فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۵۱٬۴۳۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از دیدگاه های شاخص در علم زبان شناسی، نگرش سیستمی- نقش گرا است که در آن زبان، ابزاری اجتماعی برای انتقال معناست. هلیدی، برجسته ترین نظریه پرداز رویکرد نقش گراست. او، در مورد نقش، دو مفهوم نقش های دستوری و زبانی را برای تحلیل یک بند درنظر می گیرد که دارای سه لایه معنایی مجزّا (اندیشگانی، متنی و بینافردی)، اما مرتبط است که آن ها را فرانقش نامیده است که با استفاده از آن می توان، متون ادبی مختلف از جمله؛ منطق الطیر را مورد تحلیل قرار داد. از میان داستان های مختلف منطق الطیر، داستان شیخ صنعان، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش، با روش توصیفی- تحلیلی ﻣﺴﺄله انواع فرایندها، انسجام ساختاری، غیر ساختاری و کارکرد بینافردی را در داستان شیخ صنعان مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که در فرانقش اندیشگانی، فرایند مادی، بیش از دیگر فرایندها در داستان به کار رفته است که مبیّن کنش های عینی و محسوس به کار رفته در داستان است. در فرانقش متنی-ساختاری، آغازگر ساده، بسامد بیشتری نسبت به آغازگرهای مرکب دارد و نیز، اغلب بندها، دارای آغازگر بی نشان هستند. در انسجام دستوری، ادات ربط، در انسجام واژگانی-بازآیی، مولّفه تکرار و در انسجام واژگانی- باهم آیی، با هم آیی متداعی بیشترین بسامد را در این داستان دارا هستند. در فرانقش بینافردی، وجه خبری، بسامد بیشتری نسبت به دیگر انواع وجه دارد و نیز اغلب بندها، دارای قطبیّت مثبت هستند.
هویت در شعر معاصر تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شیرین فارسی ریشه در اعماق تاریخ کهن سال ایران دارد. این زبان همانند سلاحی بسیار موثر توانسته است، فرهنگ غنی و پربار مردم ایران را در برابر حوادث و آسیب های مخرب روزگار، محفوظ بدارد. اکنون با استقلال کشور تاجیکستان، بار دیگر قدرت عظیم خود را در مبارزه با هجوم زبان های بیگانه، نشان داده، و توانسته است، در بر روی ورود شعر و ادبیات بیگانه ببندد و در برابر زبان کهن سال فارسی که می رفت، تا به کلّی از آن خطه رخت بربندد و زبان بیگانه ای جانشینش شود، آغوش بگشاید و مسیر تازه ای در پیش گیرد. اینک پس از سال ها کوشش و مبارزه برای به تصویب رساندن زبان فارسی و استقلال این کشور مستقل، در آثار شاعران و نویسندگان این دیار به روشنی، عشق به میراث گذشتگان، یعنی فرهنگ پربار اسلامی و زبان و ادبیات فارسی مشاهده می شود، در این مقاله کوشش شده است، تا با روش توصیفی – تحلیلی، محتوای آثار شاعران معاصر تاجیکستان مورد بررسی قرارگیرد.
جامه ها در جامه صورخیال در غزل حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مصادیق مهم و غنی و هم چنین بسیار معنادار در غزلیات حافظ، کاربرد فرهنگ پوشینه ها می تواند باشد که حافظ به گونه ای خلاقانه آن ها را به کار می برد. این کارکردها به شکل تشبیه و استعاره که برخواسته از دامن تشبیه است خود را نمایان می سازد و گاه هم به شکل کنایه و مجاز نمود پیدا می کند. کارکرد اصلی حافظ برای بیان معانی زیبا و عمیق عرفانی است. در این گفتار نویسندگان بر آن هستند که نمونه هایی از کاربرد تشبیه و استعاره را که در هم تنیده اند در غزلیات حافظ بنمایانند و به خیال پردازی شاعرانه حافظ در الفاظ، تشبیهات خیال برانگیز شعر از کلمات و اصطلاحات مربوط به پوشینه ها برای بیان اندیشه حافظ پرداخته شده است. به درستی که حافظ در استفاده از عناصر صورخیال، و آرایش کلام با صنایع معنوی کار را به حدّ اعجاز رسانده است و این هنرنمایی، کار هر کسی نیست. پیداست که تحقیق در این گفتار با بهره گرفتن از روش( توصیفی- تحلیلی) که زیر مجموعه روش کتابخانه ای است حاصل می شود.
تحلیل تطبیقی آراء سیاسی ابوالحسن ماوردی و نوشته های جوینی در تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالحسن ماوردی یکی از نظریه پردازان سیاسی قرن پنجم است که نقش مهمّی در تنظیم مبانی قدرت سیاسی دولت اسلامی داشته است. اندیشه های سیاسی سیاستگذاران مسلمان در گذر زمان به متون تاریخی نیز راه یافته است. نویسندگان در این پژوهش کوشیده اند به روش توصیفی تحلیلی وجوه مشابهت آراء سیاسی ماوردی در باب بایسته های حکومت و وظایف زمامداران در کتاب الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه را با تاریخ جهانگشا بررسی نمایند. یافته های پژوهش نشان می دهد مؤلّفه های اصلی آراء سیاسی مشترک در دو کتاب «الاحکام السلطانیه و الولایات الدینیه» و «تاریخ جهانگشای جوینی» در شش محور اصلی حاکمیت، وظایف امام و فرمانروا، برکناری امام و حاکم، فرمانروایان استیلا، سرکوبی مخالفان، دیوانسالاری و نهادهای دولتی قابل بررسی است. در نوشته های هر دو نویسنده دستیابی به قدرت و دوام حکومت برای زمامدار به خواست و تأیید الهی است. سه وظیفه اصلی حاکم دین پناهی، جهاد و عدالت است. خلیفه و سلطان، در واجب الاطاعه بودن، حقوق و وظایف برابرند و سرکوبی دشمنان سیاسی به جهاد تعبیر می شود و کارگزاران و نهادهای دولتی کارآمد بر دوام دولت می افزایند.
La Poétique de l’Escalier dans les Récits de Pierre Bergounioux(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۵, No ۲۸, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۱
65 - 80
حوزه های تخصصی:
L’escalier, susceptible d’être porteur du sens est un lieu favori parmi certains auteurs, qui mérite un regard à part et particulier. Étant frappés par l’abondance du mot « Escalier » dans La Maison rose de Pierre Bergounioux, nous avons été amenés à vérifier cette fréquence dans les autres récits de Pierre Bergounioux. Ainsi avons-nous fait une lecture attentive des récits de Pierre Bergounioux depuis 1984 jusqu’à 1996 pour y déceler la trace de l’ « escalier » . Par la suite, nous avons choisi à part La Maison rose , les autres récits intitulés Catherine , Ce Pas et le suivant , La Bête faramineuse , Miette et La Mort de Brune dans lesquels « l’escalier » , à première vue, comme un élément banal, nous semble-t-il, offre un sens significatif et joue un rôle définitif. Ainsi, par une démarche totalisante et synthétique, nous avons analysé tous les cas où le terme « Escalier » est apparu dans lesdits récits et puis nous avons classifié les résultats trouvés selon la fonctionnalité que l’escalier s’attribue dans chaque circonstance. Par conséquent nous avons réussi à reconnaître neuf fonctions pour les escaliers de Pierre Bergounioux : l’escalier de contact, de peur, d’obstacle, de suicide, de sensation, de découverte, de classe, d’honneur et enfin l’escalier de bonheur . Après cela, notre attention a été attirée sur la dualité oppositionnelle cachée au sein de chaque fonction trouvée. Donc en nous appuyant sur la méthode bachelardienne, nous nous sommes efforcés de percer dans l’imaginaire de l’écrivain et de dégager les dialectiques contradictoires nées de chaque fonction. Et les classifier sous l’axe horizontal ou vertical.
