فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۰۲۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
دوره پهلوی اوّل (1320 1304) یکی از ادوار مهم و قابل توجّه تاریخ ایران است.در این برهه، تغییر و تحوّلات شگرفی در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... در کشور رخ داد. یکی از مهم ترین این تحوّلات، به حاشیه رانده شدن ایلات و عشایر ایران از صحنه قدرت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامیبود. حکومت پهلوی با در اختیار گرفتن شیوه ها و شگرد های مختلف، به سرکوب، خلع سلاح و سپس یکجانشین کردن ایلات و عشایری پرداخت که تا آن دوره در عرصه های مختلف دارای قدرت و آثار بسیاری بودند.
بنابراین مسئله ایلات و عشایر در این دوران، یکی از مباحث اصلی در زمینه سیاست گذاری های کلان جامعه ایران در عرصه نظامی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی بوده است. بر پایه قانون اساسی ایران، در ساختار حقوقی قدرت، سه نهادِ «سلطنت»، «مجلس شورای ملّی» و «هیئت وزیران»، از حق قانونی برای تصمیم گیری در زمینه مسائل مربوط به حوزه ایلات و عشایر برخوردار بودند.
به جهت اهمّیت این موضوع در دوره مورد پژوهش و اعتبار و ارزش آن در تصمیم گیری های نهادهای مربوط، در این مقاله کوشش می شود تا جایگاه نهاد مجلس در سیاست گذاری برای ایلات و عشایر در دوره پهلوی اوّل تشریح و تحلیل شود.
نیت و مصارف موقوفات واقفان مشهد در دوره پهلوی اول و دوم (با تکیه بر وقفنامه های اداره اوقاف خراسان رضوی وآستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقف و مسایل مربوط به آن سابقه ای دیرینه در تاریخ شهر مشهد دارد و به اشکال گوناگون در دوره های مختلف تاریخی ادامه داشته است. اوج گسترش موقوفات در مشهد در دوره صفوی می باشد که این روند در تاریخ ایران بی نظیر بوده است. وقف در مشهد دوره پهلوی همچنان ادامه داشته است و البته این پدیده تا حد زیادی استمرار سنتی تاریخی بود که از زمان های دور در این شهر وجود داشته است.با توجه به اینکه موقوفات در بیشتر سلسله ها تابع سیاست های حکومت مرکزی بود، در رژیم پهلوی نیز این روند ادامه داشت.از طرف دیگر با توجه به برخی اقدامات ضد مذهب حکومت پهلوی تغییراتی نیز در روند موقوفات اتفاق افتاد؛ بطوری که در برهه ای از زمان موقوفات کاهش و در برخی مواقع، افزایش داشت که این مورد اهمیت موضوع را بیشتر نمایان می کند. مقاله حاضر برآنست با تکیه بر اسناد و وقفنامه های اداره اوقاف و آستان قدس رضوی، پراکندگی موقوفات و نوع نیت واقفان این دوره را مشخص کند و با تحلیل محتوایی و آماری، تصویری روشن از وضعیت وقف در این دوره ارائه دهد.
اصلاح دینی دوره پهلوی اول با تکیه بر آراء شریعت سنگلجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشهورترین و ناشناخته ترین اشاعه دهندگان اندیشه اصلاح دینی در ایران دوره پهلوی اول، رضاقلی سنگلجی معروف به «شریعت» بود. اصلاحات دینی رضاشاه که منجر به انزوای بخشی از روحانیت گردید، راه را برای ورود علمایی چون شریعت که تأکیدشان بر عقل و عقل گرایی بود، هموار ساخت. وی از عقل در فهم دین و سنت استفاده نمود. ریشه های فکری وی به عنوان احیاگر دینی منبعث از افکار اصلاح گران دینی پیشین همچون سید جمال الدین اسدآبادی، محمدعبده مصری و نیز معاصرش اسدالله خرقانی بود. مخالفینش وهابیت را هم بدان اضافه می نمایند. برخلاف دیگر نواندیشان دینی، سنگلجی از حوزه اسلام و شیعه ننمود بلکه وی در آثاری که از خود بجا گذاشت، هدفش را مبارزه با خرافات عنوان نمود، اما پاره ای عقاید و اقدامات او در مبارزه با خرافات از سوی برخی مراجع رسمی شیعه با مخالفت مواجه شد. بررسی دیدگاه های شریعت، مؤلفه های مورد نظر وی در اصلاح دینی و بازتاب برخورد حکومت در برابر فعالیت های وی موضوع مقاله حاضر خواهد بود.
