فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۷ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
کثرتگرایی دینی یکی از مباحث مهمی است که نخست در متون فلسفه دین و الهیات مسیحی مطرح شد، اما چند سالی است که نظر برخی از مسلمانان نیز بدان معطوف شده و دغدغههایی را در حوزه اندیشه دینی پدید آورده است. افزون بر این، برخی از کثرتگرایان مانند جان هیک معتقدند عارفانی همچون ابنعربی، مولوی و غیره رویکردی کثرتگرایانه به دین دارند و چندین قرن پیش، این نظریه را تعلیم دادهاند. به همین سبب، در این نوشتار میکوشیم نخست دیدگاه جان هیک و مستندات عرفانی آن (مانند وصفناپذیری واقعیت مطلق و ساختگرایی عرفانی) را طرح کرده و سپس آن را با تکیه بر مبانی و دیدگاههای عرفانی بررسی و نقد کنیم. در این مقاله استدلال شده است که کثرتگرایی دینی هیک با آموزههای اسلامی و دیدگاه عرفا سازگار نیست. اشکال اساسی برنامه کثرتگرایی هیک، در نوع نگرش وی به ادیان نهفته است. هیک دین را یک واکنش انسانی صرف نسبت به خدا یا واقعیت غایی تعبیر میکند؛ در حالی که از دیدگاه عرفا، دین از وحی الهی سر چشمه میگیرد و از این رو، تنوع ادیان نه به دلیل تجربههای مختلف از حقیقت مطلق و نسبیگرایی فرهنگی، بلکه برآمده از مشیت خداوندی است.
دیالکتیک زنون
ملاحظاتی در رابطة احتمالی فلسفه و ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ۱۳۸۷ شماره ۶۵
حوزه های تخصصی:
مقایسه نگاه ملاصدرا و هایدگر در باب نسبت نظر و عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که آدمی از دو قوه نظری و عملی، سرشته شده است و هریک از این دو قوا نقش اساسی در نحوه زندگی انسان، ایفا می کنند جا دارد که پرسش شود نظر و عمل چه نسبتی با یکدیگر دارند و کدامیک بر آن دیگری تقدم دارد؟ درپاسخ به این پرسش ها فیلسوفان اسلامی و غربی پاسخ های مختلف و متعددی بیان کرده اند. در این مقاله هیدگر و ملاصدرا به عنوان دو نماینده ازتفکر فلسفی غرب و اسلامی برای پاسخگویی به پرسش های مطروحه انتخاب شده اند زیرا علی رغم برخی از مشابهت های فکری در مبانی فلسفی و انسان شناسانه، دو پاسخ متفاوت به پرسش های مذکور داده اند.
هیدگر با تعریف و تبیین خاصی که از عمل و نظر دارد قایل به تقدم وجودی عمل و پراکسیس برنظر، در مقام شکل گیری معرفت آدمی است و ملاصدرا با تعریف و تبیین متفاوتی از آنچه هیدگر در باب نظر و عمل دارد قایل به تقدم وجودی و ارزشی علم و آگاهی بر عمل در مقام شکل گیری معرفت آدمی و رجحان آدمی بر دیگر موجودات است.
لویی پاستور
وحی شناسی مسیحی با گذری بر وحی قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۷ شماره ۴۷
حوزه های تخصصی:
سیر دینپژوهی مسیحی، گویای حضور دو نگرش زبانی و تجربی دربارة وحی است. رویکرد اول، به دو گروه لفظی و گزارهای، و رویکرد دوم، به دو نوع تجربةتاریخی و تجربةدینی قابل تقسیم است. دیدگاه زبانی، وحی را شامل مجموعه آموزههای صادق میداند که از سوی خدا فرستاده شده است. نگاه تجربی به انکشاف درونی خدا بر آدمی تأکید دارد. در میان دیدگاههای گوناگون، آنچه در مسیحیت حامیان بیشتری دارد، رویکرد تجربی است که در سدةی اخیر به تجربه دینی کشانده شده است. نوشتار پیش روی، پس از تبیین دیدگاه زبانی، عوامل افول آن را میکاود. سپس ماهیت رویکردهای تجربی، به ویژه تجربةدینی و لوازم پذیرش و امکان التزام به آنها در باب وحی قرآنی را به بحث میگذارد.
هانری کربن و فلسفه روح
حوزه های تخصصی:
خدایی در آینده (سه دریافت درباره رابطه تفکر و قدرت)
حوزه های تخصصی:
اخلاق کانت: قابلیت ها و ظرفیت های کاربردی: رویکرد جامعه جهانی به اخلاق کانتی (بخش پایانی)
منبع:
آیین مهر ۱۳۸۷ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن 16 میلادی تا اوایل قرن بیستم
ویژگی تمایلی چیست؟
حوزه های تخصصی:
تحلیل و نقد درون سیستمی جایگاه خدا در جهان شناسی پویشی وایتهد
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر تلاشی است که طی آن، در گام اول، با توجه به ارکان اساسی جهان شناسی پویشی وایتهد – اصولی چون: نگرش ارگانیستی، پویشی دیدن عالم، در هم تنیدگی تمام موجودات، دو قطبی بودن موجودات، نظریه دریافت و تعامل همه جانبه موجودات- به ضرورت حضور خداوند در این جهان شناسی اشاره می شود. در گام دوم، به تحلیل تفسیری پرداخته می شود که طی آن، وایتهد خداوند را هستی بالفعلی معرفی می کند که تابع مقولات حاکم بر این جهان پویشی است. در گام سوم، به اقتضای نگرش ارگانیستی یا اندام وار وایتهد، تعامل دو جانبه خدا و جهان، تاثیرگذاری متقابل این دو و نتایج آن تحلیل می شود. در گام آخر، با نظر به نقد درون سیستمی، این ادعای بنیادی وایتهد که «خداوند به عنوان یک هستی بالفعل، استثنایی بر سایر هستی ها نبوده و تابع مقولات و اصول حاکم بر جهان شناسی پویشی است» مورد ارزیابی قرار می گیرد، و به پاره ای از انتقادات و چالش های فراروی آن اشاره می شود.
فلسفه: بازآفرینی نیچه
علم حضوری نفس به بدن و خروج از ایدئالیسم مطلق
حوزه های تخصصی:
مبحث علم حضوری، در تفکر فلسفی اسلامی بعد از مواجهه جدی آن با فلسفه غرب در قرن بیستم، اهمیت مضاعفی یافت. دلیل اهمیت آن، رویکرد جدیدی می باشد که در حیطه معرفت شناسی، این نوع از علم در اختیار فیلسوفان اسلامی قرار می دهد. با بهره گیری از این علم، برای فیلسوفان اسلامی، هم امکان اثبات اعتبار فلسفه به معنای مابعدالطبیعه فراهم شده است؛ و هم قادر به دفاع از رویکرد رئالیستی در علم شده اند. یکی از اقسام علم حضوری که تا به حال، کمتر مورد توجه اندیشمندان این رشته قرار گرفته، علم حضوری نفس به بدن است. با این وجود، با توجه به مبانی ملاصدرا در علم النفس، باید این قسم از اقسام علم حضوری را از مسلمات فلسفه صدرائی به حساب آورد. در این مقاله، کوشش شده است تا با استفاده از علم حضوری نفس به بدن، امکان اثبات عالم خارج به لحاظ فلسفی، یعنی خروج از ایدئالیسم مطلق، نشان داده شود. بدین منظور، در ابتدا به توضیح و اثبات علم حضوری نفس به بدن در نزد ملاصدرا پرداخته و سپس اقسام ایدئالیسم نیز اجمالاً مورد بررسی قرار گرفته است.