فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۸۱ تا ۱٬۵۰۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
جنبش زنان (feminism) در آغاز قرن بیستم برای احقاق حقوق زنان در مسائلی مانند استقلال مالی، تحصیلات و حق رای مطرح شده و در ادامه راه از جنبشی تماماً سیاسی به جنبشی فرهنگی و ادبی مبدل گشته است. در شاخه رادیکال و پست مدرن این جنبش ادعا می شود: «زبان و نوشتار زنانه» (ecriture feminine) به عنوان گونه ای تازه از زبان، توسط نویسندگان و شاعران این جنبش پا به عرصه حیات گذاشته است. طرح این نظریه در بستر تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع غربی ایجاد شده و ایدئولوژی غالب مانع نقد و بررسی علمی آن شده است. وجود چنین زبانی با منطق شکل گیری خودِ زبان سازگار نیست و عنصر جنسیت نمی تواند عامل مؤثری برای ایجاد زبانی مستقل باشد. بنابراین، زبان و نوشتار زنانه امری موهوم است. در این پژوهش، دلایل امتناع وجود این زبان را مطرح خواهیم کرد تا در نهایت اثبات کنیم در آثار ادبی زنانه، ما با «سبک نوشتار زنانه» که حامل تجربه، لحن و عناصر درون مایه ای زنانه است، مواجه هستیم و زبان و نوشتار مستقل زنانه چنانکه ادعا می شود، نمی تواند تعین داشته باشد.
مقامات بدیع الزمان همدانی و حریری در نقد و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدیع الزمان همدانی در قرن چهارم با بهره گیری از اندیشه پیشینیان و فضای سیاسی - اجتماعی زمان ، فن جدیدی از نثر در قالب داستان کوتاه به اسم «مقامه » ابداع کرد . مقامات او مورد توجه بسیاری از علمای زمان خودش و دوره های بعد از او واقع شد و برخی به تقلید از او « مقامه » نوشتند . حریری یکی از این مقلدین است که بیشتر از سایرین جوانب تقلید را رعایت کرده است و مقامات او شباهت زیادی به مقامان همدانی دارد . این گفتار به تطبیق مقامات حریری و همدانی می پردازد .
نگاهی تطبیقی به طنز و طنزپردازی در ادبیات ایران و عرب با تکیه بر طنز عبید زاکانی و نمونه هایی از طنز شاعران عصر انحطاط (عنوان عربی: الهزل والفکاهة فی الأدبین الفارسی و العربی دراسة مقارنة بین النصوص الفکاهیة لعبید زاکانی وشعراء عصر الانحطاط)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر چنانکه از عنوان آن برمی آید، تطبیقی است بین طنز و طنزپردازی در ادبیات ایران و عرب. در این تطبیق، طنز عبیدزاکانی به عنوان نمونه ای از طنز ادبیات ایران و طنز شاعران عصر انحطاط به عنوان نمونه ای از طنز ادبیات عرب با هم مقایسه شده است. در این مقاله کوشیده ام تصویر کاملی از عبید ارایه دهم، اما به منظور پرهیز از برخی سوء تفاهمات اجتماعی لازم دیدم از ذکر پاره ای از طنزهای درخشان او صرف نظر کنم. طنز پیش درآمدی است که می توان به راحتی کسی را با آن دست انداخت، از میدان به در کرد و بدی هایش را آشکار ساخت. با استهزا می توان کسی را تحقیر کرد و او را مضحکه عام و خاص ساخت. در ادبیات عرب، شاعر با هجو شخصی یا قومی سعی می کند حریف را از میدان خارج کند، با توجه به تاثیرگذاری طنز در بیان زشتی ها و عیب های جامعه، چه در مقوله سیاسی، و یا اجتماعی می توان اذعان کرد که زبان طنز رساتر و برتر از زبان دیگر نوشته ها است. در طنز، «خنده» هدف نیست، بلکه وسیله ای است برای بهتر بیان کردن و انتقال هدف موردنظر از نویسنده به خواننده. در ابتدای مقاله نیز تعریف طنز از نظر صاحب نظران ارایه شده است.چکیده عربی: یقدم هذا المقال دراسة مقارنة بین الهزل والفکاهة فی الأدبین الفارسی والعربی. حیث تم معالجة الفکاهة عند عبید زاکانی کنموذج فی الأدب الفارسی بینما تم دراسة الفکاهة لدی شعراء عصر الانحطاط کنموذج للفکاهة فی الأدب العربی. وحاولت الباحثة فی مقالها تقدیم صورة کاملة عن عبید زاکانی غیر أنها تخلّت عن بعض فکاهاته الرائعة تفادیا لعدد من إساءات التأویل لدی المجتمع. فإن الفکاهة تعد تمهیدا لسخریة الناس أو إبعادهم عن المصاف أو تبیین مساوئهم. کما أنها تعتبر أداة جیدة للتحقیر والازدراء. فالشاعر فی الأدب العربی یحاول إبعاد الخصم عن المصاف بواسطة هجاءه له أو لقومه. ولکن بالنظر إلی تأثیر الفکاهة فی تبیین سوءات المجتمع وعیوبه سواء کان سیاسیا أو اجتماعیا فإنه یمکن القول إن منطق الفکاهة أبلغ شأنا من منطق باقی الأشکال الأدبیة وأرفع رتبة. هذا و إن إضحاک الآخرین فی الفکاهة لیس غایة بل وسیلة للتعبیر الأمثل وانتقال أهداف الکاتب إلی القارئ.
ناگفته هایی درباره برزو نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان حماسه هایی که پس از شاهنامه فردوسی به نظم در آمده اند، "برزونامه" از جذابیت و شهرت بیشتری برخوردار است. طبیعت خشن تراژدی و جبر سهمگین سرنوشت حاکم بر داستان رستم و سهراب، در سرگذشت برزو جای خود را به داستانی عامه پسند با سرانجامی مطلوب داده است. به رغم آوازه "برزو نامه" هنوز تحقیقات کافی و وافی درباره آن انجام نگرفته است و متأسفانه اظهار نظرهایی که درباره این منظومه شده است، اغلب دور از حقیقت و ناشی از اعتمادی است که پژوهندگان به گفته های ژول مول و بلوشه داشته اند. نگارنده در این پژوهش مباحثی را می کاود که پژوهندگان درباره برزونامه کمتر بدان پرداخته اند.
تصویر آفرینی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"امام على بن ابى طالب(ع)در فصاحت و بلاغت بىمانند و در خطابه و سخنورى مشهور خاص و عام است.سخنان زیبا و پرمحتوا و آموزنده او از روزگار زندگى پربار امیر المؤمنین(ع)به بعد، مورد توجه ادیبات و سخنشناسان و بزرگان علم و ادب بود، تا اینکه ادب و دانشمند و سخنشناى بزرگ سید رضى، در پایان قرن چهارم، گزیدهاى از سخنان آن بزرگوار را در کتابى به نام«نهج البلاغه»گرد آورد.
نهج البلاغه که هم از جهت محتوا پرمعنا، و هم از لحاظ الفاظ زیباست، از همان آغاز، توجه سوارکاران میدان بلاغت را به خود جلب کرده است.بزرگان دانش زیبایىشناسى و هنر سخنورى، صنایع بدیعى و بیانى را از سخن امام دریافتهاند.سخنش، بطور طبیعى و بىهیچ تکلف و تصنعى، سرشاراز آفرینشهاى هنر معنى بیان و بدیع است.و تصویر آفرینى، در این کتاب از دیگر هنرها برجستهتر به نظر مىرسد.
در این نوشتار به نمونههایى از تصویرآفرینى در نهج البلاغه اشاره و بحث شده است"
عشق در عرفان اسلامی از دیدگاه عبدالرحمان جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق و محبت از اساسی ترین مباحث عرفان نظری و عملی است . در واقع ، تجلی عشق است که تمام مراتب خلقت را ایجاد می کند و به ظهور می رساند ، و در مسیر کمالیه موجودات به سوی حق نیز همین عشق است که ایجاد حرکت و کمال می کند و مرتبه به مرتبه ، آنها را تا خود حق می رساند . پس می توان عشق را یک بار در قوس نزول و یکباردر قوس صعود نگریست . در این مقاله با استخراج و تحلیل آراء جامی از مجموعه آثارش – نه فقط در یک غزل یا قصیده یا متن عرفانی – دیدگاه عرفانی وی نسبت به عشق ، این عنصر مهم در عرفان اسلامی مشخص می گردد .
مکتب رمانتیک در فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب رمانتیک از مکاتب ادبی دیگر گسترده تر و پیچیده تر به نظر می رسد و از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگیهای این مکتب بر دو اصل عمده آزادی هنر و تجلی احساسات نوین استوار است اما رمانتیسم تنها محدود به تغزل و بیان احساسات شخصی و توصیف طبیعت نبوده و فراتر از آن در زمینه های دیگر مانند سیاست، مذهب و نقد ادبی گسترش می یابد و جلوه های آن حتی در نهضت های مختلف ادبی قرن بیستم ماندگار است.
زمان و مکان در رمان
کردار گفتمانی و اجتماعی در رمان مدار صفر درجه بر پایه الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان دارای سه رویکرد ساخت گرایانه، نقش گرایانه و تحلیل انتقادی گفتمان است. نورمن فرکلاف از نظریه پردازان این شیوه در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به بررسی متون پرداخته است. بر این مبنا، رمان مدار صفردرجه (1370) اثر احمد محمود از گونه های رمان سیاسی با این رویکرد تحلیل می شود. در تحلیل رمان هایی از این سنخ، بهترین رویکرد، نوع اخیر است؛ زیرا در این داستان دربارة این مباحث می توان بحث کرد که آیا گفتمان غالب بر انقلاب اسلامی در دهة شصت در آفرینش داستان هایی مانند مدار صفردرجه در فضای جدید تأثیرگذار بوده است؟ بنابراین، در این تحلیل باید از الگوی سه لایة فرکلاف برای تحلیل گفتمان استفاده کرد که به اصل متن (شامل تحلیل زبانی در قالب واژگان، دستور، نظام آوایی و انسجام در سطح بالاتر از جمله)، کردار گفتمانی (تولید و مصرف متون) و کردار اجتماعی توجه ویژه ای دارد. در نهایت، می توان متن مدار صفردرجه را متأثر از گفتمانی دانست که تولید چنین متنی را می طلبید و آن گفتمان و هژمونی غالب نیز در سال های بین 1350 تا 1357 منطبق با جامعة سال های دهة شصت تا هفتاد در زمینة فرهنگ، اقتصاد و سیاست آن دوره (کردار اجتماعی) بوده است که وجود و چاپ و انتشار چنین متنی را می طلبیده است.
تعریف ادبیات کودک
ترجمه قصیده ای از عمرابن ابی ربیعه
حوزه های تخصصی:
بررسی خاستگاه ادبیات تعلیمی منظوم و سیر تطور و تحول آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات شاخصه های محتوایی و صوری خاصی دارد. ادبیات تعلیمی نیز از این قاعده مستثنی نیست و از شاخصه های برجسته آن آموزش نکات اخلاقی و تربیتی به شیوه پند و اندرز است که در دایره اهداف رشد و تعالی انسان، خود یکی از حوزه های اخلاقی و تربیتی مهم و وسیع به شمار می آید. از سوی دیگر درون مایه های تعلیمی و اخلاقی چنان با انواع شعر و ادب فارسی درآمیخته است که هیچ یک از انواع ادبی را نمی توان یافت که از این درون مایه ها جدا باشد؛ آنچه ادبیات تعلیمی را شکل می دهد، قصد و نیت صاحب اثر از تعلیم و آموزش است بنابراین قلمرو پژوهش حاضر برخی از برجسته ترین آثار ادبیات تعلیمی منظوم و خاستگاه تعلیمی آن هاست. بر این اساس مطالعه تاریخ ادبیات دوره شاعر، نوشته ها و سروده های او ثابت کرد ادب تعلیمی خاستگاهی دوگانه دارد: مهم تر از همه من فردی شاعر است که اگر رشد یافته باشد و به من اجتماعی و گاه متعالی تر ارتقا یافته باشد، در رد گفتمان های منفی یا اثبات گفتمان مثبت جامعه به پند و اندرز می پردازد. دوم گفتمان های غالب جامعه است که بر شاعر و شعر او تأثیر مستقیم دارد بنابراین ادب تعلیمی پیش از اسلام بازتاب حکومت استبدادی و نظام سلسله مراتبی حاکم بر جامعه ایرانی است که روحیاتی چون ترس و ارتباط یک طرفه و تک گویانه را ترتیب داده است و چون هنرمند در تعالی منِ فردی خود تلاش نکرده، همسو با گفتمان غالب جامعه آن روزگار که استیلای نظام طبقاتی است، حرکت کرده است. بعد از اسلام به ویژه در سنایی و شاعران بعد از او شاعر در رد گفتمان غالب جامعه در گونه ادب تعلیمی سخن گفته است که نشانه رشد یافتن منِ شاعر است.
