فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۷۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به محدود بودن فعالیت ها و ناچیز بودن درآمد حاصل از مشاغل روستایی، توسعه گردشگری می تواند با به وجود آوردن مشاغل مختلف در نواحی روستایی، ضعف درآمد در این فضاهای زیستی را بر طرف نموده و زمینه های کسب درآمد بیشتر را فراهم نماید. در دهستان لیچارکی به دلیل ساحلی بودن منطقه و ایجاد جاذبه های تجاری و تفریحی، نظام معیشتی نواحی روستایی در حال تغییر است؛ به طوری که تعداد شاغلان در بخش های مختلف گردشگری و خدماتی رو به رشد است. هدف تحقیق، بررسی اثرات توسعه گردشگری بر رونق اقتصاد دهستان لیچارکی حسن رود بوده است. روش انجام تحقیق توصیفی – تحلیلی با تأکید بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. با توجه به گستردگی حجم جامعه آماری، از روش نمونه گیری کوکران برای تعیین حجم نمونه ها استفاده گردید، بر این اساس از بین 2155 خانوار و 8628 نفر جمعیت روستا تعداد 328 نفر از سرپرستان خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارspss و آزمون های آماری پارامتری پیرسون، آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاکی از آن است که گردشگری در دهستان لیچارکی حسن رود منجر به رونق اقتصادی شده است؛ به طوری که توسعه گردشگری موجب تغییر ساختار شغلی از بخش کشاورزی (5/23 درصد) به بخش خدمات و گردشگری (4/63 درصد) شده است. همچنین، افزایش اشتغال در بخش خدمات، افزایش درآمد ساکنان روستایی و کاهش فقر از دیگر پیامدهای اقتصادی توسعه گردشگری در دهستان لیچارکی حسن رود بوده است.
تحلیلی بر رابطه بین سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تعدیل گری وضعیت تأهل در رابطه بین سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی بود. جامعه آماری پژوهش را 13835 نفر از زنان روستایی پانزده تا 64 سال شهرستان اسلام آباد غرب تشکیل می دادند که با توجه به جدول بارتلت، 250 نفر از آنها با روش نمونه گیری چندمرحله ای در سال 1394 انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه با نظرسنجی از متخصصان تأیید شد و روایی سازه و پایایی ترکیبی آن نیز با برآورد مدل اندازه گیری به دست آمد. نتایج نشان داد که سبک زندگی ارتقادهنده سلامت اثر مثبت و معنی دار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دارد؛ همچنین، وضعیت تأهل دارای اثر تعدیل گری در رابطه بین دو متغیر بوده، به گونه ای که این رابطه برای پاسخ گویان مجرد غیرمعنی دار، ولی برای پاسخ گویان متأهل مثبت و معنی دار است.
بررسی و ارزیابی نقش اجرای طرح هادی در توسعه ی گردشگری روستاهای توریستی مطالعه ی موردی: روستای توریستی صور در شهرستان بناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهیه و تدوین طرح های هادی در روستاهای توریستی از دو جنبه دارای اهمیّت است، اول اینکه میزان موفقت طرح های هادی وابسته به شرایط محیطی و انسانی بوده و دوم اینکه روستاهای توریستی بنا به کارکرد ویژه ی خود نیازمند انجام طرح های توسعه ی متناسب با کارکرد گردشگری هستند. تحقیق حاضر با هدف اصلی شناسایی و تحلیل آثار اجرای طرح هادی از دیدگاه سه گروه ساکنان روستاهای توریستی، گردشگران و ساکنان روستاهای فاقد گردشگری صورت گرفته است. تحقیق از نظر ماهیّت، از نوع پژوهش های کمی، از لحاظ درجه کنترل متغیّرها، پیمایشی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات میدانی محسوب می شود. جامعه ی آماری این تحقیق را تمامی سرپرستان خانوارهای روستای صور تشکیل می دهد (72N=). علاوه بر این به منظور رعایت اصل برابری، 72 نفر از گردشگران وارد شده به این روستا و 72 نفر نیز از روستای فاقد گردشگری آلقو و به روش تصادفی ساده انتخاب شده است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و پژوهشگران مورد تأیید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق تعداد 15 پرسشنامه به صورت پیش آزمون در هر یک از گروه ها (مجموع 45 پرسشنامه در سه گروه) انجام گرفت. مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس اصلی پرسشنامه روستای گردشگری صور 874/0، گردشگران 886/0 و روستای فاقد گردشگری 901/0 به دست آمد. نتایج به دست آمده از تحلیل عاملی نشان داد که انتظارات هر سه گروه در مورد عامل های کالبدی- ساختاری، اجتماعی، بهداشتی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوت است. درمجموع 5/73 درصد از واریانس کل آثار اجرای طرح هادی را تبیین می نمودند. علاوه بر این نتایج آزمون Anova وجود تفاوت معنی دار بین انتظارات گروه ها اثبات و آزمون های تکمیلی- تعاقبی نیز نشان داد که بیشترین اختلاف بین گروه گردشگران و کمترین میزان شکاف بین دو گروه از روستاهاست. در نهایت با توجه به یافته های پژوهش بحث و پیشنهادات کاربری در زمینه ی بهبود وضعیت طرح های محدوده ی مورد مطالعه ارائه شده است#,
تاثیرگردشگری خانه های دوم بر اقتصاد روستایی دهستان ابرشیوه در شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سکونتگاه های روستایی به عنوان جزئی از نظام های جغرافیایی، تحت تأثیر عوامل گوناگون طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در حال تحول هستند. این تحولات به خصوص در بعد اقتصادی با شاخص هایی همچون اشتغال، بیکاری، کمی درآمد، توانسته سبب بروز مشکلاتی در روستاها شود. از سویی، با رشد شهرنشینی و ماشینی شدن زندگی، تمایل مردم برای گذران اوقات فراغت در روستاها افزایش یافته است که در این میان، گردشگری روستایی به عنوان راهبردی اقتصادی که با ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و جلوگیری از مهاجرت روستائیان منجر به رشد و توسعه روستایی می شود، دارای اهمیت است. در خصوص گردشگری خانه های دوم به عنوان بخشی از صنعت گردشگری روستایی، این سوال مطرح می شود که "آیا گردشگری خانه های دوم در اقتصاد روستایی تأثیرگذار است؟"پژوهش حاضر در راستای پاسخ به سوال مذکور در دهستان ابرشیوه از شهرستان دماوند انجام شده است، که از نظرهدف کاربردی، از نظر روش توصیفی– تحلیلی است. اطلاعات از طریق مطالعه میدانی با استفاده از پرسشنامه از روستاهای برگزیده که دارای خانه های دوم بوده،جمع آوری شده است. روایی پرسشنامه از طریق محتوایی به تأیید اساتید و نخبگان مطالعات گردشگری رسید و برای پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که گردشگری خانه های دوم به عنوان عامل مؤثر و محرک برای اشتغالزایی، افزایش درآمد، افزایش رفاه عمومی روستائیان و در راستای اصول توسعه گردشگری روستایی بوده است. همچنین، گسترش روز افزون خانه های دوم در نواحی روستایی بدون هیچ گونه نظارت و برنامه ریزی، می تواند موجب بروز مشکلات اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در روستاها شود که با توجه به موضوع بوم گردی، می توان با برنامه ریزی مناسب برای ساخت دهکده های توریستی و مبنا قرار دادن فضای روستاهای فعلی و مشارکت خود روستائیان اقدام به توانمندکردن روستائیان نمود.
شناسایی و اعتبارسنجی عوامل و شاخص های کیفیت محیطی مؤثر در برندسازی مقاصد گردشگری روستایی با استفاده از روش تحلیل محتوا (مورد مطالعه: منطقه قومی فرهنگی اورامانات در استان های کردستان و کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبنای برندسازی برای هر مقصد گردشگری، خصوصیات و ویژگی های منحصربه فرد محیطی است که با عنوان «عوامل کیفیت محیطی» از آن ها یاد می شود، زیرا کیفیت محیطی مطلوب زمینه ساز شکل گیری حس مثبت به مقاصد گردشگری و سرانجام توسعه گردشگری است. تبیین کیفیت محیطی و برندسازی مقاصد گردشگری روستایی کمک شایانی به ایجاد تجربه ای لذت بخش و خاطره ای به یادماندنی در گردشگران می کند و منجر به وفاداری گردشگر به مقصد و درنهایت جذب بیشتر گردشگر و رونق گردشگری در منطقه خواهد شد. بنابراین شناسایی عوامل کیفیت محیطی کمک زیادی به برندسازی و بازاریابی و توسعه گردشگری می کند. با توجه به اهمیت این موضوع، این تحقیق به شناسایی و اعتبارسنجی عوامل کیفیت محیطی منطقه قومی فرهنگی اورامانات به منظور برندسازی برای مقاصد گردشگری روستایی این منطقه پرداخته است. در این تحقیق ابتدا از روش کیفی تحلیل محتوا استفاده شد. بنابه ضرورت از روش نمونه گیری هدفمند (29 مصاحبه شامل 12 مصاحبه با مردم محلی و 17 مصاحبه با گردشگران) استفاده شد. نتایج به کمک نرم افزار مکس کیودا تحلیل شد. به منظور اعتباردهی نتایج به دست آمده و افزایش روایی آن ها از روش کمّی تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها و پرسش نامه های تکمیل شده، برای کیفیت محیطی مرتبط با برندسازی در منطقه اورامانات ابعاد 5گانه و مقوله های 22گانه شناسایی شد که عبارتند از: بُعد طبیعی (با 4 مؤلفه) ، بُعد اجتماعی فرهنگی (با 7 مؤلفه) ، بُعد اقتصادی (با 1 مؤلفه) ، بُعد کالبدی (با 5 مؤلفه) و بُعد نهادی (با 5 مؤلفه).
ارائه راهبرد توسعه گردشگری در مناطق روستایی با استفاده از مدل تلفیقی SWOT- ANP (مطالعه موردی: روستای صور شهرستان بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: برخی از روستاها به دلیل داشتن پتانسیل ها و امکانات موجود خود از توان های بسیار بالایی برای توسعه برخوردار هستند و اولین قدم برای توسعه روستاها شناخت این قابلیت ها و برنامه ریزی دقیق و اصولی است. در این راستا هدف پژوهش حاضر، ارائه راهبردهای توسعه گردشگری در روستای توریستی صور می باشد.
روش: نوع تحقق کاربردی بوده، روش بررسی آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان روستای صور، گردشگران و مدیران و برنامه ریزان تشکیل داده اند. بر این اساس، جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تلفیق مدل SWOT و ANP صورت گرفته است. روایی صوری پرسش نامه توسط پانل متخصصان مورد تأیید قرار گرفت؛ با استفاده از فرمول ویژه کرونباخ آلفا در نرم افزار SPSS، پایایی بخش های مختلف پرسش نامه تحقیق ۸۸/۰ برای پرسش نامه جامعه محلی، ۹۱/۰ برای مسؤولان ادارات مختلف و ۸۹/۰ برای پرسش نامه گردشگران به دست آمده است.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاصل از تحلیل یافته های این پژوهش نشان می دهد که وجود جاذبه های متعدد گردشگری (۴۸۵/۰)، نبود امکانات رفاهی و خدماتی (۴۰۹/۰) و نامناسب بودن راه های ارتباطی (۲۰۱/۰)، نزدیکی به قطب های جمعیتی مانند تبریز و ارومیه (۴۳۰/۰) و سودهی سریع سرمایه گذاری دولتی و خصوصی (۲۴۱/۰)، عدم اختصاص بودجه برای تبلیغات روستا (۴۷۵/۰) و ناهماهنگی در بین ادارات مسؤول (۲۸۸/۰) به ترتیب از مهم ترین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید است.
نتیجه گیری: در نهایت، نتایج اولویت سنجی راهبردها با استفاده از مدل ANP پایدار نشان می دهد که توجه به راهبردهای تدافعی با وزن ۲۱۴/۰ در فرآیند مدیریت توسعه گردشگری روستای صور با توجه جدی به توسعه زیرساخت های اقامتی و رفاهی، انجام تبلیغات منسجم و ایجاد ابزارهای اطلاع رسانی، رفع موانع سرمایه گذاری، ایجاد تغییرات مثبت و سازنده در سطح مدیریت توسعه گردشگری روستای صور، ارائه آموزش های تخصصی به جامعه محلی و غیره از اولویت برتر برخوردار است.
بررسی قابلیت های گردشگری روستایی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی پیامدهایی در محیط روستا دارد که هر کدام از آنها تأثیراتی مستقیم و غیرمستقیم را بر جوامع روستایی و ساکنان محلی برجای می نهد. عمده پیامدهای گردشگری روستایی مرتبط با اقتصاد روستایی است که در کنار کارکرد اصلی روستا برآمده از اقتصاد وابسته به زمین نمایان می شود. در این بین، استان خراسان رضوی با برخورداری از گونه های مختلف روستاهای دارای سکنه با توجه به عوامل محیطی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی، قابلیت بالایی را در زمینه گردشگری داراست که در بررسی های میدانی، 59 روستای دارای قابلیت های گوناگون شناسایی شدند. در مطالعه حاضر، این روستاها در قالب محصول گردشگری و بازار تقاضای گردشگری روستایی مورد بررسی قرار گرفتند و گونه شناسی جاذبه های گردشگری روستایی مشخص شدند همچنین، با توجه به شاخص ها ، قابلیت های گردشگری روستایی در این منطقه در چارچوب مدل SWOT - MS بررسی شد. بر پایه نتایج پژوهش حاضر، محدوده مطالعاتی دارای حداکثر قوت (جذابیت منطقه) و حداکثر ضعف (وضعیت ساختاری منطقه) بود؛ و با این همه، در چارچوب تهدیدها، عوامل خارجی چندان تأثیرگذار نبودند. از این رو، باید در قالب راهبرد تهاجمی، با استفاده از نقاط قوت گردشگری روستایی در محدوده مورد مطالعه، در راستای گسترش بازار تقاضای گردشگری اقدام شود.
نقش نمادهای گردشگری در توسعه نواحی روستایی (مطالعة موردی: باغ تاریخی نشاط روستای تقی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش نمادهای گردشگری و نقش موقعیت گردشگری باغ نشاط (به عنوان یک اثر شاخص تاریخی- فرهنگی) در توسعه روستای تقی آباد شهرستان فیروزه می باشد.
روش: روش تحقیق پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات تحقیق از طریق منابع اسنادی و مطالعات پیمایشی به دست آمده است. بر این اساس، با توجه به جامعه آماری که حدوداً ۲۰۰۰۰ نفر را شامل می شود، نمونه گیری تصادفی به عمل آمده و تعداد ۲۵۰ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که با توجه به مقدار ضریب کای اسکوار (۴۲۴/۱۵) که در سطح خطای کم تر از ۰۱/۰ معنی دار است، می توان با اطمینان ۹۹/۰ درصد گفت که ارزیابی پاسخ گویان از آثار گردشگری در سه حوزه اجتماعی، اقتصادی و کالبدی متفاوت است. طبق نتایج، آثار کالبدی گردشگری (۱۲/۲) در منطقه مورد مطالعه مؤثرتر از آثار اجتماعی– فرهنگی (۹۳/۱) و اقتصادی (۹۴/۱) است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مرمت و احیای باغ نشاط می تواند به عنوان نماد و برند گردشگری منطقه نقش مهمی در توسعه روستای تقی آباد در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و کالبدی داشته باشد.
محدودیت و راه برد: متکی بودن اعداد به نظرات پاسخ دهنده و یک دست نبودن پاسخ ها و عدم ادبیات موضوع قوی از محدودیت های این تحقیق می باشد.
راه کارهای عملی: نیاز است تا از ابزارهای ثبت در صنعت گردشگری روستایی استفاده شده و در ارتباط با توسعه مناطق، ابزارهای گردشگری آن کاملاً مشخص شود.
اصالت و ارزش: کاربرد این مقاله برای برنامه ریزان صنعت گردشگری و حفظ میراث فرهنگی است تا ضمن احیا و حفظ آثار ملی به رونق صنعت گردشگری و توسعه روستایی منجر شود.
ارزیابی و مقایسه سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی و شهری از دیدگاه ساکنان محلی: مطالعه موردی شهرستان مینودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت وضعیت توسعه یافتگی، قابلیت ها و تنگناهای سکونتگاه ها در برنامه ریزی ناحیه ای بسیار اهمیت دارد. از این رو، تحقیق حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و میدانی، به ارزیابی و مقایسه سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی و شهری از دیدگاه ساکنان محلی پرداخته است. بدین منظور، شهر مینودشت و چهارده روستای اطراف آن به عنوان سکونتگاه های نمونه انتخاب و بررسی شدند. در راستای سنجش سطح توسعه یافتگی سکونتگاه های مورد مطالعه، با استفاده از روش دلفی و با مشارکت دوازده کارشناس، 46 شاخص استخراج شد. نتایج تحقیق نشان داد که در اکثر شاخص های مورد مطالعه، وضعیت توسعه یافتگی مینودشت نسبت به روستاهای مورد مطالعه بهتر است و در این زمینه، به لحاظ آماری، تفاوت معنی دار وجود دارد؛ همچنین، بر مبنای شیوه تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، سکونتگاه های مورد مطالعه به پنج خوشه تقسیم می شوند.
شناسایی راهبردهای توسعه گردشگری روستایی منطقه درودزن: تلفیق مدل های برنامه ریزی راهبردی و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی به عنوان فرآیندی در توسعه روستایی قلمداد می شود که با ایجاد فعالیت های مکمل کشاورزی می توان د زمینه توسعه اقتصادی و زیست محیطی روستایی را در زمینه افزایش درآمد، اشتغال زایی و معیشت پایدار روستایی فراهم کند. این فرآیند می تواند بهب ود کیفیت زندگی و توزیع متعادل و مناسب خدمات و تسهیلات را در چارچوب توس عه منطق ه ای و محل ی ب ه هم راه داشته باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل راهبردهای مطلوب توسعه گردشگری روستایی در منطقه درودزن شهرستان مرودشت است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی با ماهیت کاربردی– توسعه ای است. گردآوری داده ها به شیوه میدانی و به کمک پرسش نامه انجام شده است. با استفاده از مدل تحلیلی SWOT راهبردهای مناسب توسعه گردشگری روستایی ارائه شد. جهت اولویت بندی راهبردها از روش شبکه عصبی مصنوعی (ANN) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که راهبردهای مطلوب برای توسعه گردشگری روستایی در منطقه درودزن براساس امتیازهای نرمال شده در مدل ANN، راهبردهای تهاجمی با امتیاز 2772/0 و پس از آن راهبردهای تدافعی با امتیاز 2589/0 است. براساس شبکه عصبی مصنوعی راهبرد «تلاش مسئولان رده بالای استانی در جهت ایجاد طرح و برنامه ای برای گسترش گردشگری روستایی و در راستای اشتغال زایی از طریق توسعه گردشگری» با امتیاز 0716/0 اولویت اول را در منطقه مورد مطالعه به دست آورد.
تدوین اهداف توسعه گردشگری در چارچوب رویکرد تفکر ارزشی مورد: روستای فرح آباد در شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند برنامه ریزی توسعه گردشگری، مشارکت و تصمیم گیری جامعه محلی امری اجتناب ناپذیر است. این تصمیم گیری باید در جهت حفظ منافع اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی جوامع محلی صورت گیرد و ارزش ها و نگرش های آنان شناسایی و در برنامه ریزی توسعه گردشگری گنجانده شود. هدف از این مطالعه، تعیین ارزش ها و اهداف جامعه میزبان در توسعه گردشگری حوزه مورد مطالعه با استفاده از رویکرد تفکر ارزشی بوده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت داده ها در گروه تحقیقات کیفی قرار می گیرد. در این مطالعه از نظریه زمینه ای به منظور اجرای پژوهش کیفی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، 15 نفر از افراد مطلع این حوزه در زمینه گردشگری هستند که با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. همچنین از روش مصاحبه نیمه ساختارمند به عنوان تکنیک جمع آوری داده ها در این پژوهش استفاده شد. طبق رویکرد تفکر ارزشی، ارزش ها و خواسته های جامعه میزبان در زمینه توسعه گردشگری، به دو نوع هدف بنیادی و مقطعی تقسیم شده است. اهداف مقطعی شامل مقوله های اشتغال و درآمدزایی، ارتقاء استانداردهای زندگی، حفظ منابع فرهنگ محلی، تقویت هویت محلی، ساماندهی کاربری ها و منابع طبیعی و حفظ محیط زیست بوده و مقوله های تقویت بنیان های اقتصاد محلی، بهبود کیفیت زندگی، حفظ و ارتقاء منابع فرهنگ محلی و ارتقاء کیفیت محیط زیست به عنوان اهداف بنیادی پژوهش شناسایی شده است که از این اهداف می توان به عنوان پایه ای برای تصمیم گیری و برنامه ریزی توسعه گردشگری استفاده کرد.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بازاریابی گردشگری روستایی با استفاده از مدل آمیخته بازاریابی (7p) (مورد مطالعه: دهستان جوزان، شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از فعالیت های اقتصادی پربازده و کارآفرین در دهستان جوزان شهرستان ملایر است. رونق این بخش از فعالیت اقتصادی می تواند منابع درآمدی را متحول کند و به پایداری درآمد روستاییان منجر شود. به منظور توسعه و گسترش این فعالیت اقتصادی به تمهیدات ویژه ای ازجمله بازاریابی نیاز است که مطابق با اصول علم بازاریابی باشد. هدف این مقاله ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بازاریابی گردشگری روستایی است. روش انجام پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر روش های کمّی و مدل آمیخته بازاریابی p7 است. در این پژوهش، آمیخته بازاریابی شامل هفت مؤلفه مکان، برنامه ریزی و مدیریت، شواهد و امکانات فیزیکی، ترویج، مردم، قیمت و محصول است. جامعه آماری، کارکنان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان ملایر، گردشگران و دهیاران روستاهای دهستان بودند که از بین آن ها 93 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند که چهار نفر کارشناس، هفت نفر دهیار و 82 نفر گردشگر آزموده شدند. بر اساس پرسش نامه محقق ساخت به گردآوری داده ها پرداخته شد و تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss و روش تحلیل عاملی و آزمون های رتبه بندی فریدمن و t صورت گرفت. نتایج به دست آمده از بررسی و اولویت بندی عامل های بازاریابی گردشگری دهستان حاکی از اهمیت زیاد دو عامل مردم و مکان است. نتایج مدل تحلیل عاملی نشان داد که از بین این هفت عامل، دو عامل مکان و برنامه ریزی بیشترین درصد از واریانس مجموعه گویه ها را دارند.
ماهیت سطح بندی زیرساخت های گردشگری روستایی با استفاده از رویکرد راف ست (مطالعه موردی: دهستان های شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: امروزه صنعت گردشگری از ارکان توسعه پایدار در هر جامعه ای محسوب می شود. در این صنعت، وجود زیر ساخت های مناسب، مدیریت عاقلانه و مدبّرانه در جنبه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، آمایش جاذبه ها و ایجاد تسهیلات، امکاناتی است که دسترسی را بیش ازپیش آسان می سازد. هدف تحقیق حاضر، سطح بندی دهستان های شهرستان کرمان از نظر زیر ساخت های موجود گردشگری است. روش: روش شناسی تحقیق، توصیفی تحلیلی برمبنای شیوه اسنادی می باشد که در این مسیر، از تکنیک راف ست جهت رتبه بندیِ زیرساخت های گردشگری روستایی شهرستان کرمان استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: یافته های تحقیق نشان می دهد که در بین دهستان های شهرستان کرمان براساس زیرساخت های گردشگری روستایی، دهستان های باغین و محی آباد، بالاترین سطح برخورداری و دهستان-های گروه، ده میرزا، هوتک، پایین ترین سطح زیرساخت گردشگری را به خود اختصاص داده اند. دهستان های کاظم آباد، سیرچ و لنگر در حالت بینابین، سطح و ناحیه مرزی را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: در بین دهستان های شهرستان کرمان از نظر برخورداری زیر ساخت ها، توازن برقرار نیست و یک شکاف ملموس از نظر دسترسی به زیرساخت های گردشگری روستایی وجود دارد. بنابراین می توان دهستان های شهرستان کرمان را از نظر زیرساخت-های موجود گردشگری روستایی به سه سطح توسعه-یافته، نیمه برخوردار و محروم سطح بندی کرد. دهستان های گروه و ده میرزا(بخش راین)، هوتک(بخش چترود)، تقریب بالا را به خود اختصاص داده اند. دهستان های باغین(بخش مرکزی) و محی-آباد(بخش ماهان)، تقریب پایین مجموعه زیرساخت های موجود گردشگری را به خود اختصاص داد ه اند. دهستان های کاظم آباد(بخش چترود)، سیرچ(بخش شهداد) و لنگر(بخش ماهان) با کسب سطح پایین زیر ساخت های گردشگری، ناحیه مرزی را به خود اختصاص داده اند.
رتبه بندی زمینه های توسعه گردشگری در دهستان های شهرستان ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به این که شناخت و بررسی وضع موجود، اولین گام در تدوین و اجرای برنامه های توسعه در جهت رفع فقر و نابرابریِ سکونت گاه های شهری و روستایی است، برنامه ریزی در راستای توسعه صنعت گردشگری در این گونه مراکز جمعیتی می تواند یکی از مهم ترین راهبردهای دست یابی به توسعه پایدار در این نواحی سکونت گاهی باشد. این مقاله با هدف رتبه بندی دهستان های شهرستان ممسنی با تأکید بر توان مندی های گردشگری و در راستای ایجاد زمینه های رونق صنعت گردشگری در منطقه مورد مطالعه، انجام گرفته است.
روش: روش تحقیق در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن با استفاده از مستندات و شیوه های اسنادی و مطالعات میدانی، معیارهای رتبه بندی را شناسایی کرده و با تکیه بر ابزارهای تحلیل آماری و مدل تصمیم گیری تاپسیس و ضریب آنتروپی شانون، به ارزیابی و رتبه بندی دهستان های 9 گانه منطقه ممسنی (از توابع استان فارس) با توجه به تعداد و انواع پتانسیل های گردشگری پرداخته است.
یافته ها: یافته ها نتایج نشان می دهد که دهستان فهلیان با شاخص 683/0 به دلیل برخورداری از جاذبه های تاریخی و عامل دسترسی مناسب، بیشترین امتیاز و دهستان مشایخ با شاخص 299/0 کمترین امتیاز و آخرین رتبه را در زمینه توسعه فعالیت های گردشگری در منطقه، دارا می باشد.
راهکارهای عملی: ایجاد و تقویت زیرساخت های زیربنایی و روبنایی توسعه گردشگری در روستاهای دارای قابلیت بالا، در کنار معرفی و شناساندن توانمندی ها و جاذبه های صنعت توریسم در شهرستان ممسنی. آن چه در این فرآیند مهم و ضروری است، جذب سرمایه های دولتی و خصوصی درون و بیرون از منطقه به منظور سرمایه گذاری در مکان های دارای مزیت برتر گردشگری است.
اصالت و ارزش: امروزه گردشگری توانسته است تغییراتی شگرف در فضای زندگی و چشم اندازهای جغرافیایی نواحی مختلف به وجود آورد و اثرات عمیقی در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جوامع بر جای بگذارد. این وضعیت، ما را برمی انگیزد تا با هدف دست یابی به سهم خود از ثمرات این صنعت از توان مندی های بالقوه و بالفعل موجود در راستای توسعه نواحی سکونت گاهی کشور بهره برداری کنیم.
بررسی اثرات مختلف گردشگری در توسعه روستایی: مطالعه موردی شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش گردشگری در توسعه روستایی در شهرستان رامسر انجام شد. جامعه آماری مورد نظر شامل دو گروه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی از طریق جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند، یک گروه شامل گردشگرانی که به شهرستان رامسر سفر کرده بودند (120 خانوار از مجموع 250 خانوار) و گروه دیگر شامل ساکنان محلی شهرستان که به گردشگران خدمات رسانی می کردند (130 خانوار از مجموع 240 خانوار). پرسشنامه ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات بود. بر پایه یافته های پژوهش، اکثریت افراد محلی (2/86 درصد) و گردشگران (1/92 درصد) تأثیر عوامل اقتصادی را در توسعه روستایی در حد متوسط تا خیلی زیاد عنوان کردند. نتایج آزمون t نشان داد که بین نقطه نظرات دو گروه در زمینه اثرات اقتصادی و اجتماعی، و فرهنگی گردشگری تفاوت منفی و معنی دار در سطح یک درصد وجود دارد؛ به دیگر سخن، به طور کلی، میانگین های اثرات یادشده را گردشگران بالاتر از افراد محلی گزارش کردند، ولی در خصوص عوامل زیست محیطی بین دیدگاه های این دو گروه تفاوت معنی دار وجود نداشت. اکثریت گردشگران (67/80 درصد) و افراد محلی (70 درصد) تأثیرات زیست محیطی گردشگری در جوامع روستایی را در حد متوسط تا خیلی زیاد عنوان کردند.
طراحی راهبردهای توسعه پایدار گردشگری روستاهای تاریخی - فرهنگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر گردشگری به ویژه در مناطق روستایی از اهمیت قابل توجهی در زمینه تنوع بخشی اقتصادی، حفظ میراث طبیعی و تاریخی- فرهنگی پیدا کرده است. در این میان اهمیت آثار تاریخی- فرهنگی موجود در روستاها به عنوان میراث تمدنی از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و سبب جذب گردشگران زیادی به مقصدهای دارای چنین پتانسیل هایی می شود. لذا بهره گیری از این پتانسیل ها نیازمند طرّاحی، راهبردهای مناسب و ویژه این نواحی از سوی برنامه ریزان و مدیران گردشگری است. لذا این پژوهش با هدف تدوین راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای مورد مطالعه در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی است که راهبرد مناسب برای توسعه پایدار گردشگری در روستاهای تاریخی- فرهنگی کشور کدام است؟ بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه پیمایشی و مدل تحلیلی SWOC و ماتریس ارزیابی QSPM به ارائه راهبردهای مناسب در قالب سه گروه مشارکت کننده مردم، گردشگران و مسئولان در 7 روستای تاریخی- فرهنگی ایران پرداخته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه راهبرد مطلوب توسعه گردشگری روستایی، از روش تحلیلی سواک استفاده شده است. با توجّه به نتایج به دست آمده از نظرات جامعه های نمونه راهبرد تدافعی به عنوان راهبرد کانونی برای توسعه گردشگری روستایی در روستاهای مورد مطالعه می باشد.
سنجش پایداری گردشگری در روستاهای هدف گردشگری (مورد مطالعه:شهرستان سپیدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین روستاهای هدف گردشگری در کشور را می توان از جمله سیاستهای تأثیرگذار در فرآیند توسعه پایدار گردشگری در نواحی روستایی قلمداد نمود. در این رابطه نکته قابل تأمل سنجش پایداری گردشگری در این روستاها می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش سطح پایداری توسعه گردشگری در روستاهای هدف گردشگری شهرستان سپیدان(استان فارس) تدوین یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از دو روش اسنادی و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است. سطح تحلیل پژوهش روستا و واحد تحلیل سرپرستان خانوارهای محلی(200 سرپرست) و مدیران محلی(18 مدیر) است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری و غیر آماری(روش بارومتر) استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که توسعه گردشگری در روستاهای هدف در مجموع در سطح متوسط پایداری قرار دارند که در بین ابعاد مورد مطالعه، بعد اجتماعی فرهنگی از وضعیت پایداری بهتری برخوردار است. همچنین نتایج نشان داد در بین روستاهای مورد مطالعه از لحاظ پایداری توسعه گردشگری تفاوت معناداری وجود دارد و روستای مارگون دارای بیشترین امتیاز پایداری و روستای ده کهنه از پایین ترین میزان امتیاز پایداری برخوردار است.
سنجش وضعیت توسعه کارآفرینی گردشگری در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه های توسعه پایدار روستایی، توسعه اقتصادی در کنار توسعه اجتماعی و اکولوژیک است. در این میان، گردشگری در جوامع روستایی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی آن ها دارد. یکی از مهم ترین عوامل توسعه گردشگری در روستاها، توجه به کارآفرینی گردشگری است. بدین صورت که کارآفرینی گردشگری، با ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و درنتیجه در توسعه روستایی دارد. متنوع سازی اقتصاد روستایی، تنها با القا از بیرون محقق نمی شود. کارآفرینان محیط های روستایی باید خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفادة بهینه از آن ها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط روستایی به ارمغان بیاورند. از این رو، این مطالعه با هدف ارزیابی توسعه کارآفرینی در بحث گردشگری روستایی انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه شامل روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل در استان مازندران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعة مورد مطالعه، شامل مشارکت کنندگان در فعالیت های گردشگری منطقه است که از میان آن ها 80 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. مطابق نتایج، شاخص های دسترسی به زیرساخت های فیزیکی، فضای اجتماعی و میزان اعتمادبه نفس، مطلوبیت بالایی در روستاهای مورد مطالعه دارند، اما شاخص های دسترسی به آموزش، مشاوره و تجربیات، مهارت و دانش، دسترسی به سرمایه، نوآوری و خلاقیت، آینده نگری، تولید، فروش و بازاریابی تولیدات، در وضعیت مناسبی نیستند.
ارزش های ادراکی گردشگران روستای کویری مصر به عنوان گردشگری جامعه محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعات مورد توجه در برنامه ریزی های توسعه گردشگری، توجه به گردشگری برای توسعه نواحی روستایی است. با توجه به افزایش علاقه گردشگران به بازدید از مکان های روستایی و طبیعی، باید توجه به حفاظت و احترام به طبیعت، فرهنگ، سبک زندگی و معماری در آنها افزایش یابد. یکی از راه های توسعه پایدار گردشگری، درک ارزش های ادراکی گردشگران توسط مدیران مقصدهای گردشگری است. این تحقیق، ارزش های ادراکی گردشگران را در زمینه ای که کمتر مورد مطالعه قرار گرفته شده، گردشگری اقامتی جامعه محور، مورد تحلیل قرار داده است. پیمایشی از 351 گردشگر ورودی به اقامتگاه های روستای مصر در استان اصفهان جهت بررسی ارزش های ادراکی گردشگران مورد استفاده قرار گرفته است. ارزش های ادراکی گردشگران شامل پنج بعد ارزش احساسی، ارزش تجربی (تعامل میهمان و میزبان)، ارزش تجربی (فعالیت، فرهنگ، دانش)، ارزش کارکردی (تأسیسات) و ارزش کارکردی (قیمت) است. به منظور جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شد که پس از تأیید روایی و پایایی آن (آلفای کرونباخ 868/0)، بین نمونه ها توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون دو جمله ای و آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین تمام پنج بعد ارزش ادراکی گردشگران اقامتی به روستای مصر از نظر گردشگران در سطح بالایی قرار دارد. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان داد که بعد ارزش تجربی (فعالیت، فرهنگ، دانش) مهم ترین بعد از بین ابعاد پنج گانه ارزش های ادراکی گردشگران درباره روستای مصر است. پس از آن به ترتیب ابعاد ارزش کارکردی (تأسیسات)، ارزش تجربی (تعامل میهمان و میزبان)، ارزش کارکردی (قیمت) و ارزش احساسی در جایگاه بعدی قرار دارد.
ارزیابی توسعه پایدار گردشگری در مناطق روستایی حاشیه کلان شهر تهران (مورد مطالعه: روستای آهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع پایداری سرلوحه تمامی فعالیت ها و برنامه های توسعه ازجمله گردشگری روستایی است. ازاین رو اندیشمندان بارها بر ارزش ها و اهداف سه گانه توسعه پایدار تأکید کرده اند که دربرگیرنده ابعاد زیست محیطی و اقتصادی و اجتماعی فرهنگی است. آنان به صراحت بیان داشته اند که دستیابی به توسعه پایدار بدون هم گرایی در ابعاد مذکور و تلفیق آن ها با یکدیگر، امری محال خواهد بود. بنابراین در این مقاله سعی شد از طریق مصاحبه با گروه هایی که نقش حیاتی در فرایند توسعه گردشگری روستای آهار دارند، ابعاد گردشگری پایدار و هم گرایی یا کارکردهای مشترک بین آن ها واکاوی شود. روش پژوهش حاضر کیفی و هدف آن کاربردی بود. اطلاعات این تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق از چهار گروه ذی نفع کلیدی گردشگری، یعنی مدیران محلی، گردشگران، مهاجران و ساکنان بومی به دست آمد که از طریق ماتریس قدرت علاقه انتخاب شده بودند. روش نمونه گیری هدفمند این مطالعه از نوع گلوله برفی بود. یافته های پژوهش نشان داد گردشگری در روستای آهار در هر سه بُعد اقتصادی و اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی پایداری لازم را نداشت؛ به طوری که ارتباط و تعادلی بین ابعاد سه گانه توسعه پایدار گردشگری در روستای بررسی شده یافت نشد. به نظر می رسد ناپایداری فعالیت های گردشگری در روستای مطالعه شده به این علل باشد: ضعف ساختاری، نبود درک صحیح ذی نفعان از توسعه پایدار، فقدان آموزش های لازم، موانع قانونی بسیار و برقرارنکردن تعادل بهینه بین منافع ذی نفعان.