مجلس سوم و گزارش های پلیس مخفی از شایعات تهران (جمادی الثانی-رمضان 1333/ آوریل-ژوئیه 1915)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر اساس گزارش های پلیس مخفی تهران برای عبدالحسین میرزا فرمانفرما، وزیر داخله در کابینه عین الدّوله در مجلس سوم، تهیه شده است. مجلس سوم در محرّم 1333ه ..ق. چند ماه پس از آغاز جنگ جهانی اوّل افتتاح شد. این مجلس فقط 11 ماه دوام یافت و در تمام این مدّت تحت تأثیر مسائل ناشی از جنگ قرار داشت.
جنگ، میان سیاستمداران و وکلای مجلس تفرقه انداخت. عدّه ای هوادار روس و انگلیس و عدّه ای مانند دموکرات ها و مؤتلفین آن ها هوادار آلمان و عثمانی بودند. این نفاق عملاً کشور را تقسیم می کرد. مسئله امنیّت در این ماجرا از اهمّیت بسیاری برخوردار بود. پلیس مخفی همه گونه شایعات و اخبار پایتخت، به خصوص اخبار مربوط به امور دولتی و سیاسی را گزارش می داد. همچنین گزارش رفت و آمد رجال، موضع مطبوعات و تحرّکات سفارتخانه ها را نیز ارجاع می نمود. نکته قابل توجّه، فعّالیت سفارت عثمانی است که از طریق مطبوعات، وزیر داخله را مورد انتقاد قرار می داد. فرمانفرما مورد انتقاد حزب دموکرات نیز قرار داشت که از هواداران دولت عثمانی در جنگ به شمار می رفت؛ وی سرانجام در مجلس استیضاح شد. در بحبوحه جنگ، رئوف بیک فرمانده ترک وارد قصرشیرین شد و در 9 جمادی الأوّل تا سرپل ذهاب پیش آمد. وضع کرمانشاه سخت آشفته شد. قبل از هر اقدامی از جانب دولت عین الدّوله که تازه بر سر کار آمده بود، حاکم کرمانشاه استعفا داد و اوضاع را وخیم تر کرد. در شعبان 1333 دموکرات ها فرمانفرما را استیضاح کردند و کابینه و عین الدّوله نیز استعفا دادند.
از زمان مشروطه، دموکرات ها با فرمانفرما مخالفت داشتند. از طرفی فرمانفرما چندین بار در آذربایجان، کرمانشاه و کردستان حکومت کرده و با سیاست عثمانی و اهدافش نسبت به ایران آشنایی داشت و با آنانبه مخالفت پرداخته بود. دموکرات ها در حمایت از عثمانی بدون اشاره به تحرّکات ترک ها و به بهانه اینکه وزیر داخله مسامحه کرده، او را استیضاح کردند. پس از این عین الدّوله نیز استعفا داد. پیشینه تقابلات فرمانفرما با دموکرات ها و دولت عثمانی به وقایع مذکور انجامید که از منظر گزارش های پلیس بسیار گویاست.
ماهیت روابط اقتصادی آلمان و ایران از 1277 تا 1318/ 1898 تا 1940(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روابط خارجی
این مقاله روابط اقتصادی ایران و آلمان را از منظری نوین بررسی می کند. مقالة حاضر، تلاش می کند با اتکا به نظریه ای در اقتصاد سیاسی که برجسته ترین نمایندة آن پل سوئیزی است، ماهیت روابط اقتصادی آلمان را با ایران به بحث گذارد. این نظریه عبارت است از نظریة تجدید تقسیم مناطق نفوذ قدرت های سرمایه داری در کشورهای هم جوار که نهایتاً به جنگ منجر می شود. بنابراین، فرضیة اصلی مقالة حاضر این است که آلمان از دورة بیسمارک به بعد، به قدرتی اقتصادی در عرصة جهانی مبدل شده بود. این قدرت در شرایطی که کشورهای استعماری، اغلب نقاط جهان را در دستان خود گرفته بودند، تلاش می کرد بازاری مناسب برای کالاهای خود بیابد و به منبعی قابل اعتماد از مواد خام دست پیدا کند. یکی از این کشورها ایران بود. آلمان از دورة بیسمارک به بعد، تلاش کرد جاپایی در ایران باز کند؛ این تلاش با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بود و تا تحولات شهریور بیست، تداوم یافت. در ادامة این رقابت ها، دو جنگ بزرگ جهانی هم شکل گرفت که ماهیت آن به بازتعریف نقش قدرت های بزرگ اقتصادی در مناطق گوناگون جهان مربوط می شود.
