فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
دولت خوارزم شاهیان طی سده سیزدهم میلادی رشد و توسعه زیادی یافته و سرزمین های خوارزم ماوراالنهر افغانستان کنونی و قسمت بزرگی از ایران را تحت سیطره ی خود داشت. این دولت به ظاهر پرقدرت از لحاظ تمرکز ضعیف بود و حاکمان محلی عملا ولایات زیردست خود را تقریبا به صورت مستقل اداره می کردند. حکومت محمد خوارزم شاه نیز چندان استوار نبود و علاوه بر آن ترکان خاتون مادر خوارزم شاه هم که زنی پردل و جسور بود توان نگهداری ساختار دولت و حکومت را نداشت. در چنین اوضاع آشفته ای بود که چنگیزخان با سپاهیانش به سرزمین های فوق الذکر حمله ور شدند...
سرگذشت دانشمندان و مراکز دانش در حمله ی مغول
حوزه های تخصصی:
کاربست های نظامی شکار در فتوحات دورة ایلخانان و تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکار از جمله سنن رایج در بین اکثر اقوام گذشته است که با انگیزه های متفاوت بدان می پرداختند. اقوام ترک و مغول شکار را با هدف تأمین غذا و مایحتاج زندگی و همچنین تمرین فنون رزمی انجام می دادند. چنگیز خان و تیمور در فواصل جنگ ها و یا فصولی از سال، با برگزاری شکار در مناطق مختلف، سپاهیان خود را به تیر اندازی و شیوة فریب، اغفال، محاصره و صید حیوانات شکاری عادت می دادند تا آنان همین فنون را در میادین جنگ علیه دشمن به کار گیرند. در واقع، شکار نه تنها به منظور تأمین بخشی از آذوقه اقوام ترک و مغول انجام می پذیرفت، بلکه صحنه شکار مانند مانور نظامی بود که در آن فنون جنگی از جمله اسب سواری، تیر اندازی، شیوة محاصره و به دام انداختن دشمن تمرین می شد. این شیوة تمرین نظامی برای شاهزادگان و جوانان میدانِ جنگ ندیده، اهمیت بسیاری داشت. در این مقاله، علل و انگیزه های فرمانروایان ترک و مغول از شکار و چگونگی انجام آن در دورة ایلخانان و تیموریان به شیوة تحلیلی و توصیفی بررسی شده و همچنین به منظور بیان چگونگی فنون رزمی اقوام ترک و مغول (الهام گرفته از سنن اجتماعی)، به روش هایی مانند برگزاری مراسم جشن و بخشش هدایا اشاره می شود که فرمانروایان برای تقویت روحیه سپاهیان انجام می دادند.
کتاب أسئلة و أجوبة رشیدی (2 )
منبع:
مهرسال هشتم ۱۳۳۱ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
احوال و مناسبات صدرالدین صفوی و نقد افسانه قاسم انوار
حوزه های تخصصی:
عصر صدرالدین موسی صفوی (792ـ 735 هـ.ق) که مقارن ایام انقراض عصر ایلخانی و شروع دوره فترت بود، یکی از مهمترین ادوار تاریخ خاندان صفوی در راستای حفظ و گسترش املاک و اموالشان با تکیه بر دستاویزهای مردم پسند، چون زاویه سازی و خانقاه داری بوده است. در این ایام، صدرالدین با هوشیاری و تلاش مضاعف، نه تنها در صدد گسترش املاک و اموال خاندان برآمد، بلکه با اتخاذ شیوه ها و تاکتیکهای خاص، نظیر ادعای سیادت، دستور تالیف کتاب صفوه الصفا، بنیان بقعه و... به موفقیت های چشمگیری نایل آمد که باید او را در واقع سازنده و معمار بزرگ خاندان صفوی قلمداد کرد. او با تلاشهای عامه پسند در آن عصر متشنج توانست خاندان فئودالی (ن.ک: پاورقی 1) صفوی را جامه ای صوفیانه بپوشاند که با اتکا بر پاره ای از اقدامات او، آن هسته فئودالی خاندان جایش را با پوسته صوفیانه عوض کرد و مساله زمینداری صفویان به فراموشی سپرده شد و همه چیز این خاندان به تصوف و طریقت اسناد یافت. در این راستا، تلاش شد با طرح آرایه ها و پیرایه های فراوان، آن موقعیت اربابی و زمینداری کتمان و در عوض مریدپروری آنها به شکلی اغراق آمیز برجسته گردد. از جمله ادعای مناسبات مرید و مرادی صدرالدین و قاسم انوار در این فضا خلق و جعل شد.مقاله پیش روی کوشش دارد تا صحت و سقم ادعاها، چند و چون مناسبات و اعمال و اقدامات صدرالدین را به بحث گذارد.
پژوهشی درباره زنان «اِرَموک»در تشکیلات اردوی مغول ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با غلبه مغول ها بر حکومت خوارزمشاهیان و تأسیس حکومت ایلخانی در ایران، عناصر تازه ای در ابعاد گوناگون زندگی ایرانیان وارد گردید که به طرز چشمگیری حیات اجتماعی ایران را دگرگون ساخت. نمونه قابل توجهی از این دگرگونی و تغییرات اجتماعی این دوره، در زمینه وضعیت و زندگی زنان این روزگار قابل مشاهده است. به نظر می رسد که حکمرانی مغول ها در ایران بر نوع و کیفیت حضور زنان در جامعه ایرانی تأثیرگذار بود و چنین می نماید که انعکاس یکی از این مواردِ تأثیرگذار در نقش زنان در جامعه ایران عهد مغول، در معنا و مفهوم واژه «ارموک» نهفته است. این واژه به ویژه برای گروهی از زنانِ فعال در اردوی مغول ها به کاررفته و می تواند ویژگی های منحصربه فرد دسته ای خاص از زنان را در تمایز با زنان دیگر جامعه آشکار سازد.
با اینکه این واژه به طور چشمگیر، نوع خاصی از فعالیت های اجتماعی زنان عهد مغول را نشان می دهد و هرچند که این واژه در متون فارسی عهد مغول به کار رفته و برای خوانش این متون، فهم معنای این واژه امری ضروری است، به نظرمی رسد که تاکنون تلاشی برای شناخت صحیح و دقیق این واژه صورت نگرفته است.
هدف این مقاله بازخوانی متون فارسی عهد ایلخانی برای معنایابی و توضیح واژه «ارموک» است تا به این طریق گوشه ای از حیات اجتماعی زنان و شرایط جنسیتی که در ایران عهد ایلخانان برای آنان به وجود آمد، روشن گردد و همین طور نمودی از تأثیر حکومت مغول و ایلخانی بر جامعه ایران نشان داده شود.
بررسی دیوان سالاری ایلخانان با تکیه بر تشکیلات قضایی
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی دیوان سالاری ایلخانان با تکیه بر تشکیلات قضایی در این دوران می باشد. لذا این تحقیق از طریق بررسی ساختار دیوان قضایی دوره ایلخانان، از جمله نحوه انتصاب، میزان اختیارات، حوزه نفوذ و غیره تلاش می کند تا به شناخت دقیق تحولات قضایی آنان دست یابد. با وجود این، یافته های پژوهش حاکی از آن است که تشکیلات دیوان سالاری ایران در عهد حاکمیت مغولان دستخوش دگرگونی های قابل توجهی گردید. در این میان تسلط مغولان و تأسیس سلسله ایلخانی منجر به ورود سنت ها و عناصر جدیدی در تشکیلات قضایی ایلخانان شد که از ختاییان و همچنین یاسای چنگیزخان، اقتباس شده بود. این عوامل جدید به واسطه حاکمیت سیاسی مغولان، بر تشکیلات قضایی ایران تأثیر بسزایی گذاشت.
روابط تجاری ایران و جنوا در دوره ی ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت مناسب دولت شهر جنوا و همکاری در جریان جنگ های صلیبی و تحول در تجارت از لحاظ تشکیلات و شیوه در آستانه ی تشکیل امپراتوری مغول، باعث شکل گیری مرحله ی جدیدی از تجارت بین قاره ای شد. تجارت برای مغول به عنوان یک سنت در حکومت ایلخانان همچنان اهمیت داشت. حضور تجار جنوایی در بنادر شرق طالع و دریای سیاه و نیازهای دو جانبه موجب نزدیکی روابط دو طرف شد و دوره ی خاصی در مناسبات تجاری ایران و دولت شهر جنوا به وجود آمد. جنوایی ها به ایجاد کنسولگری و اعزام کنسول هایی برای نظارت بر تجار خود در شهرهایی مانند تبریز پرداختند. حکومت های مسیر جاده ی ابریشم که از منافع تجارت بین قاره ای بهره مند بودند، با ایجاد تسهیلات و واگذاری امتیازاتی به تجار، به روند تجارت سرعت بخشیدند. هرچند ایلخانان در انجام فعالیت های تجاری به مسائل سیاسی توجه نداشتند، به دنبال شکست های متعدد در شام، بخشی از فعالیت های آنان از مسائل سیاسی تأثیر پذیرفت. سیاست ضربه به منافع تجاری همزمان با فعالیت های نظامی دنبال شد. ایلخانان در کسب همکاری متحدان جنوایی خود به دلیل منافع حاصل از تجارت با ممالیک، موفقیت چندانی به دست نیاوردند.
جغرافیای تاریخی حِلّّه، بستر شکوفایی مدرسه حله در دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل و بررسی فرایند شکل گیری پدیده های تاریخی، جغرافیای تاریخی از حوزه هایی است که تأمل در آن ضروری می نماید. هدف این مقاله با اتکاء بر روش تاریخی، بررسی نقش جغرافیای تاریخی در شکوفایی و بالندگی مدرسه حلّه و تأثیر آن در گسترش اندیشه شیعی در این دوره است. حله را امیران امامی مذهب بنی مزید در سده پنجم قمری ساختند. دُبَیس اول در حدود سال 419 قمری آن را در محلی آباد به نام جامعین، در غرب رود سورا (جامع جدید)، بنیان نهاد و صدقه بن منصور (501 - 478ق)، در سال 495 قمری آن را به مرکز ایالتی به همین نام با أعمال و نواحی متعدد تبدیل کرد. حله با موقعیت سوق الجیشی مناسب، به زودی از مراکز عمدة تجارت و کشاورزی و تجمع ثروت در عراق شد. در سایه این مزایا، علمای ادیب و دانش پرور بنی مزید محفل ادبی معتبری در حله بنیان نهادند. تداوم این روند در دورة سیطرة خلفای عباسی در حله، به ویژه عهد الناصرلدین الله، به این شهر مرکزیت ادبی و علمی بخشید. در دوره ایلخانی تداوم این مولفه ها و امینت پایدار (از ابتدای بنی مزید تا پایان عصر ایلخانی) و عنایت آنان به تشیع، شکل گیری حوزه علمی شیعی معتبری را در این شهر در پی داشت که حوزه های اندیشه و جغرافیای تشیع را به ویژه در ایران از خود متأثر کرد.
«سال فیل»؛ رقابت مملوکان و مغولان در حجاز، در زمان حکومت ابوسعید (1335 1317م)
حوزه های تخصصی:
روی آوردن رسمی مغول ها به اسلام در پایان قرن سیزدهم میلادی، منجر به احیاء منافع میان حاکمان جدید ایران و عراق در حجاز، وارثان سرزمین های شرقی خلافت عباسی شد، که با علاقه مغول ها به تسلط بر شرق میانه عجین شده بود، زیرا آن ها درصدد گسترش نفوذشان بر شهرهای مقدس اسلام بودند. از طرف دیگر، سلاطین مملوک، حامیان خلیفه ناشناس عباسی در مصر بودند و بر حجاز، یک جزء سازنده در مشروعیت حکومتشان، سرپرستی یافتند. همچنین پایان جنگ در سوریه، دوره رویارویی نظامی مستقیم را به یک رقابت نزدیک سلطنتی تغییر داد که به طور غیرمستقیم تری در مانورهای دیپلماتیک و اقدامات زاهدمنشی متظاهرانه نمود یافته بود. منافع مغول ها در حجاز برای مثال، محرک خاصی به امیر چوپان داد، که در نخستین دهه ی حکومت ابوسعید تفوق داشت. امیر چوپان، یک مسلمان متدین، کارهای خوب مختلفی در شهرهای مقدس انجام داد و در مدینه بعد از زیارت آنجا (728ق/ 1328م) دفن شد. زیارت سالانه، به خصوص، فرصتی برای مداخله نظامی در اختیار مصری ها قرار می داد تا بر کنترلشان تأکید کنند و به مغول ها یک شانس برای رقابت بر سر نفوذشان می داد. در زمان ابوسعید، اعزام دائمی یک کاروان زیارتی از عراق دوباره شروع شد. این رقابت در«سال فیل» (730ق/ 1330م) به اوج خود رسید، هنگامی که ابوسعید، فیلی را برای حمل محمل عراقی فرستاد و سلطان مملوک، نصیرمحمد، کوشید تا رهبری کاروان عراقی ترور شده را داشته باشد. از آن پس، ابوسعید به طور غیرمستقیم، برتری مملوک در حجاز و خواسته مغول ها را در منطقه پذیرفت که با مرگ او در سال 736ق/ 1335م از میان رفت.
وزیر کشان
جایگاه بیزانس در سیاست خارجی ایلخانان (736-656 هـ. ق / 1335-1258م)
حوزه های تخصصی:
بعد از آنکه روند هجوم مغولان توسط ممالیک متوقف شد، ایلخانان مغول برای ارتباط بهتر با اروپا، مقابله با ممالیک و حفظ منافع سیاسی و اقتصادی خویش، نیازمند ائتلاف با دولت های مسیحی شرقی همچون ارمنستان و بیزانس بودند. دولت بیزانس نیز در زمان سلسله پالئولوگوس (paleologue) در مقابل خطرات سیاسی پیرامون خود که حیات بیزانس را تهدید می کرد با ایلخانان دارای اهداف و منافع مشترک سیاسی و اقتصادی گردید. با وجود این دولت بیزانس گرچه در ابتدای دوره ایلخانان، برای ائتلاف با آنان پاره ای اقدامات انجام داد؛ اما نه تنها نتوانست مانند ارمنستان به ائتلافی پایدار و همگرایی مداوم با ایلخانان دست پیدا کند، بلکه به دلیل شرایط استراتژیک خود، در اکثر مواقع، در برخورد با همه دولتها به ویژه رقیبان ایلخانان سیاست موازنه را پی گرفت. این پژوهش ضمن تبیین جایگاه بیزانس در سیاست خارجی ایلخانان، با روشی توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای سعی دارد چگونگی و عوامل مؤثر در اتخاذ رویه مذکور از سوی دولت بیزانس را مورد بررسی و بازکاوی قرار دهد.