یکی از مسائل مهم اجتماعی در حوزة امور زنان، امر آموزش و تحصیلات است و از فروعات مهم مسئله، پرداختن به این حقیقت است که آیا بین زنان و مردان در اصل محتوی و نحوة آموزش های علمی، دینی و غیره باید تفاوتی قائل شد یا خیر؟ بررسی ابعاد این سؤال مستلزم بررسی و تحقیق، پیرامون محورها و اصولی است که در این مقاله آن ها را پی می گیریم.
قسمت سوم: در مقاله پیشین به امر آموزش و تحصیلات به عنوان یکی از مسائل اجتماعی زنان پرداخته و تبیین شد که اهمیت و جایگاه رفیع دانش اندوزی در اسلام و عدم تفاوت بخش سوم : زن و مرد در درک معارف منجر به تعلیم اسماء «الله» در نشئه برزخی و خطاب تکلیفیه واحد در نشئه دنیا شد. حضرت زهرا(س) نمونه کامل کسب مقامات علمی است که از نظر فلسفی بیانگر برابری ظرفیت انوثیت به لحاظ «امکان ذاتی» و «امکان وقوعی» با ظرفیت ذکوریت است. در این نوشتار آموزش و تحصیل زنان از منظر فمینیسم مورد بررسی قرار می گیرد.
تئوری «توسعه» اقتصادی در آموزههای لیبرال - سرمایهداری، مبتنی بر نوعی حیوانانگاری مفرط و توهینآمیز در باب انسان است. انسان اقتصادی در مکتب سرمایهداری لیبرال، محکوم محض در چنبرة قوانین طبیعی است و تبعیت رفتار انسان از نفع شخصی و حسابگر بودن خود محورانة او در تعقیب منافع شخصی به هر قیمت و جدا بودن اخلاق از اقتصاد، جزء اصول موضوعة «توسعة» غربی و باعث تقدم رتبی و ارزشی آن!! بر عدالت است. نقد دیدگاه سرمایهداری «توسعه»، دربارة انسان اقتصادی، نقد حاکمیت قوانین طبیعی بر رفتارهای انسان، نقد تبیین رفتار انسان در تبعیت از نفع شخصی، نقد فرضیة لیبرالی در موضوع هماهنگی منافع فرد و اجتماع و نقد تز ماتریالیستیِ جدایی «اخلاق» از «اقتصاد»، که از ارکان اصلی «توسعه محوری غربی» است، مضمونِ اصلی این نوشتار را تشکیل میدهد.
وقتی به روند کلی نظریات مطرح شده در حوزة مسائل اجتماعی زنان نگریسته و به مسیر پیدایش و نضج آن ها در سیستم های خاص و فرهنگ های ویژه توجه میکنیم و هنگامی که تنوع و گوناگونی الگوهای توسعه و مشارکت امور اجتماعی زنان را ملاحظه نموده و به زیر نهاد و مبانی این الگوها نظر می اندازیم، به این نکته واقف می شویم که دیدگاههای فلسفی بر روند تغییر نظرات و آراء در حوزة مسائل اجتماعی زنان تأثیر می گذارند.