فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
عقب ماندگی درسی کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۴ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی:
طراحی مدل بهینه انعطاف پذیری منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی به روش استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش طراحی مدل بهینه انعطاف پذیری منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی به روش استنتاج فازی می باشد. پژوهش حاضر به صورت پژوهش ترکیبی (کیفی- کمّی) انجام شده است. روش: بر این اساس در بخش اول تحقیق به منظور ارایه مدلی جامع از انعطاف پذیری منابع انسانی، از روش پژوهشی کیفی فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده شده است. یافته ها: بدین ترتیب که بعد از شناسایی مقولات، مفاهیم و کدهای انعطاف پذیری منابع انسانی، مدل مفهومی اولیه تحقیق شکل گرفت. در بخش دوم پژوهش به منظور ارایه ترکیب مطلوب مؤلفه های مدل به گونه ای که بتوان انعطاف پذیری منابع انسانی را بهینه نمود از روش مدل سازی ریاضی (سیستم خبره فازی) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش در مرحله مدل سازی ریاضی متشکل از خبرگان دانشگاهی و مدیران سازمان تأمین اجتماعی به تعداد 20 نفر می باشد. نتیجه: نتایج بخش اول تحقیق نشان می دهد که مدل مفهومی اولیه تحقیق با استفاده از روش فراترکیب، متشکل از شش بعد اصلی، 8 مؤلفه و 21 کد (شاخص) می باشد. همچنین نتایج بخش دوم تحقیق نشان می دهد که اگر کارکنان سازمان تأمین اجتماعی؛ 1/11 درصد به بعد انعطاف پذیری وظیفه ای، 3/12 درصد به بعد انعطاف پذیری ارتباطی، 6/34 درصد به بعد انعطاف پذیری مهارتی، 5/31 درصد به بعد انعطاف پذیری رفتاری، 8/3 درصد به بعد انعطاف پذیری شناختی و 4/6 درصد به بعد انعطاف پذیری اخلاقی توجه و تمرکز نمایند آنگاه انعطاف پذیری منابع انسانی آن ها به میزان 9/60 درصد بهینه می شود.
مطالعه و عوامل مؤثر بر آن (2)
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۹۹
حوزه های تخصصی:
تعیین اثربخشی آموزش گروهی خودکارآمدی در بهبود سازگاری زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر افزایش سازگاری زنان متأهل بود. در این پژوهش، جامعه آماری، زنان متأهل شرکت کننده در جلسات آموزش مهارت های زندگی در خانه های سلامت منطقه 6 در سال 1391 بودند. روش:حجم نمونه 30 نفر بود که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه در معرض پیش آزمون قرار گرفتند و آموزش خودکارآمدی برای گروه آزمایش اجرا شد. بعد از آموزش از دو گروه کنترل و آزمایش پس آزمون گرفته شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه سازگاری بل بود. این پژوهش در قالب پنج فرضیه، اثربخشی آموزش خودکارآمدی در بهبود سازگاری (خانوادگی، تندرستی، عاطفی، اجتماعی، کلی) زنان متأهل مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهدکه بین عملکرد گروه آزمایش و کنترل پس ار آموزش تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری:بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش خودکارآمدی باعث بهبود سازگاری در ابعاد خانوادگی، تندرستی، عاطفی، اجتماعی و کلی زنان متأهل شده است.
نقش دینداری و مسئولیت پذیری در پیش بینی تعهد زناشویی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۳
126-145
حوزه های تخصصی:
هدف: تعهد زناشویی، قوی ترین و پایدارترین عامل پیش بینی کننده کیفیت و ثبات رابطه زناشویی است . در تعهد زناشویی عوامل مختلفی دخیل هستند که از آن بین می توان به نقش مهم دینداری و مسئولیت پذیری اشاره کرد؛ این پژوهش بر آن است که رابطه بین دینداری و مسئولیت پذیری با تعهد زناشویی را بررسی کند. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانشجویان متأهل مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه سمنان در سال تحصیلی 1394 بودند، نمونه ای به تعداد 299 نفر(159 مرد و 140 زن) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) و دینداری گلاک و استارک (1965) و مسئولیت پذیری هریسون گاف (1987) استفاده گردید. یافته ها: ضمن ارتباط مثبت و معنی دار همه ابعاد دینداری با تعهد زناشویی؛ نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر مسئولیت پذیری و دینداری، باهم، 50 درصد از تغییرات تعهد زناشویی را پیش بینی می کنند، همچنین از میان ابعاد پژوهش بعد عاطفی و مناسکی به همراه مسئولیت پذیری باهم 23 درصد از تغییرات متغیر ملاک را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که می توان با ترویج و اشاعه باورهای دینی و همچنین افزایش حس مسئولیت پذیری ، پایبندی و تعهد زناشویی را در بین زوجین افزایش داد.
تعارض در ارتباطات زناشویی
حوزه های تخصصی:
روابط زوج ها شکل می گیرد ؟
حوزه های تخصصی:
حیطه و دامنه تغییرات وظیفه (عمل) مشاور در دوره ی متوسطه
منبع:
تربیت ۱۳۷۴ شماره ۹۸
حوزه های تخصصی:
برای رهایی از فراموشی فراموش کن
حوزه های تخصصی:
چقدر همدیگر را می شناسید؟ برنامه ای برای پویایی روابط والدین و نوجوانان
منبع:
پیوند ۱۳۷۸ شماره ۲۳۴
حوزه های تخصصی:
خانواده و یافته های پژوهشی: اثر بخشی مشاوره گروهی در کاهش روابط متعارض بین برادران و خواهران
منبع:
پیوند ۱۳۸۷ شماره ۳۵۱
حوزه های تخصصی:
روانشناس پاسخ می دهد
منبع:
پیوند ۱۳۶۴ شماره ۷۷
حوزه های تخصصی:
ناتوانی، دلیل کنار گذاشتن هیچ دانش آموزی نیست
حوزه های تخصصی:
اهمیت ریاضیات و بررسی افت آن در آموزش متوسطه
منبع:
پیوند ۱۳۶۳ شماره ۶۳
حوزه های تخصصی:
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر افزایش امید به زندگی و تاب آوری مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
171 - 189
حوزه های تخصصی:
رفتاردرمانی دیالتیکی یکی از درمان های موج سوم در زمینه درمان اختلالات رفتاری است. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی و تاب آوری مادران دارای کودک اسنثنایی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران مراجعه کننده به مرکزآموزشی کودکان استثنایی شهر سبزوار در زمستان 1394 بود. به منظور انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. از بین مادران دارای کودک استثنایی مراجعه کننده تعداد 30 نفر انتخاب شد و بعد از همتاسازی، در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های امید به زندگی اشنایدر و پرسشنامه کونور و دیویدسون استفاده شد که پایایی این پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. از هردو گروه پیش آزمون به عمل آمد، سپس الگوی رفتاردرمانی دیالکتیکی در طی 12 جلسه (5/1 ساعت) به صورت هفته ای دوبار برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان جلسات، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه گرفته شد. برای تحلیل نتایج از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتیجه نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی و تاب آوری (p≥0/001) مؤثر است. این درمان توانست به طور معناداری باعث افزایش امید به زندگی و تاب آوری شود.
آیا زوج موفقی هستید
اثربخشی روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی بر کاهش حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید افرادِ دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی: پژوهش تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی بر کاهش حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید افراد دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی است. این پژوهش، از نوع تک آزمودنی A-B با طرح خطّ پایه چندگانه و پیگیریِ یک ماهه می باشد. جامعه آماری، کلّیه افراد 18 تا 30 ساله بودند که در بازه زمانی اسفند 1394 و فروردین 1395 پس از دیدن اطّلاعیه ها، به کلینیک روان شناختی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسیِ دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کردند. روش نمونه گیری، هدفمند بود. در مجموع از 34 نفری که به کلینیک مراجعه کردند، سه نفر نشانگان شخصیّت اجتنابی داشتند، که با استفاده از پرسشنامه چندمحوری بالینی میلون و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیّت، انتخاب شدند. شرکت کنندگان، در موقعیّت های خطّ پایه، جلسات پنجم، دهم، شانزدهم و یک ماه بعد از مداخله به پرسشنامه حسّاسیّت بین فردی (IPSM) پاسخ دادند. روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی نیز طیّ 16 جلسه اجرا گردید. تحلیل داده ها به روش تحلیل دیداری نمودار، اندازه اثر، درصد داده های همپوش و غیرهمپوش انجام شد. نتایج بیانگر این بود که روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی، به طور معناداری حسّاسیّت بین فردی، گوش بزنگی بین فردی و نیاز به تأیید را در شرکت کنندگان، در پایان درمان و پیگیری کاهش داد. براین اساس می توان گفت که روان درمانی کوتاه مدّت روابط موضوعی در کاهش علائم افراد دارای نشانگان شخصیّت اجتنابی مؤثّر است.
اخبار سال جهانی خانواده 1373 - 1372
حوزه های تخصصی: