد. زیرا در نظامهای سرمایه سالار و سودمحور سرمایه داری، معیار اصلی، دستیابی به سود و لذت است، اما در نظام الهی سود و لذت محور نبوده و تعیین کننده نمیباشند، بلکه سنتی الهی و اصولی ارزشی و متعالی، محور و مبنا شمرده میگردند.
در این نوشتار، عنوان کارگزار به عاملی در درون سیستم حاکمیت، که به ایفای یک نقش، چه جزیی و چه کلی، میپردازد، تعریف شده است. کارگزاری در نظام اسلامی، در یک نظام سلسله مراتبی قرار میگیرد و لذا مکانیسمی منحصر به فرد دارد و از صبغه و رنگ دینی، به نحو کاملی برخوردار است. از این رو، کارگزاری در نظام دینی، اجرای عملیاتی اندیشههای الهی در حق جامعه و حکومت است و کارگزار نظام دینی باید از رشد فکری، عقلانی، معرفتی و اخلاقی بالایی برخوردار باشد و بالاخره در تصویری کلی، کارگزاران مدینهی دینی، همگی در یک نقطه اشتراک دارند و آن اشتراک در فضیلت است.
با توجه به تغییرات جوهری کارگزاری نظام دینی با نظامهای سودمحور، کارگزاری در نظام دینی، مقولهای ابزاری است، یعنی ابزار تحقق عدالت و معنویت، و نوعی امانت داری است زیرا مردم حاکمیت بر خود را به امانت به او میسپرند و به همین جهت امری معطوف به خدمت است و طبیعتاً کارگزاران باید شایستهترین باشند.
تربیت اخلاقی کارگزاران، میتواند امور مهم فوق را برآورده سازد و بدین روی تربیت آنان، وظیفهی نظام و سیستمهای آموزشی است. این تربیت باید در چند جهت صورت پذیرد؛ تربیت در بعد مردم گرایی و تربیت در بعد تهذیب نفسانی، درک مسؤولیت و...
نکته دیگر این نوشتار، بایدهای اخلاقی کارگزاران نظام دینی است که در چند شبکهی فردی و شخصی، الهی، مدیریتی، تودهای و اجتماعی به بحث درآمدهاند. لذا اموری همچون تهذیب نفس، برخورداری از انگیزههای مقدس، مناعت طبع و ساده زیستی، مشارکت در شعائر دینی، توجه به خدا در همهی حالات و برخورداری از صفت حیا و ظرفیت روحی بالا و اعتماد به نفس و نیز عشق به مردم، تعهد خدمت رسانی و در نظر داشت مساوات در بین مردم از اموری هستند که در شبکههای چهارگانه فوق، باید ملحوظ نظر قرار گیرند.
۳.
کلید واژه ها:
خداشناسی خدمت علم و دانش نهضت
خدمت رسانی از جمله اعمال صالحی است که، به عنوان اولین خصصیهی اصل اعیان، در قرآن کریم مورد توجه و عنایت قرار گرفته است. از آنجا که خدمت رسانی به عنوان یک صفت عالی نفسانی نقش هدایت گری را در حیات آدمی دارد، فی نفسه سازندهی اندیشهی پاک آسمانی است، که در زندگی انسان آثار و برکات فراوان مادی و معنوی به جای میگذارد. به اعتقاد نویسنده، خدمت رسانی بر پایهی اصولی استوار گردیده و دارای ارکانی میباشد که عبارتند از:
1 ) خداشناسی و درک حضور خداوند؛
2 ) معاد و سرانجامشناسی؛
3 ) علم و دانش.
۴.
کلید واژه ها:
آزادی اهداف وظایف عدل قوهی قضائیه حل و فصل دعاوی
با توجه به افزایش جمعیت در دهههای اخیر، پیچیدهتر شدن روابط بین اشخاص و وجود مسائل اجتماعی، اقتصادی و... میزان نیاز جامعه به قوهی قضائیه برای دادرسی و حل مشکلات قضایی اشخاص حقیقی و حقوقی عمومی و حقوق خصوصی، نه تنها کاهش نمییابد، بلکه آن چنان رو به افزایش است که علیرغم تلاش همه جانبهی همهی کارکنان اداری و قضایی قوهی قضائیه نتوانسته است پاسخ گوی همهی انتظارات مردم باشد. بررسی اهداف و وظایف قوهی قضائیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ارائهی برخی رهنمودهای عملی برای بهبود امور با نگاهی مقایسهای به حقوق چند کشور دیگر در مورد هرچه بهتر و بیشتر خدمت رسانی به مردم در زمینهی دستیابی به حقوقشان، اساس مقاله زیر را تشکیل میدهد.
۵.
