پردیس واژه ایرانی باستان است که به زبان فارسیِ رسیده و از زبان های ایرانی وارد تمام زبان های دنیا شده است. مفاهیم مینوی پردیس بر اندیشه اسلامی تأثیر نهاده؛ هرچند مفهوم پردیس در این جهان بینی دگرگون شده است، امّا ساخت پردیس که در ایران از قدمت بسیاری برخوردار است، در دوران اسلامی ادامه یافته و بازآرایی آن در قالب نقش و نگارهای پردیسی، در هنر فرش رخ نشان داده است. واژه پردیس و ساخت مکان هایی با این نام، برای نخستین بار در دوران هخامنشی آشکارشد و بعدها مورد تقلید شاهان سلوکی و رومی قرار گرفت. در پژوهش پیش رو، کوشیده ایم تا علّتِ ساختِ مکان هایی با نام پردیس، در دوره هخامنشی بیابیم. در فرضیه مطرح شده، پردیس بازنمایی کهن الگوی قومی یعنی بهشت ازلی ایرانی، ایران ویج می باشد که در ساخت این مکان، جغرافیای ایران، تغییر نظام اقتصادی آریایی های تازه وارد به فلات ایران از دامداری به کشاورزی و اندیشه سیاسی نضج گرفته و در دوره مادی ها از اثرگذاری بسزایی برخودارند.
پژوهش درباره ی فرهنگ چاپ، بخشی از زیرمجموعه ی تاریخ فرهنگی را تشکیل می دهد که مشخصاً به فرآیند چرخش فرهنگی متأثر از نشر می پردازد. در این زمینه، دگرگونی های زیربنایی برای بازتولید متون اتفاق می افتد که ابعاد وسیعی را در حوزه فرهنگی بازآفرینی می کند. تغیرات فرهنگی ناشی از چاپ، به منزله ی ابراز اندیشه، در دنیای مدرن، به برآیندِ آگاهی جدیدی از بافتار اجتماعیِ حاصل از کنشِ خواندن منجر می شود.
فرهنگ چاپ فارسی، به منزله ی بخشی از تاریخ چاپ در هند، کمتر مورد توجه تاریخ نگاران به خصوص در موضوعات مربوط به تاریخ اجتماعی فرهنگیِ فارسی قرار گرفته است. این مقاله، سعی دارد بخشی از تلاش های هندیانِ پارسی نویس را پیرامون سره خواهی نویسیِ فارسی نشان دهد. مقاله بر اساس محوریت «فرهنگِ چاپ»، در شکل دهی مبحث سره خواهی نویسی فارسی در نوشتارهای تاریخی و فرهنگ نامه ها در میانه ی سده ی نوزدهمِ هند، حول تفکرات «پارسی نگاری» میرزا غالب دهلوی، شکل یافته است. به این معنی که چاپ، رابطه ی نزدیکی با ریخت سازیِ هویتِ فرهنگی آن زمانه پیدا کرد و شکل جدیدی از شبکه رسانشیِ بین مولف، ناشر و خوانندگان را آفرید. لازم به ذکر است تحلیل ادبی از مباحث مطرح شده دراین مقاله نمی گنجد.