فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۷۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده: تمدن اسلامی در عصر عباسی، بستری مناسب را برای پیشرفت و تکامل علم و ادب و هنر فراهم آورد. چنانکه وقتی مسلمانان از مسئله فتوحات و جنگ و درگیری رهایی یافتند و ثروت و قدرت دولت رو به فزونی نهاد، گرایش به انواع هنر های زیبا در بین خلفا، بزرگان و طبقات مختلف جامعه بغداد افزایش یافت.در این میان هنر موسیقی، به عنوان ابزاری مهم برای جلوه گر ساختن شکوه و اقتدار خلفای بغداد، جایگاه ویژه ای داشت. این خلفا، تحت تأثیر فرهنگ ایران زمین و به شیوه شاهان ساسانی، با حمایت از نوازندگان و خوانندگانی چون ابراهیم و اسحاق موصلی، ابن جامع، منصور زلزل، زریاب، ابراهیم بن مهدی، مخارق، برصوما، علّویه، حکم وادی، عمرو بن بنان و بسیاری دیگر در پیشرفت موسیقی این دوره نقشی مهم ایفا کردند. چنانکه بخشیدن انعام و جوایز فراوان به موسیقیدانان و تعیین حقوق و مقرری برای ایشان، از سوی دربار، موسیقی این دوره را به درجه کمال رسانید. نهضت ترجمه و ظهور موسیقیدانان خلاق از عوامل دیگری است که در شکوفایی موسیقی این دوره تأثیر گذار بود. افزون بر این نقش ایرانیان را در ایجاد تحولی مثبت در این زمینه نمیتوان نادیده گرفت. پژوهش حاضر سعی داشته است، عوامل شکوفایی موسیقی را در عصر عباسی مورد بررسی قرار دهد. روش کار، توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از منابع، مآخذ و پژوهش های موجود سامان یافته است.
عوامل مؤثر بر مناسبات علویان یمن با خلافت عباسی از 280 الی 444 ه .ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت زیدی علویان در یمن حدود اواخر سدة سوم هجری شکل گرفت. خلافت عباسی هیچ گاه آن را به رسمیت نشناخت و آن ها نیز خلیفه عباسی را مشروع نمی دانستند. با این حال دو دولت با یکدیگر روابطی داشتند و عوامل متعددی مانند مذهب، جغرافیا، اجتماع و سیاست نیز بر این روابط مؤثر بود. این تحقیق به شکل کتابخانه و با اتکاء به منابع دست اول فارسی و عربی و هم چنین تحقیقات روز محققین جمع آوری شده است. هدف تحقیق، بیان نوع روابط دو دولت و عوامل مؤثر بر این روابط است. تفاوت مذهبی چه تأثیری در روابط دو دولت داشت؟ و یا این که اختلافات قبیله ای بین اعراب شمالی و جنوبی و هم چنین عوامل جغرافیایی و سیاسی، این مناسبات را به چه سوی سوق داد. مذهب به همراه جغرافیا و مبانی اجتماعی، عواملی برهم زننده و موجب واگرائی بودند. اما عامل سیاسی توانست دوسویه عمل کرده و در برخی موارد، موجب نزدیکی دو دولت گردد.
نقش دبیران ایرانی در تحوّل نظام اداری عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقوط امپراتوری ساسانی و ورود مسلمانان عرب به ایران، سبب اختلاط طبقات مختلف جامعة ایرانی با جامعة اسلامی گردید. یکی از این طبقات مهم، دبیران اند که حامل رسوم و سنت های سرزمین خود خاصّه در زمینة امور اداری و نهادهای سازمانی و حکومتی بودند. با نفوذ ایرانیان در دستگاه خلافت عباسی، خلفای آن سلسله، از آداب و سنن ایرانی الگو گرفته و آن را در ادارة حکومت خود به کار بستند. از این رو موالی و ایرانیان نو مسلمان در رأس تشکیلات اداری و سازمان دولت عباسی قرار گرفتند. آنان که در دورة اموی فعالیت خود را در تشکیلات حکومتی آغاز کرده بودند، در دوران عباسی، جایگاه ویژه ای در ادارة حکومت به دست آوردند. در حقیقت، حرکتی که موالی ایرانی با عنوان کتّاب در دورة اموی آغاز کرده بودند، با روی کار آمدن خاندان های دیوانی در عهد عباسی ادامه یافت. شکل گیری منصب وزارت، تأکید بر همسانی دین و دولت و در نهایت انتقال وظایف و اختیارات وزراء به کتّاب، از تحولات و دگرگونی های منصب کتابت در دورة عباسی بود. این پژوهش بر آن است تا بر اساس روش توصیفی - تحلیلی و به استناد منابع و مآخذ تاریخی فرایند حضور کاتبان را در تشکیلات اداری عباسیان بررسی کرده و نقش آنان را در تحوّل و تطوّر نظام اداری آن دولت بیان نماید.
بررسی تطبیقی شرح حال نگاری در عصر عباسی (656-132 ه . ق) و ممالیک (923-648 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
شرح حال نگاری که با نام های تراجم، سرگذشتنامه نویسی، زندگی نامه نویسی، موالید و وفیات و... شناخته می شود، در میان علوم اسلامی از جمله علومی است که دارای پیشینه ای دیرین است. شرح حال نگاری اسلامی را می توان دنباله فن سیره نویسی پیامبر (ص)، صحابه و تابعین دانست که بعدها به شکل علم مستقلی درآمد. در این علم به ثبت و نگارش خصوصیات زندگی افراد برجسته جامعه از اقشار و طبقات مختلف می پردازند. سال تولد و وفات افراد، مشاغل، محل زندگی، آثار مهم، اشعار و ... از جمله مواردی است که در این گونه کتب به آن پرداخته می شود. در این مقاله با روشی توصیفی و تحلیلی به بررسی تطبیقی این علم در دو دوره عباسی و ممالیک پرداخته می شود و به این منظور دو اثر مهم در زمینه شرح حال نگاری، در هر کدام از این دوره های تاریخی مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. این بررسی نشان داد که در شرح حال نگاری عصر عباسی غالباً به نام، نسب، کنیه، اشعار و آثار علمی و برخی از مشخصات ظاهری صاحب شرح حال پرداخته می شد و معمولاً به صورت حوزه ای، منطقه ای یا طبقاتی نگاشته می شد؛ اما این علم در عصر ممالیک سیر تکاملی خود را به اوج رساند و علاوه بر نام و نسب، کنیه، اشعار و آثار علمی، به سیمای زندگی شخصیت صاحب شرح حال پرداخته و ضمن وارد نمودن سیاست به این عرصه، نگارش آن معمولاً به شکل ترتیب حروف الفبایی و بر اساس معجم نگاری صورت می پذیرفت.
نقش حنبلیان در چالش های اجتماعی بغداد در قرن های چهارم و پنجم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش شهرسازی در سده های نخستین خلافت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگامی که اعراب بادیه نشین مسلمان در آغاز قرن هفتم میلادی از صحرای جزیرة العرب به عنوان جهاد دینی به اطراف پراکنده شدند، غیر از آیین جدیدشان، چیزی که مخصوص خود آنان باشد به همراه نداشتند؛ از فنون معماری چیز زیادی نمی دانستند، شهرهایشان جز توده هایی از کلبه های گلی ابتدایی و روستاهایشان جز جوخه هایی از سیاه چادر یا آلونک هایی از نی نبود، و تنها عبادتگاهی که داشتند، کعبه در مکه بود که به هیچ یک از درجات هنر ساختمان ارتباطی نداشت. با این وجود، چند دهه پس از این مهاجرت، به کمک اقوام و ملل مغلوب و امکانات ذاتی آنان جنبشی را آغاز کردند که از آن به «جنبش عمران و شهرسازی» می توان یاد کرد؛ زیرا پس از مدت کوتاهی به برپایی شهرهایی چون کوفه، بصره، واسط و بغداد در شرق و فسطاط و رام الله در غرب اقدام کردند. هدف از این پژوهش با اتکا به منابع و شواهد تاریخی پاسخ بدین سؤال است که چه عواملی اعراب صحراگرد را بر آن داشت تا به درک تاریخی ضرورت چنین پدیده ای نائل شوند.
زمینه های تاریخی انتقال خلافت عباسیان پس از سقوط از بغداد به قاهره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی عباسیان در بغداد، دستگاه خلافت در سال 659 هجری قمری به مصر انتقال یافت و تا حمله سلطان سلیم در سال 923 هجری قمری پایدار ماند. اقبال جامعه مصر به خلافت عباسی برآمده از زیر ساخت های تاریخی و اجتماعی خاصی بود که محتاج تحلیل و بررسی است. پرسشی که این مقاله حول محور آن سامان یافته، این است که جامعه مصر با کدام زمینه ها و بسترهای تاریخی به تاسیس و تجدید خلافت عباسی در این سرزمین راغب شد؟ این پژوهش با تکیه بر داده های تاریخی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی می کوشد تا نشان دهد که ثبات سیاسی مصر در دوران حکومت مقتدر ممالیک و جایگاه مستحکم تسنن در جامعه مصر، زمینه ای را فراهم کرد تا سلاطین مملوک برای مشروعیت دادن به حکومتشان در مقابل امرای ایوبی و سایر مدعیان قدرت، به فکر دعوت از بازماندگان خاندان عباسی به قاهره بیفتند.
بررسی مناسبات متوکل خلیفة عباسی با علویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلافت عباسی در عهد متوکل همچنان دورنمایی از قدرت و اقتدار را در اختیار خویش داشت. در عصر وی به جریان اعتزال خاتمه داده شد، جریانی که مورد حمایت متعصبانة سه خلیفة پیشین بود. متوکل با دوری از آن، چالشی را از سر راه خلافت برداشت؛ اما چالش قدرت روز افزون ترکان که ریشه در عصر معتصم داشتند، نیرو گرفت. آن-ها در به قدرت رساندن متوکل بی تأثیر نبودند؛ اما وی نتوانست قدرت آنان را مهار کند و بدین گونه جان بر سر این راه نهاد .در چنین فضایی، قاتلان وی، از جمله منتصر، برای توجیه قتل او و تبرئه خود، به اقدام های تبلیغی - توجیهی علیه متوکل دست زدند و او را ناصبی جلوه دادند؛ در حالی-که رفتار وی با علویان عصر، این اتهام را تأیید نمی کند. در این مقاله، نویسنده تلاش دارد با اتکاء به منابع اصلی و متقدم به بررسی و تحلیلی تصحیح گونه ازجوانب مختلف رفتار متوکل با علویان بپردازد و دو روایت متضاد را که حاکی از مناسبات حسنه و یا پر تنش او با علویان است، به نقد و ارزیابی بکشاند، تا معلوم شود که واقعیت در کدامین دسته از این روایات نهفته است.
معتصم و سیاست انتقال پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزدیک به هفتاد و پنج سال از تأسیس بغداد توسط منصور عباسی می گذشت که یکی از جانشینان او به نام ابو اسحاق معتصم بالله سیاست انتقال دارالخلافه را در دستور کار خود قرار داد و بغداد را که تا آن زمان از حیث سیاسی و فرهنگی به جایگاه بی بدیلی در جهان اسلام دست یافته بود وانهاد و مرکز سیاسی خلافت را به شهر نوبنیاد سامرا منتقل نمود. این پژوهش با ژرف کاوی در زمینه هایی که منجر به اتخاذ این سیاست از سوی معتصم گردید، پیامدهای خواسته و ناخواسته ی آن را با تکیه بر داده های تاریخی مورد سنجش و ارزیابی قرار خواهد داد تا از این رهگذر،تصویر روشنی را از کامیابی ها و ناکامی های خلیفه در عملیاتی کردن سیاست یادشده به دست دهد.
