مقاله حاضر، در صدد بررسی میراث مکتوب شیعیان فاطمیِ مصر در باب علوم نقلی است. «نقل»، یکی از مهم ترین پایگاه های ترویج علوم دینی و وحیانی است؛ زیرا به مدد آن می توان آموزه های الهی را به بندگان خدا منتقل ساخت. شاید راز توجه ادیان، فِرَق و مذاهب آسمانی به دانش های نقلی در فعالیت های تبلیغی و آموزشی خود، همین نکته باشد. فاطمیان اسماعیلی مذهب، از این قاعده مستثنا نبودند و در شاخه های متنوعی همچون: فقه، تفسیر، تاریخ، شعر، ادبیات و دیگر علوم نقلی فعالیت داشتند. اگرچه دستاوردهای مکتوب فاطمیان در این زمینه اندک است و به عنوان مثال، در مباحث فقهی نوآوری چشمگیری نداشتند و در علم قرائت و تفسیر به دلیل رویکرد عقل گرایی و باطنی، تألیفات چندانی از خود به یادگار نگذاشتند، اما توجه ویژة آن ها به علوم نقلی، چه با هدف حفظ موجودیت سیاسی خویش و چه با انگیزه ترویج فرقه اسماعیلیه، شایسته بازخوانی است. این نوشتار که به همین منظور سامان یافته، نشان می دهد که فاطمیان توانستند با ترسیم ساختار مناسب و کمک های سخت افزاری و نرم افزاری، علوم نقلی را به بهترین شکل ترویج نمایند.
مسلمانان در سده های میانه با پی ریزی تمدنی پویا نفوذ فراوانی برسایر جوامع، به ویژه بر جامعه غرب مسیحی داشتند. این تأثیرات از طرق مختلف و نواحی گوناگون انجام گرفته که یکی از مهمترین آنها اندلس خاصه ثغور آن بوده است. در این ثغور روابط بین مسلمانان و پیروان مسیح چه به صورت اصطکاک و چه به شکل صلح آمیز بسیار گسترده بود که نتیجه آن تأثیرات قابل توجهی بوده که طرفین در زمینه های نظامی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بر همدیگر داشته اند. از آنجا که در دوره مورد بحث مسلمانان از جنبه های مختلف نسبت به غرب مسیحی برتری داشتند، نفوذ تمدن اسلامی از رهگذر ثغور اندلس بر جامعه مسیحی بسیار چشمگیرتر بوده است. این مقاله ضمن آن که به ثغر و واژه های مرتبط با آن پرداخته، در صدد برآمده به این پرسش پاسخ دهد که این ثغور به جز عملکرد دفاعی دارای چه کارکردهای دیگری بوده اند؟فرضیه پرسش یاد شده چنین است که ثغور، افزون بر نقش دفاعی، کارکردهای دیگری همچون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی نیز داشته اند که آنها به واسطه تماس های گسترده ای بوده که در مناطق ثغور بین مسلمانان و پیروان مسیح رخ می داده است.