فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۴۷-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
در مردم شناسی، جماعت های محلی، از آن جهت که خوراک خود را در ارتباط تنگاتنگ با طبیعت و به کمک دانش بومی تأمین می کنند، همیشه میدان مطلوبی برای پژوهش درباره خوراک، روابط فرهنگی مرتبط با آن و نظام های خوراکی بوده اند. در چنین پژوهش هایی، مردم شناس درپی فهم عادات، معانی و الگوهای خوراکی اس ت. در این مقاله درپی آنیم که دریابیم رابطه بین زبان و خوراک در فرهنگ عامه مازندران چگونه شکل گرفته است و باورهای خوراک محور در این فرهنگ چه نقشی دارند. باورهای خوراکی، با ظاهر ساده خود، جهانی خُرد از فرهنگ هر جامعه را به تصویر می کشند و به درک ما از کنش های انسانی یاری می ر سانند. این جهان نمادین، خود را از خلال زبان پخت وپز در زندگی روزمره بازنمایی می کند. زبان مازندرانی پیوند نمادین میان خوراک و موقعیت های اجتماعی عاطفی را به خوبی بازنمایی می کند. برای نمونه، ضرب المثل های خوراکی، تصویری فشرده از زندگی اجتماعی، سیاسی، حکومتی و اقتصادی دوره های گذشته و امروز را به نمایش می گذارند. مضامینی مانند توجه به مهمان، توجه به دیگری، بیگانه هراسی، تلطیف موقعیت های اجتماعی، تقدس بخشی به خوراکی ها و توجه به بهداشت در ضرب المثل های مازندرانی برجسته شده است. مؤلف با استفاده از روش مردم نگاری، با بهره گیری از مشاهده مستقیم و مشاهده حین مشارکت و همچنین مصاحبه های عمیق با ساکنان محلی مازندران (مناطق مختلفی از شهرستان های قائم شهر، رامسر، آمل، بابل، ساری، سوادکوه، بهشهر، تنکابن، نور و همچنین روستای یوش) به مدت دو سال داده هایی را حول محور خوراک در فرهنگ مازندران گردآوری کرده است.
بررسی تطبیقی شخصیت کوراوغلی قهرمان حماسی آذربایجان با عنتره بن شدّاد دلاور سوار عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۱ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۸۴-۱۴۹
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های مهم ادبیات، «ادبیات تطبیقی» یا «ادب المقارنه» است. ادبیات تطبیقی درواقع روشی برای دستیابی به رویکردهای جدید ادبی است؛ روشی که از افق های تنگ و محدود مرزهای ملی، قومی، سیاسی، زبانی، زمانی و مکانی فراتر می رود و به بررسی و مقایسه ادبیات ملل مختلف می پردازد، چراکه در ادبیات ملل مختلف، عناصر و اساطیر مشترکی وجود دارد که دلیل این عناصر و اساطیر علاوه بر داشتن فطرت مشترک انسان ها ممکن است تأثیر و تأثّر باشد، ازاین رو گاه شخصیت هایی در میان ملل ظهور می کنند که گویی داستان زندگی شان از آبشخور واحدی سرچشمه گرفته اند. کوراوغلی، جنگاور خنیاگر ملل ترک که زمان و مکان زندگی اش در هاله ای از ابهام قرار دارد و عنتره بن شدّاد، شاعر سوارکار دوره جاهلیت عرب، از این دسته اند. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی بر مبنای مکتب آمریکایی به بررسی تطبیقی شخصیت این دو قهرمان می پردازد تا روشن کند که تعاملات بیناانسانی و تبادلات میان فرهنگیِ متوازن، بیانگر وحدت اندیشه انسانی در عین تنوع است. عناصری چون داشتن معشوقی از رده اجتماعی بالاتر، جنگاوری، شاعری و خنیاگری، رادمردی و فتوت، اسب و شمشیر اسطوره ای، مقایسه شخصیت این دو قهرمان را از دو ملیت متفاوت میسّر ساخته است.
بررسی تطبیقی الگوی روایت های شاه پنهان (بررسی موردی سه روایت ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۹
92-65
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ ایرانی، یکی از الگوهای روایی تکرار شونده، روایتهایی است که در آنها به ماجرای تولد شاه پنهان اشاره می شود. روایتهای زندگینامه ای کوروش، فریدون، کیخسرو و اردشیر نمونه هایی از این نوع روایت در فرهنگ ایرانی هستند. نظیر این روایت، علاوه بر فرهنگ ایرانی در فرهنگهای دیگر ملل نیز هست و همین اهمیت بحث و بررسی درباره آنها را دوچندان می کند. درباره این نوع روایتها، پژوهش خاصی انجام نشده است. در این مقاله، سه روایت ایرانی شاه پنهان بررسی شده است در همه این روایتها ابتدا یک پیشگویی، خبری راجع به تولد شاه آینده می دهد و بعد از آن نیروهای مخالف یا موافق به جست وجوی آن می پردازند. کودک متولد می شود؛ در نهان پرورش می یابد و با شکست مخالفان، پادشاه می شود. بررسی این روایتها با الهام از ترکیب روشهای پراپ و راگلان صورت گرفته است. کارکردها و شخصیت های روایتهای شاه پنهان بر مبنای شیوه کار پراپ در ریخت شناسی قصه های عامیانه استخراج شده است. استفاده از نظریات راگلان و الگوی او نیز به این دلیل اهمیت دارد که وی با بررسی اسطوره هایی که با موضوع مورد مطالعه این پژوهش همسانیهایی دارد، الگویی کلی از آنها به دست داد. بررسیهای این پژوهش نشان می دهد که سه روایت فریدون و کیخسرو در شاهنامه فردوسی و روایت اردشیر در شاهنامه و کارنامه اردشیر بابکان، همگی می تواند در الگویی واحد با پنج کارکرد اصلی شامل پیشگویی، تولد، پرورش دور از خانه، آگاهی و پادشاهی جای گیرد. این الگو در باب روایتهایی مشابه در فرهنگهای دیگر نیز صادق است؛ روایتهایی مانند روایت زندگینامه ای پیامبرانی مانند عیسی(ع) و موسی(ع) و یا داستان ادیپ در فرهنگ یونانی.
دگردیسی درونیِ دو مفهوم رمانتیک (طبیعت گرایی و احساسات شخصی) در عرصه سیاست در شعر فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۹
122-93
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد دگردیسی برخی از مؤلفه های رمانتیسم را در آستانه های سیاست بررسی کند. هدف این تحقیق دستیابی به پاسخی در خور این پرسش است که چگونه برخی از آموزه های سیاسی تر رمانتیسم مانند کیش آزادی یا ستایش از حقوق زنان، طغیان احساسات و دفاع تمام عیار از تجربه فردی چنان دامنه فراخی پیدا می کند که مؤلفه های غیر رمانتیسم را نیز به امور سیاسی بدل می کند. در این پژوهش اشعار این دو شاعر بررسی شد که افزون بر تفاوتهای فرمی در محتوا، هم فروغ فرخزاد و هم سیمین بهبهانی متفاوت هستند؛ با وجود این دو شاعر با توجه به تمامی تفاوتها به میانجی دگردیسی مضمونهای رمانتیک در شعرشان بویژه دو عنصر طبیعت گرایی و احساسات شخصی در آستانه های سیاسی به هم شبیه می شوند.
تحلیل سبکی تصویر در لایه بلاغی در ده قصیده خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۹
199-173
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار برخی ویژگیهای سبکی شعر خاقانی در لایه بلاغی متن واکاوی شده است؛ بدین منظور تمام تصاویر فشرده و گسترده از لحاظ منبع تصویر و چگونگی ارتباط موضوع با تصویر، آمارگیری و تحلیل شد. این کار از چند جنبه سودمند است: نخست اینکه بسامد منابع تصویرسازی در متن، ما را با مقوله های مهم ذهن و اندیشه شاعر آشنا می کند و از طرفی نوع ارتباط میان موضوع و منبع تصویر می تواند نشانه ای از نوع نگرش و تجربه زیستی شاعر با جهان را در اختیار تحلیلگر قرار دهد. موضوعات دیگر چون تفاوت حوزه مفهومی تصویر میان انواع مختلف شعر غنایی، مدحی و حکمی، تشخیص ویژگیهای سبک ساز و تبیین کارکرد تصویر برای شاعر، مقوله های دیگری است که در این مقاله با ذکر شواهد بدان پرداخته شده است.
بررسی فضای موسیقایی قصیده في ذکری الحسین (ع) از شیخ احمد وائلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی فضای موسیقایی قصیده "فی ذکری الحسین (ع)" شیخ احمد وائلیچکیدهشیخ احمد وائلی یکی از شاعران معاصر عراق و از دوستداران مکتب اهل بیت (ع) به شمار می رود. وی بخش قابل توجی از اشعار خود را در مدح و منقبت آل الله سروده و تلاش کرده است تا بواسطه اشعار دینی و منبرهای حسینی خود، روح بیداری و مقاومت را در بین مردم کشورش که تحت سلطه استعمارگران بودند، زنده نگه دارد. یکی از قصاید دینی وی که در مدح امام حسین (ع) سروده شده، شعر "فی ذکری الحسین (ع)" است که در آن، ضمن اشاره به عظمت والای امام، به برخی از مصیبت های ایشان در روز کربلا نیز اشاره شده است. با توجه به جایگاه خاص موسیقی در این قصیده، بر آن شدیم تا فضای موسیقایی آن را مورد واکاوی قرار دهیم. بدین منظور، موسیقی بیرونی، کناری و درونی این قصیده مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که آهنگ درونی کلمات، هماهنگی و انسجام واژه ها، همراه با وزن مناسبی که شاعر برای سرودن این قصیده برگزیده، فضایی مناسب را برای بالندگی معانی در اختیار شاعر قرار داده است. گذشته از این نقش موسیقی کناری و درونی، از موسیقی بیرونی در این قصیده پررنگ تر جلوه می کند.کلید واژه ها: احمد وائلی، موسیقی بیرونی، موسیقی کناری، موسیقی درونی، امام حسین (ع).
تأثیر تشیع بر تحولات شعر خانقاهی در دوره معاصر(از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسمیت یافتن مذهب تشیع از دوره صفوی زمینه ساز تحولات بسیاری در جامعه ایرانی شد. شعر و ادبیات و عرفان و تصوف نیز از این تحولات، برکنار نماندند. در این میان شعر خانقاهی در دوره معاصر از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی نقطه اوج تحولاتی است که اندیشه تشیع در تصوف خانقاهی، و ناگزیر در شعر تصوف خانقاهی معاصر پدید آورد.رسمیت یافتن مذهب تشیع از مهمترین عواملی بود که موجب افول تصوف خانقاهی و نیز تغییر مذهب تصوف خانقاهی از تسنن به تشیع در دوره معاصر شد. افول تصوف خانقاهی، رکود شعر خانقاهی در دوره معاصر را به دنبال داشت و تغییر مذهب تصوف خانقاهی دو تأثیر مهم بر مضامین شعر خانقاهی در دوره معاصر داشت. یاد کرد توأم با غلو مضامین شیعی که از ادوار قبل و پیش از رسمیت یافتن مذهب تشیع، متأثر از مکتب ابن عربی به شعر خانقاهی راه یافته بود و ورود مضامین شیعی جدید که در دوره مورد بحث ما و با رسمیت یافتن مذهب تشیع به شعر خانقاهی راه یافت. مسأله «ولایت» مهمترین نمونه مضامین بخش اول است که در شعر خانقاهی معاصر به دفعات به عنوان یک اصل طریقتی ذکر می شود. مسأله «مدح و مرثیه» امامان شیعه (ع) به ویژه امام علی (ع) و امام حسین (ع) مهمترین نمونه های مضامین بخش دوم هستند که در شعر خانقاهی معاصر به دفعات و به عنوان یک اصل طریقتی طرح می شوند و دو مضمون جدید «مدح و مرثیه طریقتی» و «مقتل سرائی عرفانی» را در تاریخ شعر خانقاهی فارسی خلق می کنند.
درنگی در چیستی شعر آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر آیینی به عنوان یکی از کهن ترین انواع ادبی، از نظر ظرفیت و تنوع محتوایی، بیش از سایر انواع، در عرصه ادبیات ظاهر شده است. چرا که بیش از هر نوع ادبی دیگری، باورها، افکار ، احساسات ملی و گاه فراملی و دینی را پیش روی مخاطب می گذارد. اشعار شاعران ایرانی، از روزگاران کهن تا به امروز، به خوبی سیر تغییرات این نوع ادبی را نشان داده است. در این پژوهش با بررسی پیشینه شعر آیینی، مسیر تحول معنایی آن را بررسی می کنیم. سپس با ارائه تعریفی جامع از شعر آیینی و مشخص نمودن جایگاه آن در زبان فارسی، به تحلیل و بررسی مولفه های آن خواهیم پرداخت. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و شیوه آن به صورت تحلیلی است. در این پژوهش، شعر آیینی در گذشته و معاصر مورد مقایسه قرار گرفته است و با توجه به این که این نوع شعر، امروزه دایره معنایی وسیع تری دارد؛ شعر آیینی پس از انقلاب مبنای تحلیل شعرآیینی معاصر قرار داده شده است. شعر آیینی به انواع اشعار توحیدی، ماورایی، رهایی، ولایی و شعر پایداری تقسیم می گردد.
