فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۸۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
تسهیم دانش یک قابلیت اساسی در مراکز تحقیق و توسعه صنعتی می باشد زیرا از طریق آن کارکنان می توانند در به کارگیری دانش، نوآوری و نهایتاً مزیت رقابتی سازمان مشارکت داشته باشند. تسهیم دانش اثربخش میان کارکنان می تواند به طور قابل ملاحظه ای بر زمان، هزینه و کیفیت فعالیت های تحقیق و توسعه در چنین سازمان هایی تأثیر بگذارد. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی عوامل انگیزش فردی و سازمانی مؤثر بر شکل گیری رفتار تسهیم دانش در یک مرکز تحقیق و توسعه صنعتی از طریق ترکیب دو نظریه رفتار برنامه ریزی شده و نظریه مبادله اجتماعی می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. برای آزمون فرضیه ها نیز از روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل 85 داده گردآوری شده از جامعه آماری اثر منفی ادراک از دست دادن قدرت دانش و اثر مثبت ادراک لذت بردن از کمک به دیگران و ادراک افزایش شهرت را بر نگرش نسبت به تسهیم دانش تأیید نمود. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که نگرش نسبت به تسهیم دانش و هنجارهای ذهنی منجر به افزایش قصد تسهیم دانش در کارکنان شده و این قصد در نهایت موجب افزایش رفتار تسهیم دانش در کارکنان می شود. علاوه بر این، نتایج تحقیق از اثر معنادار عوامل سازمانی جوّ سازمانی و تسهیلات فناوری اطلاعات و ارتباطات به ترتیب بر هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده حمایت نمود. در نهایت با توجه به یافته های تحقیق، توصیه هایی برای شاغلان حرفه ای در حوزه مدیریت دانش به منظور ترغیب تسهیم دانش میان کارکنان در مراکز تحقیق و توسعه صنعتی به همراه پیشنهادهایی برای محققان آتی جهت پوشش شکاف های تحقیق حاضر ارائه خواهد شد.
تحلیلی وضعیت مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی ( مطالعه موردی: کتابخانه های دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مقاله حاضر بررسی مقایسه ای وضعیت اجرای مدیریت دانش و همچنین میزان مشارکت کتابداران در برنامه های مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی می باشد.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کتابخانه های دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد تشکیل می دهد. برای گردآوری داده ها از سه ابزار استفاده شد. از پرسشنامه محقق ساخته برای بررسی وضعیت اجرای مدیریت دانش که شامل ابعاد تولید دانش، اعتبار بخشی به دانش، ارائه دانش، اشتراک دانش و کاربرد دانش بود. از سوالات باز و سیاهه وارسی نیز برای بررسی میزان مشارکت کتابداران در برنامه های مدیریت دانش و همچنین بررسی وضعیت زیرساخت ها و شیوه های پیاده سازی مدیریت دانش بر اساس اسناد و مدارک موجود در کتابخانه ها استفاده شده است.
یافته ها: برنامه های مدیریت دانش در کتابخانه های مورد بررسی به صورت مطلوب اجرا نمی شود، میانگین نمرات مدیریت دانش و همچنین ابعاد مدیریت دانش در حد متوسط می باشد. در رابطه با فعالیت های فردی و سازمانی کتابداران در راستای مدیریت دانش، مانند شرکت در جلسات رسمی و غیر رسمی سازمانی، برگزاری و شرکت در دوره های آموزشی، شرکت در همایش های علمی و حرفه و نیز انتقال و تسهیم دانش در قالب نگارش مقاله و ارائه پیشنهادات، اطلاعات پرسش های باز و سیاهه وارسی نشان داد، مشارکت کتابداران در این فعالیت ها نیز اندک است. کتابخانه ها نیز مانند هر سازمان دیگری نیازمند پیاده سازی برنامه های مدیریت دانش هستند. علاوه بر فراهم بودن زیرساخت ها، مشارکت کارکنان در برنامه های مدیریت دانش نیز اهمیت فراوانی دارد. مدیران کتابخانه ها علاوه بر پیگیری برنامه های مدیریت دانش می بایست شرایط لازم را نیز برای همکاری و مشارکت کتابداران در برنامه های مدیریت دانش فراهم سازند.
تدوین چارچوب خلق و اشاعه دانش برای مدیریت دانش در سازمان 2.0(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سازمان های امروزی، دانش و مدیریت آن به عنوان یکی از اساسی ترین موضوعات و ارکان سازمان مطرح است. مطالعات نشان می دهد که مدیریت دانش، سازمان را توانمند می کند و هرچه خلق، انتشار و به کارگیری دانش با سرعت و کیفیت بیشتری صورت پذیرد، مزیت رقابتی سازمان در سطح بالاتری شکل خواهد گرفت. با توجه به اینکه سازمان های جدید از فناوری و ابزار جدید و کارآمد بهره می گیرند، سازمان 2.0 به عنوان سازمانی توانا در به کارگیری ابزار ارتباطی وب 2.0 و کارکنانی با فرهنگ خوب همکاری و مشارکت و تعامل بیشتر مطرح می شود. گذر از سازمان 1.0 به سازمان 2.0 و تلاش برای خلق و اشاعه دانش در سازمان 2.0 پیچیدگی ها و مسائل خاص خود را دارد که بدون آگاهی از این موضوع و پیروی از چارچوبی مدون احتمال موفقیت آن پایین است. این پژوهش با بررسی دقیق مبانی نظری در رابطه با خلق دانش، اشاعه دانش، وب 2.0 و سازمان 2.0 شاخص های نهایی خلق و اشاعه دانش در سازمان 2.0 را با استفاده از نظر خبرگان استخراج کرده و چهار مرحله یادگیری 2.0، ارتباطات 2.0، تولید محتوا و همکاری 2.0 را به عنوان مراحل خلق و اشاعه دانش در سازمان 2.0 معرفی و هر مرحله را از سه بعد خصوصیات افراد، ماهیت دانش و فناوری بررسی و در نهایت ده شاخص را به عنوان شاخص های برتر معرفی می کند. همچنین با توجه به تحلیل ها مشخص گردید که برای خلق و اشاعه دانش در سازمان 2.0 علاوه بر استفاده از ابزار وب 2.0 به عنوان یک ابزار ارتباطی خوب و بهینه، فرهنگ تعامل، همفکری و مشارکت در فضایی باز و بدون محدودیت در میان کارکنان بسیار مهم است.
ارائه مدل پیاده سازی مدیریت دانش با رویکرد فازی در صنعت فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت علوم نوین و رقابتی تر شدن محیط در عرصه دستاوردهای فناوری، مدیریت دانش به عنوان یکی از مهم ترین مزیت های رقابتی پایدار سازمان های درگیر تکنولوژی محسوب می شود. این امر در سازمان های با تکنولوژی های پیشرفته، به خصوص سازمان های فعال در حوزه فناوری اطلاعات، به دلیل ماهیت آن ها، نمود بیشتری پیدا می نماید و از این جهت موضوع مدیریت دانش، در حال حاضر به یکی از مهم ترین اولویت های این قبیل سازمان ها تبدیل شده است که در صورت عدم شناسایی، به کارگیری، ثبت، ذخیره و خلق دانش، سازمان ناچار به پرداخت هزینه های هنگفتی در ازای احیای مجدد آن خواهد شد. هدف از پژوهش حاضر، ارائه مدل جامعی در پیاده سازی مدیریت دانش در صنعت فناوری اطلاعات می باشد. بنابراین، مؤلفه های مدل پیشنهادی پژوهش با مطالعه مقالات و پژوهش های مشابه صورت گرفته در حوزه مدیریت دانش و فناوری اطلاعات و نیز با نظرسنجی از خبرگان این حوزه شناسایی گردیدند و بدین جهت پرسش نامه ای در دو بخش طراحی گردید و در اختیار خبرگان سازمان های مورد بررسی قرار گرفت. داده های پژوهش از طریق آزمون T تک نمونه ای (T Test) و آزمون دو جمله ای (Binomial) تحلیل شدند. همچنین، به دلیل محدودیت هایی که طیف لیکرت در ارائه پاسخ های دقیق ایجاد می نماید، از رویکرد فازی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که مراحل مدل پیاده سازی مدیریت دانش در صنعت فناوری اطلاعات به ترتیب اهمیت شامل ارزیابی دانش، ارتقاء دانش، برنامه ریزی دانشی، فرهنگ دانش محور، استراتژی های مدیریت دانش، فرایندهای مدیریت دانش، زیرساخت های مناسب دانش، سازمان دانش محور و نمایش دانش می باشند، و نیز اقداماتی در هر یک از این مراحل وجود دارند که در پیاده سازی موفق این مراحل نقش مؤثری ایفا می نمایند.
استفاده از اینترانت به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینترانت، به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای نوین مدیریت دانش ظهور کرده است. مقاله حاضر، میزان استفاده 3 کتابخانه دانشگاهی آفریقای جنوبی از اینترانت را به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش گزارش میدهد. این کتابخانه ها با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شده و بر اساس یافته های متون پژوهشی، به طور مختصر، مدیریت دانش و اینترانت تعریف میشوند. مزایای اینترانت به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش و محتوای آن مورد بحث قرار می گیرد. عقاید این 3 کتابخانه درباره مدیریت دانش و استفاده از اینترانت با یافته های متون، مقایسه میشود. از شواهد چنین بر می آید که اهمیت مدیریت دانش و ارزش اینترانت به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش بر این کتابخانه های دانشگاهی پوشیده نیست. در عین حال، از اینترانت به عنوان ابزاری برای مدیریت دانش آنطور که باید، استفاده نشده است.
تحلیلی بر عوامل بازدارنده و تسهیل کننده مطالعه در ایران در چهار دهه اخیر: رویکردی مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی وضعیت روند انتشار آثار حوزه مطالعه، وضعیت اقشار اجتماعی و جنبه های مورد توجه پژوهشگران در زمینه مطالعه صورت گرفته است.
همچنین به شناخت عوامل بازدارنده و کاهنده امر مطالعه، شناخت عوامل مشوق و تسهیل کننده امر مطالعه و شناخت راهکارهای ترویج و توسعه امر مطالعه از دیدگاه آثار مؤلفان جامعه مورد بررسی پرداخته است.
روش: این مقاله به بررسی 95 منبع (اثر شامل مقاله های علمی و پایان نامه ها و طرح های پژوهشی) در حوزه مطالعه در طول چهار دهه از 1350 تا 1390با روش تحلیل متون و مطالعه کتابخانه ای پرداخته است. اطلاعات این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، گردآوری شده است.
یافته ها: مروری بر نوشتار تحقیق در چهار دهه در ایران نشان داد بیشتر مطالعات در باره وضعیت مطالعه دانش آموزان و جامعه انجام شده است و کمتر در مورد وضعیت مطالعه سایر اقشار اجتماعی تحقیق صورت گرفته است. علاوه بر آن بیشتر پژوهش ها به بررسی وضعیت مطالعه منابع غیردرسی دانش آموزان، بررسی فرهنگ و عادت مطالعه و راه های ترویج آن در جامعه پرداخته شده است. همچنین پژوهشگران بیشترین عوامل بازدارنده مطالعه را ناشی از نبود فرهنگ مطالعه در خانواده و نظام آموزش و پرورش می دانند.
جریان انتشار مقالات علمی در کشور ایران طی سال های 2007 تا 2011 بر اساس مدل مارپیچ سه گانه دانشگاه، صنعت و دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله روشهای اصلی جریان دانش در نظام ملی نوآوری هرکشوری فعالیتهای تحقیقاتی و انتشاراتی مشترک و همکاری های منطقه ای و بینالمللی بهحساب میآید که شاخص آن را می توان در میزان همکاری دانشگاه، صنعت و دولت، جست وجو کرد . بر همین اساس تحقیق حاضر 2011 - به منظور بررسی وضعیت جریان تولید علم در کشور ایران در بازه 2007 بر اساس مارپیچ سهگانه دانشگاه، صنعت و دولت انجام شده است . در این پژوهش از مدل مارپیچ سهگانه برای سنجش روابط میان دانشگاه، صنعت و دولت در روند تولیدات علمی کشور استفاده شده است. تولیدات علمی ایرانیان 2011 بهعنوان جامعه پژوهش، مور د - در پایگاه وبآوساینس در بازه 2007 بررسی قرارگرفته است و تعاملات میان ارکان مارپیچ سهگانه میان آنها مشخص شد. نتایج حاصل نشان میدهد که کمیت تولیدات علمی ایرانیان در طی پنج سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است . اکثر این تولیدات توسط دانشگاهیان و پس ازآن محققان نهادهای دولتی انجام شده است . شاخص بررسی تعاملات در این بررسی نشان میدهد همکاریهای بین دانشگاه و دولت بالاترین سطح همکاریها را میان تعاملات دوگانه دربر داشته است . این در حالی است که تعامل میان صنعت و هر یک از ارکان دانشگاه و دولت بسیار اندک بوده است، بهطوری که بعضاً میتوان از آن چشمپوشی کرد . بر همین اساس تعامل میان سه رکن دانشگاه، صنعت و دولت نیز در سطح پایینی بوده و این به معنی عدم وجود همکاریهای بالا و تولیدات مشترک علمی میان سه رکن مذکور در بازه زمانی مورد بررسی است. از طرفی به نظر می رسد محققان ایرانی با حضور همکاران خارجی در تولیدات علمی خود تمایل بیشتری برای همکاری با ارکان مختلف درون مارپیچ سه گانه دانشگاه، صنعت، و دولت نشان داده اند . درنهایت بایدگفت اگرچه رسیدن به یک نقطه ایدهآل در روابط میان ارکان مختلف مارپیچ سهگانه دولت، صنعت و دانشگاه یکشبه میسر نیست، لیکن می توان با سیاستگذاری های هدفمند و تعیین راهبردهای منطقی مسیر تعاملات میان این ارکان را هموارتر کرد.