پرسه زنی؛ تجربه زیستی در گذار و درنگ واکاوی سوژه پرسه زن در رمان احتمالاً گم شده ام و یوسف آباد خیابان سی وسوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
130-89
حوزه های تخصصی:
پرسه زنی، پدیده زیست و تجربه مدرن، نیاز و امکانی برای بودن در شهر/ خیابان است؛ بودنی به درنگ و تجربه ای به شتاب، زیستی متناقض نما از ناظر و منظور بودن، از میل به گم شدن و پیدا شدن، از ادراک درحال عدم تمرکز. شهر و سوژه پرسه زن در تعامل، پیوند تنگاتنگ و این همانی با یکدیگر معنا و هویت می گیرند. شهر در قدم زدن های سوژه، مکانمند می گردد و به مثابه متن یا بدن/ کالبد انسانی، خوانش و قرائت می شود. در این پژوهش، از منظر سوژه پرسه زن به خوانش و تحلیل دو رمان احتمالاً گم شده ام از سارا سالار و یوسف آباد خیابان سی وسوم از سینا دادخواه پرداخته و نشان داده شده چگونه اجزا و پدیده های شهر، همچون پاساژها، مجسمه های پارک و خیابان ها، توسط شخصیت های داستان به مثابه متن خوانش و روایت می شود و همچنین به نسبت منظر، حسرت ها، دغدغه ها و خاطره های شخصیت ها به مثابه امر بدنی تجربه می شود. شهر/ تهران شخصیت محوری هر دو رمان است که در خیال پردازی ها و قدرت رؤیاپردازانه پرسه زن، موازی با زیستِ اکنون و خاطره های دیروز، به لنداسکیپ سوررئال تبدیل می شود. پرسه زنی شخصیت ها، چه در پرسه زنی های پیاده سامان، ندا و لیلا جاهد و چه در پرسه زنی های با اتومبیلِ حامد نجات و گندم که سبک نوینی از پرسه زنی است، تجربه ای غریب و متفاوت و رابطه ای ویژه از تعلق پذیری سوژه ها به شهر/ خیابان را روایت می کند.
کژخوانی مواضع سیاسی صفی علی شاه در عصر ناصری در مقاله «بررسی گونه شناسی تفسیر صفی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
200-177
حوزه های تخصصی:
علی صادقی حسن آبادی و عبدالله رادمرد (1398) در مقاله «بررسی گونه شناسی تفسیر صفی » تفسیر صفی را با رویکرد ژانری از سه منظر فرامتن، متن و بینامتن تحلیل و بررسی کرده اند. از آنجا که مهم ترین تفاسیرِ منظوم قرآن ازجمله کامل ترین آن یعنی تفسیر صفی در عصر قاجار پدید آمده، تحلیل موقعیت سیاسی و اجتماعی مفسران به ویژه صفی علی شاه در روند شکل گیری و گسترش متون تفسیری منظوم مهم و قابل بررسی است. این تحلیل ضمن مقاله «بررسی گونه شناسی تفسیر صفی » صورت گرفته است. به باور نگارنده، تحلیل های مندرج در مقاله مذکور با کژخوانی هایی همراه است که در جستار پیشِ رو به تبیین آن پرداخته شده است.
تحلیل گفتمان شناختی گفتمان نماها در قرآن کریم: به سوی معرفی الگوی مدیریت گفتمان بر اساس متون قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب عناصر زبانی مانند قیود، جملات کوتاه، افعال، حروف اضافه، ربط و عطف به ایجاد عناصری فرازبانی به نام گفتمان نما می انجامد که در خدمت مدیریت گفتمان می باشند. این پژوهش بر آن است تا با رویکردی توصیفی و تطبیقی به بررسی ابعاد استفاده از پیچیده ترین، پرکاربردترین و موثرترین عناصر فرازبانی-گفتمان نماها- بر اساس نظریه گفتمان شناختی انسجام، گامی مقدماتی در کشف و شناسایی الگوی مدیریت گفتمان در قرآن کریم بر دارد و چارچوب آن را توصیف کند؛ لذا ۶ جزء قرآن کریم به صورت تصادفی برای تجزیه و تحلیل انتخاب شد تا به پاسخ سوالات در باره نوع گفتمان نماها و توزیع فراوانی آن ها دست یابیم. پیکره پژوهش دارای 16906 کلمه بود. یافته های مطالعه به کشف الگویی چهار-وجهی در مدیریت گفتمان در قرآن کریم منجر شد که روابط چهارگانه گفتمانی ذیل را معرفی می کنند: استنباط، تفصیل، تقابل و توالی. ابعاد یافته ها تجزیه و تحلیل شد و کاربردهای مختلف در حوزه های آموزش، پژوهش، تدوین مطالب درسی و فرهنگ نگاری بحث و بررسی شد.
شیوه معنایابی واژگان قرآنی و نقد ترجمه های فارسی معاصر (مطالعه موردی: واژه شری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مفردات پژوهی» قرآنی به عنوان یکی از مسائل بسیار مهم، همواره مورد اهتمام قرآن پژوهان بوده است. از آنجا که «روشی» مناسب در تبیین این مسأله وجود ندارد، غالباً معادل پژوهی با چالش هایی از جمله عدم دقت در معنایابی، ناقص بودن مفهوم و... روبه رو بوده است؛ از این رو، ارائه روش منسجم، کامل و منطقی برای این امر ضروری است. مقاله حاضر با هدف ارائه این نوع از الگو، ابتدا روشی جامع و کامل را اظهار داشته، سپس با روش تحلیلی– توصیفی و بهره گیری از همین روش به واکاوی معنای واژگان برگرفته از ماده «شری» به عنوان یکی از کلمات معرکه الآراء پرداخته، آن گاه برگردان های فارسی معاصر قرآن (آیتی، الهی قمشه ای، رضایی، شعرانی، صفارزاده، صفوی، فولادوند، فیض الإسلام، مشکینی، مصباح زاده، معزی و مکارم ) را از جهت پایبندی دقیق آن ها در آیات مشتمل بر این کاربرد، کاوش کرده است. برآیند پژوهش حاضر این شد که معنای اصلی این کلمه «مبادله» است که با توجه به سیاق آیه در معنای «دادن» یا «گرفتن» به کار رفته است؛ امری که در برگردان مترجمان نامبرده عمدتاً نارسا است. با این همه، «آیتی، الهی قمشه ای، شعرانی و فیض الإسلام» در پاره ای از آیات با عباراتی مشابه به این معنا اشاره داشته اند.
نقد و بررسی کاربست نظریه نایدا در ارزیابی ترجمه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزدیک به یک دهه است که نظریات ترجمه به ارزیابی ترجمه های قرآن راه پیدا کرده اند. هدف از انتخاب چارچوب نظری برای پژوهش، نظام مند شدن نقد و بررسی است تا از نقدهای پراکنده و سلیقه ای اجتناب شود، اما دیده می شود که در مواردی ناقدان از چارچوب نظریه خارج شده اند و یا فهم نادرستی از نظریه داشته اند و مطابق آن فهم نادرست به نقد ترجمه پرداخته اند. پژوهش حاضر به منظور بررسی این ارزیابی ها با روش توصیفی- تحلیلی آمیخته با نقد، پنج پژوهش مبتنی بر نظریه نایدا را در زمینه نقد قرآن به عنوان مطالعه موردی، مورد بررسی قرار داده تا لغزشگاه های پژوهشگران را در کاربست این نظریه بررسی کند. این پژوهش نشان می دهد ناقدان گاه در فهم معنای معادل صوری و پویا دچار اشتباه شده اند و مصادیق آن را به اشتباه در ترجمه ها یافته اند. در مواردی نیز با وجود اینکه نظریه نایدا را مبنای نقد خود قرار داده اند، اما نقد همچنان در مسیری متفاوت از این چارچوب حرکت کرده که در مواردی علت این امر به عدم تناسب چارچوب نظری با داده های تحقیق برمی گردد.
تکنیک زبانی و معناسازی تک واژ دستوری «واو» در قرآن کریم و دیوان حافظ شیرازی
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
1 - 19
حوزه های تخصصی:
واو در زبان عربی و فارسی بنا بر موقعیت به کاررفته، کارکردهای گوناگون و معانی متفاوتی دارد؛ زیرا واو، واژه ای است که ارتباط و پیوند میان کلمات و جملات را برقرار می سازد و آن ها را به یکدیگر مرتبط می کند. تک واژ مورد بحث مقاله حاضر، واوی است که در نگاه اوّل خلاف قاعده زبانی به نظر می آید؛ چون ارتباط قبل و بعد آن بدون در نظر گرفتن واو کاملاً درست به نظر می رسد و کامل می نماید. ولی واو واقع شده، در اصل ارتباطی میان یک جزء ذکر نشده با ماقبل یا مابعد خود را به عهده دارد و آن را بیان می کند. ذکر نکردن آن جزء در جمله و قرارگیری واو، باعث غافل گیری مخاطب در درجه اوّل و باعث تفکّر او در درجه دوم شده و در درجه سوم علّتی جهت جست و جو برای یافتن جزء ذکر نشده _ به عبارت دقیق تر مقصود متکلّم و ارتباطش در جمله مطرح شده است. از آنجاکه اندیشه و تعقّل، لایتناهی و جزء جدایی ناپذیر وجود آدمی است، ارتباط هر چیزی با آن یا به تعبیری دقیق تر، برخورد همه چیزهای امور عقلانی با آن است که سبب جاودانگی آن می شود. در مقاله حاضر کوشیده شده است بر اساس شیوه تحلیلی- تطبیقی به علّتی از علّت های متعدّد جاودانگی قرآن کریم و دیوان حافظ شیرازی پرداخته شود. مهم ترین دستاورد این مقاله، کشف علّتی از علل متعدّد جاودانگی این دو اثر فاخر بوده است؛ زیرا بیشتر مضامین دیوان حافظ بازتابی از مفاهیم زیبای قرآنی است.
