خدمت رسانی اصول و آثار (مقاله ترویجی حوزه)
درجه علمی: علمی-ترویجی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
خدمت رسانی از جمله اعمال صالحی است که، به عنوان اولین خصصیهی اصل اعیان، در قرآن کریم مورد توجه و عنایت قرار گرفته است. از آنجا که خدمت رسانی به عنوان یک صفت عالی نفسانی نقش هدایت گری را در حیات آدمی دارد، فی نفسه سازندهی اندیشهی پاک آسمانی است، که در زندگی انسان آثار و برکات فراوان مادی و معنوی به جای میگذارد. به اعتقاد نویسنده، خدمت رسانی بر پایهی اصولی استوار گردیده و دارای ارکانی میباشد که عبارتند از: 1 ) خداشناسی و درک حضور خداوند؛ 2 ) معاد و سرانجامشناسی؛ 3 ) علم و دانش.متن
در آستانهی سال 1382 ، و به مناسبت آغاز سال نو، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتاللّه خامنهای پیامی خطاب به مردم شریف ایران و مسؤولین محترم صادر نمودند که ضمن تبریک این سال، سال 1382 را سالی برای ایجاد نهضتخدمت رسانی به مردم نامیدند.
حسن توجه و دقت نظر رهبر عزیز انقلاب، ما را به این نکته متوجه ساخت که اصول و ارکان ایجاد یک نهضت عظیم در جهت خدمت به آحاد مردم و نظام مقدس اسلامی چیست؟ چه علل و عواملی میتوانند پایههای این نهضت را استوار گردانند و خدمت رسانی را در جامعهی دینی نهادینه نماید. در این راستا عواملی چون ایجاد میدان صحیح رقابت، برنامهریزی، پیگیری و تلاش خستگی ناپذیر، خدمتشناسی، خادم و مخدومشناسی، تعامل و تعاون، درک و شناخت موانع و آفات، اعم از آفات فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، موقعیتشناسی، بررسی آمار داشتهها و تواناییهای بالقوه و بالفعل و بسیاری دیگر باید مد نظر قرار گیرد. اما این عوامل، عواملی عمل کننده هستند که میتوانند منشأ آثار وجودی فراوانی گردند، هر چند به عنوان عوامل اصولی و زیربنایی یا به عبارت دیگر نهایی، که در حقیقت عوامل هدایتگر و رهبر هستند، به شمار نمیآیند. ما در این بحث دنبال رسیدن به اصولی هستیم که در این زمینه بتوانند نقش هادی و نهایی را داشته باشند. اصولی که مورد توجه ماست، نقش دستوری ندارد، بلکه ما را به بحثی باوری و ایدئولوژیکی رهنمون میسازد. چنانچه به این اصول به طور همه جانبه و ژرف بنگریم و بتوانیم مقصود خود را دقیقاً تبیین و تشریح نماییم، نهضت خدمت رسانی را نهضتی باوری کرده و توانستهایم به عنوان یک اندیشهی پاک و عملی ارزشی، او را جزء باورهای فطری و عقلی خود قرار دهیم - که چنین هم هست - و از او آرمانی مقدس و اندیشهای آسمانی بسازیم.
اصولی که خدمت رسانی براساس آنها استوار میگردد و در نظام آسمانی و در حکومت اسلامی برگرفته از اندیشهی دینی و مکتبی است، سه اصل عمده به حساب میآید که عبارتند از :
الف) خداشناسی و درک حضور خداوند؛
ب ) معاد و سرانجامشناسی؛
ج ) علم و دانش.
قبل از بررسی این اصول و نقش آنها در ایجاد نهضت خدمت رسانی، به اختصار،به شرح نهضت و خدمت میپردازیم.
الف) نهضت
نهضت یک عمل همه جانبهی عمومی است که در خود عناصری اساسی دارد. این عناصر تشکیل دهنده و ایجاد نهضت عبارتند از :
1 ) حرکت سریع و تصاعدی و رو به جلو و همواره ایستاده بودن، برای رسیدن به منظورهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی. سرعت، به تعبیر مرحوم شیخ طوسی، پیشگیری در چیزی است که سبقت در آن جایز و امری پسندیده شمرده میشود.
2 ) عزم بر استقامت و استواری در جهت انجام یک عمل؛
3 ) خشم نسبت به کوتاهی در انجام عمل، چه از ناحیه خویش و چه دیگران؛
4 ) با حرکت و برخاستن فردی در انجام عمل، اندیشهی قیام همگانی آفریدن و از دیگران دعوت به حرکت کردن. به عبارت دیگر، دیگران را به سوی انجام یک عمل برانگیختن و ترغیب کردن؛
5 ) انگیزهی لطیف احسان به دیگران و هم نوعان؛
6 ) عزم به دست یابی و رسیدن به اهداف.
اگر چنانچه عمل دارای این عناصر باشد، یک نهضت به حساب میآید. خدمت رسانی کاری با این خصوصیات و عناصر میطلبد. باید حرکتی سریع و رو به جلو و دائم، با عزم به استقامت تا رسیدن به غایت و دعوت همگان با انگیزهی احسان و نیکوکاری، انجام داد، تا یک نهضت محسوب شود.
ب ) خدمت رسانی
خدمت عملی است که عامل، در آن، با اندیشه و انگیزهی گره گشایی به رفع و فتق امور مربوط به مردم میپردازد. علاوه بر انگیزهی یاوری و احسان به هم نوعان، در حد طاقت، خویش را مسؤول گره گشایی و رفع نیاز بندگان خداوند میداند.
خدمت رسانی از جمله اعمال صالح است که به عنوان اولین خصیصهی اهل ایمان در قرآن کریم مورد توجه قرار دارد. در تعریف از اهل ایمان و معرفی آنان،خصیصهی انجام عمل صالح، اولین و بارزترین نشانه است.
مراد ما از خدمت رسانی، عزم برای گره گشایی از مشکلات روزمرهی مربوط به مردم و رفع احتیاجات و نیازمندیهای آنان و گشودن راه پیشرفت جامعه، با هدف و انگیزهی یاوری و احسان به هم نوعان، در جهت عمل به وظیفهای است که از ناحیه خداوند مورد توجه قرار گرفته است. در مجموع یعنی عمل به وظیفه چرا که ما خدمت رسانی را ایثار یا از خود گذشتگی نمیدانیم که موجب طلبکاری از مردم گردد.
خدمت رسانی میتواند آثار و فوائد بسیاری برای خادم دربرداشته باشد. از جمله آثار آن پاداش اخروی، مقبولیت عمومی و آرامش روحی است.
اصل اول:
خداشناسی و درک حضور خداوند
درک و احساس حضور خداوند در محدودهی زندگی انسان، سازندهی اندیشهی سبز و پاکی است که انجام عمل صالح و تقید به خدمت رسانی را همراه دارد. ایمان به خداوند آدمی را متصف به اوصاف الهی میگرداند. در نتیجه معرفت و اتصاف بنده به اوصاف الهی، زندگی را شکوفا و سازنده در جهت محبت و خدمت به دیگران مینماید.
چرا خدمت رسانی، به عنوان نمونه و مصداقی والا از عمل صالح، مقید به ایمان و خداشناسی است؟
اولاً خدمت رسانی، به عنوان یک صفت عالی نفسانی، که نقش هدایت گری را در حیات آدمی ایفا میکند، فی نفسه سازندهی اندیشهی پاک آسمانی است و با ایجاد انگیزه و هدف والا و ارزشی او را به سوی پاکیها سوق داده و از زندگی او آثار و برکات فراوان معنوی به جای میگذارد و عمل را خالص و پاکیزه میگرداند. در نتیجه عوامل و اسبابی که به تدریج موجبات تنبلی و بی مبالاتی، بیمهری و بیدقتی، کم لطفی و بیاحساسی و عدم احساس وظیفه و قبول مسؤولیت و نهایتاً نگرش انتفاعی و منفعت جویی را فراهم میآورد، از اندیشه و انگیزهی او رخت میبندد. عواملی همچون عجب و ریا و تظاهر، خودبینی و خودخواهی، تقلب و منت گذاری و خودمحوری.
به همین دلیل شاید انجام عمل صالح و تقید به خدمت رسانی ملازم و همراه با ایمان است. در آیات زیادی این موضوع ذکر شده است. از جمله؛ سورهی مبارکهی آل عمران آیه 57 ، سورهی مبارکهی مائده آیهی 69 ، سورهی مبارکهی بقره آیهی 62 و موارد بسیاری دیگر.
ثانیاً، به دلیل اینکه ایمان به مؤمن جهت میدهد، در ازای کار و خدمتی که انجام میدهد، توقع مزد و پاداشی از غیر خداوند - به جز آنچه در قبال وظیفه، به عنوان لازمهی معیشت و زندگی خود، اخذ میکند - ندارد. این باور موجب میشود بیمهریها و احیاناً ناملایمات و قدرناشناسیهایی که از ناحیهی مخدومین صورت میگیرد، در روند حرکت نفّاع و سازندهی انسان مؤثر نباشد و هیچ گاه تحت تأثیر این عوامل از عمل ارزشی خویش دست برندارد.
مؤمن میداند، عملش خیر و در جهت تقرب به خداوند است و هیچ گاه عملی که به فرمان و خواست و به رضای او است بیپاداش نمیماند.
خداوند در قرآن میفرماید:
لانُضیعُ اَجْرَ مَنْ اَحْسَنَ عَمَلاً(1).
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْییَنَّهُ حَیوةً طِیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلوُنَ(2).
ثالثاً، عمل صالحی که در دنیا با ایمان همراه گردد، علاوه بر آثار اخروی فراوان، دارای برکات فراوان دنیوی نیز هست. از جمله برکات عمل صالح در سایهی ایمان و خداشناسی، دوستی و عشق مردم به عامل و خادم خودشان است. کسی که در دنیا بتواند محبوب حق تعالی گردد، مهر و محبتش به جامعهی انسانی نیز سرازیر شده، محبت خداوند موجب عشق و محبت دیگران نیز میگردد.
خداوند فرمود:
اِنَّ الَّذینَ امَنوُا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً
______________________________
1. سورهی کهف، آیهی 30 .
2. سورهی نحل، آیهی 97 .
______________________________
(مریم/96) همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند، خدای مهربان آنان را «در نظر خلق و حق» محبوب گرداند».
ایمان آبشخور عمل، و عمل نیکو ثمره و نمود باورهای درونی انسان است.
مرحوم علامهی طباطبایی قدسسره میفرماید:
ایمان زمینه ساز عمل و شرط لازم آن است و سهولت و دشواری عمل صالح ما به شدت و ضعف ایمان انسان بستگی دارد و متقابلاً عمل صالح و تکرار آن به تعمیق ایمان و افزایش آن مدد میرساند و این هر دو به نوبهی خود به وجود آمدن ملکات اخلاقی که باعث صدور اعمال صالحه از فرد بدون تردید و تأمل میشود، کمک میکنند.(1)
خدمت رسانی در جهان بینی توحیدی
در جهان بینی توحیدی، انسان در میان موجودات از شرافت و کرامت مخصوص برخوردار است و وظیفه و رسالتی خاص دارد. انسان، با این جهان بینی، مسؤول تکمیل و تربیت خود و اصلاح جامعهی خویش است. جهان، مدرسهی انسان است و خداوند به هر انسانی، بر طبق نیت و کوشش صحیح و درستش، پاداش میدهد. جهان بینی توحیدی به حیات و زندگی معنی و روح و هدف میدهد، زیرا انسان را در مسیری از کمال قرار میدهد که در هیچ حدی متوقف نمیشود و همیشه رو به پیش است. به انسان نشاط و دلگرمی میبخشد، هدفهای متعالی و مقدس عرضه میدارد و افرادی فداکار میسازد. جهان بینی توحیدی تنها جهان بینی است که در آن تعهد و مسؤولیت افراد در برابر یکدیگر مفهوم و معنی پیدا میکند؛ همچنان که تنها جهان بینیای است که آدمی را از سقوط در درهی هولناک پوچگرایی و هیچ انگاری یا نیست انکاری نجات میدهد.
مدینهی فاضله
فارابی که از شخصیتهای بزرگ علم و فلسفه و از وارستهترین دانشمندان ایران
______________________________
1. طباطبایی، محمد حسین، فرازهایی از اسلام، ص 238 .
______________________________
لامی است و به معلم ثانی ملقب است، مانند ارسطو انسان را مدنی بالطبع میداند؛ یعنی معتقد است که افراد بشر برای بقای خویش و برای رسیدن به سعادت و کمالات انسانی، حوائجی دارند که به تنهایی از عهدهی تدارک آنها برنمیآیند، بلکه تأمین نیازهای آنها در گرو تشکیل جامعهای است که هر یک از اعضای آن عهدهدار بخشی از این نیازها گردد. آدمی بالفطره گرایش به سوی اجتماع دارد. هدف از این اجتماع دستیابی به سعادت دنیا و آخرت است.
بر این اساس، بهترین مدینهها، مدینهای است که مردم آن به اموری مشغول و به فضایلی آراستهاند که نهایتاً آن مدینه را به سوی سعادت رهنمون میسازد.
فارابی مدینهی فاضله را به بدن انسان تشبیه میکند، بدنی که سالم و استوار است و همهی اعضای آن در حفظ حیات و سلامتی و در راه رشد آدمی وظایف خود را به نحو احسن انجام میدهند. همان طور که در بدن قلبی هست که بر همهی اعضای بدن ریاست دارد و سوخت و ساز اعضا و دستگاههای بدن را به اندازهی ظرفیت و نیاز به آنها میرساند. در مدینهی فاضله نیز کسی هست که به دیگران ریاست میکند و ریاست او عین برقراری نظام عدل و توزیع عادلانهی امکانات اجتماعی است.
پس مدینهی فاضله شبیه به هیأت پیوسته و سازمان یافتهی بدن است، با این تفاوت که اعضای بدن طبیعی هستند و با قوای طبیعی خود عمل میکنند و پیوند آنها جنبهی تکوینی دارد، ولی اعضای مدینهی فاضله، فضایل و اعمال اکتسابی و ارادی دارند و هر کدام، برحسب استعدادهای خاص خود، موقعیتی در مدینه احراز میکنند که با نظام و سازمان مدینه هماهنگ باشد.
دیدگاه فارابی، دربارهی مدینهی فاضله، از مبانی مابعدالطبیعهی او الهام گرفته است. در حکمت مشائی، جهان دارای سلسله مراتبی است که در رأس آن ذات احدیت است.
درک حضور
درک حضور حق جل و علا از نتایج تفکر و اندیشه است. تذکر والاتر از تفکر است، لکن تفکر مقدمهی تذکر است. از قول خواجه عبداللّه انصاری گفتهاند که :
التذکر فوق التفکر فان التفکر طلبٌ و التذکر وجودٌ
تذکر، از حیث مقام، بالاتر و والاتر از فکر است، چون آدمی در مرحلهی تفکر، حضور را طلب مینماید و چون به حضور برسد همواره متذکر است. پس تفکر مقدم بر تذکر و تذکر برتر از تفکر است.
در بحث حضور و درک ساحت مقدس پروردگار، آدمی همیشه خود را در محضر او میبیند، خداوند آنقدر به آدمی نزدیک است که او نسبت به خویش نیست.
فرمود :
فَاِذا سَئَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریبٌ.
وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لاتُبْصِرُونَ.
وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ.
یاد خداوند آثار فراوانی بر جای گذاشته و برکات معنوی عظیمی را همراه دارد. دل به یاد خداوند زنده و در نتیجه حیاتی نو میبخشد. پیمغبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:
بذکر اللّه تحیی القلوب و بنسیانه موتها به یاد و ذکر خداوند قلبها زنده میگردند و به فراموشی حضرت حق قلبها میمیرند.
دل را نشاط میبخشد و از سستی و ضعف میرهاند و به آینده امیدوار میسازد. فرمود :
مداومة الذکر قوة الارواح.
ذکر موجب جلب نظر الهی میگردد و زمینههای گناه و معصیت را مسدود میسازد.
موانع ذکر
غفلت از خداوند، به جهت موانع و حجابهای موجود، از جمله موانع ذکر است. نباید فراموش کرد که در رأس همهی موانع و حجب، که موجب غفلت از خدا و حضور دائمی او میشود، چیزی جز اشتغال انسان به خود نیست. همهی حجابها به حجاب عظیمی همچون خودبینی و در نهایت به خودخواهی و خودپرستی منتهی میشود.
اگر کسی آلوده و متصف به خودبینی شد، و در اسارت خود گرفتار آمد، دچارفاتی خواهد شد که کاملاً با روحیهی خدمت رسانی و توجه به دیگران در تعارض و تضاد است.
رشد خودخواهی، تمایلات عالی و احساسهای اخلاقی در درون انسان را منهدم میکند و انسان بریده از حق در دام این خود بیگانه دچار میآید و با نیازهای کاذب و امیال مجازی فراوان از قبیل شهرتطلبی، مقام پرستی، جاه و ریاستطلبی، غرور، تجمل پرستی، حرص و طمع و بسیاری از صفات رذیلهی دیگر، زمینهی خدمت رسانی و توجه به دیگران از فکر و ذهن و درون او رخت برمیبندد.
نتایج خودخواهی
1 ) خودخواه نه تنها تواناییهای خود را در اختیار دیگران قرار نمیدهد، بلکه استعدادهای دیگران را در خدمت خودخواهی خویش میخواهد.
2 ) خودخواه فاقد آزادی فکری است و جاهایی که پای منافع دیگران و خدمت به آنان پیش آید، نمیتواند آزادانه و از روی انصاف بیندیشد.
3 ) برای خودخواه، چیزی سختتر و تلختر از مراعات حق دیگران نیست، چه رسد به اینکه بخواهد خدمت رسانی نماید و مصالح و منافع دیگران را مد نظر قرار بدهد.
4 ) قدرناشناسی و نگرش انتفاعی و عدم وفاداری از مباحث مهم منتج از خودخواهی است.
نتیجه
خداخواهی و درک حضور خداوند، با نشاطی که میآفریند، آدمی را در خدمت به خود و دیگران مقاوم میگرداند، در حالی که خودخواهی با ایجاد اندیشههای ناپاکی همچون نگرش انتفاعی و منفعت جویی، تنها منافع فردی را تقویت کرده و آدمی را از خدمت بازمیدارد.
ب ) معاد و سرانجام شناسی
نقش و اهمیت اعتقاد و اذعان به معاد، در ایجاد انگیزه برای فعالیتهای اجتماعی وتلاش در جهت تأمین نیازها و خواستههای فردی و اجتماعی و در نهایت رسیدن به سعادت و کمال نهایی، بر کسی پوشیده نیست.
چگونگی و کیفیت کارها، به خصوص کارهایی که نتیجه و آثار آن عاید اجتماع و همهی مردم میشود، بستگی به تشخیص و درک سرانجام زندگی و معاد است. معمولاً تلاشهای ما با هدف رسیدن به مقصد نهایی است، همینطور که درک هدف و توجه به عاقبت کار به فعالیتهای فردی و اجتماعی جهت بخشیده و انتخاب و گزینش آنان را باورانه مینماید.
بدیهی است اگر آدمی این چند روز زندگانی را با نگرش مادی و منحصر به عالم ماده سپری کند و بپندارد که زندگی او عاقبتی نداشته و از این عالم گذر نمینماید، نگرش فردی پیدا کرده و همهی تلاش و همتش در جلب رضایت نفس خویش و دست یابی به بهرههای مربوط به همین زندگی مادی است. لکن اگر اندیشهای فراتر یافته و نیازهای خویش را فراتر از پدیدههای مادی و امیال نفسانی بداند، و با قبول حیاتی ورای این عالم، در پی کسب و تأمین خواستههای والاتر خواهد بود.
انسان معتقد به معاد، اعمال شایسته و کردار نیک را سبب انتقال از این جهان و رسیدن به حیات ابدی همراه با فلاح و رستگاری جاودانی میداند.
او دیگر خود را منحصراً در اینجا نمیبیند و برنامهی زندگی اش را طوری تنظیم و اجرا میکند که علاوه بر ایجاد یک حیات مطلوب امروزی، سعادت ابدیش را نیز تأمین کرده و برای عاقبت او نیز سودبخش باشد.
اعتقاد به معاد، آدمی را به رعایت حقوق دیگران، ایثار و احسان به هم نوعان و تلاش در جهت رفع نیازمندیهای آنان وامیدارد.
جامعهی معتقد به معاد، جامعهی زنده و پرتحرکی است که جهت کارها و خدمات را تأمین و پرداخت حقوق آحاد جامعه و برنامهریزی در جهت جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران قرار میدهد، چرا که او خود را پاسخگو و مسؤول میداند.
به دلیل اهمیت اعتقاد به معاد، در ایجاد زندگانی سعادتمند بشری، نزدیک به ثلث آیات قرآن، حتی شاید بیش از ثلث، به معاد مربوط است.
نباید نادیده گرفت که اعمال نیک انسان، که خدمت رسانی و تلاش برای رفع نیازدیگران در رأس آنهاست، دارای صورتهای ملکوتی هستند و در عالم قیامت تجسم مییابند. در قرآن میخوانیم:
هر چیزی که خودتان پیش فرستید آن را نزد خدای متعال خواهید یافت.(1)
روزی که هر کس عمل خیری که انجام داده است را حاضر شده مییابد و دوست دارد میان او و هر عمل بدی که انجام داده است فاصلهی دوری باشد.(2)
روزی که شخص مینگرد که دستانش چه چیزی را پیش فرستادهاند.(3)
هر کسی به اندازهی ذرهای کار خوب کند آن را خواهد دید و هر کس به اندازهی ذرهای کار بدی انجام دهد آن را خواهد دید.(4)
آیا جزایی که به شما داده میشود جز همان اعمال است که انجام دادهاید؟(5)
معاد
اولاً سازندهی اندیشهای است که همهی عالم و پدیدههای زمینی آن را با حرکتی منسجم و هماهنگ در جهت یک کمال حقیقی میداند. لذا بالضروره خود را با این اندیشه همراه و هماهنگ قرار میدهد و برنامهریزی سازندهای، در همراهی و خدمت به دیگران، تبیین و تنظیم مینماید.
از طرفی برای هماهنگی در ادامهی حرکت، نمیتوان زندگی دیگران را نادیده گرفت و نسبت به آنان بیتفاوت بود. در اندیشهی معتقد به معاد آخرت منزل قرار و آرامش نهایی و ابدی است.
______________________________
1. سورهی بقره، آیهی 110 .
2. سورهی آل عمران، آیهی 30 .
3. سورهی نباء، آیهی 40 .
4. سورهی زلزال، آیات 7 و 8 .
5. سورهی نمل، آیهی 90 .
______________________________
خداوند میفرماید:
وَ اِنَّ الاخِرَةَ هِیَ الدَّارُ الْقَرَارِ(1).
در روایت میخوانیم:
الیومُ عملٌ و لاحسابٌ و غداً حسابٌ و لاعمل(2).
دنیا محل گذر است و آخرت محل ثبات و قرار. همهی تلاش آدمی باید در امروز «دنیا» باشد. ظرف زندگانی دنیا سببی است برای انجام کارهای شایسته و خیر.
یا اینکه:
الدنیا مزرعة الاخرة مزرعهای مهیا و با امکانات ضروری در اختیار توست که برای زندگی ابدی خویش توشه برداری.
معتقد به معاد میداند، هیچ عملی در این عالم بدون نتیجه و هیچ حرکتی بیهدف نیست.
ثانیاً، به دلیل توجه به حکمت الهی، در امر خلقت، معتقد به معاد میداند این عالم عبث خلق نگردیده است.
اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ اَنَّکُمْ اِلَیْنا لاتُرْجَعُونَ فَتَعَالَی اللّهُ الْمَلِکُ الْحَقُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریمِ(3).
اصرار آیات به انجام عمل صالح و تصریح و تأکید روایات به خدمت و سازندگی حیات مادی و معنوی هم نوعان، بیانی است برای تبیین ارزشی عمل و خدمت رسانی. عمل صالح و خدمت نمیتواند بی اجر و پاداش و اثر بماند. این اندیشه به آدمی نیروی خلاق و سازنده میدهد تا بتواند خویش را مفید سازد و برای دیگران سودمند قرار دهد.
ثالثاً، معتقد به معاد، معاد را رحمتی از خداوند میداند. خداوند از باب لطف و رحمت عالمی پس از این عالم قرار داد تا اجر و پاداش کسی تضییع نگردد و هر کسی نتیجهی عمل خود را ببیند. در این عالم برای بسیاری از اعمال مجال پاداش و اجر
______________________________
1. سورهی غافر، آیهی 39 .
2. نهجالبلاغه، خطبهی 42 .
3. سورهی مؤمنون، آیات 115 و 116 .
______________________________
نیست. یعنی این عالم ظرف مناسب اجردهی نیست. لذا میگوییم انسان مرگ را میمیراند نه مرگ انسان را. این اصل سازندهی دو تفکر و اندیشه است:
اول اینکه معتقد به معاد میداند و باور کرده است که عمل صالح و خدمتی که انجام میدهد، بیمزد نمیماند و خداوند، از باب لطف و رحمت خویش، پاداش میدهد.
دوم اینکه معتقد به معاد باور دارد، دیگرانی که در زندگی او دخیل هستند و با هم زندگی اجتماعی را میآفرینند باید با خدمت رسانی به آنان و تلاش در رفع نیازمندیهایشان، حقوق آنان را محترم شمارد و دین خود را نسبت به آنان ادا نماید.
رابعاً، عدالت الهی اقتضا میکند که افراد مؤمن و اهل عمل صالح به مثابه منحرفین و مفسدین در روی زمین نخواهند بود. باید اندیشه، عمل، حیات و ممات آنان چیزی غیر از اندیشه و عمل، حیات و ممات گنهکاران و تبهکاران باشد. [توجه کنید به آیهی 27 سورهی مبارکهی ص و آیات 21 و 20 سورهی مبارکهی جاثیه]
اگر تبهکاران به چیزی جز خویش و تمایلات درونی خود نمیاندیشیدند، اهل ایمان و معتقد به معاد زندگی خود را در خدمت دیگران قرار میدهند و دیگران را با خود شریک میدانند و نمیتوانند نسبت به آنان بیتفاوت باشند.
پاداش برآوردن نیاز و حاجت مؤمن
1 ) پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:
هر که نیاز برادر مؤمنش را برآورد خداوند هفتاد حاجت از حاجتهای دنیا و آخرت او را تأمین میکند.(1)
2 ) امام صادق علیهالسلام فرمود:
گام برداشتن مسلمان در راه حاجت مسلمان، بهتر از هفتاد طواف در خانهی خداست.(2)
3 ) امام صادق علیهالسلام فرمود:
______________________________
1. انوارالهدایه، ص 43 .
2. بحار، ج 74 ، ص 311 .
______________________________
یچ مسلمانی نیاز مسلمان دیگر را برنمیآورد، مگر اینکه خداوند به او ندا میدهد که پاداش تو برعهدهی من است و من به کمتر از بهشت برای تو راضی نخواهم شد.(1)
4 ) امام صادق علیهالسلام فرمود:
کسی که در پی حاجت برادرش برود همانند کسی است که سعی صفا و مروه کند و به آورنده حاجت برادرش مانند کسی است که روز بدر و احد در راه خدا در خون خود غلطیده است.(2)
5 ) امام صادق علیهالسلام فرمود:
خدای عز و جل فرموده است: مردم خانواده من هستند، پس محبوبترین آنان نزد من کسانی هستند که با مردم مهربانتر و در راه برآوردن نیازهای آنان کوشاتر باشند.(3)
6 ) امام صادق علیهالسلام دربارهی آیهی شریفهی «وَ جَعَلْنی مُبارَکاً اَیْنَما کُنْتُ» هر جا باشم مرا با برکت قرار ده، فرمود:
یعنی سودمند، «نفّاعاً»(4).
7 ) ملائکه برای فرد خدمت رسان دعا میکنند و برایش طلب آمرزش مینمایند.
8 ) برآوردن یک حاجت برادر مؤمن برابر با یک عمر عبادت خداوند است(5).
9 ) مهر پایان اعمال برآوردن نیازهای برادران دینی و نیکی کردن به آنان، در حد توان، است.
10 ) اعمال آدمی که به خدمت رسانی برادران دینی و نیکی به آنان پایان نیابد، پذیرفته نمیشود.(6)
______________________________
1. اصول کافی، ج 3 ، ص 279 .
2. بحار، ج 78 ، ص 281 .
3. کافی، ج 2 ، ص 199.
4. کافی، ج 2 ، ص 199 .
5. امالی طوسی، 481/1051 .
6. بحار، ج 75 ، صص 379/40 .
آثار خدمت رسانی
1 ) نیاز مردم به سوی هر کسی، از نعم الهی است.
2 ) برطرف ساختن اندوه مؤمنین موجب برطرف شدن اندوه خدمت گزار در روز قیامت است.
3 ) خشنودی مردم، موجب خشنودی خداوند است.
4 ) خدمت رسانی و کمک فکری و مالی به دیگران موجب تقرب به خداوند است.
5 ) هر کار پسندیده که موجب خدمت به دیگران گردد و دیگران را به کار نیک راهنمایی کند، صدقهی جاریه و مداوم است.
6 ) کارهای پسندیده توشهی آخرت است.
7 ) محبوبترین مردم نزد خداوند سودمندترین آنان برای مردم است.
8 ) خدمت و نیکی به مردم سرانجامی نیکو داشته و موجب آسانی راه برای نیکوکار است.
9 ) خدمت رسانی محبت آفرین است.
10 ) خدمت رسانی موجب ایمنی از عذاب الهی است.
11 ) خدمت رسانی به برادر مسلمان چنانست که همهی عمر به خداوند خدمت کرده است.
آداب خدمت رسانی
1 ) در خدمت رسانی کوتاهی نکند که پشیمان میشود.
2 ) در خدمت رسانی شتاب کند.
3 ) در خدمت رسانی، وقتی عزم و تصمیم بر خدمت رسانی گرفت، تأخیر نکند.
4 ) در خدمت رسانی هیچ گاه منت نگذارد.
5 ) در خدمت رسانی کار خود را بزرگ نپندارد و همواره اندیشهی خدمت بیشتر به مردم داشته باشد.
6 ) در خدمت رسانی، بر توفیقی که نصیبش گردیده است، شکرگزار باشد.
7 ) در خدمت رسانی برنامهریزی کرده و همیشه براساس دانش عمل کند.
8 ) مطمئن باشد خداوند اجر و پاداش خدمت او به بندگان را از یاد نمیبرد، هر چند مردم قدر او را نشناسند و از او تقدیر ننمایند.
9 ) در خدمت رسانی اندیشهای جز انجام وظیفه و قربت الهی نداشته باشد.
10 ) در خدمت رسانی مخدومین را احترام کرده و آنان را عزیز شمارد.
11 ) از رأی و نظر دیگران استفاده نماید و با اهل نظر مشورت کند.
12 ) نیت خود را در خدمت رسانی خالص گرداند.
ج ) علم و دانش
دو مسألهی مهم و اساسی، در واگذاری مسؤولیت خدمت گذاری به افراد و یا قبول مسؤولیت و تقبل انجام خدمت از ناحیه هر کسی، تعهد و تخصص است.
باید برای هر دو طرف، یعنی واگذار کنندگان و قبول کنندگان، این دو خصیصه احراز شود. خدمت رسانی بدون این دو شرط اساسی، ضمن اینکه امکان ندارد، کمکم روند خدمت که یک ارزش است، را به ورطهی ضد ارزش میکشاند و، آثار و نتایجی که به دنبال خواهد داشت، موجبات تضییع امکانات و ضرر و زیان فراوان برای جامعه و هدررفتن استعدادها و تواناییهای اهل دانش نیز میگردد. در قرآن مجید این دو خصیصه به عنوان دو شرط ضروری و لازم مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در داستان حضرت یوسف که مفصل در سورهی مبارکهی یوسف علیهالسلام آمده است:
وَ قالَ الْمَلِکُ ائْتُونی بِه اَسْتَخْلِصْهُ لِنِفْسی فَلَمّا کَلَّمَهُ قالَ اِنَّکَ الْیَومَ لَدِیْنا مَکینٌ اَمینٌ، قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الارْضِ اِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ(1).
در داستان حضرت یوسف علیهالسلام ، در بحث واگذاری مسؤولیت خدمت رسانی در حوزهی امور مالی و دارایی جامعه و ادارهی زندگی معیشتی افراد، که از جمله مهمترین مسؤولیتها است و مسؤول باید هم پاسخ گوی آحاد جامعه و هم پاسخ گوی خداوند باشد، بر روی دو اصل تعهد و علم و تخصص تأکید شده است.
______________________________
1. سورهی یوسف، آیات 54 و 55 .
______________________________
عهد و امانت داری، که در نتیجهی دو اصل دیگر مورد بحث ما، یعنی «خداشناسی و معاد» شکل میگیرد و تثبیت میشود، به عنوان شرط اول فرمان خداوند است که فرمود:
اِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ اَنْ تُؤَدُّوا الاَماناتِ اِلی اَهْلِها(1).
اصل تخصص و توانایی، که نتیجهی دانش و فهم است و برای هر کسی در هر رشتهای میتواند با تلاش و جدیت و علم آموزی و تجربه اندوزی حاصل شود، در حوزه این بخش از بحث است.
در داستان حضرت لقمان وقتی فرشتگان او را مخاطب قرار دادند و گفتند: هان ای لقمان! برای چه مسؤولیت بزرگ و مقام پرشکوه دادگری و قضاوت را برنمیگزینی؟ پاسخ داد: برای اینکه مسؤولیت داوری و حکومت در جامعه سختترین کار و مشکلترین مسؤولیت است، و تاریکی و ابهام از هر سو آن را فراگرفته و انسان بر لبهی پرتگاه قرار دارد.
دلیل لقمان، در عدم پذیرش و قبول مسؤولیت، عدم معرفت و علم به جمیع زوایای مسؤولیت پیشنهادی است. او که به تعبیر پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله «کثیر التفکر» و بسیار اهل دانش است، دلیل عدم قبول خدمت رسانی را، که بسیار با اهمیت و ارزشمند است، ابهام و تاریکی میداند. یعنی اگر کسی خواست مسؤولیتی قبول کند، باید به همهی زوایای کار آشنا بوده و علم و دانشش به روز باشد و دانش مربوط به آن فن و کار را دارا باشد.
امیرمؤمنان علی علیهالسلام ، در دستور حکومتی خود به مالک اشتر، شایسته سالاری را مد نظر قرار میدهد و از جمله شرایطی که برای یک کارگزار ذکر میکند، دور اندیشی و مدیریت در کارها و مسایل عمیق و ژرف خدمت رسانی است.
و ابلغ فی عواقب الامور نظراً(2)
قطعاً و بدون تردید لازمهی دورنگری و ژرف اندیشی، دانش و احاطهی علمی به مسأله است. به عبارت دیگر دوراندیشی چیزی جز برنامهریزی علمی و همه جانبه، از
______________________________
1. سورهی نساء، آیهی 58 .
2. نهج البلاغه، عهد نامهی مالک اشتر .
______________________________
تدای شروع کار تا نقطه غایی و نهایی، که بهرهمندی میآفریند، چیز دیگری نیست.
امروزه در دنیا رسیدن به آیندهای مترقی و پویا و تقویت بنیههای امور زیربنایی جامعه، مثل مسایلی چون اقتصاد، امنیت و اخلاق، مرهون سه اصل اساسی است. صاحب نظران و حاکمان این سه را با وسواس مورد کنکاش و بررسی قررا میدهند و در جهت دست یابی به آنها تلاش میکند؛ این سه عبارتند از :
1 ) رسیدن به آخرین دستاوردهای علمی و فن آوری؛
2 ) برنامه ریزی؛
3 ) کنترل و مهار و جلوگیری از حوادث احتمالی و آثار ناشی از آن، با کنکاش جامع و نگرشی علمی و استدلالی، با استفاده از دادههای آماری و تجربی، و دوراندیشی ذهنهای خلاق و اندیشمند در این زمان برای تهیه و آمادگی لازم در رویارویی پدیدههای احتمالی در آینده.
این اصولی است که بیان گر ضرورت واگذاری مسؤولیت و ادارهی جامعه به اهل فن و دانش است. چنانچه کار به کاردان واگذار شود و کارگزاران به علم و دانش روز و آخرین دستاوردهای علم و تکنولوژی جدید، در هر زمینه، مجهز و مسلح شوند:
1 ) خدمت رسانی نهادینه شده و زمینههای ترقی و رشد همه جانبهی کشور فراهم میشود.
2 ) از اتلاف وقت، سرمایهها و ابزار جلوگیری میشود.
3 ) تجربهی گذشتگان و دیگران مورد استفاده قرار میگیرد.
4 ) با کمک دانش و فن آوری از کمترین امکانات و داشتهها، بیشترین استفادهها عاید مردم میگردد و با چارهاندیشی صاحبان فکر، کمترین ضایعات به ثروت ملی وارد میشود.
5 ) از کارهای مطالعه نشده، و یا تجربه شدهی فاقد نتیجه، پرهیز میشود.
6 ) با به کارگیری اهل علم و متخصص، از هدررفتن تواناییها و استعدادهای افراد مناسب جلوگیری میشود.
7 ) کارها و برنامههای اجرایی با کمترین تغییرات و یا احیاناً شکست همراه است.
8 ) به دلیل نگرش علمی و همه جانبه از تضاد و تناقض در برنامهها و احیاناًناسازگاری و تداخل آنها جلوگیری میشود.
9 ) کار علمی و برنامهریزی شده میتواند الگوی دیگران در اجرا گردد.
10 ) از انتخاب خدمت رسان و کارگزار براساس بخششها، ملاحظههای سیاسی و گروهی و ملاحظات شخصی افراد، از قبیل فقر و تهیدستی، فنی، انتخاب برحسب دلخواه و ملاکهای شخصی جلوگیری مینماید.
11 ) کار علمی با بالارفتن کیفیت موجب رضایت مردم میشود و مدیران متخصص و متعهد به دلیل کارایی بالا، مورد محبت و تفقد مردم قرار میگیرند و در نتیجه استقامت و پایداری آنان در باب خدمت رسانی افزون میگردد.
علامه طباطبایی قدسسره ، در تفسیر شریف المیزان، در ذیل آیهی شریفهی: وَ لاتَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اوُلئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤوُلاً(1)مینویسد:
این آیه از پیروی و متابعت هر چیزی که بدان علم و یقین نداریم نهی میکند و، چون مطلق و بدون قید و شرط است، پیروی اعتقاد غیر علمی و همچنین عمل غیرعلمی را شامل شده، معنایش چنین میشود: به چیزی که علم به صحت آن نداری معتقد مشو، و چیزی را که نمیدانی مگو، و کاری را که علم بدان نداری مکن، زیرا همهی اینها پیروی غیرعلم است، و این در حقیقت امضای حکمی است که فطرت خود بشر میکند و آن وجوب پیروی علم و اجتناب از پیروی غیرعلم است.
خاتمه
علی رغم همهی توفیقات عظیم و دستاوردهای بزرگی که تاکنون، به برکت انقلاب اسلامی، نصیب کشور گردیده است، نباید کاستیها و ظرفیتهای موجود را در این مملکت نادیده گرفت. باید در نیل به قابلیتهای بالقوهی این مرز و بوم تلاش دو چندان نمود.
باید در جهت دست یابی به توسعهی ماندگار و همیشگی، زمینههای رشد و
______________________________
1. سورهی اسرا، آیهی 36 .
______________________________
پیشرفت را در عرصههای مختلف فراهم نمود و با برنامهریزی دقیق و علمی، رشد همه جانبهی کشور را اعم از علمی، صنعتی و کشاورزی، رفاه عمومی، بهداشت و میزان امید به زندگی، آموزش و شاخص باسوادی، میزان تولید ناخالص داخلی و افزایش درآمد سرانه، مبارزه با تورم و بیکاری، ایجاد امنیت شغلی و اقتصادی، سرمایه گذاری، دست یابی به تکنولوژی و فن آوری جدید، به عنوان عمدهترین شاخصهای توسعه، تضمین نمود و خدمت رسانی را، به عنوان وظیفهی همگانی و عمومی در کشور، نهادینه و با یک کار علمی فاکتورهای شایسته سالاری و گزینش کارگزاران را مورد مطالعه قرار داد و، با ارائه و الزام به رعایت آن، روند توسعهی پایدار را سرعت بخشیده و لااقل گامهای اولیهی ترقی همه جانبه را برداشت.
بدیهی است در میان همهی فاکتورها و نشانههای شایسته سالاری، آن که درخشیده و حرف اول را میزند، توانایی و تخصص در عرصهی خدمت رسانی و تعهد و اعتقاد خدمت گزار در نگرش به خدمت، به عنوان یک عبادت و وظیفه، است.
حسن توجه و دقت نظر رهبر عزیز انقلاب، ما را به این نکته متوجه ساخت که اصول و ارکان ایجاد یک نهضت عظیم در جهت خدمت به آحاد مردم و نظام مقدس اسلامی چیست؟ چه علل و عواملی میتوانند پایههای این نهضت را استوار گردانند و خدمت رسانی را در جامعهی دینی نهادینه نماید. در این راستا عواملی چون ایجاد میدان صحیح رقابت، برنامهریزی، پیگیری و تلاش خستگی ناپذیر، خدمتشناسی، خادم و مخدومشناسی، تعامل و تعاون، درک و شناخت موانع و آفات، اعم از آفات فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، موقعیتشناسی، بررسی آمار داشتهها و تواناییهای بالقوه و بالفعل و بسیاری دیگر باید مد نظر قرار گیرد. اما این عوامل، عواملی عمل کننده هستند که میتوانند منشأ آثار وجودی فراوانی گردند، هر چند به عنوان عوامل اصولی و زیربنایی یا به عبارت دیگر نهایی، که در حقیقت عوامل هدایتگر و رهبر هستند، به شمار نمیآیند. ما در این بحث دنبال رسیدن به اصولی هستیم که در این زمینه بتوانند نقش هادی و نهایی را داشته باشند. اصولی که مورد توجه ماست، نقش دستوری ندارد، بلکه ما را به بحثی باوری و ایدئولوژیکی رهنمون میسازد. چنانچه به این اصول به طور همه جانبه و ژرف بنگریم و بتوانیم مقصود خود را دقیقاً تبیین و تشریح نماییم، نهضت خدمت رسانی را نهضتی باوری کرده و توانستهایم به عنوان یک اندیشهی پاک و عملی ارزشی، او را جزء باورهای فطری و عقلی خود قرار دهیم - که چنین هم هست - و از او آرمانی مقدس و اندیشهای آسمانی بسازیم.
اصولی که خدمت رسانی براساس آنها استوار میگردد و در نظام آسمانی و در حکومت اسلامی برگرفته از اندیشهی دینی و مکتبی است، سه اصل عمده به حساب میآید که عبارتند از :
الف) خداشناسی و درک حضور خداوند؛
ب ) معاد و سرانجامشناسی؛
ج ) علم و دانش.
قبل از بررسی این اصول و نقش آنها در ایجاد نهضت خدمت رسانی، به اختصار،به شرح نهضت و خدمت میپردازیم.
الف) نهضت
نهضت یک عمل همه جانبهی عمومی است که در خود عناصری اساسی دارد. این عناصر تشکیل دهنده و ایجاد نهضت عبارتند از :
1 ) حرکت سریع و تصاعدی و رو به جلو و همواره ایستاده بودن، برای رسیدن به منظورهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دینی. سرعت، به تعبیر مرحوم شیخ طوسی، پیشگیری در چیزی است که سبقت در آن جایز و امری پسندیده شمرده میشود.
2 ) عزم بر استقامت و استواری در جهت انجام یک عمل؛
3 ) خشم نسبت به کوتاهی در انجام عمل، چه از ناحیه خویش و چه دیگران؛
4 ) با حرکت و برخاستن فردی در انجام عمل، اندیشهی قیام همگانی آفریدن و از دیگران دعوت به حرکت کردن. به عبارت دیگر، دیگران را به سوی انجام یک عمل برانگیختن و ترغیب کردن؛
5 ) انگیزهی لطیف احسان به دیگران و هم نوعان؛
6 ) عزم به دست یابی و رسیدن به اهداف.
اگر چنانچه عمل دارای این عناصر باشد، یک نهضت به حساب میآید. خدمت رسانی کاری با این خصوصیات و عناصر میطلبد. باید حرکتی سریع و رو به جلو و دائم، با عزم به استقامت تا رسیدن به غایت و دعوت همگان با انگیزهی احسان و نیکوکاری، انجام داد، تا یک نهضت محسوب شود.
ب ) خدمت رسانی
خدمت عملی است که عامل، در آن، با اندیشه و انگیزهی گره گشایی به رفع و فتق امور مربوط به مردم میپردازد. علاوه بر انگیزهی یاوری و احسان به هم نوعان، در حد طاقت، خویش را مسؤول گره گشایی و رفع نیاز بندگان خداوند میداند.
خدمت رسانی از جمله اعمال صالح است که به عنوان اولین خصیصهی اهل ایمان در قرآن کریم مورد توجه قرار دارد. در تعریف از اهل ایمان و معرفی آنان،خصیصهی انجام عمل صالح، اولین و بارزترین نشانه است.
مراد ما از خدمت رسانی، عزم برای گره گشایی از مشکلات روزمرهی مربوط به مردم و رفع احتیاجات و نیازمندیهای آنان و گشودن راه پیشرفت جامعه، با هدف و انگیزهی یاوری و احسان به هم نوعان، در جهت عمل به وظیفهای است که از ناحیه خداوند مورد توجه قرار گرفته است. در مجموع یعنی عمل به وظیفه چرا که ما خدمت رسانی را ایثار یا از خود گذشتگی نمیدانیم که موجب طلبکاری از مردم گردد.
خدمت رسانی میتواند آثار و فوائد بسیاری برای خادم دربرداشته باشد. از جمله آثار آن پاداش اخروی، مقبولیت عمومی و آرامش روحی است.
اصل اول:
خداشناسی و درک حضور خداوند
درک و احساس حضور خداوند در محدودهی زندگی انسان، سازندهی اندیشهی سبز و پاکی است که انجام عمل صالح و تقید به خدمت رسانی را همراه دارد. ایمان به خداوند آدمی را متصف به اوصاف الهی میگرداند. در نتیجه معرفت و اتصاف بنده به اوصاف الهی، زندگی را شکوفا و سازنده در جهت محبت و خدمت به دیگران مینماید.
چرا خدمت رسانی، به عنوان نمونه و مصداقی والا از عمل صالح، مقید به ایمان و خداشناسی است؟
اولاً خدمت رسانی، به عنوان یک صفت عالی نفسانی، که نقش هدایت گری را در حیات آدمی ایفا میکند، فی نفسه سازندهی اندیشهی پاک آسمانی است و با ایجاد انگیزه و هدف والا و ارزشی او را به سوی پاکیها سوق داده و از زندگی او آثار و برکات فراوان معنوی به جای میگذارد و عمل را خالص و پاکیزه میگرداند. در نتیجه عوامل و اسبابی که به تدریج موجبات تنبلی و بی مبالاتی، بیمهری و بیدقتی، کم لطفی و بیاحساسی و عدم احساس وظیفه و قبول مسؤولیت و نهایتاً نگرش انتفاعی و منفعت جویی را فراهم میآورد، از اندیشه و انگیزهی او رخت میبندد. عواملی همچون عجب و ریا و تظاهر، خودبینی و خودخواهی، تقلب و منت گذاری و خودمحوری.
به همین دلیل شاید انجام عمل صالح و تقید به خدمت رسانی ملازم و همراه با ایمان است. در آیات زیادی این موضوع ذکر شده است. از جمله؛ سورهی مبارکهی آل عمران آیه 57 ، سورهی مبارکهی مائده آیهی 69 ، سورهی مبارکهی بقره آیهی 62 و موارد بسیاری دیگر.
ثانیاً، به دلیل اینکه ایمان به مؤمن جهت میدهد، در ازای کار و خدمتی که انجام میدهد، توقع مزد و پاداشی از غیر خداوند - به جز آنچه در قبال وظیفه، به عنوان لازمهی معیشت و زندگی خود، اخذ میکند - ندارد. این باور موجب میشود بیمهریها و احیاناً ناملایمات و قدرناشناسیهایی که از ناحیهی مخدومین صورت میگیرد، در روند حرکت نفّاع و سازندهی انسان مؤثر نباشد و هیچ گاه تحت تأثیر این عوامل از عمل ارزشی خویش دست برندارد.
مؤمن میداند، عملش خیر و در جهت تقرب به خداوند است و هیچ گاه عملی که به فرمان و خواست و به رضای او است بیپاداش نمیماند.
خداوند در قرآن میفرماید:
لانُضیعُ اَجْرَ مَنْ اَحْسَنَ عَمَلاً(1).
مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْییَنَّهُ حَیوةً طِیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ اَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلوُنَ(2).
ثالثاً، عمل صالحی که در دنیا با ایمان همراه گردد، علاوه بر آثار اخروی فراوان، دارای برکات فراوان دنیوی نیز هست. از جمله برکات عمل صالح در سایهی ایمان و خداشناسی، دوستی و عشق مردم به عامل و خادم خودشان است. کسی که در دنیا بتواند محبوب حق تعالی گردد، مهر و محبتش به جامعهی انسانی نیز سرازیر شده، محبت خداوند موجب عشق و محبت دیگران نیز میگردد.
خداوند فرمود:
اِنَّ الَّذینَ امَنوُا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً
______________________________
1. سورهی کهف، آیهی 30 .
2. سورهی نحل، آیهی 97 .
______________________________
(مریم/96) همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند، خدای مهربان آنان را «در نظر خلق و حق» محبوب گرداند».
ایمان آبشخور عمل، و عمل نیکو ثمره و نمود باورهای درونی انسان است.