تحلیل تطبیقی ذات و صفات خدا در مثنوی معنوی و دائودِه جینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
91 - 115
حوزه های تخصصی:
موضوع تبیین ذات و صفات خدا در عرفان اسلامی متأثر از سنّت قرآنی است که عارفان اسماء ذات، صفات و افعال خدا را به تأسی از آن تبیین و طبقه بندی کرده اند و مولوی در مثنوی معنوی به عنوان برجسته ترین اثر عرفانی در زبان فارسی با دقّت و ظرافت بدان پرداخته و ناشناختگی ذات خدا را آورده است. هم چنین لائودزی، حکیم چینی در دائودِه جینگ، مهم ترین متن آیین دائو که هجده سده پیش از مثنوی معنوی نوشته شده، مباحثی عمده و باریک بینانه در شناخت ناپذیری ذات دائو مطرح کرده است. هدف این جستار بازنمایی و تحلیل یافته های ذات و صفات خدا در مثنوی معنوی و دائودِه جینگ و تبیین همسانی و ناهمسانی آن هاست که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است؛ چنانکه دستاوردهای پژوهش نشان می دهد، حقیقت ذات خدا در مثنوی معنوی و دائو در دائودِه جینگ ذهن گریز و شناخت ناپذیر است، امّا صفات خدا در مثنوی معنوی بسیار پرشمارتر از صفات دائو در دائودِه جینگ است که این موضوع نظر به گستردگی اسم شناسی در عرفان اسلامی و تفسیرهای عرفانی از اسماء خدا قابل توجیه است. هم چنین برخی صفات دائو مانند ژرف بودن، بی صدایی و بی صورتی اگرچه فاقد معادل شناخته در عرفان اسلامی هستند، امّا در مثنوی معنوی به مثابه صفات خدا به کار رفته اند.
نگاهی تازه به سجع در گلستان سعدی با بررسی انواع سجع و تحلیل آنها به قصد شناختن نوع نثر سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
165 - 179
حوزه های تخصصی:
در فضای عمومی ادبیات یکی از مؤلفه هایی که گلستان سعدی را در ادبیات فارسی نمونه اعلای نثر ادبی کرده، استفاده هنری از صنعت بدیعی سجع است. در این پژوهش میزان استفاده سعدی از سجع به روش توصیفی تحلیلی موردبررسی قرار می گیرد و تک تک سجع های حکایات گلستان استخراج و شمارش می شود تا به دو هدف مقاله برسیم. روش این پژوهش کتابخانه ای و بر مبنای آمارگیری و شمارش تمام مؤلفه های آهنگین کردن کلام مانند سجع، موازنه، ترصیع، مزدوج و سپس توصیف و تحلیل آنها قرار دارد. می کوشیم دو چیز را نشان دهیم: نخست اینکه شیوه های استفاده سعدی از صنایع بدیعیِ آهنگ دارکردن کلام و میزان آنها به چه شکل است؟ دوم اینکه آیا می توان گلستان را یک نثر مسجع نامید یا نثر آن یک نثر مستقل جداگانه ای به جز انواع تقسیم بندی شده نثر مانند مرسل و موزون (مسجع) و موزون فنی است؟ نتایج تحقیق ضمن اثبات فرضیه در خصوص کاربرد سجع ها اثبات کننده ادعای ما در مستقل شمردن نوع سبک گلستان است. همچنین از میان انواع سجع، سجع مطرف کاربرد بیشتری دارد. سجع ها بیشتر در پایان قرینه ها می آیند و سجع در آغاز قرینه و میانه جمله کمتر مشاهده می شود. همچنین از نظر طول قرینه ها سجع های با قرینه برابر، فراوان هستند. تفاوت طول قرینه ها بسیار کم و در مواردی نامحسوس است و در صورت تفاوت تعداد جملاتی که قرینه اول بلندتر از قرینه دوم باشد بیشتر هستند و برعکسِ آن انگشت شمار است.
مطالعه تطبیقی فیلم سنتوری و رمان عقاید یک دلقک از منظر نظریه اقتباس لیندا هاچن
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
94 - 79
حوزه های تخصصی:
در تاریخ سینما اقتباس همواره از مهمترین محرک ها بوده است و بخش اعظمی از آثار فاخر سینمایی در زمره آثار اقتباسی قرار می گیرند. رمان عقاید یک دلقک اثر شاخص هانریش بل در سالهای اخیر یکی از پر مخاط ب ترین کتب در ایران بوده است و احتمالا همین محبوبیت و اشتیاق در کنار قابلیت های نمایشی بالای آن داریوش مهرجویی را مجاب نمود تا اقتباسی آزاد از آن داشته باشد و اساس فیلم سنتوری (1385) را بر پایه آن قرار دهد. مهرجویی ضمن وفاداری به بخش عمده ای از مضمون این رمان، با ساخت پیرنگ جدید و پرورش شخصیت پردازی توانست فیلمی ماندگار از خود بر جای بگذارد. هر دو اثر به خوبی نگاه انتقادی خود را به برخی مسائل چون اعتقادات، خانواده، و جامعه ثبت کرده اند و آن را در بستر داستانی ارائه نموده اند. از آنجایی که فیلم سنتوری یک اثر اقتباسی آزاد است، مهرجویی با تغییر برخی رویدادهای اصلی در داستان و برخی عناصر اصلی در روند قصه و روایت پردازی توانسته است تا اثری مستقل و با امضای شخصی خود خلق کند. در این مطالعه تطبیقی، که با روش توصیفی-تحلیلی از منظر نظریه اقتباس لیندا هاچن صورت پذیرفته است، به تحلیل و بررسی روند اقتباس از رمان به فیلم می پردازیم و تفاوت ها و شباهت های میان رمان و فیلم را مورد کند و کاو قرار می دهیم تا پلی میان این دو اثر ماندگار برای درک بهتر ساختار و معناهایشان داشته باشیم.
