شناخت مولفه های فرهنگی تاثیرگذار بر تاریخ نگاری مسکویه، مستلزم آن است که وی را نه صرفا در پیوند انتزاعی با حکمت عملی، بلکه در پیوند انضمامی با بستر تاریخی یعنی از منظر فرهنگی و پایگاه سیاسی و اجتماعی وی به عنوان درباری تحلیل کنیم تا تاریخ نگاری او را در این مناسبات درک کنیم. بر این اساس در مقاله حاضر، از نظریه تاریخ گرایی نوین استفاده شده است. مطابق این نظریه، منتقد تاریخی در خوانش متون، دنبال کشف علل و داده های جدید نیست، بلکه در پی تفسیر و شناخت دلالت های فرهنگی در متن تاریخ نگاری است. مسکویه به عنوان کاتب، فیلسوف یا مورخ، لاجرم جزیی از فرهنگ دوره است که «تجربه زیسته» او باید در درون آن شناخته شود. بر اساس یافته های مقاله حاضر، تاریخ نگاری این مورخ عصر آل بویه، متاثر از مولفه های فرهنگی در هم تنیده شامل «تجربه سنت و تقرب به دربار»، «فرهنگ دبیری» و «فرهنگ اندرزنامه ای و حکمت عملی» در پیوند با قدرت بوده است. مقاله حاضر گامی اولیه در این راستاست.
رسالة آداب الخلافه و اسباب الحصافه سیاست نامه ای است که بر مبنای شریعت در سدة نهم هجری تألیف شده است. ابراهیم بن محمد در این رساله براساس حکایات ایرانی و شریعت اسلامی، احتیاج مردم به امام یا سلطان و نقش او به عنوان حافظ نظم و امنیت در جامعه را مورد تأکید قرار داده است. وی سلطان را برگزیدة خداوند دانسته و معتقد است که او حافظ و نگهبان دین است. با این دیده گاه به بیان استقرار عدالت از سوی سلطان در جامعه پرداخته و تأکید نموده است که عدالت خواسته ای بوده که از سوی همة پیامبران و سلاطین در جوامع دنبال می شده است و با این اوصاف، فرخ یسار شیروانشاه را سلطان عادل و برگزیدة خداوند می داند، وی سپس وظیفة امام و سلطان در مورد مشورت با علما را به بحث گذاشته است. این که مؤلف از چه دیدگاه سیاسی به تدوین این رساله پرداخته و چگونه با تلفیق شریعت با اندیشه های ایرانی به تبیین اهمیت وجود سلطان یا امام در جامعه و وظایف او پرداخته است، موضوعاتی هستند که در این مقاله به شیوة تحلیلی مورد بحث قرار خواهد گرفت. تا روشن گردد که مؤلف نظریات جدیدی در مورد امام یا سلطان بیان کرده و یا به تکرار سخنان گذشتگان پرداخته است.
محدث قمی بخش عمده ای از آثار علمی خود را به نگارش تاریخ اختصاص داد. علی رغم استقبال گسترده از آثار تاریخی وی، درباره نگرش تاریخی او پژوهش درخوری انجام نگرفته است. در این مقاله با نگاهی نوپردازانه به متن آثار تاریخی محدث قمی بینش تاریخی نویسنده ترسیم گردید و روشن شد آغاز و پایان هستی را جلوه ای از مشیت الهی می داند که برای جهان و آفرینش آرمانی در نظر گرفته شده است. محدث قمی نقش رهبران دینی و حاکمان را در سعادت و یا شقاوت جامعه برجسته می داند. تعریف و فایده مندی تاریخ از نظرگاه محدث قمی شرح تجارب و احوال گذشتگان است و این تجربه انگیزی تاریخ، فایده و سودمندی روشنی در زندگی مادی و معنوی انسان دارد و راه رسیدن به کمال را به سالکان می نمایاند. بدین سان، می توان گفت اساس اندیشه و فهم تاریخ نگاری محدث قمی بر اهمیت به ایده تحکیم ایمان و اعتقادات مذهبی جامعه شعیه استوار شده است. او تاریخ را کاربردی و مردمی می نگریست و می کوشید در زمانی که تألیف آثار علمی به زبان عربی ارزش بود به زبان فارسی و به شکلی روان اندیشه های خود را مکتوب کند.