علم از دیدگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مورد علم وارزش آن از دیدگاههای متفاوتی بحث و بررسی به عمل آمده است .اما دیدگاه عرفان در مورد علم ‘ از ویژگی خاصی برخورداراست‘ در این مقاله ‘ سعی شده است که علم از منظر چند تن از بزرگان عرفان‘ به ویژه مولانا به عنوان یکی از بزرگترین عارفان اسلام مورد مداقّه و تجزیه و تحلیل قرارگیرد که در این خصوص عقاید مولانا‘ در مورد جنبه های مختلف علم با تکیه برمثنو ی معنوی همراه با ذکر شواهد و تجزیه و تحلیل آنها مطرح شده است . مباحثی که در این نوشتار بدان پرداخته شده عبارتند از : انواع علم – تقلید – مقلّد –آفت تقلید – علم تقلیدی – ظنّ و یقین – علم تحقیقی و در پایان نتیجه گیری . آنچه که به عنوان نتیجه بحث قابل ذکر است ‘ این است که دیدگاه عرفا‘ به ویژه مولانا ‘ در خصوص علم این است که علوم فی نفسه بد و ناپسند نیستند و اگر گاهی به مذمّت برخی از علوم پرداخته می شود ‘ مذمّت عوارض ناشی از آن علوم است نه خود علوم . عوارضی همچون حسد ‘ کبر ‘ غرور و ... که گریبانگیر برخی از عالمان علوم می شود ‘نکوهش شده است و گرنه نفس علم درهر دیدگاهی از جمله عرفان ‘ از ارزش ویژه ای برخوردار است .
جادو در ادبیات فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقالهء حاضر به بررسى جادو در برخى از آیین هاى کهن بشرى پرداخته ایم. سپس برخى از مظاهیر جادو را مورد نظر قرار داده و بخشى از مضامین مربوط به آن را که در برخى از متون در ادبیات فارسى به کار رفته است، آورده ایم. نکتة مهئم آن است که بررسى جادو و مظاهر آن و دانستنی نکات ادبى به کار گرفته شده دربارهء جادو براى فهیم بخشى از مشکلاب ادبی مندرج در متولب نظم و نثر فارسى لازم و بایسته است.
نوعی وزن در شعر امروز فارسی (2)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مدایح نبوی در شعر جمال الدین عبدالرزاق و احمد شوقی
حوزه های تخصصی:
در این گفتار مدح نبی یا منقبت، به عنوان یکی از انواع ادبی در زبان فارسی و عربی بررسی می شود. ادبیات مذهبی، یکی از گونه های پر کاربرد در ادب فارسی و عربی است که به گونه ای بایسته و در خور مورد توجه علمی قرار نگرفته است. یکی از زیر مجموعه های مهم این گونه ادبی، مدایح نبوی ( منقبت ها) است که از نظر کمیت و کیفیت در هر دو ادب درخور توجه است. در این مقاله، سعی بر آن است که پیشینه و سابقه این نوع ادبی بررسی گردد، وضعیت و چگونگی مدایح نبوی در ادوار مختلف ادب فارسی و عربی بررسی شود و چهره های شاخص و بر جسته این گونه ادبی -چه در ادب فارسی و چه در ادب عربی- معرفی گردند. مبنای کار در این مقاله، مقایسه نعت رسول اکرم ( ص ) در ترکیب بند جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی (588 هـ) و همزیه نبویه احمد شوقی ( 1932 م )است. این کار با بیان وجوه اشتراک و افتراق این دو منقبت، با پیش در آمد بررسی وضعیت منقبت سرایی در ادب فارسی و عربی همراه می گردد، تا هدف را به گونه بهتری مشخص نماید.
عقل از دیدگاه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی برخلاف برخی عارفان که از سر بی مهری به عقل می نگرند، در آثار خود به ویژه در مثنوی معنوی با اهتمامی ویژه به عقل نگریسته است. او تمام گونه ها و اطلاقات عقل و زوایای آن را بررسی کرده است. از این رو گاه به نکوهش و گاه به ستایش عقل پرداخته است. وی در مواردی مقام راهبری را به عقل سپرده و بیان می کند که کدام گونه عقل است که آدمی را به مقصد می رساند وکدام گونة آن آدمی را از رسیدن به هدف باز می دارد. از آنجا که به نظر مولوی، عقل های جزوی، معاش وهم و خیال اند، به نکوهش آن می پردازد و معتقد است که این عقول نمی توانند راهبر انسان باشند ولی از دیگرسو، عقل های کل، کلی را به عنوان عقولی راهگشا معرفی می کند و اظهار می دارد که این عقل ها هستند که می توانند سرانجام انسان را به سر منزل مقصود برسانند. هدف اصلی این نوشتار آن است که مسئلة عقل وجایگاه آن را از دیدگاه مولوی به روش تحلیلی و با استفاده از آثار وی مورد کند وکاو قرار دهد.