سنخ شناسی روحانیت در عصر پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
هنگامی که رضاشاه حکومت خود را در سال 1304ش/1925م. با حمایت کشورهای بیگانه از جمله استعمار انگلیس شروع کرد، به منظور تأمین منافع انگلیس به عنوان مهم ترین عامل در دست یابی رضاشاه به قدرت، و همچنین رسیدن به اهداف خود که بااهمیت ترین آن حفظ حکومت بود، در آغاز به همکاری با روحانیون و علما پرداخت به طوری که بسیاری از این جماعت در مراسم تاجگذاری او شرکت کردند. امّا رضاشاه پس از تثبیت قدرت خود در راستای جدایی دین از سیاست در ایران به اقدامات و اصلاحاتی از جمله مدرن نمودن کشور و ترویج فرهنگ غربی و اروپایی دست زد که با عکس العمل های مختلفی از سوی اقشار مختلف جامعه از جمله روحانیون و علما مواجه شد. در این پژوهش سعی بر این است تا با روشی توصیفی تحلیلی و استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای سنخ شناسی روحانیون دوره پهلوی اول و عکس العمل روحانیت و جامعه مذهبی آن عصر در مقابل اقدامات و اصلاحات رضاشاه بررسی شود. در نتیجه باید گفت که روحانیون عصر رضاشاه را می توان به سه گروه مخالفان حکومت، موافقان و دسته ای که از سیاست کناره گرفتند، تقسیم کرد.
بررسی زمینه های سیاسی و اجتماعی قدرت یابی رضاشاه
حوزه های تخصصی:
دوران پس از انقلاب مشروطه از 1285ش. تا به سلطنت رسیدن رضا شاه در سال 1304ش. از مهم ترین و تأثیرگذارترین سال ها در تاریخ معاصر ایران است. در این دوران سراسر آشوب و درگیری، جامعه ی ایران متأثر از شرایط سیاسی و اجتماعی جهانی، ناخواسته درگیر جنگ جهانی اول شد. جنگی که جز ویرانی و نابودی دستاوردی دیگر برای ایرانیان نداشت. سال ها آشوب و درگیری، آن چنان تأثیر مخربی بر جامعه ی ایران داشت که همگان در پی ایجاد امنیت و آرامش بودند. در این شرایط عنصر جدیدی در ساختار قدرت ایران ظاهر شد و با طی کردن پله های ترقی به سرعت از قزاقی گمنام به شاه ایران تبدیل شد. مقاله این مسأله را مورد توجه قرار می دهد که شرایط و زمینه های سیاسی و اجتماعی مؤثر در قدرت گیری رضاخان تحت تأثیر چه عواملی بوده است؟ در این نوشتار نشان داده می شود که دولت انگلستان در تشکیل حکومت پهلوی نقش داشت و رضا خان با تظاهر و عوام فریبی موفق به کسب حمایت عامه مردم، برخی روحانیون و روشنفکران شد و سرانجام در آبان 1304 سلطنت را از قاجار به پهلوی انتقال داد.
تغییر اسامی شهرهای ایران در دوره پهلوی اول و نقش فرهنگستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، آگاهی از چرایی و چگونگی تغییر، اسامی شهرهای ایران به عنوان یک ""برنامه ریزی دولتی"" در عصر پهلوی اول است.
روش/رویکرد پژوهش: این تحقیق بر اساس روش توصیفی-علمی مبتنی بر اسناد دولتی، خاطرات رجال، نشریات و روزنامه ها و منابع کتابخانه ای تدوین شده است.
یافته ها و نتایج: پس از استقرار امنیت در کشور، دولت متولی مدرنیزاسیون و اصلاحات در کشور شد. شهر کانون و جلوه گاه مدرنیسم و زبان واحد، مهم ترین عامل وحدت بخش در ملت سازی تلقی گردید. در تقابل با هر آنچه ""انیرانی"" بود، اسامی خیابان ها، مغازه ها،نام خانوادگی افراد، نام قبایل و حتی نام کشور تغییر کرد تا طرحی نو برای ملتی نو در افکنده شود.زدودن خاطرات تلخ شکست های ایرانیان که موجب تحمیل زبان و اسامی ترکی،مغولی و عربی شده بود، در صدر برنامه های دولت قرار گرفت و ""کمیسیون جغرافیا"" در سازمان فرهنگستان مسئول این اقدام شد.بیش از 107 عنوان جغرافیایی ابداع گردید که بیشترین تغییرات مربوط به مناطق ترک و کردنشین بود و با خروج رضا شاه برخی از آنها به حالت سابق برگشت.
شکایت هنرجویان هنرستان موسیقى به مجلس،(به سبب از انتصاب على نقى وزیرى به عنوان ریاست هنرستان موسیقى)
معناشناسی واژة روحانیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار روحانیت
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روحانیت
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی روحانیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه حوزه و روحانیت
معناشناختی واژة روحانیت با بررسی واژگان روح، روحانی و روحانیت آغاز می شود. در بیشتر کاربردهای لغوی، روح به معنای روان و نفس است که معنایی مقابل جسم دارد. هنگامی که این واژه با موجودی دیگر همراه می شود، معنای موجودی معنوی، طیب و طاهر می گیرد. روح در معنای اصطلاحی آن، چه اصطلاح فلسفی و چه اصطلاح جامعه شناختی، یا حتی علوم دیگر، معانی مختلف می یابد. در فلسفه بر جوهر مجرد و نفس ناطقه و در جامعه شناسی بر دانش آموختگان علوم حوزه، اطلاق می شود.
معناشناختی این واژه با بررسی کاربرد آن در تاریخ ادبیات و کتاب های ایران، ادامه یافته است. این بررسی در پاسخ این پرسش که کاربرد این واژه از چه زمانی و چرا در تاریخ ادبیات ایران، برای اشاره به دانش آموختگان علوم حوزوی، به کار رفته است؟ سه تحلیل را به دست داده است: 1ـ مشابهت سازی شرق شناسان؛ 2ـ استعداد و ظرفیت عالمان شیعه برای تسری دادن معنای لغوی به آنان؛ 3ـ گذار روحانیت از حیات علمی به حیات اجتماعی.
پروژه ملت سازی عصر پهلوی اول در متون آموزشی تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوشش سیاستگران برای نوسازی و بازآفرینی «ملیت» ایرانی، بر پایه نگرش ناسیونالیستی باستان گرا، یکی از مهم ترین راهبرد های دولت پهلوی محسوب می شود. این راهبرد، موجب شکل گیری و اجرای پروژه اساسی «ملت سازی» طی اولین دوره شد. زبان فارسی، نژاد آریایی، سرزمین آریان ها و پیشینه یکسان تاریخی را می توان به عنوان عناصر اصلی این پروژه قلمداد کرد. پروژه «ملت سازی»، مستلزم طراحی و به کارگیری برنامه های متنوع و گوناگونی در وجوه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بود. سیاست های آموزشی و تهیه کتاب های درسی مورد نیاز جمعیت لازم التعلیم کشور یکی از امکانات فرهنگی مناسب برای پیشبرد پروژه ملت سازی به حساب می آمد.
در میان متون درسی مختلف، درس «تاریخ» برای ایجاد زیرساخت های اندیشه ای لازم در جهت پذیرش ایده جدید ملت ایرانی، در بین جامعه نوجوان و جوان کشور، از بیشترین قابلیت برخوردار است. از این رو، قابل انتظار بود که از سوی آنان توجه ویژه ای نسبت به برنامه و مطلب درسی دروس تاریخ مبذول گردد.
بر این اساس، در مقاله حاضر تلاش شده است: یکم، ابعاد و وجوه اساسی پروژه «ملت سازی» عصر پهلوی اول با تکیه بر اسناد و مدارک تاریخی تشریح شود ؛ دوم، با بررسی برنامه و متون آموزشی تاریخ در مقاطع مختلف تحصیلات ابتدایی و متوسطه و با لحاظ کردن توزیع و پراکندگی زمانی لازم ، تصویری حتی الامکان روشن از اهداف، مواد درسی و مطالب مندرج در کتاب های درسی تاریخ ارائه گردد؛ و سوم، تبیینی از نسبت و رابطه میان آموزش تاریخ در این متون و پیشبرد پروژه ملت سازی بیان شود.
تعامل نهاد دین و دولت در عصر پهلوی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول روحانیت
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم روحانیت
موضوع پژوهش حاضر تعامل نهاد دین و نهاد دولت از ابتدای قرن حاضر تا پیروزی انقلاب اسلامی است که در آن به بررسی سیاست های حکومت پهلوی در قبال نهاد دین و حوزه های علمیه و هم چنین برخوردهای متقابل حوزویان در برابر این سیاست ها و نگاه و برخوردشان در مقابل حکومت پهلوی و سیاست های دینی اش پرداخته شده است. سیاست هایی که گاه بنابر مصالح در جهت خواسته های مذهبیون بود و گاه چنان ضدمذهب بود که تمامی مراجع را به مقابله با حکومت می کشاند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای است.نتیجه ی به دست آمده نشان می دهد که حکومت پهلوی اگرچه در مقاطعی سیاست هایش مطابق خواسته های مذهبیون و موافق با تمایلات نهاد دین بود اما این نزدیکی نه از روی دغدغه های دینی که براساس مصلحت سنجی و به منظور تحکیم پایه های قدرت خویش بود.
پیامدهای اشغال ایران در شهریور 1320
حوزه های تخصصی:
جنگ جهانی دوم با حمله ی هیتلر به لهستان در شهریور 1318 ش/ سپتامبر 1939 م آغاز شد. اگر چه ایران اعلام بی طرفی کرده بود امّا در سال 1320 ش/ 1941 م آلمان در خاک شوروی پیشروی کرد و پس از آن ایران به سبب موقعیّت حسّاس خود توجّه بیشتر دولت های درگیر در جنگ را به خود جلب کرد. به هر ترتیب، ایران نیز درگیر جنگ جهانی شد و این امر سبب نتایجی در این کشور گردید. مسائل داخلی ایران در طیّ جنگ جهانی دوم را باید به مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی تقسیم کرد. بعضی از این مشکلات ناشی از جنگ و برخی دیگر در نتیجه ی مستقیم اشغال کشور به وسیله ی نیروهای خارجی و حضور آن ها در کشور است. هجوم ناگهانی ارتش های متّفقین به خاک ایران، نگرانی شدیدی در سراسر کشور پدید آورد و به دنبال حوادث ناشی از این هجوم سر رشته ی امور در غالب موارد از دست دولت بیرون رفت و ناامنی و هرج ومرج، وضع نابسامان اقتصادی، مسئله ی نان و موادّ غذایی و چگونگی ارتباط با دولت های خارجی مشکلات بسیاری را برای کشور پدید آورد. در این زمان دولت های متعدّدی بر سر کار آمدند که نه برنامه ای داشتند و نه توانستند مشکلات پیش آمده را به خوبی حل کنند، بر این اساس مسأله ی اساسی این مقاله نتایج و آثار اشغال ایران بوده است که بدون شک در تحلیل حوادث بعدی بی تأثیر نخواهد بود.
درکنار بلشویک ها یا برکنار از آن ها: بیلان رویدادی از تضاد نظریه و عمل در جمهوری شورایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش جنگل در حیات سیاسی–نظامی خود، مراحل متفاوتی را ازسر گذراند. جان مایه این جنبش، مخالفت با حضور استعمارگران روس و انگلیس و ضدیت با استبداد داخلی بود. رهبر فرهمند آن، میرزاکوچک خان، از مشروطه طلبان متدینی بود که حیات شخصی خود را وقف پیشبرد اهداف جنبش کرد. با وقوع انقلاب کمونیستی در روسیه، جنبش جنگل که دوره فتور خود را می گذراند، وارد مرحله جدیدی از تکاپوهای خود شد. به نظر می رسید انقلاب بلشویکی با اهداف آرمان گرایانه خود، جنبش را از رکود نجات داده است؛ اما روند رویدادهای بعدی نشان داد که جنبش به شدت دچار تضادهای ژرف در هویت ایدئولوژیک و نیز اهداف خود شده بود. جنبش و رهبر آن، متعلق به سرزمینی بودند که پایداری سنت، ویژگی بارز آن بود؛ اما انقلاب بلشویکی، اگرچه از صافی تفکرات لنین گذشته بود، رهاورد مدرنیسم غربی به حساب می آمد. پُر واضح بود که در لحظه ای تعیین کننده از تاریخ، تضاد سنت و مدرنیته یا بهتر بگوییم، تضاد نظریه و عمل، خود را در عرصه و بستر واقعیت موجود جامعه نشان خواهد داد. مشخصاً هیچ کدام از طرف ها بهره شایانی از این ستیز نبردند: هم آرمان های بلشویکی به سبب پایداری سنت و حاملان آن، یعنی رهبر جنبش، یاران او و مردم اکثراً کشاورز گیلان، صورت عملی به خود نگرفت و هم جنبش جنگل توسط بلشویک ها فرو گذاشته شد و سرانجام، ازهم پاشید