کلید واژه ها:
خدمت رسانی خیر و شر موانع درونی صلاح و فساد
اگر اختلالی در امر خدمت به خلق ا... مشاهده میشود، به یکی از دو امر برمیگردد:
الف) به لحاظ مکانیکی مشکلی در دستگاه جامعه به وجود آمده است.
ب ) نیروی انسانی خوب کار نمیکند.
اگر در مشاهدات خود به مورد دوم رسیدیم باز خالی از یکی از این دو نیست:
ب - 1 ) مشکل در تودهی مردم است.
ب - 2 ) مشکل در خواص است؛ و مشکل خواص امر معنوی است.
با این چند گزارهی کوتاه بحث موانع درونی خدمت رسانی، خود به خود، به نقطهی مشخص و محدودی فرو میکاهد؛ غفلت خواص از معنویات. اما، این غفلت، ابعاد مختلفی دارد که در طول مقاله بدانها اشاره میشود ابعادی همچون:
1 ) ضعف معرفت؛
2 ) دنیا گرایی؛
3 ) غرایز نفسانی؛
4 ) فریب موقعیت و قدرت؛
5 ) گروه گرایی کهنه و پیشرفته.
و در پایان مقاله دو نگاه پدیدار شناختی به خیر و فساد، چارچوبی را میسازد که شخص را در ارائهی خدمت یاری میرساند.
۶.
کلید واژه ها:
افکار عمومی موانع سیاسی تهاجم فرهنگی اعتبار بینالمللی موانع بیرونی موانع اقتصادی
بررسی عوامل سیاسی بیرونی و بازدارندهی یک نهضت درونی، در یک جامعهی خاص، امری بس دشوار است و پرداختن به تمامی جوانب آن از حوصلهی یک مقالهی کوتاه، در یک نشریه و حتی یک کتاب مفصل هم، بیرون است و جای آن دارد که جمعی از صاحب نظران سیاسی گرد هم آیند و با روشی میان رشتهای، به کمک علوم اقتصادی، جامعه شناختی و روان شناختی و حتی تاریخی، آنها را مورد بررسی و مطالعهی دقیق و موشکافانه قرار دهند.
این جستار تنها گویای کلیات عوامل بازدارندهی بیرونی سیاسی و به عبارت دیگر گویای کلیات موانع سیاسی بیرونی، در راستای نهضت خدمت رسانی، است و نگاهی از فراز به آنها دارد.
در این راستا ابتدا، پس از ذکر مقدمهای کوتاه در تقسیم عوامل و موانع به درونی و بیرونی و تقسیم عوامل و موانع بیرونی به اقتصادی و سیاسی، راه تبیین و توصیف موانع سیاسی بیرونی را در پیش گرفته است.
از میان موانع سیاسی بیرونی موجود بر سر راه نهضت عظیم خدمت رسانی، سه مورد کلی را مورد بررسی و تبیین قرار داده است. عامل اول، عامل تخریب افکار عمومی است که در دو جهت بزرگ نمایی مشکلات و کوچک نمایی خدمات، در دستور کار ارگانهای خبری و اطلاعاتی و پایگاههای تبیلغاتی دشمنان نظام اسلامی قرار دارد. عامل دوم مخدوش نمودن اعتبار بین المللی نظام اسلامی است، که با دو ابزار ذیل دنبال میشود:
الف) قوانین و کنوانسیونهای ظاهری بین المللی که بعضاً معارض و مخالف با اصول، ارزشها و آرمانهای مکتبی نظام اسلامی است.
ب ) ارعاب و ایجاد ترس و وحشت، تروریسم و جاسوسی در کشورهایی که روابطی دوستانهای با نظام اسلامی دارند و انتساب آنها به نظام اسلامی.
عامل سوم، عامل تهاجم فرهنگی است که در کنار و فراتر از تمامی عوامل و ابزارهای دشمنان انقلاب همواره حضور داشته و دارد. این عامل اگرچه عنوان فرهنگی دارد، اما برهیچ کس پوشیده نیست که ماهیت حقیقی آن سیاسی است و در دستور کار سیاست مداران و حتی ارگانهای اطلاعاتی و جاسوسی دشمنان نظام اسلامی قرار دارد و تئوری پردازان آن نیز مقامات سیاسی و اطلاعاتی و امنیتی آنها میباشند.
این عامل در صدد است با هدف قرار دادن عناصر اعتماد به نفس و خودباوری ملی و دینی و اعتماد میان مردم و مسؤولین نظام اسلامی و ایجاد روحیهی تجمل گرایی، رفاه زدگی، مادی گرایی و لذت پرستی، عوامل مؤثر در خودخواهی و خودمداری و نفس پرستی را رواج داده و از این طریق روحیهی خدمت رسانی را، که لازمهی یک نهضت خودجوش ملی است، مخدوش نماید.