فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
برون گرایی معنایی: راهی برای رد تز قیاس ناپذیری
حوزه های تخصصی:
قیاس ناپذیری در فلسفه علم می گوید که پادایم ها/نظریه های علمی رقیب، هر چند از اصطلاحات واحدی استفاده می کنند، اما راجع به موضوع واحدی سخن نمی گویند و در نتیجه، دانشمندانی که در پارادایم های علمی رقیب بسر می برند یا از نظریه های بنیادین علمی رقیب دفاع می کنند، حرف یکدیگر را نمی فهمند. مقاله حاضر، کوششی است برای بررسی و نقد این تز. مؤلف ابتدا با تمرکز روی دو مدافع اصلی این تز، یعنی توماس کوهن و فایرابند، آن را در بستر تاریخیِ خود توضیح می دهد. سپس سعی می کند مقدمات استدلال آنان بر این تز را آشکار نماید، و در نهایت تلاش می کند با استفاده از نظریه برون گراییِ معنایی در فلسفه زبان، یکی از مقدمات اصلی این استدلال را رد کند. در توضیح این نظریه، روی دو چهره اصلی این جریان، یعنی کریپکی و پاتنم، تمرکز خواهد شد. از نظر مؤلف، برون گراییِ معنایی، راهی برای رد تز قیاس ناپذیری است.
نقدی بر روش شناسی برنامه های پژوهش علمی لاکاتوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک ۱۳۸۸ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، نقد و بررسی روش شناسی برنامه های پژوهش علمی ایمره لاکاتوش است. لاکاتوش با ارایه روش شناسیی مبتنی بر ابطال گرایی، برآن بود که بر تکثر گرایی (نسبی گرایی و شکاکیت) غلبه کند و برنامه پژوهشی بهتری را از میان برنامه های دیگر تشخیص و تمیز دهد. سوال این است که آیا تعدیل های ثانویه ای که لاکاتوش بتدریج در برخورد با برخی واقعیت های تاریخی و برخی ایرادهای مخالفان در فرم و محتوای نظریه اولیه اش ایجاد کرد، خدشه ای به آن و غایاتش وارد نمی کند؟ این مقاله نشان می دهد که این اتفاق می افتد. یکی از تعدیلهای لاکاتوش در روش شناسی اش، پناه بردن به ایده معقولیت غیرآنی است که بر اساس آن، دیگر نمی توان همین الان و در فرصت معین و کوتاهی در باره معقول بودن ترجیح یک برنامه پژوهشی (یا نظریه) به برنامه (یا نظریه)ای دیگر نظر داد. در این مقاله، با ارایه تحلیلی منطقی نشان داده می شود که این تعدیل، روش شناسی او را نسبت به تمیز بین برنامه های پژوهشی بهتر و برنامه های پژوهشی ضعیف، ناتوان می کند. همچنین، او تعریف جدیدی از روش شناسی ارایه می دهد که این تعریف نیز به نوبه خود کارکرد اصلی روش شناسی او را از بین برده، آن را به نوعی بی خاصیت می کند. نهایتا این مقاله قصد دارد با نشان دادن ضربات جبران ناپذیری که تعدیلهای ثانویه لاکاتوش به نظریه او وارد می سازد، بیان کند که این روش شناسی با تعدیلهای ثانویه وی، نه تنها نجات نمی یابد، بلکه به اهداف اولیه اش برای ارایه آن نیز نایل نمی شود.
Indian Philosophy of Mind: A Comparative Study
حوزه های تخصصی:
In this paper I explore surprising parallels in the arguments between dualists and materialists in the philosophy of mind in India and the West. In particular, I compare the Nyaya School of India with Cartesian dualism and its Western defenders and the Carvaka School of India with contemporary Western materialists.
دین و فرهنگ در اخلاق
تبیین و نقد نظریه هوفلد در تقسیم حق (قسمت دوم)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریه هوفلد درباره تقسیم حق به چهار نوع و روابط میان آنها، بر مباحث مربوط به تحلیل حق و موقعیت های حقوقی، تاثیر قابل توجهی در غرب گذارد؛ به گونه ای که می توان گفت منطق جدیدی درباره حق در غرب بنا نهاده شد. در قرن بیستم، با توجه به اهمیت این نظریه، افراد زیادی - از جمله برخی از حکمای اسلامی - به نقادی و یا اصلاح این نظریه پرداختند. همچنین مقالات متعددی در دفاع یا رد این نظریه نوشته شده است. نویسنده مقاله، بعد از بررسی نقدهای ارائه شده، بر این باور است که هر چند بعضی از اشکالات مطرح شده بر این نظریه، وارد نیستند، ولی این نظریه، خالی از برخی ایرادهای اساسی نیست که با توجه به این ایرادها، نمی توان این نظریه را پذیرفت.
ویتگنشتاین و حکمت
چالش دلیل گرایی درباره عقلانیت باورهای دینی و نقد رهیافت ضد دلیل گرایی پلنتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت تأسیس رشته فلسفه آموزش بزرگسالان به عنوان حوزه اى میان رشته اى در مقطع کارشناسى ارشد در زیرمجموعه علوم تربیتى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار معرفى حوزه معرفتى فلسفه آموزش بزرگسالان به عنوان حوزه اى میان رشته اى است. درحال حاضر، گرایش هاى فلسفه تعلیم و تربیت و آموزش بزرگسالان، در مقاطع تحصیلات تکمیلى علوم تربیتى به عنوان دو گرایش مستقل مطالعه و تحقیق مى شوند.
فلسفه آموزش بزرگسالان بین فلسفه »این نوشتار مى کوشد ضرورت ایجاد پلى با عنوان را آشکار سازد. در این مقاله، تاریخچه صدساله« تعلیم و تربیت و آموزش بزرگسالان مطالعات فلسفى در حوزه آموزش بزرگسالان و تلاش هاى افرادى مانند گرونت ویگ، بوبر و لیندمن بررسى شده است.
گرچه مباحث عمده در فلسفه آموزش بزرگسالان را مى توان به سه بخش تقسیم کرد، اما در این مقاله، بیشتر به بخش اول اشاره شده است. این سه بخش عبارتند از:
1. طبقه بندى هاى ارائه شده براى دیدگاه هاى فلسفى مطرح در آموزش بزر گسالان از قبیل طبقه بندى الیاس و مریام، طبقه بندى هیمسترا؛
2. بررسى ریشه هاى فلسفى رویکردهاى سوادآموزى از قبیل سوادآموزى تابعى، سوادآموزى توده اى، سوادآموزى آگاهى بخش و سواد اطلاعاتى؛
3. مطالعه آراى متفکران مهم در حوزه فلسفه آموزش بزرگسالان.
در پایان، نگارنده هفت دهه سوادآموزى در ایران را بررسى کرده و کوشیده است که نشان دهد ریشه بسیارى از ناکامى هاى سوادآموزى در ایران، به سبب نداشتن پشتوانه فلسفى نظرى است. لذا با تأسیس این رشته جدید، مى توان با بهره گیرى از منابع فلسفى و تربیتى، به فهم و حل (کاهش) مسائل و مشکلات آموزش بزرگسالان و سوادآموزى در ایران کمک کرد
برهان وجودی آنسلم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برهان وجودی، از بحث انگیزترین براهینی است که اندیشمندان غربی پس از طرح آن از سوی آنسلم به بحث و بررسی آن و مسائل مربوط به آن پرداخته اند. جذابیت آن چندان است که حتی در عصر حاضر نیز بحث درباره آن در میان اندیشمندان، رایج است و برخی با ارائة تقریرهای جدید، آن را تأیید کرده اند. در مقاله حاضر، سعی شده تا به اختصار دیدگاه الاهی دانان و فیلسوفان برجسته غرب درباره این برهان، در قالب سیر تاریخی، تبیین و بررسی شود. از آن جا که در تاریخ اندیشه، گونیلو نخستین کسی است که نسبت به این برهان واکنش نشان داده و آن را رد کرده است، ابتدا به نقدهای گونیلو اشاره شده و سپس پاسخ آنسلم به وی آورده شده است. در ادامه به نقدهای آکویناس و دیدگاه های دکارت، اسپینوزا، لایبنیتس و نقدهای کانت، فیلسوفان زبان و دیدگاه مدافعان معاصر این برهان همچون مالکوم پرداخته شده است و در نهایت نیز دیدگاه خود درباره این برهان را مطرح و به مقایسه و بیان وجه تفاوت اساسی آن با برهان صدیقین اشاره کرده ایم.