فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۷٬۵۳۴ مورد.
همت فاطمی (سلام الله علیها)
منبع:
کوثر بهار ۱۳۸۹ شماره ۳۴
الیاس
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی مباحث تاریخی نامه 36 در ترجمه ها و شرح های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غارتگری های سرداران معاویه در قلمرو حکومتی حضرت علی (ع) با تهاجم ضحاک بن قیس آغاز شد و با کشتارهای بسر بن ارطاه پایان یافت. شواهد و قرائن و تحلیل مباحث نامه 36 نهج البلاغه حاکی از آن است که این نامه نمی تواند مربوط به ماجرای غارت بسر بن ارطاه در یمن در سال 40 هجری باشد. با تجزیه و تحلیل سخنان امیر مؤمنان (ع) در این نامه و مراجعه به منابع متقدم می توان دریافت که این نامه در جواب نامه عقیل و درباره غارتگری ضحاک بن قیس فهری به قلمرو حکومتی امام در سال 38 هجری نوشته شده است.
علی(ع) از فتنه می گوید
تشبیه یا تنزیه از دیدگاه امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش به خدا در فطرت انسان ها قرار داده شده و آدمی در طول تاریخ در پی شناختن خدای خود بوده و بسا که در این مسیرْ مصادیق ناشایست را به عنوان خدا پرستیده است. برخی برای شناخت خدا او را به انسان یا موجودات دیگری تشبیه می کنند و حتی قائل به تجسم خدا می شوند، و برخی دیگر برای در امان ماندن از تشبیه دچار تنزیه مطلق می گردند و می گویند که ما را راهی برای شناخت خدا نیست. امام علی (ع) تشبیه را رد کرده و برای رد آن، ادله ای به میان آورده است. از آن جمله: همتا نداشتن خدا، این که شباهت مخلوقات به یکدیگر دلیل بی همتایی خداست، احاطه ناپذیری خدا و.... او برای رد تجسیم نیز، ادله و شواهدی آورده است، همچون این که عظمت نفوذناپذیر خدا مانع رؤیت اش است، و نیز تقدم زمانی خداوند، همانند نداشتن او، مکان مند نبودن او، خستگی ناپذیری و عدم عجز و عدم تحمل رنج و...؛ و در این راستا آیات موهم تجسیم را تاویل کرده است. علی(ع) تنزیه مطلق را قبول ندارد و قائل به این است که خدا را در حدی که خود خدا و پیامبران اش معرفی کرده اند و بر اساس آیات و افعال اش می توان شناخت؛ ولی برای شناخت ذات و کُنه صفات اش راهی نیست. او برای تنزیه نیز ادله ای آورده است، مثل: حد نداشتن خدا، محاط نبودن خدا، و توصیف ناپذیری خدا.
Solomon
حوزه های تخصصی:
شیعیان، اقلیت مهجور عربستان سعودی
حوزه های تخصصی:
سیره پیامبر
بازخوانی رسمیت یافتن تشیع در ایرانِ عهد اولجایتو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اواسط دوره حکومت اولجایتو (حک703-716ق) که در نتیجه مجادلات مذهبی دو گروه عمده اهل سنت، حنفی و شافعی ها، مغولان ایران در آستانه رویگردانی از اسلام و مسلمانی بودند، تشیع نقش تاریخی مهمی بر عهده گرفت و با گرویدن اولجایتو به مذهب تشیع (709ق)، از تجدید آیین ها و سنن مغولی در ایران ممانعت شد. حضور فعال و مؤثر تشیع در عرصه مذهبی ایران در این برهه از زمان، علاوه بر اینکه به نفع اسلام و مسلمانان تمام شد، این فرصت را برای شیعیان فراهم آورد تا جامعه ایران را بیش از پیش با عقاید مذهبی خود آشنا سازند. اگرچه رسمیت تشیع پس از اولجایتو استمرار نیافت، اما تاثیر بسیاری در تحولات مذهبی ایران در ادوار بعد برجای گذاشت که برایند آن، رسمیت و تثبیت تشیع در عهد صفوی بود.
محمد بن ابی بکر
حوزه های تخصصی:
الگوهای ایمان، جهاد و شهادت، «راه خدا» را به مردم نشان می دهند و سرمشق یک زندگی برتر و حیات طیبه اند.
ازاین رو، شناخت اسوه های کمال ضروری است و زندگی-نامه آنان، خط سیر حیات جامعه را در مسیر تعالی قرار می دهد. «محمد بن ابی بکر»، از یاران فداکار حضرت علی(ع) و از شهیدان راه ولایت و حقیقت، یکی از این الگوهاست که با زندگی او آشنا می شویم
مدیریت تعارض در سیره ی عملی حضرت علی( ع ) از منظر نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
با توجه به خلائی که در جوامع اسلامی نسبت به بهره گیری ازمطالب، اصول و رهنمودهای مدیریتی نهج البلاغه، بالاخص در زمینه مدیریت تعارض وجود دارد؛ مقاله، به بررسی عوامل زمینه ساز و سبک مدیریت تعارض در سیره ی عملی حضرت علی(ع)، در رویارویی با فتنه ها و کارشکنی ها و یا بطور کلی تعارضات اجتماعی منفی پرداخته است. تعارضات اجتماعی منفی که ماهیتی مخرب و فرساینده دارند، معمولاً درغالب مسائلی بروز میکنند که نظم و وحدت جامعه را به خطر می اندازند. از دیدگاه نهج البلاغه عوامل مختلفی زمینه ساز بروز اینگونه تعارضات می باشند که میتواند ناشی از عوامل فردی، میان گروهی، اجتماعی، مدیریتی و یا تلفیقی از آن ها باشد .سبک مدیریت تعارض حضرت علی(ع) در مقابله با تعارضات منفی اجتماعی دارای سه شیوه ی کلی میباشد که شامل مدیریت ذهنی تعارض، مدیریت نرم تعارض و مدیریت سخت تعارض است و هرکدام در جایگاه خود و در مقابله با تعارضات یاد شده دارای نقشی بسیار موثر، قابل اهمیت و ارزشمند می باشند.
نقش مذهب تشیع در روابط سیاسی قطب شاهیان و صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چندی پس از انقراض حکومت قراقویونلوها، یکی از شاهزادگان قراقویونلو به نام قلی به دکن رفت و وارد دستگاه حکومتی بهمنیان شد و پس از طی مدارج رشد و ترقی در آنجا از طرف بهمنیان به حکومت گلکنده منصوب شد و در سال 918ق، اعلام استقلال کرد. او بلافاصله به تبعیت از شاه اسماعیل صفوی مذهب شیعه را در قلمرو خود رسمیت بخشید و نام حکام صفوی را در خطبه، بر نام خود مقدم ساخت. حکومت قطب شاهیان در طول نزدیک به دو قرن حکومت در گلکنده و حیدرآباد، پیوسته با صفویان روابط دوستانه ای داشت. عواملی چون اشتراک مذهبی، قرابت قومی، فرهنگی و همچنین وجود دشمنی مشترک، چون گورکانیان، این روابط را مستحکم تر می کرد که از میان دلایل فوق، مذهب تشیع نقش مهم تری در تحکیم و تداوم این روابط داشت و پیوسته سفرا بین دو حکومت در رفت و آمد بودند. با حمله اورنگ زیب به قطب شاهیان و اجبار آنها به ذکر نام حکام گورکانی در خطبه، همچنین ضعف نسبی حکومت صفویان در این زمان، روابط حسنه این دو حکومت بسیار کمرنگ شد.