مؤلفه های ادبیات عامیانه در حکایت های هفت پیکر
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
21 - 37
حوزه های تخصصی:
آثار برجسته و فاخر ادبی در حوزه ادبیات رسمی کشور ها قرار می گیرد. در برابر ادبیات رسمی، ادب عامه است که گنجینه ای از فرهنگ، آداب، رسوم، عقاید و آمال عامه مردم محسوب می شود. قصّه های عامیانه، ویژگی هایی دارند که از ادبیات رسمی، متمایز می شوند. هفت پیکر نظامی گنجوی یکی از داستان های منظوم ادبیات رسمی محسوب می شود؛ درحالی که داستان های میانی این منظومه ویژگی های ادب عامه را دارد. این پژوهش با مطالعه کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش ، حکایت های هفت پیکر است. نتایج بررسی نشان داد که در این حکایت ها، ویژگی های قصّه های عامیانه همچون ایستایی شخصیت ها، کلی گرایی، پی رنگ ضعیف، زمان و مکان نامشخص، زاویه دید یکسان، برتری اصول اخلاقی و نقش پُررنگ سرنوشت دیده می شود. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که حکایت های ذکرشده در هفت پیکر، جزئی از ادبیات عامیانه زمان نظامی یا پیش از آن بوده است و نظامی با قدرت تخیّل و هنرنمایی در توصیف، این حکایت ها را بازآفرینی کرده است.
نقش شاه همدان در گسترش علوم اسلامی و زبان فارسی در کشمیر
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
38 - 49
حوزه های تخصصی:
میر سید علی همدانی بن سید شهاب الدین (۷۱۴-۷۸۶ ه ) یکی از بزرگ ترین و مؤثرترین بانیان اسلام و زبان و ادبیات فارسی در کشمیر بوده است. وی با اهداف بلند خویش که وعظ و مبلّغ بود، به برخی از کشورهای اسلامی و غیر اسلامی سفر کرد و در این راه نه تنها تمام سختی ها را به جان خرید؛ بلکه در مسیر بارور کردن آن هدف های عالی خود، از هیچ تلاشی فروگذاری نکرد. او برای نخستین بار در سال 744 هجری به کشمیر سفر کرد و فعالیت خود را در این منطقه به عنوان مبلّغ و مروّج اسلام شروع کرد و به این دلیل نیز شهرت فراوانی یافت. وی به دلیل سفرهایی متعدّدی که به کشمیر برای تبلیغ دین مبین اسلام و نیز ارشاد مریدان داشت، توانست نفوذ و تأثیر فراوانی را در این شهر به دست آورد. به واسطه این نوع مجالس وعظ و خطابه درراه تربیت شاگردانش، به لقب هایی چون امیرکبیر، علی ثانی و شاه همدان شهرت یافت؛ و این شهرت چنان بود که پس از قرن ها، هنوز کتاب ها و سخنرانی های مجالس وعظشان نزد اهالی کشمیر مورداحترام است. علاوه بر تبلیغ اسلام، سیّد مذکور، بانی و مروّج زبان فارسی و تمدّن و فرهنگ های ایرانی در این قلمرو و شبه قاره است.
روایت شناسی داستان های معاصر بر اساس الگوی روایت گری سیمپسون (با نگاهی به آثار جلال آل احمد، غلامحسین ساعدی و محمود دولت آبادی)
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
51 - 78
حوزه های تخصصی:
این مقاله، بر اساس مدل پیشنهادی سیمپسون 1993 م. به واکاوی دیدگاه روایت گری در داستان های سه نویسنده معاصر پرداخته است که در این الگو، روایت و زاویه دید از دیدگاه زبان شناختی بررسی می شود. او چهار دیدگاه اصلی زمانی، مکانی، روان شناختی و ایدئولوژیکی را مطرح کرده است و با تحلیل موضع راوی، به دیدگاه ایدئولوژیکی نویسنده می پردازد. این پژوهش سعی دارد به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از الگوی مورد نظر و تطبیق آن با سه داستان از سه نویسنده مورد نظر، اندازه و شیوه استفاده این نویسندگان از هر یک از این دیدگاه ها، جایگاه راوی و نقش او را در پیشبرد داستان ها و درنهایت، دیدگاه ایدئولوژیکی آن ها را در داستان مشخص کند. در این پژوهش، داده ها بر مبنای ابزارهای مطرح شده در نظریه سیمپسون ارزیابی می شود. راوی در داستان آل احمد، از نوع اول شخص و در داستان های ساعدی و دولت آبادی، از نوع سوم شخص بازتابگر است که افکار و احساسات درونی شخصیت اول داستان را شرح می دهد. وجهیت غالب در داستان ها مثبت است که نشان از دیدگاه مطمئن راوی درباره موضوعات داستان است. در قسمتی از داستان دولت آبادی شاهد وجهیت منفی هستیم که ابهام و تردید راوی را نشان می دهد. بررسی این سه داستان از سه نویسنده که دغدغه های فرمی و محتوایی متفاوت و مختلفی را در عرصه نویسندگی دارند می تواند تفاوت های سبک نویسندگان را بر مبنای تحلیل شیوه های روایی آن ها نشان دهد.
بهره گیری نظامی از واژگان زبان کُردی در حوزه های مختلف دستوری
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
171 - 187
حوزه های تخصصی:
نظامی از شاعران حوزه آذربایجان است که با توجه به اقامت وی در این منطقه و ترک زبان بودن این مناطق، شاید نمونه هایی از زبان ترکی در شعرش به چشم بخورد؛ اما با توجه به کُردنژاد بودن مادر وی و اشاراتی که دیگر نویسندگان به این امر کرده اند، رگه هایی از زبان کُردی در شعر وی مشاهده می شود. در اشعار وی، واژگانی مشاهده می شود که مختص زبان کُردی است و به نظر می رسد وی در کاربرد این واژگان، تحت تأثیر زبان مادری قرارگرفته است؛ به طوری که بهره گیری وی از واژگان کُردی در حوزه های گوناگون دستوری مشهود است. استفاده نظامی از اسم های کُردی و همچنین صفات و مصدرهای زبان کُردی، گویای تأثیر زبان مادری در اشعارش است و این اثرپذیری با مشاهده پیشوندها و اصطلاحات زبان کُردی موجود در شعر نظامی، بیشتر نمود پیدا می کند. در این میان، استفاده نظامی در حوزه دستوری اسم، بسامد بیشتری دارد و در مقابل بهره گیری از پسوندها، نمود کمتری دارد. این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی فراهم آمده است که در آن، ضمن شناسایی واژگان گوناگون کُردی در اشعار نظامی، به شرح و تفسیر هر یک، با استفاده از فرهنگ لغت های کُردی پرداخته شد و در پایان، این نتیجه به دست آمد که نظامی از زبان مادری تأثیر پذیرفته و واژگان کُردی را در اشعارش به خوبی به کاربرده است.
نشانه شناسی رمزگان های تشویق و تهدید در سوره «قلم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی علمی است که به واکاوی نشانه ها ی زبانی و رمزگان های موجود در متون ادبی می پردازد تا با بازشناخت مفاهیم مستتر آن ها و کشف لایه های پنهانی، به خوانشی جدید در متن برسد. قرآن کریم که مهم ترین منبع تعلیم و تربیت اسلامی است، نیازمند استخراج اصول تربیتی بر مبنای مسائل جدید تربیتی است و برای تفسیر تخصصی تربیتی آن باید لایه های معنایی نشانه های آن مورد مطالعه قرار گیرد. یکی از رویکردهای مهم تربیتی قرآن، ترغیب، تشویق، ترهیب و تهدید برای جلب توجه مخاطبان است. نشانه شناسی رمزگان تشویق و تهدید به عنوان پرکاربردترین روش های تربیتی در قرآن کریم از اهمیت فراوانی برخورداراست. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی برمبنای منابع کتابخانه ای به صورت موردی، به بررسی نشانه شناسی رمزگان های تشویق و تهدید در سوره قلم و تبیین رویکرد تربیتی آن پرداخته است. در این سوره، از رمزگان های فرهنگی و هرمنوتیک و نمادین برای بیان اسباب نزول و تاب آوری پیامبر در برابر آزار واذیت مشرکان و تقابل صفات نیک رسول خدا (ص) در برابر صفات رذیله مشرکان، در راستای تربیت دعوت گر به روش تشویق و برای تنبیه مخالفان از شیوه تهدید به منظور آرامش قلب پیامبر اکرم(ص) و ثبات قدم وی در مسیر دعوت به دین اسلام استفاده شده است.
بررسی و تحلیل سوره های فاتحه و بقره براساس نظریه بهینگی پرینس و إسمولنسکی (با محوریت کتاب معانی القرآن فراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
137 - 162
حوزه های تخصصی:
نظریه بهینگی یک روی کرد محدودیت بنیاد در حوزه زبان شناختی جدید می باشد که در سال (1993م) توسط آلن پرینس و پاول إسمولنسکی مطرح شد. براساس این نظریه صورت های زبانی، ناشی از تعامل میان محدودیت های متقابل و متضاد می باشند و محدودیت ها، معیار تمایز میان برون دادهای برخاسته از درون داد اصلی قرار می گیرند. در این پژوهش با شیوه توصیفی– تحلیلی، انطباق معیارهای نظریه بهینگی در مسائل اسنادی برخی از آیات سوره های "الفاتحه و البقره " با محوریت کتاب معانی القرآن فراء مورد تحلیل قرارمی گیرد. هدف محوری این پژوهش، انطباق معیار های انگاره بهینگی بر شواهدآیات قرآن کریم می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که قرآئت های قرآنی به عنوان متونی مستند و مرجع در سطح إستعمال و أداء لغوی، دارای بهینگی می باشند؛ ولی در انطباق با معیارهای رایج نحوی، سطح بهینگی متفاوتی دارند. در بررسی شواهد این دو سوره مشخص می شود که محدودیت هایِ پایایی مراعات و محدودیتِ نشان دارِ تخطی پذیرِ مُهلِک (*!) به ندرت اتفاق می افتد و بیش ترین نقضِ محدودیت ها در مجال محدودیت هایِ نشان دارِ تخطی پذیرِ غیرمُهلک (*) واقع می شود و برون دادهای بهینه از منظر فراء، برون دادهایی می باشند که قرآئت مرفوع شاهد آیه را توجیه می کنند که این مساله متاثّر از تمایل فراء به اعراب مرفوع و نیز روی کرد او به عاملیّت مبتدا در رفع می باشد؛ در نتیجه در ترکیب های اسنادی، بیش تر به تقدیر، حذف وتأویل خبراهتمام دارد. محدودیتِ نشان دارِ غیر مُهلِک " الحذف والتقدیر" دارای بیش ترین نقض درتحلیل شواهد آیات می باشد.
تحلیل عناصر زبانی جانشین شونده در آثار دفاع مقدس با تکیه برکتاب «لشکر خوبان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاطره نوشته ها از ماندگارترین نمونه های روایی آثار دفاع مقدس هستند که گزارش های صادقانه ای از رخدادهای هشت سال نبرد را به تصویر می کشند. کتاب «لشکر خوبان» تألیف معصومه سپهری از جمله این آثار است. این خاطره نوشته، روایتی از رزمنده ای است که سال ها در واحد اطلاعات لشکر 31 عاشورا رشادت می کند. «لشکر خوبان» گزارش هایی از عملیات های والفجر مقدّماتی، بدر، والفجر 8، کربلای 4 و 5، بیت المقدس 2 و 3 و مرصاد را روایت می کند. با توجّه به این که خاطرات از زبان یکی از نیروهای اطلاعاتی بازگو می شود، حقایقی روشن را از چگونگی این عملیات ها در اختیار مخاطب قرار می دهد. این اثر در کنار چنین گزارش هایی، از نثری شیوا همراه با چاشنی طنز بهره می برد که عامل دیگری در موفّقیت آن به حساب می آید. این پژوهش به شیوه توصیفی -تحلیلی، عناصر و گزاره های دستوری جانشین شونده ای را بررسی می کند که با هدف گسترش معنا در متن به خدمت گرفته شده اند. جانشین شونده ها عناصر و ساخت هایی از زبان هستند که در جای عناصر و ساخت های دیگر می نشینند و در فرایند انتقال معنا و پیام، مفاهیم جدیدی را با چاشنی طنز، تأکید و گاه تصویرآفرینی القا می کنند. این نو آفرینی ها به برجسته سازی منجر می شود. در کتاب لشکر خوبان جانشین شونده ها دو وظیفه عمده را بر عهده دارند: 1. بار عاطفی و گفتمان حاکم بر متن را تقویت می کنند و در القای جهان بینی مذهبی، یاریگر خاطره نویس هستند؛ 2. موجب گسترش حوزه زبان می شوند و همین موضوع عامل تنوّع واژگانی و سازه های دستوری می شود و به شیوایی متن کمک می کند.
سازه آوایی زبان در اشعار سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی لایه ای از روش های نوین نقد ادبی است که به تجزیه و تحلیل متون ادبی در قالب لایه های پنج گانه زبانی می پردازد. مقاله حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به بررسی لایه آوایی زبان در سروده های «سید حسن حسینی» همت گمارده و چهار گزاره تشکیل دهنده سازه آوایی زبان شعر (موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی) را در سروده های این شاعر معاصر ادب فارسی تطبیق و شرح داده است. یافته های تحقیق نشان از آن دارد که امکانات آوایی زبان در آثار حسینی فراتر از تلوین و التذاذ موسیقیایی در چارچوب موسیقی بیرونی شعر بروز یافته است؛ به طوری که پرداختن به رئالیسم اجتماعی از تحلیل و بررسی سازه آوایی در قالب موسیقی کناری آشکار می شود. حسینی با کاربست سازه آوایی و ترکیب شاخص های آن با یکدیگر به نقد درونی جامعه خویش پرداخته است. موسیقی معنوی امکان تصویر آفرینی هرچه دقیق تر را برای این شاعر معاصر فراهم آورده و وی توانسته است از رهگذر این لایه سبک شناسی نوین، تصاویر متحرّک شعری را به مخاطب ارائه دهد.
تحلیل فرایند تولید معنا در "بلندی های بادگیر": رویکرد نشانه-معناشناختی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف رویکرد نشانه - معناشناختی گفتمانی، دست یابی به معنا از طریق برقراری ارتباط بین واحد های معنایی و تمایز دهنده در سطح کلان است. این پژوهش، چگونگی تولید و دریافت معنا در رمان «بلندی های بادگیر» را واکاوی می کند. نظام های گفتمانی یا مبتنی بر کنش یا مبتنی بر شوش می باشند که به ترتیب به وجود آورنده نظام-های گفتمانی شناختی و احساسی هستند. در این رمان کنش و شوش در تعامل با یکدیگر وجود دارند؛ اما گفتمان غالب، شناختی است؛ زیرا در داستان، کنش پر رنگ-تر از شوش مشاهده می شود. هیتکلیف و کاترین (دو شخصیت اصلی) شوش اصلیِ عشق و کنشِ غالب انتقام را رقم می زنند. هیتکلیف، کنشگر اصلی برای انجام کنش، توانش های روحی، جسمی و مالی لازم را کسب و آن را با برنامه ای از قبل تعیین شده اجرا می کند. کنشگر با طی کردن مراحل آماده سازی، آزمون اصلی، آزمون سرافرازی به مرحله ارزیابی و ارزش می رسد. ارزش مطرح برای دو شخصیت اصلی داستان، ارزشی مادی نیست؛ بلکه ارزشی فرا مادی است، ارزشی معنوی به نام عشق که سوزان، عجیب و شورانگیز است. نظام های گفتمانی دیگری نیز در داستان وجود دارند: نظام گفتمانی احساسی، در چندین مرحله از داستان شوش های عاطفی متفاوتی به چشم می خورند و نظام گفتمانی رخدادی (کنش مبتنی بر ابرحضور)، حضور نظام های تقابلی همچون تولد و مرگ با هیچ گفتمانی جز رخدادی قابل توجیه نیست.