بازتاب تجدد و حیرت در سفرنامه های ایرانیان عصر قاجار
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
1 - 24
حوزه های تخصصی:
مفهوم تجدد از جمله مهم ترین مفاهیمی است که از عصر قاجار تاکنون هم «پرسش» آفریده و هم «مسأله» و نیز «حیرت». در سفرنامه سیاحان حیرت افروزی، بارز و برجسته است. روش تحقیق، کیفی است که با رویکرد تفسیری-تاریخی و با برخورداری از درک همدلانه مبتنی بر کشف نیت مؤلف تنظیم شده، و با تأکید بر امکان گزینش دوگانه مؤلف- مفسّر صورت بندی شده است. با در نظر گرفتن اینکه در ایرانِ عصر قاجار، با جامعه ای بازمانده و مردمانی فقیر در مقایسه با اروپا روبرو بوده ایم، این پرسش به میان خواهد آمد که بازتاب تجدّد از نگاه سیاحان ایرانی در سفر به غرب چگونه رؤیت، تجربه و روایت شده است؟ این نوشتار معطوف به دو مفهوم «تجدّد» و «حیرت» و بازیابی آن در سفرنامه های سیاحان ایرانی است. در این مقام، ما برحسب متون مورد مطالعه، با ریخت شناسی «تجدد» به مثابه ترقّی با رویکردی ایجابی_ایلافی، در قالب نوسازی، شهرسازی و صنعتی شدن، و «حیرت» به مثابه عرفی نگری در ذیل اعجاب آفرینی، باورناپذیری، تحسین آشکار و غبطه خوری روبرو هستیم. ریشه های تحیّر به مختصات تجدّد به سه ساحت «اندیشه»، «سیاست»، «جامعه و فرهنگ» بازمی گردد. در حاشیه این حیرت آفرینی، در دو ساحت «دین و اخلاق» و «سیاست بین المللی و نظامی» با رویکرد انتقادی مواجه ایم.
بررسی سبک زندگی اجتماعی رمان اینترنتی دلواپس توام مبتنی بر سبک زندگی ایرانی- اسلامی
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵
41 - 56
حوزه های تخصصی:
رمان های اینترنتی می توانند در تعریف و ترویج سبک زندگی در اجتماعِ عصر حاضر، جایگاه مهمّی داشته باشند؛ از این رو بررسی وضعیت رمان دلواپس توام، یکی از پرمخاطب ترین رمان های اینترنتی از اهداف این پژوهش است. برای رسیدن به این هدف به طرح و بررسی این پرسش پرداخته ایم که وضعیت شاخص های احصاشده سبک زندگی ایرانی اسلامی در رمان دلواپس توام چگونه است؟» از این رو، جهت پاسخ به سؤال تحقیق با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای به احصای شاخص های قابل تعریف و تحلیل سبک زندگی اسلامی ایرانی پرداختیم که در مجموع به پنج شاخص کلّی و هشت شاخص قابل اندازه گیری رسیدیم. سپس با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، به کدبندی و مقوله بندی رمان های اینترنتی پرداختیم. استنتاج به دست آمده نشان داد که در این رمان، در مقوله های علم آموزی، عدم تبلیغ تجمل، تلاش برای کسب روزی حلال و مقولات حوزه خانواده و ارتباط همراه با تکریم اعضای یک جامعه، همسویی وجود داشته، اما به مقوله خداباوری و توجه به معنویّات اشاره ای نشده است. همچنین در مسئله ارتباط میان نامحرم با معیار های سبک زندگی ایرانی اسلامی، همسو نبوده است.
تحلیل استعاره های مفهومیِ مثنوی معنوی؛ با تکیه بر استعاره های جهتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: رابطه زبان با ذهن و اینکه زبان انعکاس دهنده ذهن است، از موضوعات مهم مطالعات زبان شناسی شناختی است؛ «استعاره مفهومی» که خود از نتایج دانش زبان شناسی شناختی است، به این موضوع می پردازد. این نوع استعاره در زندگی روزمره مردم، جاری است و به کمک آن، مفاهیم انتزاعی، عینی و ملموس می شود. در استعاره مفهومی، حوزه مفهومی مقصد که انتزاعی و مجرّد است با کمک تجربیات روزمره و به تأثیر از فرهنگ در حوزه مبدأ به صورت عینی تبیبن می شود. «استعاره جهتی» که یکی از گونه های استعاره مفهومی است، با استفاده از جهت های مکانی (بالا، پایین، درون، برون، پیش، پس، سطح، عمق و...) بعضی از مفاهیم انتزاعی را مکانمند و فهم پذیرتر می کند. تجربیات عرفانی، اغلب مسائل انتزاعی است و عارف با کمک زبان، آن را برای مخاطبان خود درک پذیرتر می کند.
روش: در این پژوهش، استعاره های مفهومیِ مثنوی معنوی با تکیه بر استعاره های جهتی، با تمرکز بر دفتر اول مثنوی معنوی بررسی و تحلیل می شود.
یافته ها و نتایج: مولانا در دفتر اول مثنوی با کمک گرفتن از جهت های مکانی، برخی از مفاهیم انتزاعی را به صورت عینی مفهوم سازی کرده است؛ ازجمله اینکه مقام معنوی در جایگاه بالا قرار دارد و اینکه تأثیر موسیقی، سخنان اولیا و تأثیرپذیری از این سخنان باعث رشد و حرکت رو به سمت بالا (تعالی) می شود و نیز شادی و آزادی، حرکتی به سمت بالا دارد؛ بنابراین مسائل مثبت و ایدئال، جهتی رو به بالا دارند. غرور و سرمستی از مسائل منفی است که آنها نیز به بالا گرایش دارند. درمقابل، ناشکری، خواری و حقارت که مسائل منفی است، به جهت پایین گرایش دارند. تواضع و فروتنی که از ویژگی های مثبت اخلاقی است، برخلاف ویژگی های استعاره مفهومی، به سمت پایین می روند. درون، بیرون، پس، پیش، عمق و سطح نیز از جهت های مکانی است که دردفتر اولِ مثنوی به صورت استعاره مفهومی به کار رفته است و در این مقاله بررسی، دسته بندی و تحلیل می شود.
کاربست خلاقانه واژگان در زبان عارفان براساس نظریه حوزه های لانگاکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنگام تولید یا فهم عبارت های زبانی، در فرآیندهای کاملاً پیچیده و ظریف ساخت مفهومی درگیر می شویم که از منابع فراوان و گوناگونی برداشت می کنند. ازجمله این منابع «معانی واژگانی» است. از نخستین ادوار تکوین تصوف اسلامی، خلق معانی بدیع و نامتعارف و بازی های زبان شناختی با واژگان در گستره وسیعی از زبان عارفان به چشم می خورد. همجواری بافتیِ معنای متعارف واژه درمقابل معنای خلاقانه و بدیع، به چندصدایی معنایی منجر می شود و هدف عارف از این همجواری، شکستن عرف و عادت های زبانی به عنوان محور جمال شناسی در بلاغت صوفیه و در نتیجه عادت ستیزی در نگریستن به واقعیت زبانی و فرازبانی است. پژوهش حاضر می کوشد با توجه به مبانی نظری و روش شناختی نظریه حوزه های لانگاکر، سازوکارهای معناسازی عارفان را از رهگذر «ابهام معنایی واژگانی» بررسی کند. براساس نتایج پژوهش، برخورد خلّاقانه عارفان با دو پدیده «چندمعنایی» و «هم آوا-هم نویسگی»، ضمن فراهم آوردن بستر مناسبی برای معنی آفرینی و گفتمان سازی با تغییر حوزه های معنایی واژگان در فرآیندی ساخت شکن و آشنایی زدا به شاعرانگی و ارزش زیبایی شناختی زبان عرفان افزوده است.
«محلِ اخلاص»؟ «محکِ اخلاص»؟ «مُخِّ اخلاص»؟ «میخِ اخلاص»؟ «محضِ اخلاص»؟ در عبارتی از صد میدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: صد میدان یکی از قدیم ترین آثار عرفانی به زبان فارسی است که حاصلِ مجالسِ خواجه عبداللّه انصاری در محرّم 448ق بوده است. میدانِ بیست ویکم از صد میدان درباره توکّل است و در آن آمده است: «توکّل قنطره یقین است و عمادِ ایمان و محلِ اخلاص». این سخن در کتاب های دیگر مانند تفسیر کشف الأسرار، أنس التَّائبین و حدیقه الحقیقه نیز نقل شده است؛ امّا در دست نوشت ها و چاپ های این متون، ترکیبِ «محلِ اخلاص» به چهار گونه دیگر نیز آمده است: «محکِ اخلاص»، «مُخِّ اخلاص»، «میخِ اخلاص» و «محضِ اخلاص». هرکدام از مصحّحانِ این متون به گونه ای این ترکیب را پذیرفته و چاپ کرده اند: سرژ دو بورکوی و علی اصغر حکمت: «محلِ اخلاص»؛ محمّدسرور مولایی: «محکِ اخلاص»؛ علی فاضل: «مُخِّ اخلاص»؛ محمّدعلی موحّد و نیز حسن نصیری جامی: «میخِ اخلاص». از میان این پنج ضبط، کدام یک درست است؟ این پژوهش به بررسی این عبارت از صد میدان در دو چاپِ اصلیِ آن پرداخته است.
روش: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با شناساییِ منابعِ گوناگونی که عبارت پیش گفته در آن آمده، در تلاش است تا با استناد به دلایل متعدّد نسخه شناسی، زبانی و بلاغی، ضبط صحیح ترکیب یاد شده را مورد بررسی قرار دهد.
یافته ها و نتایج: از میان ضبط های پنجگانه مذکور، ضبط برتر و صحیح «محلِ اخلاص» است. همچنین پژوهش حاضر بر اهمیّتِ یافتنِ منابع و مآخذِ مؤلّف در متونی که نسخه های خطی معتبر ندارند و اهمیّتِ شناختِ منابعِ جنبی در تصحیحِ آن متون تأکید کرده است.
بررسی مراحل حل مسأله و ویژگی های حل کنندگان مسئله در انیمیشن های کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی مراحل حل مسئله و ویژگی های حل کنندگان مسئله در انیمیشن های کودکان براساس مراحل حل مسئله ی دیویی و ویژگی های حل کنندگان مسئله ی گریفین بود. پژوهش حاضر در پارادایم تحقیقات کیفی قرار داشت. انیمیشن های بررسی شده در این پژوهش، شامل ده انیمیشن از انیمیشن های برگزیده ی جایزه ی اسکار بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. این انیمیشن ها با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی و براساس مراحل حل مسئله ی «دیویی» و ویژگی های حل کنندگان مسئله ی گریفین بررسی شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده ی این بود که از بین مراحل حل مسئله، بیشترین مرحله مربوط به ارائه ی راه حل و بررسی راه حل ها بود و کمترین مرحله نیز تدوین نتایج و ارزیابی آن ها بود. در این بین از میان ده انیمیشن تحلیل شده؛ انیمیشن شهر اشباح و زوتوپیا بیشترین مراحل حل مسئله و انیمیشن های دلیر و منجمد کمترین مراحل حل مسئله را داشتند. نتیجه ی دیگر پژوهش، تحلیل ویژگی های حل کنندگان مسئله بود که بیش ترین این ویژگی ها مربوط به کارآمدی و کمترین آن ها مربوط به دانش پیشین بود. ویژگی های جست وجوی کمک و تولید راه حل های مختلف نیز مشاهده شدند. از بین انیمیشن های تحلیل شده در این قسمت انیمیشن های کوکو، شهر اشباح و زوتوپیا بیشترین ویژگی های حل کنندگان مسئله را داشتند و انیمیشن های بالا و دلیر کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادند.
تأثیر جنسیت بر رفتارهای سوگواری در مرثیه های شخصی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
1 - 30
حوزه های تخصصی:
سوگ سروده های شخصی در میان گونه های غنایی، بسیار به حسیّات طبیعی و عواطف راستین انسانی نزدیک است. ظهور فردیت شاعر در مرثیه های شخصی، امکان مطالعات روان شناختی/ مؤلف محور را در این گونه ی ادبی فراهم کرده است. مسئله ی اصلی این تحقیق میان رشته ای، سنجش اثرگذاری متغیّر جنسیت بر رفتارهای سوگواری در مرثیه های شخصی شاعران زن و مرد است. برای انجام پژوهش از روش تحقیق ترکیبی (توصیفی- تحلیل قیاسی- آماری) استفاده شده. جامعهی آماری تحقیق، شامل مراثی شخصی (سوگ همسر/ معشوق- فرزند) از هفت شاعر مرد و هفت شاعر زن (درمجموع 16 مرثیه) است که این نتایج به دست آمد: زنان در رثای فرزندانشان بیشتر واکنش های عاطفی و فیزیکی از خود نشان می دهند؛ واکنش های ارتباطی و معنوی کمتر در این دسته مرثیه های زنان وجود دارد. مردان در سوگ فرزندانشان، واکنش های احساسی و فیزیکی به میزان فراوان، اما متفاوت تر و کمتر نسبت به زنان بازتاب می دهند؛ همچنین مردان واکنش های معنوی، ارتباطی و رفتاری بیشتری انعکاس داده اند، به گونه ای که خشم، آمریت و روی گردانی از ارزش ها با جلوه ای برون گرایانه و فرادستانه در مراثی مردان قابل توجه است. زنان و مردان در سوگ همسر، واکنش های فیزیکی و احساسی کمتر و درعوض واکنش های معنوی بیشتری نشان می دهند. این امر از بار عاطفی و فردیت بازتاب یافته در مراثی سروده شده برای همسر در میان سوگ سروده های شاعران زن و مرد کاسته است. مطابق داده های پژوهش، هرچقدر بر میزان آزادی های اجتماعی و فرهنگی زنان افزوده شده، واکنش های معنوی و رفتاری در مراثی آنان نمود بیشتری یافته است؛ بنابراین می توان تفاوت رفتارهای سوگواری در سوگ سروده های شخصی را متأثر از متغیر/ عامل جنسیت به شمار آورد.