مرحوم علامهی طباطبایی قدسسره میفرماید:
ایمان زمینه ساز عمل و شرط لازم آن است و سهولت و دشواری عمل صالح ما به شدت و ضعف ایمان انسان بستگی دارد و متقابلاً عمل صالح و تکرار آن به تعمیق ایمان و افزایش آن مدد میرساند و این هر دو به نوبهی خود به وجود آمدن ملکات اخلاقی که باعث صدور اعمال صالحه از فرد بدون تردید و تأمل میشود، کمک میکنند.(1)
خدمت رسانی در جهان بینی توحیدی
در جهان بینی توحیدی، انسان در میان موجودات از شرافت و کرامت مخصوص برخوردار است و وظیفه و رسالتی خاص دارد. انسان، با این جهان بینی، مسؤول تکمیل و تربیت خود و اصلاح جامعهی خویش است. جهان، مدرسهی انسان است و خداوند به هر انسانی، بر طبق نیت و کوشش صحیح و درستش، پاداش میدهد. جهان بینی توحیدی به حیات و زندگی معنی و روح و هدف میدهد، زیرا انسان را در مسیری از کمال قرار میدهد که در هیچ حدی متوقف نمیشود و همیشه رو به پیش است. به انسان نشاط و دلگرمی میبخشد، هدفهای متعالی و مقدس عرضه میدارد و افرادی فداکار میسازد. جهان بینی توحیدی تنها جهان بینی است که در آن تعهد و مسؤولیت افراد در برابر یکدیگر مفهوم و معنی پیدا میکند؛ همچنان که تنها جهان بینیای است که آدمی را از سقوط در درهی هولناک پوچگرایی و هیچ انگاری یا نیست انکاری نجات میدهد.
مدینهی فاضله
فارابی که از شخصیتهای بزرگ علم و فلسفه و از وارستهترین دانشمندان ایران
______________________________
1. طباطبایی، محمد حسین، فرازهایی از اسلام، ص 238 .
______________________________
لامی است و به معلم ثانی ملقب است، مانند ارسطو انسان را مدنی بالطبع میداند؛ یعنی معتقد است که افراد بشر برای بقای خویش و برای رسیدن به سعادت و کمالات انسانی، حوائجی دارند که به تنهایی از عهدهی تدارک آنها برنمیآیند، بلکه تأمین نیازهای آنها در گرو تشکیل جامعهای است که هر یک از اعضای آن عهدهدار بخشی از این نیازها گردد. آدمی بالفطره گرایش به سوی اجتماع دارد. هدف از این اجتماع دستیابی به سعادت دنیا و آخرت است.
بر این اساس، بهترین مدینهها، مدینهای است که مردم آن به اموری مشغول و به فضایلی آراستهاند که نهایتاً آن مدینه را به سوی سعادت رهنمون میسازد.
فارابی مدینهی فاضله را به بدن انسان تشبیه میکند، بدنی که سالم و استوار است و همهی اعضای آن در حفظ حیات و سلامتی و در راه رشد آدمی وظایف خود را به نحو احسن انجام میدهند. همان طور که در بدن قلبی هست که بر همهی اعضای بدن ریاست دارد و سوخت و ساز اعضا و دستگاههای بدن را به اندازهی ظرفیت و نیاز به آنها میرساند. در مدینهی فاضله نیز کسی هست که به دیگران ریاست میکند و ریاست او عین برقراری نظام عدل و توزیع عادلانهی امکانات اجتماعی است.
پس مدینهی فاضله شبیه به هیأت پیوسته و سازمان یافتهی بدن است، با این تفاوت که اعضای بدن طبیعی هستند و با قوای طبیعی خود عمل میکنند و پیوند آنها جنبهی تکوینی دارد، ولی اعضای مدینهی فاضله، فضایل و اعمال اکتسابی و ارادی دارند و هر کدام، برحسب استعدادهای خاص خود، موقعیتی در مدینه احراز میکنند که با نظام و سازمان مدینه هماهنگ باشد.
دیدگاه فارابی، دربارهی مدینهی فاضله، از مبانی مابعدالطبیعهی او الهام گرفته است. در حکمت مشائی، جهان دارای سلسله مراتبی است که در رأس آن ذات احدیت است.
درک حضور
درک حضور حق جل و علا از نتایج تفکر و اندیشه است. تذکر والاتر از تفکر است، لکن تفکر مقدمهی تذکر است. از قول خواجه عبداللّه انصاری گفتهاند که :
التذکر فوق التفکر فان التفکر طلبٌ و التذکر وجودٌ
تذکر، از حیث مقام، بالاتر و والاتر از فکر است، چون آدمی در مرحلهی تفکر، حضور را طلب مینماید و چون به حضور برسد همواره متذکر است. پس تفکر مقدم بر تذکر و تذکر برتر از تفکر است.
در بحث حضور و درک ساحت مقدس پروردگار، آدمی همیشه خود را در محضر او میبیند، خداوند آنقدر به آدمی نزدیک است که او نسبت به خویش نیست.
فرمود :
فَاِذا سَئَلَکَ عِبادی عَنّی فَاِنّی قَریبٌ.
وَ نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لاتُبْصِرُونَ.
وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ.
یاد خداوند آثار فراوانی بر جای گذاشته و برکات معنوی عظیمی را همراه دارد. دل به یاد خداوند زنده و در نتیجه حیاتی نو میبخشد. پیمغبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:
بذکر اللّه تحیی القلوب و بنسیانه موتها به یاد و ذکر خداوند قلبها زنده میگردند و به فراموشی حضرت حق قلبها میمیرند.
دل را نشاط میبخشد و از سستی و ضعف میرهاند و به آینده امیدوار میسازد. فرمود :
مداومة الذکر قوة الارواح.
ذکر موجب جلب نظر الهی میگردد و زمینههای گناه و معصیت را مسدود میسازد.
موانع ذکر
غفلت از خداوند، به جهت موانع و حجابهای موجود، از جمله موانع ذکر است. نباید فراموش کرد که در رأس همهی موانع و حجب، که موجب غفلت از خدا و حضور دائمی او میشود، چیزی جز اشتغال انسان به خود نیست. همهی حجابها به حجاب عظیمی همچون خودبینی و در نهایت به خودخواهی و خودپرستی منتهی میشود.
اگر کسی آلوده و متصف به خودبینی شد، و در اسارت خود گرفتار آمد، دچارفاتی خواهد شد که کاملاً با روحیهی خدمت رسانی و توجه به دیگران در تعارض و تضاد است.
رشد خودخواهی، تمایلات عالی و احساسهای اخلاقی در درون انسان را منهدم میکند و انسان بریده از حق در دام این خود بیگانه دچار میآید و با نیازهای کاذب و امیال مجازی فراوان از قبیل شهرتطلبی، مقام پرستی، جاه و ریاستطلبی، غرور، تجمل پرستی، حرص و طمع و بسیاری از صفات رذیلهی دیگر، زمینهی خدمت رسانی و توجه به دیگران از فکر و ذهن و درون او رخت برمیبندد.
نتایج خودخواهی
1 ) خودخواه نه تنها تواناییهای خود را در اختیار دیگران قرار نمیدهد، بلکه استعدادهای دیگران را در خدمت خودخواهی خویش میخواهد.
2 ) خودخواه فاقد آزادی فکری است و جاهایی که پای منافع دیگران و خدمت به آنان پیش آید، نمیتواند آزادانه و از روی انصاف بیندیشد.
3 ) برای خودخواه، چیزی سختتر و تلختر از مراعات حق دیگران نیست، چه رسد به اینکه بخواهد خدمت رسانی نماید و مصالح و منافع دیگران را مد نظر قرار بدهد.
4 ) قدرناشناسی و نگرش انتفاعی و عدم وفاداری از مباحث مهم منتج از خودخواهی است.
نتیجه
خداخواهی و درک حضور خداوند، با نشاطی که میآفریند، آدمی را در خدمت به خود و دیگران مقاوم میگرداند، در حالی که خودخواهی با ایجاد اندیشههای ناپاکی همچون نگرش انتفاعی و منفعت جویی، تنها منافع فردی را تقویت کرده و آدمی را از خدمت بازمیدارد.
ب ) معاد و سرانجام شناسی
نقش و اهمیت اعتقاد و اذعان به معاد، در ایجاد انگیزه برای فعالیتهای اجتماعی وتلاش در جهت تأمین نیازها و خواستههای فردی و اجتماعی و در نهایت رسیدن به سعادت و کمال نهایی، بر کسی پوشیده نیست.
چگونگی و کیفیت کارها، به خصوص کارهایی که نتیجه و آثار آن عاید اجتماع و همهی مردم میشود، بستگی به تشخیص و درک سرانجام زندگی و معاد است. معمولاً تلاشهای ما با هدف رسیدن به مقصد نهایی است، همینطور که درک هدف و توجه به عاقبت کار به فعالیتهای فردی و اجتماعی جهت بخشیده و انتخاب و گزینش آنان را باورانه مینماید.
بدیهی است اگر آدمی این چند روز زندگانی را با نگرش مادی و منحصر به عالم ماده سپری کند و بپندارد که زندگی او عاقبتی نداشته و از این عالم گذر نمینماید، نگرش فردی پیدا کرده و همهی تلاش و همتش در جلب رضایت نفس خویش و دست یابی به بهرههای مربوط به همین زندگی مادی است. لکن اگر اندیشهای فراتر یافته و نیازهای خویش را فراتر از پدیدههای مادی و امیال نفسانی بداند، و با قبول حیاتی ورای این عالم، در پی کسب و تأمین خواستههای والاتر خواهد بود.
انسان معتقد به معاد، اعمال شایسته و کردار نیک را سبب انتقال از این جهان و رسیدن به حیات ابدی همراه با فلاح و رستگاری جاودانی میداند.
او دیگر خود را منحصراً در اینجا نمیبیند و برنامهی زندگی اش را طوری تنظیم و اجرا میکند که علاوه بر ایجاد یک حیات مطلوب امروزی، سعادت ابدیش را نیز تأمین کرده و برای عاقبت او نیز سودبخش باشد.
اعتقاد به معاد، آدمی را به رعایت حقوق دیگران، ایثار و احسان به هم نوعان و تلاش در جهت رفع نیازمندیهای آنان وامیدارد.
جامعهی معتقد به معاد، جامعهی زنده و پرتحرکی است که جهت کارها و خدمات را تأمین و پرداخت حقوق آحاد جامعه و برنامهریزی در جهت جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران قرار میدهد، چرا که او خود را پاسخگو و مسؤول میداند.
به دلیل اهمیت اعتقاد به معاد، در ایجاد زندگانی سعادتمند بشری، نزدیک به ثلث آیات قرآن، حتی شاید بیش از ثلث، به معاد مربوط است.
