فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در وجود «مشکل حومه ها» شکی نیست. از همین زاویه است که مجتمع های بزرگ (Grandes ensembles)، از سال های اولیه دهه ۷۰ میلادی در مطبوعات و مباحث سیاسی مورد گفتگو قرارگرفته اند تا ضرورت طرح یک سیاست شهری برای حل این معضل را توجیه کنند. اما ماهیت این مسئله چیست؟ مشکلات عمومی واقعیات عینی نیستند، بلکه محصول ساختارهای اجتماعی و سیاسی هستند که از تعاملات پیچیده میان عوامل متعدد شامل نهادها، گروه های ذینفع و جنبش های اجتماعی حاصل شده اند.
یک واقعیت اجتماعی، تنها در نتیجه یک فرایند فشرده سه گانه ""نامگذاری، سرزنش (مقصر شناختن)، ادعا"" است که تبدیل به یک مشکل عمومی می شود : نامگذاری تشخیص مشکل است، سرزنش، شناسایی علل مشکل ذکر شده و یا مقصرانی است که بتوان مشکل را به آنها نسبت داد و ادعا تدوین و انتشار برنامه های دادخواهیِ اصلاح و درمان است.
برای اتخاذ سیاست شهری از ابتدا حالت های متعدد و رقابت کننده ای از مشکل مطرح وجود دارد که هریک جهت گیری های استراتژیک و اقدامات جداگانه ای را سبب می شود. بحث های مربوط به ماهیت مشکل و راه حل های ممکن آن در حیطه فضای عمومی، بعد از تصویب قانون هدایت و برنامه ریزی برای شهر و نوسازی شهری ۲۰۰۳ (معروف به قانون بُرلو) تقریباً به طور کامل از بین رفتند. نه سال بعد، با از هم پاشیدن ِتوهم یک راه حل کاملاً برنامه ریزی شده، از سرگیری بحث ممکن و حتی ضروری می شود. این مقاله در این چشم انداز و با دو هدف ارایه می شود : روشن شدن رویکردهای مختلف به «مشکل محله ها» و پیشنهاد ابزارهای اقدام عمومی.
The Impact of Religious Tomb Buildings on the Formation of Iran Cities in Islamic period; Case Study: The Role of Ali Al-Saleh in the Formation of Saleh Abad City (Ilam) (تأثیر بناهای آرامگاهی مذهبی در شکل گیری شهرهای ایران دوره اسلامی- نمونه موردی : نقش امامزاده علی الصالح(ع) در شکل گیری شهر صالح آباد (استان ایلام))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره های مختلف بشری، عوامل متعددی در شکل گیری یا آبادی شهرها مؤثر بوده اند. از جمله می توان به کوه ها، رودها، بناها، راه ها، مذهب، آداب و رسوم اشاره کرد. دین به عنوان عنصری فرهنگی، منشأ ایجاد تغییر و تفاوت در سرزمین های مختلف است. دستورات دین اسلام به گونه ای است که در محیط شهری امکان تحقق بیشتری داشته و حکومت های اسلامی تأسیس یا توسعه شهر را برای قدرت نمایی، رسیدن به اهداف آرمانی، اجتماعی و سیاسی در برنامه خود داشته اند. در این دوره اولین نمونه تأثیر یک بنا به عنوان عامل دینی و مذهبی در آبادی شهر، به نام مسجد پیامبر(ص) در شهر مدینه است. بناهای مذهبی نقش مؤثری در شکل گیری یا توسعه بسیاری از شهرها در ایران و سایر مناطق تحت نفوذ اسلام داشته و در جنبه های گوناگون تاریخی، هنری، مذهبی و اجتماعی در معماری نقش اساسی داشته اند که تمرکز و توجه بر این بناها می تواند باعث ایجاد یا گسترش شهر در این محدوده ها یا تبدیل آن به قطب گردشگری شده و در نهایت شاهد نمایش معماری شهر اسلامی بود.
استان ایلام هم مرز با کشور عراق و در مسیر مهاجرت و تبعید علویان، با توجه به مسیر کوهستانی و صعب العبورش، امامزادگان و یاران آنها را در بسیاری از شهرها و آبادی های خود تجربه کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر امامزاده علی الصالح(ع) به عنوان یک عنصر دینی و فرهنگی در شکل گیری شهر صالح آباد در استان ایلام صورت گرفته است.
با مطالعه کتابخانه ای و میدانی پیشینه حضور امامزاده در منطقه هجدان دشت و تهیه نقشه تکامل شهر توسط نگارندگان، از کلیت مطالب می توان به این جمع بندی رسید که امامزاده به عنوان یک بنای آرامگاهی مذهبی در دوره اسلامی، تنها عامل شکل گیری و رونق شهر در منطقه ای گرم و خشک و خالی از سکنه است که نام خود را از این امامزاده گرفته و به صالح آباد شهرت یافته است.
مصدق؛ خورشید بی غروب
بررسی پروژه طراحی فضای شهری حاشیه رودخانه بابلرود و موانع تحقق پذیری آن
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر ابتدا به معرفی پروژه طراحی فضای شهری بابلرود و بررسی آن در اسناد فرادست موجود، بیان اهداف کلان و اهداف عملیاتی پروژه پرداخته، سپس با عنایت به اینکه یکی از مهمترین اهداف کلان هر پروژه از جمله پروژه مذکور‹‹تحقق پذیری›› می باشد، پس از ارائه مقدماتی مختصر در خصوص عوامل تاثیرگذار در تحقق پذیری پروژه های شهری، به بررسی موانع تحقق پذیری این پروژه پرداخته می شود. تحقییق حاضر بر این فرض استوار است که ضعف مدیریت شهری، عدم مشارکت پذیری مردم و همچنین موانع و مشکلات حقوقی موجود، از مهمترین موانع تحقق پذیری این پروژه می باشد. روش گردآوری اطلاعات جهت بررسی فرضیه این پژوهش، روش میدانی(با استفاده از مصاحبه و تهیه پرسشنامه های متعدد) و همچنین روش کتابخانه ای (با استفاده از منابع مکتوب و الکترونیک)می باشد.
استخراج الگوهای اقلیمی فضاهای عملکردی در خانه های بومی بندر بوشهر با به کارگیری نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه جنوبی ایران دارای یکی از بحرانی ترین اقلیم های جهان است و توجه به مؤلفه های اقلیمی در فرآیند طراحی خانه ها در این منطقه، می تواند به بالا بردن سطح آسایش حرارتی ساختمان کمک کند. اقلیم گرایی دیدگاهی بنیادی در طراحی خانه های بومی ایران بوده، از این رو به کارگیری الگوهای فضاهای عملکردی خانه های بومی در طراحی مسکن معاصر هر شهر، می تواند سبب ارتقای سطح آسایش شود. این مقاله ضمن استخراج و معرفی الگوهای فضاهای عملکردی در خانه های بندر بوشهر از طریق به کارگیری نظریه داده بنیاد و تطابق ویژگی های این فضاها با مشخصات اقلیمی بوشهر، در پی پاسخ به این سؤال است که الگوهای مذکور تا چه حد متناسب و متأثر از اقلیم است. این مقاله دارای هدفی کاربردی و راهبرد آن در مرحله تحلیل و استنتاج کیفی و از طریق نظریه داده بنیاد بوده و با روش تصویرسازی انجام می شود. گردآوری داده ها در دو بخش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل اسناد خانه های بومی انجام شده است.
تطابق الگوهای به دست آمده از کدگذاری نمونه ها با مؤلفه های اقلیم میانه و محلی منطقه مورد بررسی نشان می دهد که مشخصه های فضاهای عملکردی در نمونه های مورد مطالعه با مؤلفه های اقلیم میانه منطبق بوده و همچنین از الگوهای باد محلی پیروی می کند. از شاخص ترین نکات در الگوهای خانه های بوشهر می توان به استفاده از زمستان نشین برای فصول سرد برخلاف بسیاری نقاط حاشیه خلیج فارس و دریای عمان، ایجاد سامانه ایستای تهویه طبیعی با توجه به انتظام و جهت گیری فضاهای باز و نیمه باز اشاره کرد. در این الگوها فضاهای باز و نیمه باز مابین و مقابل فضاهای بسته قرار دارند و کشیدگی فضاهای بسته در جهت حیاط است. لذا در عین تراکم کلی حجم، فضاهای بسته زیستی از نظر تهویه طبیعی به صورت گسترده عمل می کنند. الگوهای اقلیمی این خانه ها شامل راه کارهای ساده ای از فرم صحیح فضاهای باز، نیمه باز و بسته و ترکیب های حساب شده ای از آنها در سطح و ارتفاع است که به سادگی قابل تعمیم و استفاده در الگوهای خانه های امروز خواهد بود.
بررسی بازسازی مسکن پس از سانحه از منظر تصویر ذهنی ساکنان، نمونه موردی بره سر پس از زلزله رودبارـ منجیل1369(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورده شدن تصویر ذهنی افراد از خانه، نقش تعیین کننده ای در رضایت آنان از سکونتگاهشان دارد. این تصویر که متأثر از فرهنگ میباشد، در میان ساکنان یک اجتماع به صورت تقریبی واحد است. اگرچه این تصویر ذهنی واحد در حال شکسته شدن است، هنوز مردمانی در مناطقی از کشورمان هستند که با وجود گذر زمان و تغییراتی که در سبک زندگی آنها رخ داده، به این الگوهای ذهنی ثابت پایبند ماندهاند و حتی با پیشآمد شرایطی که الگوی جدید و مغایر با تصویر ذهنیشان را به آنها تحمیل کرده است، نه تنها آن را نپذیرفته، بلکه به روش های گوناگون در احیای تصویر ذهنی و الگوی کهن خود تلاش کرده اند. در این مقاله، تصویر ذهنی ساکنین برهسر خورگام، از توابع رودبار که در زلزله خرداد 1369 رودبارـ منجیل خسارت فراوانی دید و پس از آن جابهجا شد، بررسی شده است. در این منطقه، مردم نه تنها الگوی مسکن بازسازی شده پس از زلزله را نپذیرفتند، بلکه با تغییرات رفتاری و کالبدی، سعی در برگشت به الگوی پیش از سانحه داشته اند. نگارنده مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی بوده است که تصویر ذهنی ساکنان از خانه چه بوده و در صورت تفاوت این تصویر ذهنی با مسکن بازسازی شده، مردم چه رفتاری از خود نشان دادهاند؟ از آنجا که موضوع اصلی تحقیق، تصویر ذهنی ساکنان از خانه و مشخص کردن رفتار آنان است، با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق کیفی روش مناسب تری نسبت به روش های کمی است و از میان روش های تحقیق کیفی، رویکرد نظریه زمینه ای برای مشخص کردن تصویر ذهنی مردم انتخاب شده است.
خاک و خِرَد، تأملی در شأن معماری در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی، معمار یا نظریه پرداز معماری نبوده است؛ اما در مثنوی به سبب های گوناگون، به تصریح یا به تلویح، به عمد یا غیرعمد، به معماری توجه کرده است. این را می شود در چند مرتبه مشاهده کرد: خبر دادن از عالم معماری که در آن می زیسته است؛ به کار بردن صورت های معماریانه خیال در سخن؛ برقرار کردن نسبت میان معماری و هستی؛ پیش نهادن نظرهای کلی، که به معماری هم قابل تعمیم است؛ دعوت به ذکر خدا به واسطه معماری. در این مقاله کوشیده ایم، به روش تفسیر متن با متن، شأن معماری را از خلال ابیات مثنوی دریابیم. این کار را در مراتب یادشده و در جهت پاسخ گویی به چند پرسش اصلی انجام داده ایم: نسبت معماری با هنر و صنعت و پیشه؛ تجلی معماری در زبان مثنوی؛ نسبت معمار با خیال؛ ویرانی در برابر آبادانی؛ تجلی جهان معماری مولوی در آثار و مناقب نامه هایش؛ ویژگی های مادی و غیرمادی مکان مطلوب؛ معماری در مقام واسطه ذکر.
رمز و راز معماری معبد اناهیتا
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
کارگاه نظریه های نو گزارش مجله منظر از کارگاه های تخصصی مرکز پژوهشی نظر است که در آن صاحبنظران برای نخستین بار یافته های نوین خود را که در اثر تأمل در موضوع قدیم به دست آورده اند به بحث می گذارند. این نظریه ها به تدریج در قالب مقاله های مستقل به طور مشروح عرضه می شود.
گفتگو با دانیل بورستین
حوزه های تخصصی:
آسیب شناسی نوسازی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوسازی بافت های فرسوده شهری در ایران، به دلیل گستردگی فرسودگی بافت ها در سطح سرزمین و سانحه خیز بودن آن از اولویت های اصلی برنامه ریزی و مدیریت امروز کشور است. طی سال های مدید ، ضعف مدیریتی و اجرایی در نبود دانش مرتبط با نوسازی و ناشناخته بودن تجارب موفق در فضای اجتماعی و سیاسی کشور به تداوم رکود نوسازی منجر شده است. این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیلی ، با تکیه بر تجارب میدانی ، به آسیب شناسی و بررسی موانع و محدودیت های عدم تحقق نوسازی بافت های فرسوده شهری که عمدتاً شامل سامان نیافتگی و دید پروژه محور در فضای نوسازی شهری و دید محدود و بخشی نگر در شرایط فعلی کشور است، می پردازد. در جستجوی راهکارِِِِِِ برون رفت از وضع موجود، به رغم آنکه شهرهای کشور با پهنه های وسیعی از بافت های فرسوده مواجه هستند، بزرگ ترین ""فرصت"" آنها همین بافت ها است. از این روی اقتضا دارد پدیدة ""نوسازی"" به عنوان یک ""ارزش استقراری و استمراری"" مخاطبین خود را بشناسد، چراکه همین ""فرصت بزرگ"" چنانچه در اثر فقدان شناخت علل تأخیر در نوسازی و آسیب شناسی آن و اعمال مدیریت های سلیقه ای در اختیار مخاطبین حقیقی خویش قرار نگیرد، قطعاً در مسیر ضعف تحلیل به ""ضد ارزش"" و ""تهدید"" تبدیل خواهد شد. یافته های این مطالعه نشان می دهد فرسودگی در شهر، مولود شرایط و سازمان حاکم بر شهر و توزیع نامناسب فرصت های برابر در برخورداری از محیط زیست مناسب در هر یک از قطب های توسعه شهری بوده و توقف روند آن و""نوسازی پیشرو و اثربخش"" در گرو تغییرات کلان، در این گرایش ها و کلیه بخش های مرتبط است.
منظر تاریخی شهر؛ رویکرد شهرداری در محلة جماران تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی منظر شهری، قرائت، تفسیر صحیح و در نهایت باز تولید کیفیت هایی است که ارزش های قدیم و جدید شهر را به هم پیوند می زند و موجب حفظ رابطه طبیعی انسان با محیط شهری خود ـ هویت شهری ـ می شود و باید به عنوان یک اصل در پروژه های منظر شهری مد نظر قرار گیرد. پروژه های نوسازی و بهسازی محلات و بافت های شهری از مهم ترین پروژه های منظر شهری هستند. ضرورت معاصرسازی این بافت ها و فوریت حفظ شخصیت اصلی این مجموعه های کهن و تداوم و هدایت حیات و هویت موجود در آنها، با ساخت و سازهای امروزین و جریان آن به نسل های آینده از مهم ترین دغدغه های آنهاست. یکی از این بافت های ارزشمند در تهران محله جماران است که در گذشته ای نه چندان دور روستایی در حاشیه شهر بوده و با ادامه روند گسترش شهری به شکل محله ای درون شهر تغییر چهره پیدا کرده است. این منطقه بین سال های 59 تا 68 به واسطة حضور امام خمینی (ره)، کانون سیاسی ایران بوده است که این امر بر اهمیت تصمیم گیری در این بافت می افزاید.
ارزیابی مؤلفه های سرمایه اجتماعی در شهر ایرانی از دریچه متون کهن ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاملات اجتماعی، روابط و علقه های محله ای، مشارکت و بسیاری مفاهیم اجتماعی دیگر که همگی تحت عنوان سرمایه اجتماعی مطرح هستند از جمله مهم ترین دلمشغولی های طراحان، برنامه ریزان و مدیران شهری است که نقش به سزایی را در آفرینش و تقویت حس مکان، دلبستگی مکانی، رضایتمندی سکونتی، هویت مکانی و بسیاری کیفیت های مکانی دیگر عهده دار است. بر همین اساس چنانچه تقویت این عوامل اجتماعی را که در این تحقیق از آنها تحت عنوان سرمایه اجتماعی یاد می شود به عنوان یکی از اهداف طرح ها و برنامه های شهری در نظرگیریم، نگاه به گذشته جامعه ایرانی، نقاط قوت و ضعف بسیاری را در توانایی ارتباطات اجتماعی ایرانیان در جهت همسایگی اجتماعی، مشارکت شهروندی و زندگی جمعی نشان خواهد داد که می تواند روشنی بخش جامعه امروز در نیل به اهدافش باشد. در این بین ادبیات نیز به عنوان میراثی مکتوب از گذشتگان می تواند نقش مهمی در شناسایی روندها و رویه ها عهده دار باشد. در واقع همواره بخشی از ادبیات به اجتماعیات اختصاص دارد و بیانگر راز و رمزهای نهفته در مناسبات میان مردم است.
از این رو پژوهش حاضر با هدف واکاوی مناسبات اجتماعی در جامعه سنتی ایران با مروری بر تعاریف سرمایه اجتماعی به ارزیابی مؤلفه های سه گانه آن در متون کهن پارسی پرداخته است. بر این اساس در یک سامانه پژوهش کیفی مبتنی بر رویکرد پژوهش تفسیری- تاریخی، با استفاده از روش تحلیل محتوا تلاش شده تا به بررسی هر یک از مؤلفه های سه گانه سرمایه اجتماعی در متون کهن ادبی ایران همچون خمسه نظامی، مثنوی معنوی و گلستان سعدی پرداخته شود. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که محلات به عنوان مهم ترین تجلی شبکه های اجتماعی در زندگی شهری جامعه ایرانی مهم ترین عامل تعیین کننده دیگر مؤلفه های سرمایه اجتماعی روابط و تعاملات اجتماعی، هنجارهای همیاری و اعتماد هستند. بر این اساس برخلاف جوامع غربی که تعاملات میان شهروندان عمدتاً به صورت میان گروهی، در مقیاس شهر و در فضاهای شهری صورت می پذیرفته است، تعاملات ایرانیان به صورت درون گروهی و در مقیاس محلات تحقق می یافته است به گونه ای که در شکل گیری شبکه های اجتماعی، ارتباطات افقی بسیار قویی تر از ارتباطات عمودی( آوندی) بوده است. همچنین در حالی که هنجارهای همیاری و اعتماد در دو سطح خرد و میانه از سطح مطلوبی برخوردار است لیکن اعتماد در سطح کلان سست و شکننده است. علاوه بر این به نظر می رسد مشارکت دادن مردم در مدیریت فضاهای شهری از طریق شکل گیری و اولویت دادن به سازمان های مردم نهاد به مثابه حلقه واسطه عرصه عمومی و دولتی نقش به سزایی در تقویت سرمایه اجتماعی بین گروهی می تواند عهده دار باشد.
رویکرد منظرین، عامل موفقیت گردشگری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری، صنعتی که امروزه به عنوان یکی از مهمترین صنایع جهان شناخته میشود، نه تنها از لحاظ اقتصادی بلکه به دلیل معرفی و شناساندن تاریخ و فرهنگ شهرهای مختلف، مطرح است. این امر به دلیل دارا بودن پتانسیلهای بسیار و انواع مختلف میتواند گزینهای مناسب برای توسعه و طراحی شهرهای انسانگرا و افزایش مطلوبیت زندگی شهری باشد. اما امروزه انتخاب رویکرد مناسب برای این صنعت از چالشهای مهمی است که در عرصه گردشگری شهری مطرح شده است.
در این میان رویکرد منظرین به شهر با توجه به ماهیت منظر و توجه به ابعاد مختلف، زمانی- مکانی، تمدنی- تاریخی و عینی- ذهنی به صورت همزمان در شهر، بستر مناسبی است که میتواند بسیاری از نیازهای گردشگری شهری را فراهم کرده و این صنعت را در نیل به اهدافش یاری رساند.
این پژوهش در تلاش است با بررسی مشخصههای منظر شهری به عنوان رویکرد منظرین به شهر و شناسایی گردشگری موفق، نقش رویکرد منظرین در موفقیت گردشگری شهری را بررسی کرده و مشخص کند این رویکرد با وجود نوین بودن، به دلیل برخورداری از ویژگیهای منحصر به فرد نه تنها باعث ادراک صحیح گردشگران از شهر و توفیق گردشگری میشود، بلکه تعاملات میان شهروندان و آنان را نیز موجب خواهد شد.
تأملی بر مسایل و مشکلات شهرهای جدید با تأکید بر شهر جدید رامشار (زابل)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهر نشینی، توسعه شهر های موجود، ظهور شهرهای جدید و وقوع تحولات عمیق در سیما و کالبد شهرها از جمله مهمترین رویدادهای دو قرن اخیر محسوب می شوند. نتیجه آشکار انقلاب صنعتی و رشد اقتصادی مبتنی بر سرمایه در کشور های غربی، وقوع چنین رویدادی بوده و این رخداد پس از رواج صنعت و توسعه شیوه سرمایه داری به سایر سرزمین ها از جمله کشورهای توسعه نیافته نیز راه یافت. بدون تردید پدید آمدن تراکم جمیعتی ناشی از شیوه جدید زندگی، بر کلیه جنبه های حیات فردی و اجتماعی مردمان تأثیرات شگرفی داشته و دست اندرکاران امر را در حوزه های عمل و تئوری مشغول خویش ساخته است.همایش ها و سمینار های مختلفی که در این زمینه برگزار شده و می شوند، شاهدی بر اهمیت مسأله و تلاشی در جهت ارائه راهکارهای جدید و حتی اصلاحاتی کلی در امر شهرسازی و شهرهای جدید است. این مقاله با مطالعه و آنالیز مسایل و مشکلات شهرهای جدید و بویژه بررسی موردی شهر جدید رامشار در مجاورت شهر زابل به کنکاش در زمینه تنگناهای شهرهای جدید و وضیعت این شهر و ارایه راهکارهای لازم پرداخته است
مطالعه تطبیقی الگوهای معماری و شهرسازی باغشهر طبس در دوره زندیه و باغشهر اصفهان در دوره صفویه
حوزه های تخصصی:
با نگاهی به شهرسازی ایران، با مفهومی به نام توسعه شهری به معنی تغییرات در کاربری زمین و سطوح تراکم، جهت رفع نیازهای ساکنان شهر مواجه می شویم که در برخی از شهرها شباهت زیادی با باغشهر در معنای امروزی دارد. امروزه، عدم الگوگیری از ارزش های موجود در معماری و شهرسازی گذشته کشور، سبب بروز مشکلاتی در معماری و شهرسازی شده است. این در حالیست که با تأمل در معماری و شهرسازی سنتی ایران، می توان چنین الگوگیری هایی را در اعصار مختلف به وضوح مشاهده کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که توسعه باغشهر طبس در دوره زندیه و اصفهان در دوره صفویه از چه الگوی مشترکی تبعیت کرده است. برای دستیابی به این هدف، با بهره گیری از منابع مکتوب و مصور و استفاده از روش توصیفی -تحلیلی به مقایسه تطبیقی این دو باغشهر پرداخته شده است. یافته های حاصل از این تحقیق مهمترین تشابهات باغشهر طبس و اصفهان را نشان داده که به صورت: 1- الگوی توسعه شهر 2- نقاط ابتدایی و انتهایی محور توسعه 3- کاربری های همجوار محور توسعه 4- الگوی کلی پلان باغ های انتهایی محور توسعه 5- الگوی کلی ورود آب به شهر، است. به نظر می رسد با توجه به وجود چنین تشابهات و تأخر زمانی باغشهر طبس نسبت به باغشهر اصفهان، الگوی توسعه شهر طبس در دوره زندیه ملهم از اصفهان در دوره صفویه بوده است.
سیر تحول رابطه ساختاری باغ و شهر در سازمان فضایی شیراز از سده چهارم تا دوازدهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ های تاریخی شیراز تا پیش از تغییرات شهری دوران پهلوی و معاصر، از عناصر شاخص شهری به حساب می آمده است. به نظر می رسد شکل گیری هسته تاریخی شهر و توسعه آن در ادوار مختلف، چه از حیث رابطه ساختاری میان باغ و شهر و چه از حیث استفاده از باغ و عناصر آن در پیکره شهر، به پدیده باغ وابسته بوده است. از سوی دیگر، تعریف نظام استقرار باغ در شهر، به عوامل متعددی وابسته است که خود بر چگونگی تعامل ساختاری باغ و شهر تأثیر دارد. ازآنجاکه شیراز تا پایان دوره زندیه شاهد چهار دوره حکومتی مقتدر بوده است، سؤال اصلی این پژوهش چنین مطرح می شود که «رابطه ساختاری میان باغ و شهر از سده چهارم هجری تا پایان دوره زندیه چگونه است؟» برای دریافت چگونگی این رابطه، «جایگاه باغ در هسته مرکزی شهر» و سپس «جایگاه باغ محورها در توسعه فضایی شهر» با استفاده از مطالعات و اسناد تاریخی، توصیفات سفرنامه ها و نقشه های بازسازی شده بررسی شده است؛ سپس چگونگی نظام استقرار باغ در شهر شیراز تا اواخر دوره زندیه تحلیل و در نقشه شهر شیراز مکان یابی شده است. نتایج نشان می دهد که تعامل باغ و شهریک تعامل دوسویه است، بدین صورت که از یک سمت مشخصات طبیعی شهر همچون ارتفاعات، مسیر رودخانه، منابع آب و حتی تصمیمات حکومتی مبنی بر چگونگی ساختار شهر، به گونه ای از پیش تعریف شده، محل قرارگیری باغ را مشخص می کند؛ از سمت دیگر باغ با هویت بخشیدن به محورهای حکومتی و هدایت مسیر های توسعه شهر در دوره های بعد، نقشی کلیدی در سازمان فضایی شهر ایفا می کند.