پس از قیام مردم قم (19 دی 1356) و جنبش مردم غیور تبریز در چهلم شهدای قم (29/11/56) و خیزش یزدیان انقلابی در چهلم شهدای تبریز (فروردین 57) رژیم که از گسترش دامنه مخالفتها و مبارزات مردمی بیمناک شده بود، بر اقدامات حفاظتی خویش افزود و در این راستا فرمانده گارد شاهنشاهی طی ابلاغیهای به واحدهای تحت امر خویش ابلاغ میکند که در کلیه مکالمات تلفنی به جای ذکر اسامی شاه و خانوادهاش، از اسامی مستعار تعیین شده استفاده کنند (سند شماره 1)
رژیم های برآمده از انقلاب، همواره با دو الگوی تداوم و عدم تداوم روبه رو می شوند؛ از همین رو پس از پیروزی هر انقلاب، حفظ قدرت سیاسی به عنوان یکی از دستاوردهای اصلی از مباحث مهمی است که قابلیت بررسی و تحلیل دارد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اسلام گرایان توانستند در مقابل بحران های سیاسی، خود را حفظ کرده و حکومت شان را بیش از سی سال ادامه می دهند، در حالی که در مصر، در مقابل بحران های سیاسی، ضعف نشان دادند و از قدرت کنار زده شدند. مسأله اصلی مقاله حاضر بر این امر تأکید دارد که چه عواملی موجب تداوم قدرت سیاسی اسلام گرایان در ایران شد و چرا همتایان آن ها در مصر، پس از دست یابی به قدرت، نتوانستند نظام سازی کرده و حکومت اسلامی تشکیل دهند. فرضیه مقاله بر این است که نقش آفرینی و ناکارآمدی رهبری اسلام گرایان در نظام سازی، عدم تعامل منطقی با ارتش، و واقعه انقلاب دوم، در تداوم قدرت و نظام سازی نقش اساسی داشت. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات اسنادی و کتابخانه ای به بررسی موضوع بپردازد.