واکاوی ظرفیت های دیوان حافظ برای ارائه به نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
57 - 86
حوزه های تخصصی:
دیوان حافظ از گنجینه های گران بهای ادبی ست که گروه های مختلف مردم، متناسب با دانش های ادبی و گرایش های فکری خود، از آن بهره می برند؛ اما آیا اشعار حافظ برای نوجوانان هم می تواند سودمند باشد؟ نویسندگان مقاله ی پیشِ رو، برای پاسخ به این پرسش، پژوهشی را سامان داده اند که این مقاله بخشی از دستاوردهای آن است. پیش فرض پژوهش آن بوده که بخشی از سروده های حافظ، از نظر زبانی برای نوجوانان، دریافتنی ست و بسیاری از آنان می توانند دستِ کم با سطوح اولیه ی بعضی از اشعار ارتباط برقرار کنند. این پژوهش از دو طریق پی گرفته شد: یکی مطالعه ی منابع معتبر و مرتبط با موضوع و بررسی توصیفی تحلیلی آن و دیگری تدوین و توزیع پرسش نامه ای ویژه برای نوجوانان. با توجه به نتایج تحقیق، اشتراکاتی میان ویژگی های دوره ی نوجوانی و بسیاری از ابیات حافظ وجود دارد که مناسب بودن آن ها را برای نوجوانان تأیید می کند. برخی از ظرفیت های دیوان حافظ برای ارائه به نوجوانان عبارت اند از: پرداختن به موضوعات و مفاهیمی مانند تلاش برای شناخت خود و یافتن معنای زندگی، آرمان گرایی، مسائل اخلاقی و اجتماعی، عشق و دوستی (که از ویژگی های دوره ی نوجوانی هم هستند)، تعدد و تنوع شخصیت ها (انسانی و غیرانسانی) و شیوه ی پردازش آن ها در کنار فضای روایت گونه و نمایشی برخی از سروده ها. با توجه به این ظرفیت ها می توان به بخشی از نیازهای معنوی نوجوانان پاسخ مناسب داد؛ نیازهایی همچون: داشتن فضایی امن برای گفت وگوی درونی، اندیشیدن به واقعیت ها و احتمالات و خیال پردازی؛ داشتن دوستی امن و صمیمی، با احساسات و دغدغه های مشترک؛ دستیابی به استقلال عمل در کنار بهره مندی از راهنمایی افراد مطمئن و آگاه؛ نیاز به هویت یابی و خداشناسی و دستیابی به معنای زندگی. واژه های کلیدی: حافظ، دیوان حافظ، نوجوانان.
نقد زبان حماسی در منظومه برزونامه (بخش کهن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی بررسی زبان حماسی معیار که بر دو پایه نظریات «نقد جدید» (به ویژه صورت گرایی) و «زبان حماسی معیار» تدوین شده می تواند ابزاری کارآمد برای سنجش و تبیین کارکردهای خاصّ زبان در نوع ادبی حماسه باشد. در این راستا، مقاله حاضر، منظومه برزونامه را بر اساس این الگو و در سه لایه اصلی زبان، در معرض بررسی قرار داده است. این منظومه در لایه اوّل (واژگان، موسیقی، ساختارها و ...)، به زبان حماسی معیار نزدیک و از این نظر، منطبق بر شاخص های این زبان حماسی است. هنرسازه ها در لایه دوم اگرچه به اندازه زبان حماسی معیار، غنی و خلّاقانه نیستند، ولی کاملاً بر ویژگی های هنرسازه در متن حماسی انطباق دارند و خواننده می تواند به راحتی، از خلال این دو لایه از زبان، به محتوا و تفکر موجود در اثر دست یابد. شاخص های فکری و محتوایی در لایه سوم بسیار ضعیف و در مقایسه با زبان حماسی معیار، دچار ضعف و کاستی است. این پژوهش به روش تحلیلی-توصیفی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده و حجم نمونه در آن پانصد بیت ابتدای منظومه برزونامه بوده است.