نباید نادیده گرفت که اعمال نیک انسان، که خدمت رسانی و تلاش برای رفع نیازدیگران در رأس آنهاست، دارای صورتهای ملکوتی هستند و در عالم قیامت تجسم مییابند. در قرآن میخوانیم:
هر چیزی که خودتان پیش فرستید آن را نزد خدای متعال خواهید یافت.(1)
روزی که هر کس عمل خیری که انجام داده است را حاضر شده مییابد و دوست دارد میان او و هر عمل بدی که انجام داده است فاصلهی دوری باشد.(2)
روزی که شخص مینگرد که دستانش چه چیزی را پیش فرستادهاند.(3)
هر کسی به اندازهی ذرهای کار خوب کند آن را خواهد دید و هر کس به اندازهی ذرهای کار بدی انجام دهد آن را خواهد دید.(4)
آیا جزایی که به شما داده میشود جز همان اعمال است که انجام دادهاید؟(5)
معاد
اولاً سازندهی اندیشهای است که همهی عالم و پدیدههای زمینی آن را با حرکتی منسجم و هماهنگ در جهت یک کمال حقیقی میداند. لذا بالضروره خود را با این اندیشه همراه و هماهنگ قرار میدهد و برنامهریزی سازندهای، در همراهی و خدمت به دیگران، تبیین و تنظیم مینماید.
از طرفی برای هماهنگی در ادامهی حرکت، نمیتوان زندگی دیگران را نادیده گرفت و نسبت به آنان بیتفاوت بود. در اندیشهی معتقد به معاد آخرت منزل قرار و آرامش نهایی و ابدی است.
______________________________
1. سورهی بقره، آیهی 110 .
2. سورهی آل عمران، آیهی 30 .
3. سورهی نباء، آیهی 40 .
4. سورهی زلزال، آیات 7 و 8 .
5. سورهی نمل، آیهی 90 .
______________________________
خداوند میفرماید:
وَ اِنَّ الاخِرَةَ هِیَ الدَّارُ الْقَرَارِ(1).
در روایت میخوانیم:
الیومُ عملٌ و لاحسابٌ و غداً حسابٌ و لاعمل(2).
دنیا محل گذر است و آخرت محل ثبات و قرار. همهی تلاش آدمی باید در امروز «دنیا» باشد. ظرف زندگانی دنیا سببی است برای انجام کارهای شایسته و خیر.
یا اینکه:
الدنیا مزرعة الاخرة مزرعهای مهیا و با امکانات ضروری در اختیار توست که برای زندگی ابدی خویش توشه برداری.
معتقد به معاد میداند، هیچ عملی در این عالم بدون نتیجه و هیچ حرکتی بیهدف نیست.
ثانیاً، به دلیل توجه به حکمت الهی، در امر خلقت، معتقد به معاد میداند این عالم عبث خلق نگردیده است.
اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً وَ اَنَّکُمْ اِلَیْنا لاتُرْجَعُونَ فَتَعَالَی اللّهُ الْمَلِکُ الْحَقُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریمِ(3).
اصرار آیات به انجام عمل صالح و تصریح و تأکید روایات به خدمت و سازندگی حیات مادی و معنوی هم نوعان، بیانی است برای تبیین ارزشی عمل و خدمت رسانی. عمل صالح و خدمت نمیتواند بی اجر و پاداش و اثر بماند. این اندیشه به آدمی نیروی خلاق و سازنده میدهد تا بتواند خویش را مفید سازد و برای دیگران سودمند قرار دهد.
ثالثاً، معتقد به معاد، معاد را رحمتی از خداوند میداند. خداوند از باب لطف و رحمت عالمی پس از این عالم قرار داد تا اجر و پاداش کسی تضییع نگردد و هر کسی نتیجهی عمل خود را ببیند. در این عالم برای بسیاری از اعمال مجال پاداش و اجر
______________________________
1. سورهی غافر، آیهی 39 .
2. نهجالبلاغه، خطبهی 42 .
3. سورهی مؤمنون، آیات 115 و 116 .
______________________________
نیست. یعنی این عالم ظرف مناسب اجردهی نیست. لذا میگوییم انسان مرگ را میمیراند نه مرگ انسان را. این اصل سازندهی دو تفکر و اندیشه است:
اول اینکه معتقد به معاد میداند و باور کرده است که عمل صالح و خدمتی که انجام میدهد، بیمزد نمیماند و خداوند، از باب لطف و رحمت خویش، پاداش میدهد.
دوم اینکه معتقد به معاد باور دارد، دیگرانی که در زندگی او دخیل هستند و با هم زندگی اجتماعی را میآفرینند باید با خدمت رسانی به آنان و تلاش در رفع نیازمندیهایشان، حقوق آنان را محترم شمارد و دین خود را نسبت به آنان ادا نماید.
رابعاً، عدالت الهی اقتضا میکند که افراد مؤمن و اهل عمل صالح به مثابه منحرفین و مفسدین در روی زمین نخواهند بود. باید اندیشه، عمل، حیات و ممات آنان چیزی غیر از اندیشه و عمل، حیات و ممات گنهکاران و تبهکاران باشد. [توجه کنید به آیهی 27 سورهی مبارکهی ص و آیات 21 و 20 سورهی مبارکهی جاثیه]
اگر تبهکاران به چیزی جز خویش و تمایلات درونی خود نمیاندیشیدند، اهل ایمان و معتقد به معاد زندگی خود را در خدمت دیگران قرار میدهند و دیگران را با خود شریک میدانند و نمیتوانند نسبت به آنان بیتفاوت باشند.
پاداش برآوردن نیاز و حاجت مؤمن
1 ) پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود:
هر که نیاز برادر مؤمنش را برآورد خداوند هفتاد حاجت از حاجتهای دنیا و آخرت او را تأمین میکند.(1)
2 ) امام صادق علیهالسلام فرمود:
گام برداشتن مسلمان در راه حاجت مسلمان، بهتر از هفتاد طواف در خانهی خداست.(2)
3 ) امام صادق علیهالسلام فرمود:
______________________________
1. انوارالهدایه، ص 43 .
2. بحار، ج 74 ، ص 311 .
______________________________
یچ مسلمانی نیاز مسلمان دیگر را برنمیآورد، مگر اینکه خداوند به او ندا میدهد که پاداش تو برعهدهی من است و من به کمتر از بهشت برای تو راضی نخواهم شد.(1)
4 ) امام صادق علیهالسلام فرمود:
کسی که در پی حاجت برادرش برود همانند کسی است که سعی صفا و مروه کند و به آورنده حاجت برادرش مانند کسی است که روز بدر و احد در راه خدا در خون خود غلطیده است.(2)
5 ) امام صادق علیهالسلام فرمود:
خدای عز و جل فرموده است: مردم خانواده من هستند، پس محبوبترین آنان نزد من کسانی هستند که با مردم مهربانتر و در راه برآوردن نیازهای آنان کوشاتر باشند.(3)
6 ) امام صادق علیهالسلام دربارهی آیهی شریفهی «وَ جَعَلْنی مُبارَکاً اَیْنَما کُنْتُ» هر جا باشم مرا با برکت قرار ده، فرمود:
یعنی سودمند، «نفّاعاً»(4).
7 ) ملائکه برای فرد خدمت رسان دعا میکنند و برایش طلب آمرزش مینمایند.
8 ) برآوردن یک حاجت برادر مؤمن برابر با یک عمر عبادت خداوند است(5).
9 ) مهر پایان اعمال برآوردن نیازهای برادران دینی و نیکی کردن به آنان، در حد توان، است.
10 ) اعمال آدمی که به خدمت رسانی برادران دینی و نیکی به آنان پایان نیابد، پذیرفته نمیشود.(6)
______________________________
1. اصول کافی، ج 3 ، ص 279 .
2. بحار، ج 78 ، ص 281 .
3. کافی، ج 2 ، ص 199.
4. کافی، ج 2 ، ص 199 .
5. امالی طوسی، 481/1051 .
6. بحار، ج 75 ، صص 379/40 .
آثار خدمت رسانی
1 ) نیاز مردم به سوی هر کسی، از نعم الهی است.
2 ) برطرف ساختن اندوه مؤمنین موجب برطرف شدن اندوه خدمت گزار در روز قیامت است.
3 ) خشنودی مردم، موجب خشنودی خداوند است.
4 ) خدمت رسانی و کمک فکری و مالی به دیگران موجب تقرب به خداوند است.
5 ) هر کار پسندیده که موجب خدمت به دیگران گردد و دیگران را به کار نیک راهنمایی کند، صدقهی جاریه و مداوم است.
6 ) کارهای پسندیده توشهی آخرت است.
7 ) محبوبترین مردم نزد خداوند سودمندترین آنان برای مردم است.
8 ) خدمت و نیکی به مردم سرانجامی نیکو داشته و موجب آسانی راه برای نیکوکار است.
9 ) خدمت رسانی محبت آفرین است.
10 ) خدمت رسانی موجب ایمنی از عذاب الهی است.
11 ) خدمت رسانی به برادر مسلمان چنانست که همهی عمر به خداوند خدمت کرده است.
آداب خدمت رسانی
1 ) در خدمت رسانی کوتاهی نکند که پشیمان میشود.
2 ) در خدمت رسانی شتاب کند.
3 ) در خدمت رسانی، وقتی عزم و تصمیم بر خدمت رسانی گرفت، تأخیر نکند.
4 ) در خدمت رسانی هیچ گاه منت نگذارد.
5 ) در خدمت رسانی کار خود را بزرگ نپندارد و همواره اندیشهی خدمت بیشتر به مردم داشته باشد.
6 ) در خدمت رسانی، بر توفیقی که نصیبش گردیده است، شکرگزار باشد.
7 ) در خدمت رسانی برنامهریزی کرده و همیشه براساس دانش عمل کند.
8 ) مطمئن باشد خداوند اجر و پاداش خدمت او به بندگان را از یاد نمیبرد، هر چند مردم قدر او را نشناسند و از او تقدیر ننمایند.
9 ) در خدمت رسانی اندیشهای جز انجام وظیفه و قربت الهی نداشته باشد.
10 ) در خدمت رسانی مخدومین را احترام کرده و آنان را عزیز شمارد.
11 ) از رأی و نظر دیگران استفاده نماید و با اهل نظر مشورت کند.
12 ) نیت خود را در خدمت رسانی خالص گرداند.
ج ) علم و دانش
دو مسألهی مهم و اساسی، در واگذاری مسؤولیت خدمت گذاری به افراد و یا قبول مسؤولیت و تقبل انجام خدمت از ناحیه هر کسی، تعهد و تخصص است.
باید برای هر دو طرف، یعنی واگذار کنندگان و قبول کنندگان، این دو خصیصه احراز شود. خدمت رسانی بدون این دو شرط اساسی، ضمن اینکه امکان ندارد، کمکم روند خدمت که یک ارزش است، را به ورطهی ضد ارزش میکشاند و، آثار و نتایجی که به دنبال خواهد داشت، موجبات تضییع امکانات و ضرر و زیان فراوان برای جامعه و هدررفتن استعدادها و تواناییهای اهل دانش نیز میگردد. در قرآن مجید این دو خصیصه به عنوان دو شرط ضروری و لازم مورد توجه قرار گرفته است. از جمله در داستان حضرت یوسف که مفصل در سورهی مبارکهی یوسف علیهالسلام آمده است:
وَ قالَ الْمَلِکُ ائْتُونی بِه اَسْتَخْلِصْهُ لِنِفْسی فَلَمّا کَلَّمَهُ قالَ اِنَّکَ الْیَومَ لَدِیْنا مَکینٌ اَمینٌ، قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الارْضِ اِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ(1).
در داستان حضرت یوسف علیهالسلام ، در بحث واگذاری مسؤولیت خدمت رسانی در حوزهی امور مالی و دارایی جامعه و ادارهی زندگی معیشتی افراد، که از جمله مهمترین مسؤولیتها است و مسؤول باید هم پاسخ گوی آحاد جامعه و هم پاسخ گوی خداوند باشد، بر روی دو اصل تعهد و علم و تخصص تأکید شده است.
______________________________
1. سورهی یوسف، آیات 54 و 55 .
______________________________
عهد و امانت داری، که در نتیجهی دو اصل دیگر مورد بحث ما، یعنی «خداشناسی و معاد» شکل میگیرد و تثبیت میشود، به عنوان شرط اول فرمان خداوند است که فرمود:
اِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ اَنْ تُؤَدُّوا الاَماناتِ اِلی اَهْلِها(1).
اصل تخصص و توانایی، که نتیجهی دانش و فهم است و برای هر کسی در هر رشتهای میتواند با تلاش و جدیت و علم آموزی و تجربه اندوزی حاصل شود، در حوزه این بخش از بحث است.
در داستان حضرت لقمان وقتی فرشتگان او را مخاطب قرار دادند و گفتند: هان ای لقمان! برای چه مسؤولیت بزرگ و مقام پرشکوه دادگری و قضاوت را برنمیگزینی؟ پاسخ داد: برای اینکه مسؤولیت داوری و حکومت در جامعه سختترین کار و مشکلترین مسؤولیت است، و تاریکی و ابهام از هر سو آن را فراگرفته و انسان بر لبهی پرتگاه قرار دارد.
دلیل لقمان، در عدم پذیرش و قبول مسؤولیت، عدم معرفت و علم به جمیع زوایای مسؤولیت پیشنهادی است. او که به تعبیر پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله «کثیر التفکر» و بسیار اهل دانش است، دلیل عدم قبول خدمت رسانی را، که بسیار با اهمیت و ارزشمند است، ابهام و تاریکی میداند. یعنی اگر کسی خواست مسؤولیتی قبول کند، باید به همهی زوایای کار آشنا بوده و علم و دانشش به روز باشد و دانش مربوط به آن فن و کار را دارا باشد.
امیرمؤمنان علی علیهالسلام ، در دستور حکومتی خود به مالک اشتر، شایسته سالاری را مد نظر قرار میدهد و از جمله شرایطی که برای یک کارگزار ذکر میکند، دور اندیشی و مدیریت در کارها و مسایل عمیق و ژرف خدمت رسانی است.
و ابلغ فی عواقب الامور نظراً(2)
قطعاً و بدون تردید لازمهی دورنگری و ژرف اندیشی، دانش و احاطهی علمی به مسأله است. به عبارت دیگر دوراندیشی چیزی جز برنامهریزی علمی و همه جانبه، از
______________________________
1. سورهی نساء، آیهی 58 .
2. نهج البلاغه، عهد نامهی مالک اشتر .
______________________________
تدای شروع کار تا نقطه غایی و نهایی، که بهرهمندی میآفریند، چیز دیگری نیست.
امروزه در دنیا رسیدن به آیندهای مترقی و پویا و تقویت بنیههای امور زیربنایی جامعه، مثل مسایلی چون اقتصاد، امنیت و اخلاق، مرهون سه اصل اساسی است. صاحب نظران و حاکمان این سه را با وسواس مورد کنکاش و بررسی قررا میدهند و در جهت دست یابی به آنها تلاش میکند؛ این سه عبارتند از :
1 ) رسیدن به آخرین دستاوردهای علمی و فن آوری؛
2 ) برنامه ریزی؛
3 ) کنترل و مهار و جلوگیری از حوادث احتمالی و آثار ناشی از آن، با کنکاش جامع و نگرشی علمی و استدلالی، با استفاده از دادههای آماری و تجربی، و دوراندیشی ذهنهای خلاق و اندیشمند در این زمان برای تهیه و آمادگی لازم در رویارویی پدیدههای احتمالی در آینده.
این اصولی است که بیان گر ضرورت واگذاری مسؤولیت و ادارهی جامعه به اهل فن و دانش است. چنانچه کار به کاردان واگذار شود و کارگزاران به علم و دانش روز و آخرین دستاوردهای علم و تکنولوژی جدید، در هر زمینه، مجهز و مسلح شوند:
1 ) خدمت رسانی نهادینه شده و زمینههای ترقی و رشد همه جانبهی کشور فراهم میشود.
2 ) از اتلاف وقت، سرمایهها و ابزار جلوگیری میشود.
3 ) تجربهی گذشتگان و دیگران مورد استفاده قرار میگیرد.
4 ) با کمک دانش و فن آوری از کمترین امکانات و داشتهها، بیشترین استفادهها عاید مردم میگردد و با چارهاندیشی صاحبان فکر، کمترین ضایعات به ثروت ملی وارد میشود.
5 ) از کارهای مطالعه نشده، و یا تجربه شدهی فاقد نتیجه، پرهیز میشود.
6 ) با به کارگیری اهل علم و متخصص، از هدررفتن تواناییها و استعدادهای افراد مناسب جلوگیری میشود.
7 ) کارها و برنامههای اجرایی با کمترین تغییرات و یا احیاناً شکست همراه است.
8 ) به دلیل نگرش علمی و همه جانبه از تضاد و تناقض در برنامهها و احیاناًناسازگاری و تداخل آنها جلوگیری میشود.
9 ) کار علمی و برنامهریزی شده میتواند الگوی دیگران در اجرا گردد.
10 ) از انتخاب خدمت رسان و کارگزار براساس بخششها، ملاحظههای سیاسی و گروهی و ملاحظات شخصی افراد، از قبیل فقر و تهیدستی، فنی، انتخاب برحسب دلخواه و ملاکهای شخصی جلوگیری مینماید.
11 ) کار علمی با بالارفتن کیفیت موجب رضایت مردم میشود و مدیران متخصص و متعهد به دلیل کارایی بالا، مورد محبت و تفقد مردم قرار میگیرند و در نتیجه استقامت و پایداری آنان در باب خدمت رسانی افزون میگردد.
علامه طباطبایی قدسسره ، در تفسیر شریف المیزان، در ذیل آیهی شریفهی: وَ لاتَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ اِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ اوُلئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤوُلاً(1)مینویسد:
این آیه از پیروی و متابعت هر چیزی که بدان علم و یقین نداریم نهی میکند و، چون مطلق و بدون قید و شرط است، پیروی اعتقاد غیر علمی و همچنین عمل غیرعلمی را شامل شده، معنایش چنین میشود: به چیزی که علم به صحت آن نداری معتقد مشو، و چیزی را که نمیدانی مگو، و کاری را که علم بدان نداری مکن، زیرا همهی اینها پیروی غیرعلم است، و این در حقیقت امضای حکمی است که فطرت خود بشر میکند و آن وجوب پیروی علم و اجتناب از پیروی غیرعلم است.
خاتمه
علی رغم همهی توفیقات عظیم و دستاوردهای بزرگی که تاکنون، به برکت انقلاب اسلامی، نصیب کشور گردیده است، نباید کاستیها و ظرفیتهای موجود را در این مملکت نادیده گرفت. باید در نیل به قابلیتهای بالقوهی این مرز و بوم تلاش دو چندان نمود.
باید در جهت دست یابی به توسعهی ماندگار و همیشگی، زمینههای رشد و
______________________________
1. سورهی اسرا، آیهی 36 .
______________________________
پیشرفت را در عرصههای مختلف فراهم نمود و با برنامهریزی دقیق و علمی، رشد همه جانبهی کشور را اعم از علمی، صنعتی و کشاورزی، رفاه عمومی، بهداشت و میزان امید به زندگی، آموزش و شاخص باسوادی، میزان تولید ناخالص داخلی و افزایش درآمد سرانه، مبارزه با تورم و بیکاری، ایجاد امنیت شغلی و اقتصادی، سرمایه گذاری، دست یابی به تکنولوژی و فن آوری جدید، به عنوان عمدهترین شاخصهای توسعه، تضمین نمود و خدمت رسانی را، به عنوان وظیفهی همگانی و عمومی در کشور، نهادینه و با یک کار علمی فاکتورهای شایسته سالاری و گزینش کارگزاران را مورد مطالعه قرار داد و، با ارائه و الزام به رعایت آن، روند توسعهی پایدار را سرعت بخشیده و لااقل گامهای اولیهی ترقی همه جانبه را برداشت.
بدیهی است در میان همهی فاکتورها و نشانههای شایسته سالاری، آن که درخشیده و حرف اول را میزند، توانایی و تخصص در عرصهی خدمت رسانی و تعهد و اعتقاد خدمت گزار در نگرش به خدمت، به عنوان یک عبادت و وظیفه، است.