فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۸ مورد.
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
در برداشت هگل از فلسفه, تاریخ امری محوری است. به نظر او, تاریخ را به سه شیوه میتوان نگاشت: 1- تاریخ دست اوّل,2- تاریخ اندیشه گرانه, 3- تاریخ فلسفی یا فلسفة تاریخ که روش برگزیدة هگل است. بر جهان عقل حاکم است, درنتیجه تاریخ جهانی جریانی عقلانی و ضروری است نه تصادفی. موضوع تاریخ فلسفی, روح است. روح جوهری است خودآگاه و آزاد و در سیر تاریخی خود به آزادی خود وقوف پیدا میکند .هر قوم یا ملّتی روحی دارد که مرحلهای است از تحقق روح جهان. روح جهان توسط شور و شوق افراد جهان _ تاریخی به پیش رانده میشود. ایشان دورة جدید و مرحلة عالیتری از آزادی وخودآگاهی را تحقق میبخشند. هگل تاریخ جهان را به سه دورة شرقی، کلاسیک و ژرمنی تقسیم میکند.
نگاهی به اندیشه های استاد مطهری در فلسفه تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
این مقاله، در باب فلسفة تاریخ از دیدگاه استاد مطهری است. انگیزة طرح مسائل فلسفة تاریخ، رواج اندیشههای مارکسیستی در بیان محرّک تاریخ و نهضتهای اجتماعی در آن دوره بوده است امّا فلسفة تاریخ فی حدّ نفسه، ارزش امعان نظر را دارد.
در این مقاله، ابتدا اجتماعی بودن انسان و دیدگاههای گوناگون در این باره، سپس اصالت جامعه در عین اصالت فرد، سوسیالیسم مذهبی، پیروزی نهایی صالحان یا مستضعفان در رابطه انتظار فرج و اصلاح جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. در هر مورد استاد به نقد و بررسی این موضوعات میپردازد و به نظریة مورد نظر خود نیز اشاره میکند.
نظام شناخت عقلانی تاریخ (جستارهایی در نسبت حکمت آرمانخواهی و عقل گرایی تاریخ با دانش ها و پنداشته های انسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۵ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
تزهایی درباره فلسفه تاریخ
حوزه های تخصصی:
هگل، هایدگر و مساله زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تاریخ
هرچند هگل نخستین کسی نبود که پای تاریخ را به فلسفه باز کرد، اما بی تردید جایگاه تاریخ در متافیزیک تا پیش از هگل هیچ گاه چنین والا نبوده است. هگل تاریخ را وارد جوهر و جهان کرد؛ به این معنا که جوهر ذاتا پدیده ای تاریخی است و تاریخ همانا تجلی روح جهان است. تقریبا صد سال پس از هگل، فیلسوف دیگری سربرآورد که به تعبیری مفهوم تاریخ و رابطه آن با هستی را احیا کرد. وی تلقی غیرتاریخی پدیدارشناسی استادش هوسرل (صرف نظر از نوشته های واپسین هوسرل) را به نوعی پدیدارشناسی تاریخمند بدل ساخت و برای دازاین، یعنی یگانه راه مواجهه با حقیقت هستی، ذاتی تاریخی قائل شد. به اختلافات و اشتراکات هگل و هایدگر بر سر مفهوم تاریخ و تاریخ مندی تاکنون بسیار پرداخته شده است. اما ریشه تمام این مباحث، یعنی نگاه این دو متفکر به مفهوم «زمان» عمدتاً کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مقاله پیشِ رو ابتدا می کوشد تا تبیینی تقریبی از رویکرد هگل و هایدگر نسبت به مفهوم «زمان»، به دست دهد. سپس با اشاره به انتقادات هایدگر بر هگل (به ویژه برداشت هگل از زمان) در انتهای کتاب هستی و زمان، بکوشد تا در حد توان هگل را از برخی از این انتقادات مبرا کند و حتی برخی از آنها را در خصوص خود فلسفه هایدگر وارد بداند.1
فلسفة تحلیلی و چرخش هگلی (بررسی دو مرحلة اصلی واکنش فلسفة تحلیلی به هگل )
حوزه های تخصصی:
نقش عصبیت در تاریخ از دیدگاه ابن خلدون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
ابنخلدون، یکی از محدود مورخانی است که توانست دخالت دادن عقل و استدلال در تاریخ را از آن جنبه یاریگری چون جغرافیا به تأثیر اقلیمها بر زندگی بشر و ساختن تاریخ توجه کند. نظریه عصبیت در تاریخ و تأثیر روحی و روانی آن بر تشکیل حکومتها از جمله دستاوردهای مهم ابن خلدون است که توجه به آن برای پژوهشگران تاریخ جهت بررسی علل و عوامل ظهور و سقوط حکومتهایی که از متن قبایل بدوی برخاستهاند، اهمیت فراوانی دارد.
تاریخ و سیاست : ضرورت بازاندیشی نقش سیاست در تحولات آینده جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
رویارویی پیوسته و فراگیری که حیات انسانی را در دوره جدید، صورت بخشیده این پرسش را بار دیگر با جدّیت مطرح نموده است که رابطه کارگزاری انسان با وقوع گریزناپذیر حوادث چگونه است؟ در واقع آنچه که رخ نموده و مینماید و کلیه عواملی که در متن و فضای حیات انسانی وجود دارند، آیا بیانگر فاعلیت انسان در ساختن و پرداختن تحولات جوامع هستند یا خیر؟ آیا تاریخ، قتلگاه ارادههای آدمیان است و یا عرصه و پهنه تجلی ارادهها؟ به نظر میرسد اگر بخواهیم سیاست را فراتر از تنظیم روابط میان انسانها و مجتمعهای انسانی درک نماییم و تاریخ را چیزی جر ترتیب و توالی رویدادها بدانیم؛ در این صورت نیازمند نظرگاهی انتقادی در خصوص رابطه تاریخ و سیاست و به عبارتی نقش اراده آدمیان در تحولات جوامع خویش هستیم. چنین افق و نظر گاهی تنها با مدد وحی و آموزههای ادیان الاهی قابل دسترسی است که حکیمانه، هم سرنوشت و هم اراده را در چارچوبی قابل ادراک و عبرت آموز آموزش میدهند. مروری بر آرای متفکرانی چون ماکیاولی، مونتسکیو، کنت، مارکس و فوکو نیز نشان میدهد که رابطه تاریخ و سیاست نیازمند بازاندیشی در پرتو روشنگریهای دین (الاهی) میباشد.
تأملی درباره ایران
حوزه های تخصصی:
انسان در تاریخ
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۶ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
عقل و خودآگاهی در فلسفه تاریخ هگل
حوزه های تخصصی:
فلسفه تاریخ یکی از شاخه های فلسفه است که به اندازه خود فلسفه قدمت ندارد . نگاه فلسفی به تاریخ از قرون وسطی شروع شده و در هگل به اوج خود رسیده است. در این مقاله نگاه هگل به تاریخ با توجه به مسایل عمده مطرح در فلسفه او ، بررسی می شود. دیالکتیک که به نطر هگل ، جریان جاری در هستی است ، حرکت روان را تبیین می کند و در توصیف فرایند این حرکت است که از هستی محض به شناسایی می رسد . هگل از عقلی سخن می گوید که درفرایند شدن خویش به روان مطلق تبدیل می شود و این نهایت تاریخ است جایی که عقل به خود می اندیشد و سوژه و ابژه یا فاعل و موضوع شناسایی یکی است . ا ز آن جا که بخش های مختلف فلسفه او از هم جدا نیستند، ناگزیر اشاره ای به منطق و پدیدارشناسی خواهیم داشت. مساله خودآگاهی و چگونگی حاکمیت عقل و پدیدار شدن روان در تاریخ و نتیجه ستیزه خواجه و برده در این مقاله مورد بحث قرار خواهد گرفت تا سرانجام ببینیم چگونه یگانه شدن اراده جزیی فردی با اراده و خواست کلی یعنی دولت، نهایت آزادی فرد را در پی خواهد داشت.
فلسفه تاریخ از دیرباز تاکنون: سیری اجمالی در نظریه های فلسفه تاریخ
حوزه های تخصصی:
ملاحظاتی رهیافتی از فلسفه تاریخ ابوعلی احمد مسکویه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
برآیند نگاه متفاوت ابو علی احمد بن محمد مسکویه رازی(م421ق) به پردازش تاریخ، ارائه نوعی تفسیر و تبیین انتقادی تاریخ و بیان گونهای فلسفه تاریخ بود. شیوة جدیدی که او از تلفیق و التقاط میان سه بینش تاریخی یا سنت تاریخ نگاری ایرانی و یونانی و اسلامی آفرید، بیانگر رویکرد آگاهانه و هدفمندی است که در سیر نگارش حوادث تاریخی و نوع نگاه نقادانة وی به رخدادها بسیار مؤثر بود. رهیافت بینش نقادانه او از یک سو عصاره فهم و ذکاوت تجربه گرایانة وی، از دیگر سو برآیند نگرش فلسفی و اخلاقی عملگرایانة او در تبیین حوادث تاریخی بود. بررسی دقیق کتاب تاریخی او که با نام پرمایة «تجارب الامم و تعاقب الهمم» آراسته است، نشان می دهد که ابو علی مسکویه رازی، افزون بر ارائه نظام نظری کلگرایانه مبتنی بر چگونگی تحول جوامع انسانی متفاوت با نگاه اسلاف خود ، به طرح فلسفه انتقادی تاریخ به بهترین وجه نظر دارد. این نوشتار بر آن است تا ضمن بررسی اسلوب و دیدگاه تاریخ نویسی مسکویه رازی، در خلال کتاب پیش گفته به نخستین بارقههای جامعهشناسی تاریخی و روانشناسی تاریخی و در یک کلام، فلسفه تاریخ از منظر او بپردازد.
مقدمه ای بر فلسفه تاریخ هگل
منبع:
الفبا سال ۱۳۵۵ جلد پنجم
حوزه های تخصصی: