فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
تأثیر شعر فارسی بر ادبیّات آمریکا از مباحثی است که تا کنون کم تر مورد توجّه کسانی که در زمینة ادبیّات تطبیقی تحقیق کرده اند، قرار گرفته است. موضوع مقالة حاضر بررسی تأثیر حافظ شیرازی بر شاعر رمانتیک و فیلسوف تعالی گرای آمریکایی، رالف والدو إمِرسُن است. این پژوهش، نخست به اختصار زندگی و چارچوب فکری و سبک ادبی إمِرسُن را معرفی می کند و چگونگی آشنایی وی با حافظ را از طریق متن های میانجی آلمانی نشان می دهد. بخش دوم مقاله، شخصیّت حافظ را در چشم شاعرـ فیلسوف آمریکایی بررسی می کند و به ارزیابی کیفیّت ترجمه های إمِرسُن از اشعار حافظ می پردازد. در بخش پایانی از طریق بررسی تطبیقی اشعار إمِرسُن و حافظ، همسانی های فکری و سبکی دو شاعر و میزان تأثیر إمِرسُن از حافظ، مورد ارزیابی قرار می گیرد. تأثیر پذیری إمِرسُن از حافظ نه تنها در مضامین و صور خیال، بلکه در چارچوب فکری او نیز به چشم می خورد. این همگونی ها با ارجاع به مقالات و اشعار إمِرسُن و تطبیق آن ها با اشعار حافظ نشان داده شده است.
تحلیل نحوی - معنایی ساختمان بند ساده در زبان فارسی بر پایه دستور نقش گرای نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به توصیف ساختمان بند ساده براساس دستور نقش گرای نظام مند هلیدی می پردازد. در این دستور "بند" به عنوان واحد اصلی تحلیل در نظر گرفته می شود. هلیدی معتقد است تمام زبان ها بر اساس چهار فرانقش عمده عمل می کنند که عبارتند از : فرانقش بینافردی ، فرانقش متنی ، فرانقش منطقی، فرانقش تجربی که نحوه ادراک و مفهوم سازی وقایع جهان بیرون و جهان درون ذهن را نشان می دهد و تجارب ما را از جهان به صورت مجموعه فرایندهایی در دستور زبان نشان می دهد. عنصر فرایند که مهم ترین سازه جمله است ملاک تقسیم بندی معنایی جمله به شمار می رود و بر پایه آن، جملات به فرایندهای مادی ، ذهنی و رابطه ای تقسیم می شوند. این نوشته تنها بر پایه فرانقش تجربی به تحلیل سازه های جمله می پردازد.
دیباچه شاهنامه ابومنصوری
حوزه های تخصصی:
احمد عبدالصمد از نگاه بیهقی و منوچهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقام صدارت عظمی در تشکیلات حکومت غزنویان همواره از برترین جایگاه سیاسی و علمی و گاه نظامی برخوردار بود و سلاطین غزنوی برای گردش چرخ این امپراتوری عظیم به جهت آن که به بهره گیری از تدابیر هوشمندانه وزرای خود- که بالاترین مقام پس از مقام سلطان را دارا بودند- نیاز داشتند، سعی می کردند کسانی را به این منصب برگزینند که علاوه بر اشتهار به کیاست و فراست و فضل و ادب، دارای توان مندی هایی نیز در عرصه نظامی باشند.در این مقاله از احمد عبدالصمد مشاور آلتونتاش خوارزمشاه که پس از احمدحسن میمندی به وزارت مسعود غزنوی رسید، سخن گفته شده است و کاردانی های وی در مقام کدخدایی آلتونتاش و نیز کفایت ها و تدابیر هوشمندانه این وزیر در امور دیوانی و نظامی بویژه در حساس ترین برهه تاریخ آن دوره که هجوم ترکمانان سلجوقی از یک سو و بی کفایتی و استبداد روزافزون مسعود از سوی دیگر، دولت مقتدر غزنوی را به سقوطی حتمی می کشانید، بر اساس مندرجات تاریخ بیهقی مورد تحلیل قرار گرفته است و نیز سعی بر این رفته است بازتاب شخصیت این وزیر ادب پرور و شاعر نواز در دیوان منوچهری دامغانی نمایانده شود.
تحلیل تقابل ها و تضادهای واژگانی در شعر سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث تقابل ها یکی از مهمّ ترین مباحث مورد توجّه ساختارگرایان است که می توان ریشه آن را در باورهای اساطیری و فرهنگی بشر دانست. این مبحث که جایگاهی ویژه در زبان شناسی دارد، می تواند در پژوهش های ادبی؛ بویژه در نقد و تحلیل متون نیز نقش ارزشمندی ایفا کند. در پژوهش حاضر به بررسی تقابل های واژگانی در شعر حکیم سنایی، شاعر برجسته سده های پنجم و ششم هجری که با تحوّلات و نوآوری هایش در غزل، قصیده و مثنوی، از جمله شاعران جریان ساز ادب پارسی محسوب می شود، پرداخته شده است. پرسش اصلی این نوشتار آن است که سنایی به چه میزان از تقابل سود جسته و دلایل کاربرد این عناصر در شعر او چه بوده است؟ نتایج بررسی نشان می دهد، تقابل واژگان با بار معنایی متّضاد و متقابل، بخش گسترده ای از شعر وی را در برگرفته است. با نگاهی ساختارگرایانه به شعر او، می توان گفت این واژگان متقابل، همچون نشانه هایی در شعر سنایی اند که با کلّیّت آثار او مرتبط هستند، به این معنی که از هر جهت که به شعر او بنگریم، عواملی وجود دارد که شعر او را به سوی دوگانگی سوق می دهد. این نشانه ها تبیین عینی شخصیّت سنایی، ناخودآگاه فردی و جمعی او، اوضاع جامعه و روزگارش، توجّه او به مضامین عرفانی، وجود اندیشه های تعلیمی در شعر او و ویژگی های معنی شناسی و هنری زبان شاعر است.
تعدیل و تغییر در ترجمه، چالش ها و راهکارهابا تکیه بر ترجمة کتاب التّرجمة و أدواتها
حوزه های تخصصی:
هر زبان دارای نظام منحصر به فردی است که عناصر آن موجودیّت و ارزش خود را در چهارچوب این نظام و در ارتباط با سایر عناصر به دست می آورند. بنابراین، مترجم نمی تواند بدون در نظر گرفتن این نظام برای عناصر زبان مبدأ معادل پیدا کند، بلکه باید به جای معادل یابی دقیق عناصر زبان مبدأ، توجّه خود را به ارزش و نقش ارتباطی کلام معطوف کند و با اعمال تغییرات مورد نیاز، ترجمه ای قابل درک برای خوانندگان زبان مقصد ارائه دهد. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر نظریّه ها و تئوری های ترجمه و با ارائة نمونه هایی کاربردی، برخی از راهکار هایی که موجب انتقال روان و درست معنا در ترجمه از عربی به زبان فارسی شده، بیان شود. به همین منظور، مثال هایی از کتاب «التّرجمة وأدواتها؛ دراسات فی النظریّة و التّطبیق» نوشتة «علی القاسمی» انتخاب شده است. این مثال ها مواردی است که در روند ترجمة این کتاب با آن مواجه شدیم و برای اینکه گامی در جهت ارائه شیوة علمی و نظام مند ترجمه برداشته باشیم، راهکارهایی را که برای ترجمة بهتر آنها به کار برده ایم و تغییرهایی را که برای انتقال بهتر معنا اعمال کرده ایم، در این جستار معرّفی می کنیم. از مهم ترین این راهکارها می توان به توجّه مترجم نسبت به تفاوت ساختاری زبانها و ارزش و نقش ارتباطی واژگان و عبارت ها و از مهم ترین تغییرات می توان به حذف و اضافه، تغییر شکل دستوری واژگان، شکستن جملات پیچیده و بلند یا حتّی ارائة چند واژه یا یک عبارت به جای یک واژه و برعکس اشاره نمود.
تاریخ ادبیات در تاریخ (مطالعة موردی: منابع تاریخی قرن دهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة مقاله، جست وجوی اطلاعات تاریخ ادبیاتی در منابع تاریخی است. نویسندگان کتاب های تاریخ ادبیات غالباً تذکره ها را به عنوان منبع اصلی خود قرار می دهند، حال آنکه کتاب های تاریخی، به اعتبار موضوع شان و نیز ارتباط مستقیم نویسندگان شان با نهاد قدرت باید به عنوان یکی از منابع درنظرگرفته شوند. مقاله نشان می دهد که برخی چهره های ادبی که در منابع تذکره ای از قلم افتاده اند، در منابع تاریخی به عنوان شاعر معرفی شده اند. نیز اختلاف نظرهایی میان نویسندگان کتب تاریخی از یک سو با تذکره نویسان و از سوی دیگر با مورخان ادبی وجود دارد. هرچند ممکن است در بسیاری موارد حق با مورخان ادبی باشد، نمی توان منابع تاریخی را یک سره کنار گذاشت. منابع تاریخی از جهت «مخاطب شناسی شاعران»، که موضوعی محوری در نظریة تاریخ ادبیات نوین است، نیز حائز اهمیت هستند. گزارش ها، قضاوت ها و اطلاعات این آثار، به عنوان نماینده و بیانگر ذهنیت مورخان نسبت به نهاد شعر، به خودی خود قابل بررسی است. مقاله در سه بخش اصلی تنظیم شده است: شاعران از قلم افتاده، شاعران مضبوط و اختلاف نظر مورخان و نویسندگان تاریخ ادبی دربارة آنها و سرانجام چهره هایی که در گفتمان های مسلط جامعة کلاسیک طبع آزمایی کرده اند، اما کسی آنان را به عنوان شاعر نمی شناسد.
قصه های قرآن در نگاه محمد عابد الجابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد عابد جابری شخصیت نواعتزالی معاصر است که قصه های قرآن را به ترتیب نزول بررسی کرده است. او در این نگرش میکوشد تا محیط دعوت اسلام را با توجه به نوع داستانهایی که بر پیامبر نازل گردیده بازسازی کند. از نظر وی قصص قرآن به سان آیینه ای، جلوه گر مراحل دعوت پیامبر و محیط نزول قرآن و چگونگی تعامل ایشان با مردم در پذیرش دین اسلام است.
در این نوشتار دیدگاه جابری مورد نقد و بررسی قرار گرفته و به تناسب از ترتیب نزول قرآن و واقع نمایی داستانها سخن به میان رفته است. همچنین روشن میشود که نگاه جابری به قصه های قرآن، بر پایة اصول نومعتزله سامان یافته، اما در لباسی جدید رخ نمایانده است، به گونه ای که میتوان آن را نسخه ای ویرایش شده از نگرش نواعتزالی به داستانهای قرآن دانست.
ارزش میراث صوفیه: تالیف آقای دکتر عبدالحسین زرین کوب استاد دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران - چاپ اول سال 1344 - ناشر انتشارات آریا
حوزه های تخصصی:
نقد: موهبت تخیل (یادداشتی بر رمان «بانوی لیل» اثر محمد بهارلو)
منبع:
رودکی۱۳۸۵ شماره۱۰
حوزه های تخصصی:
بررسی مطلع در غزل های نظیره وار دوره بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره بازگشت ادبی، شاعران به پیروی از شیوه شاعران سبک خراسانی و عراقی پرداختند و در این میان، غزل سرایان دوره بازگشت، پیروی از غزل های سعدی و حافظ را مد نظر قرار دادند و غزل های نظیره وار خویش را به وجود آوردند. در غزل های مزبور «مطلع» از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا غالب شاعران دوره بازگشت با توجه به بیت اول غزل های سعدی و حافظ که در عین حال تعیین کننده قافیه و ردیف و وزن غزل نظیره وار بود به سرودن غزل پرداختند. در مطلع غزل های سعدی و حافظ، واژگان خوش آهنگ که در عین حال از شایستگی و خوشایندی لازم برای ورود به بحث برخوردار باشد، جایگاه ویژه ای دارد. همچنین عناصر بلاغی، از جمله تاکید و تقریر و انکار، در این گونه غزل ها دیده می شود، نیز یکی از شیوه ها برای برجسته سازی مطلع غزل، استفاده از جمله های پرسشی و عاطفی است برخی از مطلع ها نیز با شیوه ای داستانی که عنصر گفتگو در آن نقش بسزایی دارد، شروع شده اند. مقایسه مطلع غزل های ده شاعر دوره بازگشت با غزل های سرمشق آن ها می تواند میزان توانایی این شاعران را در رویارویی با سرمشق های خود، برای خواننده روشن سازد.
بررسی زمان در تاریخ بیهقی بر اساس نظریه «زمان در روایت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نتیجه پژوهشی است که بر اساس نظریه «زمان در روایت» به شیوه استقرایی به بررسی زمان در تاریخ بیهقی پرداخته است. منظور اصلی نظریه «زمان در روایت» بحث در زمانبدی روایت است این مقاله بر اساس نظریه ژرار ژنت به آن می پردازد، که در سه محور نظم، تداوم و بسامد شکل می گیرد. اگر چه نظریه پردازی درباره شگردها و روشهای زمانی در روایتهای تاریخی و ادبی به قرن بیستم مربوط است، تجزیه و تحلیل اطلاعات، حاکی است که بیهقی با تسلط هنرمندانه به طور ناخودآگاه از این فنون بهره برده و اثری پدیده آورده است که جنبه های داستانی آن از جنبه تاریخیش کمتر نیست. بنابر نتیجه تحقیق، فشردگی، گسترش دادن، گذشته نگری، آینده نگری و تناوب از مهمترین شگردهای زمانی است که نویسنده به منظور نزدیک کردن تاریخ به ساحت ادبیات از آن بهره برده است.
روایت شناسی داستان «حسن کچل» از سه دیدگاه - ولادیمیر پروپ، جولیوس گریماس و تزوتان تودوروف
حوزه های تخصصی:
یادگار عمر (خاطراتی از سرگذشت دکتر عیسی صدیق)
منبع:
وحید خرداد ۱۳۴۶ شماره ۴۲
حوزه های تخصصی:
تاثیرپذیری سعدی از نهج البلاغه
حوزه های تخصصی:
نهجالبلاغه مجموعه برگزیدهای از سخنان امیرالمومنین امام علیبن ابی طالب (ع) است که از روز گردآوری تاکنون تاثیر ژرف و گستردهای بر ادبیات عربی و فارسی گذاشته است و نویسندگان و شاعران به این اثر توجه بسیار نموده و از آن به طور مستقیم و غیر مستقیم در آثار خود استفاده کردهاند. یکی از کسانی که بیشترین بهرهها را از نهجالبلاغه گرفته است شیخ سعدی است که این مقاله نیز این تاثیرپذیری را با استناد به سخنان امام علی (ع) در نهجالبلاغه و اشعار سعدی به ویژه در گلستان و بوستان بررسی میکند.
جماعت دیوان؛ پیشرفت ادبی ونقدی در قرن بیستم (جماعة الدیوان؛ التقدم الأدبی والنقدی فی القرن العشرین)
حوزه های تخصصی:
یلاحظ الدارس فی الأدب الحدیث خلال القرن العشرین أن الأدب والنقد قد تمیزا بطفرة مثالیة علی صعید نموهما وتطورهما وانتقالهما من الانحطاط والتقلید إلی النهضة والإحیاء والتجدید.ومن الطبیعی بأن لاتکون هذه الطفرة الأدبیة فجائیة، وأساساً یجب علینا أن لانسمیها الطفرة، لأن الطفرة کما یعتقد العلماء غیر ممکنة فی الأدب.
کانت هناک أسباب، وعوامل مهدت السبیل لدخول الأدب إلی مسیرة تختلف عما کانت علیه فی الماضی. فکان للجماعات الأدبیة التی تدعو إلی مختلف المدارس أثر کبیر فی نهوض الأدب، وکانت جماعة الدیوان فی مقدمة الجماعات الأدبیة بآرائها وعقائدها من مثل الوحدة العضویة، والتجربة الشعریة، والصورة الشعریة، والحریة فی التعبیر، والأصالة الذاتیة والوجدانیة وقد غیرت مسیرة الأدب والنقد نتیجة لتأثر أصحابها بالآداب الأروبیة، وقد مهّدت السبیل لتغییر أذواق الناس والشعراء فی سبر أغوار المضامین الحدیثة بأسلوب، وتعبیر یختلف عن الماضی اختلافا. وقد سایرتها فیها جماعات أخری من مثل أبولو، المهجر الشمالی والجنوبی.
فرهنگ تلفظ نامهای خاص
حوزه های تخصصی: