فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۴۱ تا ۵٬۳۶۰ مورد از کل ۲۷٬۴۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در فاصلهٔ مرگ ابوسعید ایلخانی(در سیزدهم ربیع الاول ۷۳۶ ه. ق. / سی نوامبر ۱۳۳۵ ) تا ظهور تیمور(۷۸۱ ه .ق.) اوضاع ایران آشفته و قدرت ها و سلسله های کوچک و بزرگ و امرای محلی در شهرهای مختلف به قدرت رسیدند، با استفاده از همین اوضاع آشفته تیمور توانست قدرت را به دست بگیرد و طی لشکرکشی های بعدی بنیان حکمومت تیموریان را در ایران بنا نهد. با توجه به اینکه بیشتر اوقات تیمور صرف لشکرکشی به سرزمین های مختلف میشد، اما وی دوست دار علما و دانشمندان بود و نتیجه ی آن اجتماع بسیاری از دانشمندان در دربار او و تبدیل شدن سمرقند به مرکزی علمی و مذهبی مشرق زمین بود. این پژوهش با استفاده از روش اسنادی-کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی قدرت یابی حکومت تیمور پرداخته و جایگاه هنرمندان و دانشمندان را در دربار مورد بررسی قرار می دهد. نتایج بررسی ها نشان می دهد که علی رغم این جنگ ها و یورش های تیمور که از او در تاریخ مانده وی به هنرمندان و دانشمندان علاقه مند و بسیاری از آنان را به دلیل مهارت آنان به سمرقند کوچ داد و در دربار او از ارج و قرب زیادی برخوردار بودند.
جایگاه خاندان باکوئی در سقوط خان نشین دربند
حوزه های تخصصی:
مساله اصلی پژوهش حاضر گذری تحلیلی بر ظهور و سقوط خاندان باکوئی در خان نشین دربند می باشد. مهم ترین اهداف این پژوهش؛هدف از تاسیس دربند چه بوده است؟ آیا خاندان باکوئی در آوردن نیروی نظامی روسیه به منطقه نقشی داشته اند؟آیا روسیه در سقوط خاندان باکوئی در دربند نقش داشته اند؟سرانجام خان نشین دربند چگونه بود؟ و سعی شده است با پاسخ دادن به سوالات فوق به بررسی هدف اصلی پژوهش یعنی جایگاه خاندان باکوئی در سقوط خان نشین دربند چگونه بوده است، پرداخته شود. درباره تاریخ دربند در دوران اسلامی منابع متعددی از جمله؛ گلستان ارم باکیخانوف، اسنادی از روابط ایران با منطقه قفقاز، دربند نامه جدید، تاریخ زندیه هادی هدایتی به رشته نگارش درآمده است اما به صورت مستقل به دربند دوران بعد از صفویه و جایگاه خاندان باکویی در سقوط آن پرداخته نشده است که سعی پژوهش پیش رو پرداختن به چنین مهمی می باشد. این پژوهش به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل و توصیف تاریخی تهیه شده است که نوعی مشاهده غیر مستقیم و تکیه بر مدارک و اسناد و نوشته ها در منابع اولیه و تحقیقات جدید می باشد.این روش با نقد و بررسی منابع مختلف، نتایج جدیدی را عرضه یا مطالبی را تائید یا تکذیب می کند.
بررسی مسئله ورزش در عصر عباسی و نقش ایرانیان در ترویج آن
حوزه های تخصصی:
قبل از روی کارآمدن عباسیان، اعراب مسلمان با بعضی از ورزش ها آشنا بودند اما نه به عنوان ورزش حقیقی بلکه آن را می توان تمرینات نظامی نامید. اما در زمان عباسیان همزمان با پیشرفت جنبه های مادی و اجتماعی جامعه اسلامی که آن را رنسانس اسلامی می دانند ورزش نیز خالی از پیشرفت و تنوع نبوده است و در میان مردم رواج پیدا کرد. نقش ایرانیان در ترویج ورزش بسیار مهم بوده است و در واقع ما شاهد انتقال ورزش های باستانی ایرانیان به جهان اسلام هستیم که این انتقال بیشتر توسط دبیران و وزیران ایرانی انجام گرفت. ورزش در آن زمان بیشتر جنبه سرگرمی پیدا کرده بود هرچند اقلیتی از جنبه قهرمانی آن را دنبال می کردند. این پژوهش برآن است جنبه های تاریکی از تاریخ اجتماعی را روشن کند که مربوط به ورزش است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای با تکیه بر منابع دست اول و دوم بوده است.
