فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱٬۷۲۹ مورد.
۸۶۱.

سیاسی: مصدق؛ حاکمیت ملی و دموکراسی

۸۶۷.

در جست و جوی مفهومی برای بازار

۸۶۹.

زندگی و زمانه علی دشتی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵۵۹
علی دشتی یکی از زبده ترین روزنامه نگاران تاریخ معاصر ایران و یکی از بازیگران معروف عصر پهلوی است. او خود روحانی و روحانی زاده بود و در عتبات عالیات که زادگاهش بود به افتخار تلمذ درس خارج مرحوم آیت الله سیدحسین فشارکی و شیخ عبدالکریم حائری نائل گشته بود؛ اما ورودش به ایران که در آن زمان صحنه نوسانات و هیجانات سیاسی بود، شان و شخصیت و سرنوشت او را دگرگون کرده و او را در زمره روشنفکران ایران پس از مشروطه وارد ساخت.زمانه دشتی که پرفرازونشیب و پرآشوب بود، زندگی او را نیز بی تاثیر نگذاشت؛ چنان که از همان ابتدای ورود به عالم سیاست در شیراز و نوشتن مقاله ای در «روزنامه فارس»، طعم تند و تلخ حلوای سیاست! را چشید و مطرود اهالی فارس گشت. وی پس از چندماه سرگردانی در بوشهر، اصفهان، بندرعباس و برازجان، سرانجام مقیم پایتخت شد و به عنوان یک روزنامه نگار معروف در تاریخ مطبوعات آن روزگار اسمی به یادگار گذاشت. دشتی شباهتها و البته اختلافهایی نیز با تقی زاده داشت. او نیز همچون تقی زاده طلبه ای بود که دروس دینی را خوانده و با لباس روحانیت به جامعه سیاست وارد شده بود اما به تدریج عبا و عمامه را کنار گذاشت و مکلا شد. دشتی روحیه ای تند و آتشی مزاج داشت و به شدت عاشق ایده های نو و تحولات بزرگ بود و به نظر می رسد وی به قدری از اوضاع ایران رنج می برد که هرگونه تغییری را بهتر از وضع موجود می دید. البته بعدها به اشتباه خود پی برد و هنگامی که به دست سردارسپه و در مرحله بعد اعلیحضرت! رضاشاه پهلوی ذلیل و محبوس شد و به قول خودش «به اندازه یک حمال هم نمی توانست آزادانه نفس بکشد»، تازه فهمید که آب به چه آسیابی ریخته و آن همه پشتیبانی از رضاخان (در قضیه جمهوریت و فرماندهی کل قوا و تغییر سلطنت) چه پاداشی برایش به ارمغان آورده است؛ گرچه بعدها که رضاشاه از سلطنت خلع شد، تا می توانست با دنبال کردن مساله املاک پهلوی و جواهرات سلطنتی و . . . موجبات تحقیر او و خجالت خاندانش را فراهم ساخت. اما به هرحال، بازهم دشتی در زمره رجال عصر پهلوی و یکی از شاخص ترین آنها محسوب می شود.او که بعدها حرفه روزنامه نگاری را رها کرده و اداره روزنامه شفق سرخ را به یکی از دوستانش سپرده بود، حزب عدالت ایران را به کمک جمال امامی به راه انداخت و در کنار حزب «اراده ملی» سیدضیاءطباطبایی و «حزب زحمتکشان ملت ایران» به رهبری مظفر بقائی، یکی از حزبیون سرشناس و اصل کاری ایران آن روز شد و تا مدتها نیز مهمترین رقیب برای «حزب توده ایران» شناخته می شد. باری علی دشتی همچون سیدضیاء طباطبایی از روزنامه نگاری به سیاست گام نهاد، دوره های متعددی نماینده مجلس بود و در مجموع شخصیتی معتدل، صریح الهجه، خوش گفتار، اجتماعی و فعال از خود نشان داد. البته مطالعه تاریخ زندگانی دشتی ـ که مخالفت شهید مدرس(ره) در دوره پنجم با اعتبارنامه وی از راهیابی او به مجلس جلوگیری کرد، ضمن آنکه وی یکی از مخالفان مهم ایده های مدرس(ره) و موافقان مظاهر تجدد در ایران (مانند: کشف حجاب، جمهوری، تغییر خط) محسوب می شد ـ لایه های دیگری هم می تواند داشته باشد که نیارمند پژوهشهای تفصیلی است. مقاله حاضر علی دشتی و روزگار او را در همین راستا پژوهیده و تقدیم شما خوانندگان عزیز نموده است به امید آنکه مورد توجه و استفاده شما قرار گیرد
۸۷۰.

زندگی و زمانه «علی دشتی» (3)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶۷
روی کارآمدن محمدرضا پهلوی باعث تکاپوی طیف گسترده ای از رجال کهنه کار سیاسی شد که در شرایط جدید و در کنار شاه جوان می توانستند به راحتی نفس کشیده و بعد از سالها عسرت و حیرت عصر رضاخان برای خودشان کسی باشند. علی دشتی هم در زمره این رجال بود که با شروع سلطنت محمدرضا پهلوی به طور گسترده در صحنه سیاست حضور یافت و از فضای نسبتا باز دهه سی استفاده نمود. او که با وکالت در دوره پنجم مجلس شورای ملی اولین تجربه مهم سیاسی خود را پشت سر گذاشته بود، اکنون در سال 1322 نیز وارد مجلس شد و به عنوان یکی از افراد موثر جناح انگلوفیل (طرفدار سیاست انگلیس) عمل نمود و نیز حزب عدالت خویش را تا حوالی سال 1327 رهبری کرد. اما دشتی امروز با دشتی سالهای قبل فرق بسیاری کرده بود. او و هوادارانش توانستند با انواع ترفندهای سیاسی، راه تثبیت قدرت را برای شاه جوان هموار کنند و به ویژه مهمترین رقیب و منتقد شاه یعنی احمد قوام السلطنه را از نخست وزیری و نیز گردونه سیاست ساقط کنند. بدین ترتیب باز هم علی دشتی در زمره توجیه گران و تثبیت گران دیکتاتوری پهلوی دوم درآمد. اما این بار دیگر مطمئن شده بود این شاه جوان پاسخ خدمات او را مانند پدرش نخواهد داد. گویا او بوی انتقال قدرت جهانی از اروپا به امریکا را به خوبی حس کرده بود و لازمه های ترقی را برای خود معلوم می دید. اما علیرغم همه اینها، نمی توان تصویری یکسره تیره و تار از دشتی مجسم نمود؛ چراکه او دارای ویژگیهایی بود که حد و حدودی از استقلال و اعتمادبه نفس را در او محفوظ نگاه می داشت. او طی چند سال که سفیر ایران در بیروت شده بود قابلیت بسیاری از خود نشان داد و یکی از وجیه ترین دیپلماتهای ایرانی به شمار می رفت که با اطلاعات وسیع تاریخی و تسلط بر ادبیات عرب توانسته بود بر فضای فرهنگی لبنان تاثیرگذار باشد؛ اما توصیه ها و خرده گیریهای او از نخست وزیران نالایق شاه، او را از سفارت به کنار زد. البته پس از بازگشت از سفارت در لبنان، همچنان سناتور مجلس سنا بود اما در بدنه دستگاه سیاسی پهلوی رویه ای گلایه آمیز داشت و به قول خودش باب دندان شاه نبود! لذا شاه ترجیح می داد حد او را با تحقیر و گاهی توهین معین کند! و بگذارد در حالتی کژدار و مریض فعالیت خودش را ادامه دهد.
۸۷۱.

آرزوهای دارسی طعم کنسرسیوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹۰
آیا نفت همچنان ما را خواهد برد؟ آیا باید سالهای آینده را نیز منتظر تاثیر درآمدهای نفتی بر اوضاع داخلی و خارجی کشور باشیم؟ پاسخ به این سوالها به هر اندازه که دشوار باشد، بااهمیت و تعیین کننده نیز هست و به یکی از مسائل صدساله اخیر ایران مربوط می شود. اولین امتیازات نفتی ایران به دوران ماقبل مشروطه بازمی گردد؛ اما سرنوشت پریشان نظام مشروطه باعث شد که این امتیازات پس از استقرار مجلس نیز کم وبیش ادامه یابد و گرچه تلاشها و مجاهدتهای بسیاری توسط رجال وطن دوست برای استیفای حقوق ملت ایران در زمینه نفت انجام شد، ولی مشکلات عدیده صدساله اخیر ایرانیان را به مسامحه و مماشات با کشورهای قدرتمند مجبور کرد تا شاید از این رهگذر بتوانند بقای کشور را از مخاطره نجات دهند. لذا نفت نیز به یکی از ابزارهای مسامحه و مماشات تبدیل گردید. اما به هر حال، در این میان، دادن و گرفتن امتیازهای نفتی به شرکتهای خارجی توسط دولتمردان ایران همیشه هم از سر حسن نیت انجام نمی گرفت بلکه گاه از خیانت و خودفروختگی و گاه از کیاست و دیپلماسی حکایت داشت. امتیازنامه شرکت نفت انگلیس و ایران و قرارداد خوشتاریا در مورد نفت شمال مهمترین فصول تاریخ نفت ایران بعد از قرارداد دارسی به شمار می آیند که سالهای پرماجرایی را برای ایرانیان به وجود آوردند، تااینکه پس از جنگ جهانی دوم شرکتهای امریکایی نیز کم کم به عرصه نفتخواری از ایران پا گذاشتند. نهضت ایرانیان برای ملی شدن نفت از میان همین رقابتها جوانه زد و رقابت انگلیس و امریکا بر سر تصاحب نفت ایران موقعیت خوبی را برای ملت ما فراهم کرد تا با حمایت از دولت مصدق حقوق حقه خود را استیفا کنند. اما آن دو استعمارگر پیر و جوان دست از رقابت برداشتند و در یک اتحاد پنهانی برای ریشه کن ساختن دولت ملی و نهضت ملی نتایج حسرت باری را برای ما رقم زدند. بی شک غفلتهایی که از این جانب نیز صورت گرفت، بی تاثیر نبود و بسا که قدری هوشیاری بیشتر از سوی ما می توانست از وقایع تاسف باری چون کودتای بیست وهشتم مرداد و ماجراهای بعد از آن جلوگیری کند. گوشه هایی از این حدیث مفصل را در گفت وگویی با محقق ارجمند دکتر محمدباقر حشمت زاده می خوانیم. دکتر حشمت زاده پس از اخذ مدرک لیسانس و فوق لیسانس (موضوع پایان نامه: قدرت سیاسی نفت ایران) در رشته علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران، دکترای علوم سیاسی خود را نیز با گرایش جامعه شناسی سیاسی (موضوع تز دکتری: جامعه شناسی سیاسی نفت ایران) از دانشگاه تربیت مدرس اخذ نمودند. ایشان هم اکنون عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و نیز عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی مرکز گفت وگوی تمدنها هستند. علاوه براین، کتابهای متعددی از سوی ایشان در زمینه های مربوط به علوم سیاسی، انقلاب اسلامی و به ویژه نفت منتشر شده که ازاین میان خوانندگان گرامی را جهت مطالعات بیشتر در زمینه نفت به کتابهای زیر ارجاع می دهیم: ایران و نفت، نفت و تاریخ معاصر ایران.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان