فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۶۱ تا ۴٬۱۸۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
ابزارى بودن منطق(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، درصدد بررسى جایگاه دانش منطق در میان دیگر دانشهاست. از آنجا که بررسى تمایز علوم و تقسیمهاى علم نقش بسزایى در روشن شدن مسئله مورد بحث دارد، در آغاز، بحث مختصرى در باره دو نکته مزبور مطرح کرده، سپس به اثبات ابزارى بودن منطق مىپردازیم. بدین امر نیز توجه داده مىشود که در باب منطق دو دیدگاه مىتوان داشت: یکى نگاه فىنفسه، و دیگرى در قیاس با دیگر علوم، که غرض اصلى از علم منطق جهت دوم است. ازهمین دیدگاه است که منطق، دانشى ابزارى به شمار آمده که همه دانشها بدان نیازمندند. در بخش پایانیِ مقاله، معناى ابزارى بودن منطق بررسى شده و روشن مىشود که منطق ضمانت صحت فکر، از نظر صورت و ماده را بر عهده دارد. ولى در منطق، بحث از ماده فکر، به طور کلى صورت مىگیرد و این علم به مواد خاص و جزئى که در افکار گوناگون به کار مىرود، نمىپردازد.
مفهوم بی علقگی در اندیشة ژان اسکات اریگنا، لرد شافتسبری، فرانسیس هاچسن ودیوید هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «بی علقگی» یکی از مفاهیم بنیادین در تجربة زیباشناختی است که بیشتر با نام کانت به ذهن متبادر می شود. او در دقیقة اوّل «نقد قوّة حکم» خویش به آن می پردازد. در واقع، تجربة بی علقه و یا به عبارت دیگر، بی علقگی خصوصیّت منحصر به فرد تجربة زیباشناختی است که آن را از سایر تجربه ها متمایز می سازد. با نگاه به اندیشة فیلسوفان پیش از کانت مشخّص می شود که این مفهوم پیش از کانت نیز مطرح بوده، امّا کمتر به آن پرداخته شده است. از این لحاظ، مقالة حاضر بر آن است تا به این مسئله بپردازد که مفهوم بی علقگی چگونه و در چه زمینه ای در اندیشة فیلسوفان پیش از کانت مطرح شده است و چه تحوّلاتی را از سر گذرانده است.
فرهنگی دگر باید
آیا ویتگنشتاین ایمان گراست؟نگاهی مجدد به معرفت شناسی دینی منسوب به او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
در باب ایمان گرایی ویتگنشتاینی دو پرسش مغفول افتاده: اولاً آیا ""ویتگنشتاین"" صراحتاً از ایمان گرایی دفاع کرده است؟ و ثانیا آیا ایمان گرایی از اندیشه های او. قابل استنباط می باشد؟ در مقاله حاضر پس از پژوهشی در چیستی ایمان گرایی، نشان داده شده ادعای انتساب ایمان گروی به ویتگنشتاین اغلب بر مبنای تفسیری خاص از بخشی از آموزه های «پژوهش های فلسفی» او بوده است. دقت و تأمل در مجموع آراء ویتگنشتاین به ویژه در «فرهنگ و ارزش» و «درس گفتارها» نشان می دهد ادله و شواهد متعددی در نفی ایمان گرایی ویتگنشتاین وجود دارد که می تواند بدیل نظریه رایج باشد. همچنین بایستی متوجه بود استنتاج ایمان گرایی از تمایز میان بازی زبانی دین و غیر آن به نوعی خلط نظریه بازی های زبانی به عنوان نگره فهم و معنا با نظریه استنتاج و قضاوت است و نهایتاً آنکه پیگیری سیر اندیشه دینی نزد ویتگنشتاین به نوعی نظر متداول تقسیم ساحت های فکری او. به دو دوره را دچار چالش می نماید.
مبناگرایی معتدل از دیدگاه پل موزر و ابن سینا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اختلاف در عوامل توجیه کننده یک باور، تفسیرهای متفاوتی از مبناگرایی را پدید آورده است. از جمله این تفسیرها، «مبناگرایی معتدل» است که از سوی معرفت شناس برجسته غربی، پل موزر ارائه شده است. از دیدگاه او، معرفت های تجربی انسان دارای دو دسته مبانی هستند: گزاره ای و غیرگزاره ای. مبانی غیرگزاره ای یا غیرمفهومی به یاری تبیین و نوعی انسجام گرایی، می توانند مبنای مبانی گزاره ای قرار گیرند و این مبانی گزاره ای، مبنایی برای دیگر معرفت های بشری باشند. وی این دیدگاه را «درون گرایی غیرافراطی» می نامد.
نویسنده با تبیین این تفسیر، آن را با دیدگاه ابن سینا سنجیده است. به نظر می رسد ابن سینا به دو نوع مبنا معتقد است. براساس یک نوع مبنا، می توان وی را مبناگرای رادیکال دانست، اما براساس مبنای دیگر که مربوط به معرفت های تجربی است، مبناگرای معتدل به شمار می رود که این امر دیدگاه موزر و ابن سینا را به یکدیگر نزدیک می سازد. مسئله مهم دیگر، نوعی برون گرایی در هردو دیدگاه است.
نقدی بر ملاک تمییز (علم تجربی از مابعدالطبیعه) کارل ریموند پاپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاپر برای ارائه راه حلی برای مسئله تمییزِ علم از غیر علم، ملاکی ارائه میدهد که هدف این نوشتار، طرح و بررسی آن است.در این مقاله تلاش میشود با الهام از نقدهایی که لری لائودن، هارولد براون(1979)، و.و. بارتلی، کوهن و لاکاتوش از ملاک تمییز پاپر به عمل آوردهاند، نقدهای جدیدی ارائه شود. تحلیل تبعات منطقی ملاک پاپر روشی است که در پیش گرفته میشود تا چنانکه خود وی پیشنهاد میکند ملاکش مورد نقد و بررسی قرار گیرد. در این نقد مواضعه پاپر برای تعریف علم، به سه مرحله تجزیه و برای هر یک از این مراحل نقدهایی ارائه میشود.
اخلاق در نظر و عمل
حوزه های تخصصی:
انسان دوستی و مفاهیم مرتبط با آن، از جمله مباحثی است که در طول تاریخ بشر، مورد توجه بوده و از اهمیت ویژ ه ای در روابط انسانی برخوردار است. مفهوم انسان دوستی و مسائل مرتبط با آن، بار ها از سوی صاحب نظران و اندیشمندان نقد و بررسی شده است.
البته این مفهوم، از گسترة معنایی وسیعی برخوردار است و بحث و بررسی تمامی مسائل مربوط به آن، از عهدة یک مقاله یا کتاب خارج است و به کنکاش و تتبع زیاد و زمان کافی نیاز دارد. اما از جمله مباحثی که مستقیماً به مفهوم انسان دوستی مربوط است و در حقیقت زیر مجموعة آن قرار می گیرد. مسئلة نحوة تعامل حکومت با مردم و حفظ کرامت و جایگاه انسانی شهروندان جامعه توسّط دولتمردان است. مقالة حاضر به بررسی این امر مهم در سیرة علوم و با تأکید بر نامة حضرت به مالک اشتر، پرداخته، تلاش می کند برخی اصول انسان دوستی را که دولتمردان، ملزم به رعایت آن در قبال مردم هستند، از دیدگاه امام علی (ع) مورد بررسی قرار دهد. مفاهیمی چون رعایت عدالت در برخورد با مردم، مشورت با مردم در امور جامعه، نقد پذیری دولتمردان مخالفت با حاکمیّت روابط ، پاسخگو بودن مسئولان به مردم، ایجاد امنیت در جامعه و ... از جمله اصول انسان دوستی است که حضرت در کلام گهر بار خود به آن اشاره فرموده و ما نیز در این مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت.
معنا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
الگوی ارتباطات میان فرهنگی مسلمانان با مسیحیان در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارتباطات میان فرهنگی که به عنوان فرایند مبادله اندیشه ها، معانی و کالاهای فرهنگی میان مردمانی از فرهنگ های مختلف، تعریف شده است، توسل به الگویی که بتواند زندگی اجتماعی انسان ها را برای رسیدن به مفاهیم مشترک و زندگی مسالمت آمیز همراه با احترام متقابل هموار سازد، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. بر این اساس، در پژوهش حاضر تلاش گردید با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل آیاتی از قرآن کریم پرداخته شود که ناظر به ارتباط با مسیحیان بوده و روند تعامل با آن ها را بیان می کند. یافته ها و نتایج تحقیق بیان کننده آن است که می توان الگویی هفت مرحله ای شامل تأیید برخی از مبانی اعتقادی مسیحیان، دعوت به وحدت، بشارت به مسیحیان حقیقی، هشدار و تهدید، دعوت به تفکر، بیان ویژگی های مسیحیان کافر و وعده عذاب و در نهایت دستور به مباهله و جنگ با آن ها را از قرآن کریم استخراج نمود. بنیان و محور اصلی در این الگو یگانگی خداوند است. از این رو، براساس قرآن کریم هر زمان که مسیحیان به این اصل نزدیک شوند با بشارت و احترام و هرجا که از آن دور شوند هشدار، تهدید، نفرین و مباهله را مبنای ارتباط مسلمانان با آن ها قرار داده است.
برهان جهان شناختی کلامی در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان جهان شناختی کلامی یکی از دلایل کلامی وجود خدا است که از گذشته دور در کلام اسلامی مطرح بوده و اخیراً در سنت فلسفی- کلامی مغرب زمین نیز شناخته شده و به نام برهان کلامی شهرت یافته است. در این نوشتار با بررسی دیدگاه های مربوط به پیدایش جهان به ویژه نظریه مه بانگ به تحلیل دلیل کلامی بر وجود خدا با توجه به آرای فیزیکدان ها، نقدهای رایج در مغرب زمین، اصل علیت که یکی از مقدمات این برهان است و رابطة آن با فیزیک کوانتوم، امتناع نامتناهی بالفعل و رابطة آن با عدم تناهی جهان و نیز برایندهای جهان شناختی مه بانگ میپردازیم.
برهان جهان شناختی در اندیشه کانت و فلاسفه اسلامی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
وجوه اشتراک و شباهت در دیدگاه های معرفت شناختی ملاصدرا و هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه به عنوان دانشی که متکفّل مسائل زیر بنایی است؛ نیازمند اتصاف به صفت تیقّن و یقینی بودن است. در غیر این صورت به عنوان دانش پایه ای نمی تواند مسائل زیر بنایی سایر علوم را در قلمرو خود مورد بحث قرار داده و به وضوح تبیین کند.
هوسرل و ملاصدرا دو فیلسوفی هستند که با وجود تفاوت در نظام فکری شان به مسئله تیقن و ماهیت یقین پرداخته اند. هوسرل با طرح فروکاهش ها «reduce» و اپوخه «epoche» و ملاصدرا با طرح مسئله « اتحاد عقل و عاقل و معقول» راه رسیدن به یقین و کیفیت یقین را شرح داده اند. ما در این نوشتار به وجه اشتراک میان دو فیلسوف از این جنبه معرفت شناسی خواهیم پرداخت.
ملاصدرا با طرح نظریه اتحاد عقل ، عاقل و معقول و نیز پر اهمیت جلوه دادن فاعل انسانی در مسئله شناخت ؛ علم و نفس را از گونه مجردات دانستن و عدم غیبت مجردات از یکدیگر ؛ معنای ویژه ای از یقین را ارائه داده است که مسبوق به سابقه نیست. البته در این معنای یقین نباید جایگاه علم حضوری و ابتنای علم حصولی بر علم حضوری را فراموش کرد.
همین معنای یقین در هوسرل نیز مشاهده می شود . وی آگاهی را ساحت سه جانبه – فعل آگاهی ،اگو، متعلق آگاهی- می داند که با عقل ، عاقل و معقول متناظر هست. و باز این سه امر در اندیشه هوسرل در اتصاف با یکدیگر قرار دارند.هوسرل چونان صدرالمتالهین نقش فاعل شنا سا به عنوان نقطه مرکزی می پذیرد؛ و از آن به عنوان (( اگوی استعلایی )) یاد می کند.
بررسی دیدگاه ویلیام هاسکر دربارة «علم میانی» خداوند با تکیه بر آرای توماس فلینت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة علم میانی یکی از راه حل های جبرگرایی الهیاتی است. بر مبنای جبرگرایی الهیاتی، اگر علم خداوند به رویدادهای آینده، ازجمله افعال انسان، خطاناپذیر باشد، انسان کاری جز آن چه خداوند از پیش می داند نمی تواند بکند، از این رو، در افعال خود مجبور است. این نظریه با اعتقاد به این که خداوند به تمام شرطی های خلاف واقع که در مورد موجودات مختار صادق است، علم ِ پیشاارادی دارد، به حل معضل یادشده می پردازد. در این مقاله پس از توضیح این نظریه، به دیدگاه ویلیام هاسکر، فیلسوف دین آمریکایی، می پردازیم. هاسکر بر این باور است که اصولاً شرطی خلاف واقع اختیار، که بنیان نظریة علم میانی است وجود ندارد، پس نظریة علم میانی باطل است. در این مقاله، با تکیه بر آرای توماس فلینت، نشان می دهیم که برخی از مبانی هاسکر در نفی علم میانی خداوند نادرست، و از این رو، دیدگاه او مخدوش است