تحلیل فعالیت احزاب سیاسی در سطح محلی در دورة پهلوی دوم: نمونة موردی مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی پیامد گسترش فعالیت احزاب ملی در سطح محلی در مازندرانِ عصر پهلوی دوم است. مقالة حاضر، ابعاد مختلف رشد فعالیت احزاب در مازندرانِ عصر پهلوی دوم با تأکید بر این مسئله است که احزاب محلی فعال در مازندران در این دوره، غالباً از چه گرایشی برخوردار بودند؟
روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی، مصاحبه و منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
نتایج و یافته ها: یافته های این پژوهش نشان می دهد که احزاب با گرایش های چپ چه از نوع مارکسیستی و چه از نوع مارکسیسم اسلامی در سال های آغازین و پایانی سلطنت پهلوی دوم بر حیات اجتماعی سیاسی مازندران اثرگذار بودند.
تأثیر باورها و آموزه های شیعی بر تزئینات سکه های دوره صفوی
حوزه های تخصصی:
سکّه و سکّه شناسی یکی از مقوله های مهم در مطالعهٔ بُعد اعتقادی و فرهنگی مردم است. علائم و نشانه های روی سکه ها نشان می دهد که بخش مهمی از نقوش و کتیبه ها متأثر از مذهب و اعتقادات مردم است. رسمیت مذهب تشیع در دورهٔ صفوی و تأثیرات عمیق این مذهب در باورها و اعتقادات ایرانیان، موجب شد تا اشعار، ادعیه، و نقوش نمادین در وصف ائمه بر روی مسکوکات منعکس گردد و ارادت ایرانیان را نسبت به ائمه نشان دهد. هدف از این مقاله بررسی تأثیر ایدئولوژی مذهبی بر مسکوکات صفوی از لحاظ محتوای نقوش و کتیبهٔ سکه ها و همچنین بررسی میزان تأثیرگذاری محتوا و مضمون کتیبه های سکه ها در رسمیت شناختن مذهب تشیع توسط قشر متوسط جامعه است. روش تحقیق در این نوشتار به صورت توصیفی- تحلیلی با رویکرد نظری تاریخ فرهنگی از طریق گردآوری اطلاعات در کتابخانه است. این مقاله با مطالعه و بررسی سکه های صفویه سعی دارد به سوالات زیر پاسخ دهد: ۱. ایدئولوژی مذهبی شیعه چه تأثیری بر تزیینات سکه ها گذاشته است؟ ۲. کتیبه ها و علائم سکه ها علاوه بر اینکه نشان دهندهٔ ارادت شاهان نسبت به ائمه هستند، در چه زمینه های فکری دیگر طراحی شده اند؟ مطالعه و بررسی نقوش و کتیبه ها نشان دهندهٔ تبلیغ ایدئولوژی شاهان صفوی برای مشروعیت حکومت شیعی و ادارهٔ جامعهٔ صفوی است که ریشه در اعتقادات و باورهای شیعی دارد.
بازنمایی مشارکت سیاسی روستاییان و مهاجران روستایی در داستان های دوره پهلوی دوم (1357-1340)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش روستاییان در فعالیت های سیاسی همواره از مباحث مناقشه برانگیز بوده و نظرات مختلف از حضور پررنگ تا انفعال و روحیه محافظه کارانه شان آنان را در بر می گیرد. در این پژوهش شناسایی احکام دو گفتمان ""شهری"" و ""روستایی"" در زمینه مشارکت سیاسی روستاییان و مهاجران روستایی پیش از انقلاب 1357 مد نظر استو . برای دست یابی به دیدگاه روستاییان داستان ها به عنوان منابع پژوهش انتخاب شده اند. پرسش اصلی پژوهش این است که مشارکت روستاییان در داستان های دوره پهلوی دوم چگونه بازنمایی شده است و دیدگاه نویسندگان روستایی در این زمینه چه تفاوتی با نویسندگان شهری دارد؟ فرضیه ما این است که آثار داستان نویسان شهری همچون آثار پژوهشی به همان سه دسته تقسیم می شوند، اما بر اساس نظر داستان نویسان روستایی اغلب روستاییان و مهاجران به مسائل سیاسی توجهی نداشته اند که این بی توجهی ناشی از روحیه محافظه کارانه آنان نیست.
تحلیل روش شناختی و محتوایی تاریخ نگاری طبرسی با تکیه بر إعلام الوری بأعلام الهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش شناسی تاریخ نگاری از مسائل فلسفه تحلیلی تاریخ یا فلسفه انتقادی تاریخ است که به بررسی روش شناختی در حوزه مطالعات تاریخی می پردازد. طبرسی که از علمای صاحب نام قرن 5 و 6ق است با تالیفات بسیار در رشته های مختلف علمی، نقش ارزنده ای در اعتلای فرهنگ و تمدن اسلامی داشته است. از این میان، کتاب إعلام الوری بأعلام الهدی است که در دو ساحت ساخت و معرفت، الگویی مناسب برای جریان تقریب در مجامع اسلامی است. لذا مسأله مورد نظر در تحقیق پیش رو، چیستی تحلیل روش شناختی و محتوایی تاریخ نگاری طبرسی با تکیه بر کتاب مذکور است. تحقیقاتی بسیط در حوزه روش شناختی تاریخ نگاری طبرسی وجود دارد که به صورت گزارشی به آن پرداخته شده، لیک تحقیقی جامع در این زمینه صورت نگرفته است. طبرسی که با نگاه ژرف خود، حفظ اساس و کیان اسلام را مد نظر داشت، با ابداع و کاربست نظریه تقریب (که مبتنی بر زمینه های روش شناختی بوده و در تحلیل محتوایی فعالیتهای علمی او ظهور داشت) اقدام به فعالیتهای علمی-پژوهشی نمود، به طوری که در تالیفهای خود روشی""وحدت محور""را معرفی و در ساحت تعلیم و تعلم""نظریه تقریب""را تقویت کرد. لذا هدف از نگارش متن پیش رو ارائه و تبیین روش شناختی و تحلیل محتوایی تاریخ نگاری او با تکیه بر کتاب اعلام الوری باعلام الهدی و به تعبیر دیگر، تبیین ساحت های روش شناختی و معرفت شناختی تاریخ نگاری طبرسی از منظر کتاب مذکور است. هدف نهایی از توصیف شناسی تاریخ نگاری طبرسی در ساحتهای روش شناسانه و معرفت شناسانه، اثبات رویکرد تقریب در حیات علمی-فرهنگی وی است تا از این طریق،""نظریه تقریب""را معرفی و الگویی مناسب به جامعه علمی مسلمانان در جهت بازتولید این رویکرد ارائه گردد. روش تحقیق به صورت تاریخی و تاریخی-اجتماعی است و در نهایت روشی مهم و کاربردی در حیطه ساخت و معرفت در ساحتهای مختلف علمی در جهت تقریب مذاهب اسلامی اثبات گردیده است. چکیده تعاریف، توصیفات و تبیین های مطرح شده در متن، عبارت است از معرفی اصول روش شناختی تاریخ نگاری وی و ثانیا اثبات ""نظریه تقریب"" در حیات علمی-فرهنگی طبرسی و ارائه آن به جهان اسلام به عنوان الگویی علمی-مذهبی در راستای تقویت بنیه های تقریبی در ساحتهای مختلف.
بررسی و مطالعه سفال های اشکانی شهرستان هرسین، بخش مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
69 - 87
حوزه های تخصصی:
شهرستان هرسین یکی از مناطق زاگرس مرکزی است که دارای شرایط جغرافیایی و زیست محیطی مناسب مانند کوه ها، دره ها و منابع آبی فراوان برای تشکیل استقرار است. شواهد و یافته های باستان شناسی نشان می دهند که در دوره اشکانی، این منطقه مسکونی بوده است. در پژوهش پیش رو، این منطقه به دقت مورد مطالعه قرار گرفت و تعداد ۳۰ محوطه شاخص اشکانی با سفال ها و داده های شاخص معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع، تعداد ۳۵۰ قطعه سفال نمونه برداری شد که ۲۵۰ قطعه مربوط به دوره اشکانی و مابقی مربوط به ادوار پیشین و پسین بودند. در این مقاله، اطلاعات موجود پیرامون سفالینه های اشکانی منطقه ارائه شده و سپس، از طریق مطالعات مقایسه ای و گونه شناسی سفال ها، مشخص شد که داده های فرهنگی منطقه با نمونه سفال های هم زمان کدام مناطق زاگرس مرکزی شباهت دارند. ملاک شناسایی و طبقه بندی سفال ها، طبقه بندی ارائه شده برای سفال اشکانی طبق نظر ارنی هرینک است. بر طبق مطالعات انجام شده، سفال های اشکانی زاگرس مرکزی شامل گونه هایی خاص هستند که در اکثر محوطه های اشکانی منطقه شناسایی شده اند. مطالعه سفال اشکانی منطقه، نشان از همگونی سنت سفال گری منطقه با بسیاری از مناطق زاگرس مرکزی دارد که ارتباط فرهنگی و تجاری را می توان حاصل این همگونی دانست. منطقه هرسین نیز از این رویه جدا نبوده و سفال های آن با اکثر نقاط زاگرس مرکزی مشابه بودند. گونه های سفالی شاخص منطقه در دوره اشکانی را می توان در چهار گروه ساده، جلینگی، منقوش و لعاب دار طبقه بندی نمود.
مبانی اولیه عقاید خوارج
حوزه های تخصصی:
انشعاب خوارج از سپاه امام (ع) در جنگ صفین پس از جریان تحکیم یک حرکت کاملاً سیاسی بود و این جریان یک توطئه حساب شده بر ضد آن حضرت بود. بنابراین، خوارج در ابتدای امر عقاید خاصی در مسائل اعتقادی و کلامی نداشتند، اما سختگیری ها و لجاجت ها و نادانی های خوارج آنها را از جامعه مسلمین جدا کرد و این جدایی اولیه در طول سالیان متمادی انگیزه انشعاب های متعدد درون گروهی در میان خوارج گردید و باعث شد که آنها علاوه بر جنگ با امت اسلامی، با درگیری های خونین در میان خودشان خون یکدیگر را بریزند و به گروه ها و فرقه های متعدد تقسیم شوند و همدیگر را تکفیر می کردند و خون یکدیگر را مباح می دانستند. در این پژوهش تلاش نگارنده بر آن است تا با استفاده از منابع دست اول و مکتوب به تشریح عقاید اولیه که به صورت عمومی در بین خوارج رواج داشت بپردازد
شکل گیری نظام آموزشی انگلیسی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و مورد منازعه انگلیسی ها پس از تسلط بر هند، تغییر نظام آموزشی این سرزمین بود. در دوره تسلط کمپانی هند شرقی بر هند، میان مدیران کمپانی و دولتمردان و برخی از مستشرقان و دانشمندان انگلیسی منازعات و اختلافات شدیدی درباره چگونگی سامان دادن و مدیریت آموزش در هند، وجود داشت. عده ای از این افراد با دخالت دولت انگلیس و کمپانی در نظام آموزشی هند و ارائه آموزش های جدید به هندیان مخالف بودند و چنین دخالتی را در تعارض با منافع انگلیس در هند می دانستند و عده ای دیگر معتقد بودند که برای تأمین بهتر و بیشتر منافع هند باید هندیان را با زبان انگلیسی آشنا کرد و دانش های جدید غربی را به آنها آموخت. به رغم مخالفت های شدیدی که با دخالت دولت بریتانیا و کمپانی در نظام آموزشی هند صورت می گرفت، پس از فراز و فرودهای فراوان و ارائه طرح ها و برنامه های متنوع، در نهایت دولت بریتانیا و مدیران کمپانی بر آن شدند که نظام آموزشی جدید را به همراه زبان انگلیسی وارد هند سازند و نظام آموزشی بومی و سنتی هند را از میان بردارند. نتیجه این سیاست، تأسیس مدارس، کالج ها و دانشگاه های گوناگون در شهرهای مختلف هند بود. برخی از این دانشگاه ها تا امروز از مشهورترین مراکز آموزشی هند به شمار می روند. این مقاله به منازعات طرفداران و مخالفان ارائه آموزش های جدید به هندیان پرداخته و چگونگی تغییر نظام آموزشی سنتی هند و ایجاد نظام آموزشی جدید را بررسی کرده است. در نوشتار حاضر، با بهره گیری از روش تاریخی و با مطالعات کتابخانه ای، به بازخوانی و تحلیل محتوایی موضوع پرداخته شده است.
تحلیل تاریخی عملکرد قزلباشان قبل و بعد از تشکیل دولت صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کلی از نقش قزلباشان در استقرارنهایی دولت صفوی در قالب سه محور قابل بررسی است: مرحلةاول شکل گیری ارتباط آنان با طریقت صفوی است؛مرحله دوم با تداوم و گسترش تعاملاتشان باشیوخ صفوی، ارتباطی سازماندهی شده در راستای اهداف صفویان برقرارنموده و به توسعه و تحکیم آن پرداختند وآخرین مرحله نیز به فعالیت عملی آنان در جهت به قدرت رسانیدن شیوخ صفوی مربوط می شود. گروه های ترکمنی که بعداً با عنوان قزلباش شناخته می شدند همه گونه مساعدت و همراهی با تشکیلات صفوی اِعمال کردند و باعث شدند تا تشکیلات صفوی با گذر از مراحل مختلف به موفقیت نهایی دست یابد. پس ازتشکیل حکومت صفوی قزلباشان به عنوان نخبگان اصلی حکومت با نهاد حاکمیت همکاری خود را ادامه دادند.این تعاملات در ادوار مختلف تاریخ صفویه رویه مختلفی را پشت سر نهاد.درخصوص این تغییررویه، ضروری است تحولات درون حکومتی صفویه با نگاهی تحلیلی مورد ارزیابی قرار گیرد. این تحولات در دو محور کلی قابل بررسی است: در محور نخست با اشاره به نقش تأاثیرگذار قزلباشان در برپایی دولت صفویه، به تحلیل موقعیت برجسته آنان درنهادحاکمیت پرداخته می شود. امّا در ادامه روند حکومت، شرایط و اقتضائات زمانی که می توان در سه متغیرتأثیرگذار""نیازهای سیاسی-اداری، مناسبات و سیاست خارجی، مسائل مذهبی""به تبیین موضوع پرداخت باعث تغییرجایگاه آنان درنهادحاکمیت شد. با توجه به این عوامل بود که موقعیت برجستة قزلباشان - چه به صورت محسوس و هدفمند و چه به صورت نامحسوس - از طرف حکومت به عناصر جایگزین انتقال یافته و جایگاه آنان دچار تغییر وتحولاتی گردید.بر این اساس رهیافت پژوهشی مقاله آن است کهپس از استقرار حکومت صفویه، نخبگان حکومتی دیگری- علما ونیروی سوم- به حمایت از نهاد حاکمیت پرداختند و نهاد حاکمیت نیز بنا به مقتضات زمانه گرایش به آن عناصر را مصلحت ضروری خویش دانسته و نقش درجه اولی از جانب قزلباشان به آنان محول گردید وقدرت بلامنازع از قزلباشان سلب شد. ولی با این حال قزلباشان تاآخرحکومت صفوی در ساختار حکومت به عنوان نخبگان فعال حضور داشتند.
نوادگان امام ابوحامد الغزالی در آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جریان استیلای مغولان و نیز پیش از آن، کوچ های روشنفکری که از سرزمین های اسلامی تحت اشغال به آناتولی اتفاق افتاده بود در آناتولی به صورت گروه های سازمان یافته پخش شد و موجبات پیشرفت و هر چه ریشه دار شدن فرهنگ و مدنیت اسلامی را فراهم کرد. همچنین مشخص کردن افرادی که در این فرایند نقش داشتند، فهم ما را از ماهیت فرهنگ و اندیشه اسلامی که بعدها در این منطقه جغرافیایی شکل گرفت، آسان خواهد نمود. در این مقاله درباره نوادگان امام غزالی که به آناتولی آمده و در آقسرای اقامت گزیدند، بحث خواهیم نمود. در ابتدا، منبعی با نام الولد الشفیق را که در مورد این موضوع در دوره سلجوقی تنها منبع اطلاعاتی ثبت شده محسوب می شود و همچنین نویسنده آن را معرفی خواهیم کرد. به دنبال آن موضوع مدنظر این منبع که اطلاعاتی دربارة با نوادگان امام غزالی است را بررسی خواهیم کرد. در آخر بر چگونگی فهم و درک اطلاعات موجود در کتب ترجمة الاحوال که حاکی از نداشتن فرزند پسر امام غزالی هستند و نیز اطلاعات موجود در منابع در دسترس، متمرکز خواهیم شد.
فن مدیریت اقتصادی و نقش مهر در عهد باستان
منبع:
تاریخ ایران اسلامی سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
49 - 62
حوزه های تخصصی:
انسان برای اثبات مالکیتش به هر تلاشی دست می زد و همین ممارست او در کارهای مختلف باعث اختراعات از جمله مهر شد. مهر که باعث تثبیت معاملات و توسعه تجارت در طول ادوار مختلف شده است. او برای این که اموالش از دست برد و تجاوز دیگران حفظ شود و سند مالکیتش را اعتبار ببخشد از مهرها که علامت شخصی و خصوصی مدارک و اموال بوده استفاده نموده است. ضرورت ایجاب می کرد با توسعه ی تجارت اموال مورد معامله را مراقبت کنند تا مال التجاره دست نخورده تحویل گردد و برای تشخیص مالکیت، مهر را استفاده می کردند. ناگفته نماند مهرها را در تأیید اجناس و یا در تحویل و تحولات انبارهای کالاهای خود به کار می بردند که توانمندی آنان را در اداره ی جامعه ی خود نشان دهد. در این مقاله به فن مدیریت اقتصادی و نقش مهر در دوران باستان را مورد بررسی قرار گرفته است تا توانمندی آنان در اداره ی تمدن عظیم خود به اثبات برسانند.
بازشناسی توحیدخانه در ایران عهد صفوی: زوال نظام خانقاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توحیدخانه به عنوان یک نهاد معنوی و اجرایی وابستگی های منحصر به فردی با تاریخ فکری- سیاسی صفویان در ایران دارد. چنانکه طلوع و غروب آن اصطلاح را تنها باید در میان متون همان دوره جستجو کرد. پیش از اقتباس و انتشار این اصطلاح در جامعه صفوی، به رغم ساختار فارسی و عربی آن، بیشتر در فرهنگ عثمانی معنا و گسترش یافته بود. بر همین اساس توحیدخانه رابطه جداناپذیری با فرهنگ تصوف و قلندری در آناتولی داشت و در قرون متمادی مستقلانه و به دور از هیجان ها و ارتباطات سیاسی فعالیت می کرد. اما صفویان از نقطه پیدایش حکومت با عاریت گرفتن مفهوم توحیدخانه به تأسیس عبادتگاه دیگری غیر از خانقاه اردبیل در پایتخت های سیاسی خود و شهرهای ایران اندیشیدند و برای آن در ساختار حکومتی خود شبه نهادی را به وجود آوردند که در سازوکار آن اصولی همچون نظارت بر عملکرد صوفیان، ایجاد وحدت رویه در بلاد مختلف، آشناسازی صوفیان با فرهنگ و سنت مذهب رسمی، اجرای رسوم طریقتی در همسویی با تشیع و حفظ و تقویت رابطه ایمانی صوفیان با شاهان صفوی پیش بینی شده بود. این کنشِ حکومتی به تدریج طریقت صفویه را از سنت و نظام خانقاهی جدا ساخت و توحیدخانه مروج آداب و رسومی گردید که تنها ذکر و ثنا در پایداری حقوق الهی پادشاهان صفوی در سلطنت و مذهب داری برای صوفیان قزلباش جزو اصلی ترین عبادات طریقتی و معنوی آنان شناخته می شد. صفویان آگاهانه در سایه توحیدخانه به ستیز با نظام خانقاهی برآمدند بدون آنکه به نیازهای احتمالی خود در جذب توانمندی های صوفیان در سال های سخت اندیشیده باشند. پژوهش حاضر با چنین رویکردی به بازخوانی روایات تاریخی در فراز و فرود مفهوم توحیدخانه در عهد صفوی می پردازد.
بررسی راه های مواصلاتی شیراز به اصفهان (از سده های نخستین اسلامی تا تشکیل حکومت صفوی ۲۳۲ تا 907 ق/۸۴۶ تا 1501 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر می کوشد راه ها ی مواصلاتیِ شیراز به اصفهان را از سده های نخستین اسلامی تا تشکیل حکومت صفوی بررسی کند. این نوشتار در پی پاسخ گویی به این پرسش است که راه های شیراز به اصفهان، در این بازه زمانی، از چه مسیر هایی عبور می کرده و کارکرد و کارآمدی این جاده ها متاثراز چه عواملی بوده است؟ ارزیابی ما از موضوع، در یک بستر جغرافیای تاریخی، نشان می دهد که از سده های نخستین اسلامی، این دو شهر به واسطه سه جاده با یکدیگر پیوند می یافتند: راه غربی یعنی جاده سمیرم؛ راه شرقی یعنی جاده استخر؛ راه میانه یعنی جاده مایین و رون. با وجود رونق و برتری جاده شرقی در سده های میانه، خط سیر این سه راه بیانگر نوعی تداوم تا تشکیل حکومت صفوی است. عوامل بسیاری در میزان کارآیی و آمد و شد در این راه ها موثر بوده است که می توان آن ها را در دو سطح کلان و محلی بررسی کرد: در سطح کلان تمرکزگرایی سیاسی، وجود امنیت، سیاست های اقتصادی، تغییر پایتخت ها و... و در سطح محلی اقدامات اصلاحی و عمرانی حکومت های محلی، تلاش گروه های قومی و مذهبی برای کسب امتیاز سیاسی و.... .
نقش ساختار سیاسی در شکل گیری احزاب در فاصله سال های 1299-1320 هجری شمسی
حوزه های تخصصی:
در دوران شانزده ساله حکومت پهلوی اول، نوعی حکومت اقتدارگرای بوروکراتیک، ایجاد شد که با اقدامات سرکوبگرانه پلیسی و مصوبات ظاهراً قانونی، موانع بزرگی در برابر ظهور جامعه مدنی، آزادیهای سیاسی و تشکیل احزاب به وجود آورد. این اقدامات، که با همکاری دستگاههای مختلف قدرت از جمله دربار و ارتش پیش می رفت، باعث ایجاد حرکتهای زیر زمینی مانند جنبشهای کارگری و کمونیستی، ناپایداری احزاب سیاسی و فرمایشی شدن مجلس شورای ملی شد. در اواخر دوره سلطنت رضا شاه، جو اختناق و خفقان سیاسی چنان بر کشور سایه گسترده بود که بسیاری از تحصیلکرده های طبقه جدید به انزوای سیاسی یا سکوت کشانده شدند و در اثر این وضعیت، نوعی خمودگی و بی تفاوتی در روحیه مردم نسبت به شرایط سیاسی کشور ایجاد شد. بدین ترتیب شرایط به گونه ای شد که سراسر دوره پادشاهی رضاشاه، بجز کوتاه زمانی در ابتدای آن، خالی از هرگونه ایجاد و فعالیت احزاب و گروههای سیاسی گردید. در این پژوهش سعی شده است با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد بجا مانده از این دوره، به تبیین و تعلیل رابطه بین ساختار سیاسی و شکل گیری احزاب در دوره رضاشاه پرداخته شود.
چالش ایران و افغانستان بر سر منطقة چکاب (1310-1313ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش برآن است نخست به پیشینة مالکیت و اهمیت منطقة چکاب بپردازد، دوم این که فرآیند اختلافات ارضی ایران و افغانستان در این منطقه و سرانجام آن را بیان دارد، همچنین تأثیر سیاست کلی رضاشاه را در قبال کشورهای همجوار در این باب مورد بررسی قرار دهد.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با بهره گیری از اسناد و مدارک موجود و منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی – تحلیلی تنظیم شده است.
یافته ها و نتایج پژوهش: یافته ها نشان می دهد که پیشینة مالکیت منطقة چکاب به کشور ایران تعلق داشته و از املاک موروثی امیر محمدابراهیم علم بوده است. در جریان مسألة چکاب مماشات زیادی از سوی ایران برای اجتناب از درگیری صورت پذیرفت. با این حال در ابتدا تمایل زیادی برای حفظ این منطقه وجود داشت اما بعدها سیاست دولت بر این امر قرارگرفت که چکاب را به افغانستان واگذارد و در نهایت به فروش آن به افغان ها با قیمتی پایین تر از قیمت تعیین شده از امیر ابراهیم علم رضایت داد. بنابراین، گزارش واگذاری این منطقه به افغانستان توسط فخرالدین آلتای دور از واقعیت است چراکه پیش از آمدن آلتای از ترکیه جهت داوری و رفع کشمکش مرزی میان ایران و افغانستان، این منطقه در عمل به افغان ها واگذار شده بود. این خاک بخشی را باید در سیاست خارجی رضاشاه جستجو کرد که بر پایة برداشتی خاص ازحسن همجواری شکل گرفته بود. اقدامات امیر محمدابراهیم علم جهت حفظ این منطقه از نظر ملی و حفظ تمامیت ارضی قابل تقدیر است. به نظر می رسد اگر حمایت دولت نیز وجود داشت با توجه به نفوذ محلی امیر علم و اتکا به نیروهای محلی امکان داشت این منطقه از خاک ایران جدا نشود.
تأملی درباره اشتغال حافظ شیرازی در تشکیلات دیوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس دیدگاهی که در میان بخشی از پژوهشگرانِ حوزه حافظ شناسی رایج شده است، حافظ در دوره ای از زندگی خود به کار «دیوانی» می پرداخت و از جمله مأموران و کارگزاران تشکیلات اداری و دیوانی بوده است. بررسی دقیق استنادات و شیوه استنباط های صورت گرفته، ضرورت بازبینی این دیدگاه را بیان می کند. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش ها است که دیدگاه اشتغال حافظ به دیوانی بر چه پایه و اساسی استوار شده است؟ و بر اساس شواهد و منابع تاریخی کدام نظر در خصوص اشتغالات حافظ اعتبار بیشتری دارد؟ به نظر می رسد که رواج دیدگاه مورد نظر نتیجه استنباط درستی از منابع و معناکاوی از شعر حافظ نیست و از این رو این موضوع نیازمند بررسی و تحقیق دقیق تری است. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، به ارزیابی استنادات و شواهد پژوهشگران در بیان دیدگاه اخیر پرداخته و تلاش می شود تا نوع پیوند حافظ با تشکیلات حکومتی بر اساس شواهد و اسناد موجود تبیین گردد.
بررسی و تحلیل نمودهای فرهنگ پایداری در تاریخ جهانگشای جوینی
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی، اثری ادبی تاریخی است که ظهور چنگیز و احوال و فتوحات او و حوادث پس از آن تا دوره ظهور ایلخانان و فتح بغداد از قسمت های اساسی این تاریخ می باشد. در این مقاله تلاش شده است از طریق بررسی لفظی و محتوایی اثر به این سوال پاسخ داده شود که جایگاه تاریخ جهانگشای جوینی در ادبیات پایداری چیست و آیا می توان آن را یکی از آثار حوزه پایداری به شمار آورد؟ تدقیق در بخش های مختلف متن و بررسی میزان تطبیق کلام با مؤلفه های اصلی ادبیات پایداری نشان می دهد در این اثر که در قرن هفتم هجری، عطاملک جوینی با کلامی استوار و هنرمندانه خلق کرده است، جلوه هایی گوناگون از فرهنگ پایداری و مقاومت یافت می شود؛ جلوه هایی که در لفظ و سطوح مختلف معنا بروز یافته اند، بطوری که در بخش های گوناگون آن از مقاومت ها و ایستادگی های مردم در برابر سیل خانمان برانداز مغول نشانه ای می توان یافت و خود نویسنده نیز همپای این جریان پایداری به شیوه های بدیع و در اغلبِ موارد پنهان به مقاومت و ظلم ستیزی می پردازد. از دید پژوهش حاضر با توجه به نتایج به دست آمده، آمیختگی این اثر با فرهنگ پایداری و فنون مختلف بکار گرفته شده در متن برای خارج شدن آن از تاریخ-نگاری صرف، به حدّی است که می توان، تاریخ جهانگشا را از متون ادبیات پایداری و عطاملک جوینی را از نویسندگان این عرصه معرفی نمود.