نقش اقتصادی و مواصلاتیِ دهانة اروندرود در روابط حکومتهای محلیِ منطقه با خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهانه اروندرود آبراه سوق الجیشیِ مهمی بود که خلیج فارس را به بین النهرین متصل می کرد. گذشته از حکومت های محلی باستانی خاراکس و خاراسن، در دوره اسلامی نیز حکومت های محلی و نهضت هایی از قبیل زنگیان، قرامطه و بریدیان در این منطقه به قدرت رسیدند. با آنکه به نظر نمی رسد که از نظر تعداد لشکریان قدرت نظامیِ چندانی داشتهاند، اما توانستند تأثیرات عمیقی بر اوضاعِ خلافت عباسی بنهند. این مقاله درپی آن است که به این پرسش پاسخ گوید که نقش اقتصادی و مواصلاتی دهانه اروند در تاریخ حکومت های محلی راسِ خلیج فارس در عهد خلافتچه بوده است؟ فرضیه حاکی از آن است که موقعیت مواصلاتی و اقتصادی دهانه اروند نقش اصلی را در سرنوشت حکومت های محلی و مناسبات آنها با خلافت داشته است
تکاپوی خلیفه مُستَرشِد عباسی برای کسب قدرت دنیوی و تقابل او با سلجوقیان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
المُستَرشِد بالله زمانی به خلافت رسید که حکومت سلجوقیان بر اثر تمرکزگریزی ترکمانان دچار تزلزل شده بود. سلجوقیان خلفا را وادار کرده بودند که از قدرت دنیوی خود دست بشویند و به ذکر نامشان در خطبه و سکه اکتفا نمایند. مسترشد با مشاهدة ضعف سلجوقیان، تمام تلاش خود را صرف خروج از ربقة طاعت سلاطین و بازیابی قدرت دنیوی خلافت نمود. وی نخستین خلیفه ای بود که در تقابل با سلاطین به هر وسیله، از جمله حیله و حربة نظامی، توسل جست. او شخصاً در جنگ-ها شرکت می کرد و نقش مهمی در اختلافات شاهزادگان سلجوقی و تضعیف ایشان ایفا نمود. یکی از سیاست های مهم مسترشد در برابر سلاطین سلجوقی، حمایت از شاهزادگان ضعیف تر بود. نقش المسترشد در احیای قدرت خلافت عباسی شایان توجه بود. از این رو، او آغازگر فصلی نو در تاریخ خلافت عباسی به شمار می آید.
ما در این جستار برآنیم با رویکردی توصیفی - تحلیلی به بررسی تکاپوی خلیفه المسترشد بالله برای بازیابی قدرت دنیوی خلفای عباسی بپردازیم و تقابل او را با سلاطین سلجوقی و نیز نقش وی را در احیای مجدد قدرت دنیوی خلافت عباسی مورد تحلیل قرار دهیم.
زمینه ها و ماهیت بحران در خلافت عباسی در دوره ی خلافت مقتدر(295 320ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارگزاران اموی در نظام خلافت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکه اسلامی اوفا
نگاهی انتقادی به نقش ترجمه در شکوفائی علمی تازیان در دوره عباسی (دور الترجمة فی ازدهار العرب العلمیّ فی العصر العباسیّ؛ نظرة نقدیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تُعدّ الترجمةُ من أهمّ أدوات التواصل ووسائل التفاعل بین مختلف شعوب العالم وعلی مرّ العصور. إنّ الإلمامَ بالمعارف والثقافات المختلفة للشعوب لا بدّ له من الترجمة، والعلم بلغتها الأصلیة؛ فتقوم الترجمةُ بنقل مفاهیم ثقافة من الثقافات، وعلومها وتقنیاتها إلی ثقافة أخری إذ إنّها تُهیّئ الأرضیةَ لتلاقح الثقافات الملتقیة بغیرها ومِن ثَمّ نُموّها، وازدهارها وغناها.
تشهد الدراساتُ للعصور التاریخیة علی أنّ الترجمةَ لعبت دورا بارزا فی نقل الثقافة الأجنبیة إلی الثقافة العربیة فی العصر العباسیّ. کما یعتقد المؤرخون أنّ الثقافةَ العربیةَ تفاعلت وتلاقحت بغیرها من الثقافات ثُمّ نَمَت وازدهرت حتّی تَمثّل أهمُّ مظاهر هذا الازدهار فی الحرکة العلمیة فی هذا العصر.
فقد نَقلَ العربُ إلی لسانهم معظمَ ما کان معروفا من العلوم عند سائر الأمم المتمدّنة کالفُرس، والهند، والیونان واغتذوا بأفکارها ورضعوا من لبانها ثم لم یلبثوا أن تجاوزوها وحلّقوا فی عوالمَ جدیدةٍ. لا شک أنّ البحثَ فی هذا الازدهار یکشف للقارئ أهمیةَ الترجمة ودورَها فی تطوّر العرب العلمیّ وتقدّمهم الحضاریّ، الأمر الذی فقد جاء هذا المقال لیُرکّز علیه.
یعقوب لیث و خلیفه عباسی: چرا یعقوب به بغداد لشکر کشی کرد؟
حوزه های تخصصی: