فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
عدم توجه به فرسودگی شهری منجر به توسعه برونزا و تهیشدن شهر میشود. شهر تهی، محل اسکان مهاجرین تازهوارد، فقر، محرومیت و آسیبهای اجتماعی میشود. بررسی تجارب کشورهای جهان حاکی از آن است که کلانشهرها با اتخاذ تدابیر مناسب شرایط درونی کشور خویش و استفاده از فرصتها و نقاط قوت خود فضاهای سرزنده و مناسب ایجاد کرده و از این طریق بر توسعه نابخردانه و ناآگاهانه شهر مسلط شدهاند. توسعه نااندیشیده شهر تهران در جهت احداث شهرهای اقماری، شهرکها و شهرهای جدید و سکونتگاههای خودرو منجر به بیتوجهی به بافتهای مرکزی شهر شده است، از طرفی جریان مهاجرتهای روستایی و حاشیه شهری با قدرت خرید پایین به سوی محلات مرکزی بر بسط و گسترش فرسودگی افزوده که در این راستا اتخاذ سیاست مناسب توسعه شهری که توأمان هم از درون و هم در حاشیه معضلات ناشی از نابسامانیهای توسعه شهری را برطرف کند لازم به نظر میرسد. در این راستا پژوهش حاضر سعی در رسیدن به اهداف خود در قالب شناخت توسعه فضایی (کالبدی، اجتماعی فرهنگی) در سطح کلانشهر تهران و تأثیر جریان توسعه بر محله هفتچنار و شناخت روند شکلگیری بافتهای فرسوده در این محله و شناخت تأثیر جریان مهاجرتها در شکلگیری و گسترش فرسودگی در آن محله دارد. فرض بر آن بوده که روند توسعه شهر تهران در ادوار گذشته منجر به ایجاد و گسترش بافتهای فرسوده در سطح شهر است و از طرفی جریانهای توسعه کلانشهر تهران بر محلههایی که در حاشیه ماندهاند (مانند محله هفتچنار) تأثیراتی منجر به فرسودگی داشته است. فرض دیگر اینکه جریانهای مهاجرت گروههای کمدرآمد و روستایی و حاشیهنشین به محله هفتچنار منجر به گسترش و دوام فرسودگی در این محله شده است. روش تجزیه و تحلیل در این پژوهش، کیفی با استفاده از روش ماتریس سوات swot، تعیین نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدید در خصوص توسعه کلانشهر و تأثیر آن بر گسترش بافتهای فرسوده در سطح شهر تهران و روش تجزیه و تحلیل جریانها و استفاده از دادههای آماری (در مواقع لزوم) است. نتایج حاصل از این پژوهش گویای این نکته است که انقلاب اسلامی عامل مهمی در ایجاد و تغییر و تحولات در محله هفتچنار بوده است. طی سالهای اولیه انقلاب، توسعه مناطق حاشیهای و گسترش ساخت و سازهای غیررسمی پیرامون شهر تهران به اوج رسید. گسترش تهران از برون منجر به بیتوجهی به محلات مرکزی از جمله هفتچنار شد و این موضوع محله را به سمت فرسودگی سوق داد. این موضوع منجر به اسکان سیل مهاجران تازهوارد حاشیه شهری و روستایی در محلات فرسوده مرکزی کلانشهر تهران و از آن جمله محله هفتچنار شد. تداوم و بسط فرسودگی این محله از دو مشکل اساسی منتج میشود : از طرفی مشکلات پایینبودن نرخ درآمد خانوارها که موجب پایینآمدن توان پرداخت هزینههای خدمات شهری، عدم مشارکت ساکنین در بهسازی محیط زندگی و افزایش مشکلات اقتصادی خانوارها شده است و از طرف دیگر وجود بافت مسکونی فشرده و فرسوده است به گونهای که این محله یکی از آسیبپذیرترین محلات منطقه 10 در برابر زلزله است. پایینبودن توان اقتصادی ساکنان محله مانع از نوسازی واحدهای مسکونی و یا مقاومسازی واحدهای مسکونی میشود.
تحلیلی بر روند شکل گیری پارادایم توسعه شهری پایدار با تأکید بر جریان های زیست محیطی
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب صنعتی در جهان، پیامدهای منفی زیست محیطی در جهان اتفاق افتاد که ناشی از عدم توجه صحیح توسعههای اقتصادی و تأثیر آن بر محیط زیستِ طبیعی بود. به دنبال آن افراد مختلفی در سراسر دنیا شروع به دادن اخطارها و هشدارهایی مبنی بر نیاز توجه بیش از پیش به زیست بوم کردند که منجر به شکل گیری جنبش های زیست محیطی گوناگون و نیز چاپ کتاب های مختلف در این زمینه گردید. با توسعه بحث های گوناگون پیرامون این موضوع و درک عمیق تر از نتایج مخرب این گونه توسعه ها پارادایم پایداری در جهان شکل گرفت. پارادایم پایداری را می توان رایج ترین و کاربردی ترین پارادایم قرن حاضر دانست. این مفهوم را می توان با تمامی امور مربوط به زندگی روزمره مرتبط دانست که البته معرفی ابعاد سه گانه آن در رابطه با اجتماع، اقتصاد و محیط زیست گواهی بر این ادعاست. بسیاری از صاحب نظران ریشه های پیدایش این پارادایم را مرتبط با بوجود آمدن شرایط نابسامان زیست محیطی ناشی از توسعه های بی قاعده بخصوص در زمینه های اقتصادی می دانند. یکی از زمینه هایی که پس از تکوین این پارادایم به شدت مورد تواجه قرار گرفت مرتبط با توسعه های شهری بخصوص در کلان شهرها و البته بدنبال افزایش جمعیّت شهرنشین ایجاد گردید که به توسعه شهری پایدار معروف شد. در این پژوهش به نحوه شکل گیری جنبش های زیست محیطی پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش توصیفی-تحلیلی است که در ابتدا از مهم ترین و به روزترین منابع مرتبط با موضوع استفاده شده و پس از مطالعه و بررسی آنها، تحلیل هایی در جهت اثبات فرضیه پژوهش صورت پذیرفته است. در ابتدای تحقیق سؤالاتی مرتبط با موضوع شکل گرفت و بر مبنای آن ها این فرضیه مطرح گردید که سیر تکوینی جنبش های زیست محیطی منجر به شکل گیری پارادایم توسعه شهری پایدار گردیده است. به منظور اثبات فرضیه مهم ترین منابع معتبر داخلی و خارجی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته اند و البته در راستای اثبات این فرضیه نگاهی دقیق تر و موشکافانه تر به پارادایم توسعه برانتلند (از معروف ترین تعاریف مرتبط با توسعه پایدار که توسط او ارائه گردیده) شده است. در نهایت پژوهش، فرضیه مطرح شده را اثبات کرده و به این نتیجه رسیده است که با شکل گیری جنبش های زیست محیطی در جهان پارادایم پایداری و با بسط یافتن این پارادایم در حوزه مسایل شهری، پارادایم توسعه شهری پایدار شکل گرفته است.
سنجش رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری از دیدگاه گاربران؛ مطالعه موردی پارک بانوان شمس تبریزی
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت شهروندان موجب بالا رفتن آسایش، رفاه شهروندان و پذیرش انجام امور تعهدات و مسئولیت نخواهد شد. امنیت از شاخصه های کیفی زندگی در شهرهاست و آسیب های اجتماعی از مهم ترین پیامدهای مختلف امنیت به شمار می روند. زنان نیز در مقام نیمی از اجتماعات انسانی، به واسطه خصوصیات بیولوژیک، مسئولیت ها و نگاه متفاوت، ارتباط متمایز تری با فضا برقرار می کنند. این تحقیق به سنجش میزان رضایتمندی از تفکیک جنسیتی فضاهای عمومی شهری در بین زنان مراجعه کننده به پارک بانوان شمس شهر تبریز پرداخته است. تحقیق حاضر از نظر هدف توصیفی و در قالب مطالعات پیمایشی است. از نظر زمانی مقطعی بوده و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، زنان بالای هجده سالی است که در زمان پژوهش به تنهایی در پارک حضور داشتند. بر مبنای فرمول کوکران، حجم نمونه 114 نفر تعیین شد و نمونه گیری به صورت خوشه ای در سطح پارک انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد دامنه معیارهای امنیت محیطی هم گسترده بوده و هم از اهمیت بالایی برخوردار است. توجه به جایگاه زنان در جوامع کنونی و محدودیت ها- شاخصه ها را تا حدودی پررنگ تر نمود تا احساس امنیت محیطی در بخش های مختلف فضاهای شهری به ویژه پارک ها و فضاهای گردشی در ساعات مختلف شبانه روز برای زنان فراهم شود. عواملی همانند طراحی مناسب فضای درونی پارک نسبت به اشرافیت ساختمان های مجاور، نحوه توزیع کاربری های مختلف در درون پارک(چیدمان عناصر)، مکانیابی و نحوه دسترسی به پارک و احساس امنیت و آرامش روانی در پارک با افزایش رضایتمندی پاسخگویان از حضور در پارک بانوان رابطه معناداری دارد.
تهویه طبیعی در شوادون های شهر دزفول با بهره گیری از مدلسازی CFD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهویه طبیعی یکی از مؤثرترین عوامل در ایجاد آسایش حرارتی است. این عامل با بهرهگیری از کوران هوا، کاهش رطوبت نسبی و افزایش تبخیر سطحی موجب ایجاد شرایط آسایش در اقلیمهای گرم و مرطوب میشود. در دوران معاصر با توجه به اهمیت انرژیهای تجدیدناپذیر از جمله سوختهای فسیلی و همچنین افزایش آلودگیهای زیستمحیطی، نقش تهویه طبیعی در ساختمان به لحاظ سازگاری ساختمان با محیطزیست حایز اهمیت است.
سازندگان بنا در دزفول به عنوان یکی از شهرهای اقلیم گرم و نیمه مرطوب جهت تعدیل شرایط آب و هوایی در مسکن به ساخت فضایی در عمق 5 تا 12 متری در زیرزمین پرداختهاند.
این فضای زیرزمینی به نام شوادون(Shavadoon) به عنوان یکی از راهکارهای مناسب جهت انطباق با محیط و ایجاد شرایط آسایش حرارتی با استفاده از ثبات دمای سالانه زمین و تهویه طبیعی است. این پژوهش در ابتدا به شناسایی عوامل مشترک و انتخاب شرایط کالبدی تأثیرگذار در تهویه شوادون میپردازد، سپس اثر تهویه طبیعی را در گونههای مختلف شناساییشده با استفاده از مدلسازی CFD جهت ایجاد شرایط آسایش حرارتی مورد بررسی قرار میدهد.
منظر مثمر
مکانیابی پارکینگ طبقاتی چندمنظوره با تأکید بر کاربری پناهگاه با استفاده از GIS و روش تصمیم گیری چندمعیارهAHP (مطالعه موردی: منطقه 14 شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
حفظ جان غیر نظامیان از جمله مهم ترین اهداف مسئولان کشور در کاهش آسیب پذیری حوزه ی نیروی انسانی بوده و ایجاد فضاهای امن و پناهگاهی در زمره ی اقدامات رسیدن به این هدف می باشد. با توجه به هزینه بالای احداث فضاهای امن پناهگاهی، احداث فضاهای چند منظوره به نحوی که در زمان صلح به کاربری خاصی تعلق یابند و در زمان بحران به عنوان فضای امن پناهگاهی استفاده شوند، امری منطقی، مقرون به صرفه و دارای اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق، مکانیابی یک کاربری عمومی مورد نیاز در منطقه 14 تهران است که قابلیت بهره برداری به عنوان فضای امن را دارا باشد. به همین منظور با اعمال نظر کارشناسان در محدود مورد مطالعه، پارکینگ طبقاتی به عنوان کاربری عمومی شهری انتخاب شد. تبیین شاخص های مکانیابی نیز بر این اساس قرار گرفت که کاربری پارکینگ طبقاتی علاوه بر ارزش کارکردی در زمان صلح، در زمان بحران به عنوان فضای امن پناهگاهی قابلیت بهره برداری را داشته باشد. این مهم از طریق بررسی تحلیلی تحقیقات گذشته و دریافت نظرات کارشناسان انجام پذیرفت. در ادامه با روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و وزن دهی به شاخص های مکانیابی از طریق پرسشنامه، لایه های مربوط به هر شاخص در نرم افزار GIS تشکیل و سپس با روی هم اندازی لایه ها مکان نهایی شناسایی و معرفی گردید.
بازآفرینی خیابان چهارباغ عباسی اصفهان در دوره های صفویه و قاجار با تأکید بر بیان تصویری از نوشته های سیاحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیابان چهارباغ عباسی یکی از خیابان های تاریخی شهر اصفهان است که بین دروازه دولت و سی وسه پل قرار دارد. این خیابان که در عصر شاه عباس یکم طراحی شده، یکی از مهم ترین و ارزشمندترین عناصر هویت بخش شهر تاریخی اصفهان و در نوع خود اثری بی همتا و سندی بسیار با اهمیت در اثبات خلاقیت، اندیشه ورزی و توانمندی نیاکان ماست. بدیهی است نمی توان به کیفیت و جزییات تغییر و تحولاتی که قرار است در آن ایجاد شود، بی اعتنا بود. روش این تحقیق مبتنی بر مطالعات و نکات ذکر شده در سفرنامه های سیاحان و تحلیل محتوای آنهاست با هدف شناسایی ساختار کالبدی خیابان چهارباغ عباسی در دوران های صفویه و قاجار و بازآفرینی متشابه واقع طرح آن براساس گفته های هر سیاح. از آنجا که نشانه های فیزیکی این خیابان تا حدی باقی مانده است براساس اطلاعات به دست آمده از متون و اسناد، به ویژه سفرنامه ها می توان به ارایه تصاویری فرضی برای آن اقدام کرد و به پرسش هایی از قبیل اینکه این خیابان چه ویژگی هایی داشته و کلیت آن چگونه بوده و در دوره های مختلف چه تغییراتی را به خود دیده، پاسخ داد.
در این راستا با بهره گیری از روش توصیفی ـ تاریخی و منابع مکتوب از سیاحان و از طریق مقایسه آنها با یکدیگر به بررسی آنها پرداخته می شود. همچنین ارایه تصاویری از گفته های هر سیاح در شناسایی بهتر این خیابان کمک می کند. از مطالبی که این اسناد مصور در تأیید و تکمیل منابع مکتوب و تصویری ارایه می دهد، می توان به چیدمان عناصر داخل خیابان و روابط اجتماعی مردمان در دو دوره صفویه و قاجار دست یافت و به این نتیجه رسید که تغییراتی در این خیابان در دوره بازدید هر سیاح و بالاخص دو دوره دیده شده، از جمله می توان به نظام کاشت این خیابان که در دوره صفوی دارای دو ردیف درخت چنار بوده و دوره قاجار به چهار ردیف افزایش پیدا کرده، اشاره کرد. همچنین در دوره قاجاریه و به خصوص در زمان ظل السلطان ـحاکم اصفهان ـ این خیابان خرابی های بی شماری به خود دیده است.
جاماندگی ضرورت نیست، تاخیر عدالت است(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
تلاشهای چند دهه اخیر برای معاصرسازی پهنههای شهری جامانده تا کنون به نتیجه مورد انتظار نرسیده است. یکی از دلیلهای این امر و شاید مهمترین آن، طرح نادرست مسئله بوده است. تعریف درست مسئله نیاز ادبیات وپژه خویش دارد تا با روشنی افکندن بر معنا و مفهوم مقولههای حوزه مورد نظر زمینه طرح دقیق و بیش بعدی معاصرسازی پهنههای شهری جامانده آماده شود. نوشتهی حاضر تلاشی است برای جلب توجه به ضرورت جلوگیری از آنچه جاری است و پیشنهادی در بازاندیشی تعریف مسئله ""جاماندگی پهنههای شهری"" برای جبران تاخیر تاریخی در ""معاصرسازی"" آنها است.
زیبایی شناسی میدان ایرانی؛ تحلیل کالبدی میدان های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
چگونگی هویت بخشی به فضاهای شهری امروز از مسایل چالش برانگیز در معماری و شهرسازی ایران است. مطالعه و استخراج ویژگی های زیبایی شناختی فضاهای شهری تاریخی ایران، به منظور تداوم هویت نسخه امروزین آنها لازم و ضروری است. میدان لزوماً یک فضای شهری نیست، اما همان طور که در تاریخ دیده شده، به تدریج با قرارگیری در بافت شهر توانسته تبدیل به فضایی شهری با بدنه های طراحی شده، شود. بررسی زیبایی شناسی کالبدی این نوع از میدان های تاریخی به شناخت ویژگی های خاص آنها می انجامد. اغلب پژوهش های مرتبط با ویژگی های فضاهای شهری تاریخی به صورت پراکنده و غیر منسجم است. برای این منظور در مقاله حاضر، دستاوردهایی که پیرامون ویژگی های فضاهای شهری تاریخی ایران متداولند در چهار میدان انتخابی مورد مطالعه قرار گرفتند. ویژگی های متداول فضاهای شهری از این قرارند: هر فضا برای اینکه تعریف شود، باید عناصری تحدید کننده داشته باشد، در تمام فضاهای شهری، به وفور گوشه های راست و تأکید در محور های تقارن دیده می شود، در دسترسی به تمامِ فضاهای شهری ایرانی، همواره یک تداومِ فضایی وجود داشته است، ایرانیان هر جا فضای بازی در شهر می یافتند، در صورتی که با عملکردِ فضا، مغایرتی نداشت، از آب نما یا گیاهان یا هر دو استفاده می کردند، در تمام فضاهای ایرانی اعم از شهری یا معماری، عناصر معماری خاص ایرانی استفاده می شده است. با بررسی این ویژگی ها و طبقه بندی آنها در قالب اصول زیبایی شناسانه، می توان لایه های نظام حاکم بر عناصر میدان و چگونگی ترکیب آنها را نتیجه گیری کرد. در پایان لایه های نظام حاکم بر میدان ها به طور خلاصه، به صورت «نظام عناصر» شامل نظام های عناصر معماری، عناصر طبیعی، عناصر مصنوع ثابت و موقّت و «نظام ترکیب» شامل نظام ترکیب عناصر، نظام هندسی، نظام فضایی، نظام رنگ و نور و نظام مصالح تقسیم بندی می شوند. می توان از این نظام های لایه ای در طراحی فضاهای شهری امروزی استفاده کرد.
پیامدهای فضایی توسعه صنعت گردشگری و سیاست های نوسازی و بهسازی در بافت تاریخی باغشهر میبد با تأکید بر عوامل کالبدی- محیطی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی پیامدهای فضایی توسعه صنعت گردشگری و سیاست های نوسازی و بهسازی در بافت تاریخی باغشهر میبد تدوین گردیده است. روش به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع اسنادی و پیمایشی می باشد. در این تحقیق، با استفاده از 16شاخص، عوامل مؤثر در توسعه صنعت گردشگری و به تبع آن نقشی که در بهسازی و نوسازی بافت تاریخی شهر میبد دارند، مورد بررسی قرار گرفتند. بر اساس نتایج تحقیق، عامل ساماندهی فضایی- کالبدی به عنوان عامل اوّل با مقدار ویژه 726/7، عامل نهادی- تخصّصی به عنوان عامل دوم با مقدار ویژه 548/4، عامل کالبدی- محیطی به عنوان عامل سوم با مقدار ویژه 548/4 و عامل چهارم به عنوان عامل تبلیغاتی با مقدار ویژه 471/1 از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در توسعه صنعت گردشگری و اقدامات بهسازی و نوسازی در باغشهر میبد می باشند. بر اساس نتایج حاصل از مدل سوآت، سایت جاذبه های گردشگری بافت تاریخی شهر میبد دارای امتیاز 82 بوده و از این رو اگرچه در زمره مناطق گردشگری با سطح عملکردی ملی قرار دارد، امّا با تقویت شاخص های فوق می توان ارتقاء عملکرد بافت تاریخی را در کوتاه مدت انتظار داشت.
واکاوی مفهوم نوسازی در سیر تحول رویکردهای مداخله در بافت های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
وسعت زیاد بافت های فرسوده شهری در کنار معضلات و پیچیدگی های فراوانی که در حل معضلات مربوط به آنها وجود داشته، مسئولان امور شهری را بیش از پیش نیازمند بازنگری و اتخاذ رویکردهای جدید جهت مقابله با این معضلات کرده است. رویکردهای مرمت و بهسازی شهری در سیر تحول و تکامل خود از ""بازسازی""، ""باززنده سازی""، ""نوسازی"" و ""توسعه مجدد"" به ""بازآفرینی"" و ""نوزایی"" شهری تکامل پیدا کرده و در این مسیر، گذاری از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تأکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری را تجربه کرده است. امروزه ساکنان بافت های فرسوده از مشکلاتی بیش از مشکلات کالبدی و نفوذناپذیری رنج می برند. هرچند مشکلات کالبدی در جای خود اهمیت دارد، اما مسئله اساسی، پایداری و تأثیرگذاری رویکردهای اتخاذ شده است، زیرا بدون در نظر گرفتن ابعاد دیگر، مسئله فرسودگی به ظاهر اگر هم حل شده باشد، پایدار نخواهد بود و در مدت زمان اندکی علاوه بر گسترش فرسودگی، مشکلات بیشتری در این حوزه بروز پیدا می کند.
این مقاله با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی سیر تحولات مداخله در بافت های فرسوده، با توجه به تجارب جهانی و گرایش های نوین شهرسازی می پردازد. نتایج این بررسی نشان می دهد شیوه مداخله موثر در این بافت ها نیازمند برخوردی سیستماتیک و رویکرد ""فرایندمحور"" است؛ بدین معنا که روند برنامه ریزی به جای نگرش صرفاً کالبدی، نیازمند نگرشی همه جانبه و متقابل در زمینه های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.
ثبت منظر اکوسیستم؛ روش قرائت و ثبت مظاهر منظر فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
در روند ارزیابی و بررسی ارزش های اجتماعی ـ فرهنگی اکوسیستم ها ، شکاف های روش شناختی عمیقی در حوزه مباحث مفهومی مرتبط با ارزش های زیباشناسانه، معنوی یا تاریخی آشکار می شود. این مقاله با این فرض که بهره برداری از منافع غیرعینی اکوسیستم ها ـ که خدمات فرهنگی اکوسیستم یا به اختصار CES1 نامیده می شوند ـ آثار ملموسی بر منظر فیزیکی به جا می گذارد، رویکرد جدیدی را جهت شناخت این منافع ارایه می دهد. این پژوهش نمودهای عینی به جا مانده از کاربرد CES در منظر را در قالب یک تحلیل میدانی از یک سایت ردیابی و ثبت می کند، سپس آنها را کمی کرده و با ابزارهای بصری ـ فضایی مثل نقشه یا GIS تحلیل می کند. نتایج این تحقیق، اطلاعاتی را در خصوص ویژگی ها، مفاهیم و نحوه توزیع فضایی CES ارائه می دهد و امکان تحلیل آنها را نیز از لحاظ تعامل با ویژگی های منظر یا مجموعه خدمات اکوسیستم فراهم می کند. این نتایج همچنین دو مزیت عمده این روش را نشان می دهد : 1) به عنوان رویکردی برای تجزیه و تحلیل آماری و ادغام با داده های کمی و فضایی در ارزیابی جامع منظر مناسب است. 2) به عنوان نسخه ای ساده شده می تواند داده های ارزشمندی را برای کاربردهای تحقیقی یا مکمل تولید کند.
نوسازی فرآیند نوسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
جریان حیات شهری نه در گذشته سیر می کند و نه در اکنون راکد می ماند. شهر معاصر با کوله باری از گذشته به پیشواز آینده ای می رود که دنیای امروز نشانه رفته است؛ دنیایی که با دشواری های مشترک دست به گریبان بوده و اهل جهان را دل نگران کرده و به تکاپو انداخته است.
هشدارهای مکرر جهانی در خصوص نابودی و تخریب محیط زیست، شدت گرفتن تغییرات اقلیمی و اثرات مخرب گرمایش زمین، کاهش منابع آب، آلودگی هوا ناشی از استفاده از سوخت های فسیلی (فارغ از پایان پذیر بودن ذخایر آن) که در نتیجه مصرف بی رویه، بقای انسان را به مخاطره انداخته است، گویی هیچ بازتابی ندارد. گفتنی است برخلاف نظر بعضی، طرح این مباحث در کشورهای در حال توسعه از مقولات لوکس محسوب نمی شود. حال آنکه متأسفانه کشورهای در حال توسعه که تاکنون به تقلید از کشورهای توسعه یافته به تکرار اشتباهات آنها دست زده و بدون توجه به بازنگری کشورهای توسعه یافته در تصمیمات قبلی خود که برای دست یابی به پایداری هر چه بیشتر شهرها، حفاظت از محیط و منابع طبیعی، بهره گیری تمام عیار از ارزش های ماهوی و بالاخره ارتقاء کیفیت زندگی و رعایت حق به شهر و حقوق شهروندی به جبران خطاهای گذشته خود پرداخته اند، پند نگرفته و همچنان درگیر کمیت ها بوده و با ایجاد شهرهای لجام گسیخته و به ویژه با معابر فراخ و پرهزینه، منابعی را که می توانست به غایت مفید باشد به باطل هدر داده اند. از این رو این کشورها بیش از کشورهای توسعه یافته و بیش از هر زمان به دشواری افتاده و ناگزیر با شتابی دو چندان باید خود ساخته و خودکردة خویش را جبران کنند. بازتعریف مفهوم بهسازی و نوسازی با در نظر داشتن ملاحظات فوق الذکر، می تواند دریچه نوینی به توسعه شهری بگشاید.
معیارهای شاکله بوم شهر از دیدگاه نظریه پردازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوم به عنوان بستر شهر پس از مطرح شدن مسئله تغییر اقلیم جهانی، در علوم مرتبط با شهرسازی مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بنیان بوم شهر نادیده گرفته شدن سامانه زیستی و بستر طبیعی شهرها در شهرسازی دوران مدرن و بحران های محیط زیستی و انسانی ناشی از آن است که راه حل را در صورت مسئله جستجو می کند. مبانی نظری بوم شهر همچون دیگر مباحث پایداری، مقوله ای میان رشته ای است. بر این اساس گستردگی دامنه موضوع، ابهامات فراوانی را درزمینة تحقق پذیری آن برای تصمیم سازان، برنامه ریزان و طراحان شهری و سایر تخصص های مرتبط با موضوع ایجاد می کند. در این راستا پرسش هایی در رابطه با شاکله بوم شهر بدین صورت مطرح می شود : آیا معیارهای مشخصی برای تعریف شکل شهر از منظر نظریه بوم شهر وجود دارد؟ شاخصه های منحصر به فرد بستر بومی چگونه بر معیارهای مذکور تأثیر می گذارد؟
هدف اصلی این پژوهش تدقیق معیارهای شاکله بوم شهر است تا از این طریق مبنایی برای تحقق پذیری صحیح آن در بستر بوم شناسانه خود، حاصل شود. روش انجام تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعه اسنادی نظریه های موجود و مقایسه تطبیقی نظریات مختلف در حوزه بوم شهر است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که انطباق محیط مصنوع با بستر طبیعی، بوم و اقلیم، مشهود بودن سرانه بالای فضای سبز در سطح شهر، پرهیز از گستردگی شهری، اختلاط کاربری، اولویت دسترسی پیاده و دوچرخه و حمل و نقل عمومی، نمود استفاده از انرژی های تجدید پذیر در سطح شهر، سلامت جریان ها و منابع آبی در سطح شهر، مشهود بودن تنوع زیستی در شهر، وجود نمادهایی در شهر به منظور ارتقای حس تعلق به مکان در شهروندان معیارهای اصلی شاکله بوم شهر است که به عنوان طرحی بالادست لحاظ شده و قابلیت انطباق با شاخصه های بستر بومی خود را داشته و در آن بازتعریف می شود.
خاطره بصری؛ نقش چشم اندازهای طبیعی تهران در مدیریت منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
از ابتدای شکل گیری هر شهر، طبیعت آن، جزئی از تصویر ذهنی شهروندان و تاریخ و هویت آن شهر محسوب می شود. نمادهای طبیعی شهر حامل خاطرات جمعی شهروندان هستند و سبب ماندگاری شهر می شوند. تأثیر طبیعت در ایجاد حس مکان انکارناپذیر است و انسان همواره به فضاهای آمیخته با طبیعت احساس تعلق می کند و این علاقه مندی به انس با طبیعت در فرهنگ ایرانیان نیز از دیرباز وجود داشته است. عناصر طبیعی به عنوان نقاط عطف و سازنده خاطرات مشترک شهروندان هر شهر از اهمیت ویژه و استراتژیک برخوردار هستند. نه تنها ارتباط نزدیک شهروندان با مؤلفه های طبیعی اهمیت ویژه ای در ارتقای سطح زندگی شهروندان دارد، امکان دید به مؤلفه های طبیعی اسطوره ای و خاطره ای هر شهر نیز در ایجاد خوانایی و همچنین حس تعلق خاطر شهروندان به شهرشان حائز اهمیت است.
شهر تهران به دلیل موقعیتش نسبت به دامنه های البرز امکانی ویژه در دید به نقاط عطف طبیعی دارد. اینکه چگونه می توان در برنامه ریزی شهر تهران و مدیریت آن حداکثر بهره را از مؤلفه ها و نشانه های طبیعی شهر در راستای دستیابی به اهداف کلان منظر شهر در خوانایی، هویت و زیباشناسی شهرها دست یافت، سؤالی است که این نوشتار تلاش می کند با بهره گیری از تجربه ای مشابه در شهر کیوتو به آن پاسخ دهد. حداقل در چهار بخش از هفت بخش سیاست منظر کیوتو، به صورت بسیار دقیق و موشکافانه به منظر شهری در ارتباط با منظر طبیعی پرداخته شده است. در شهر تهران نیز باید کریدورهای دید به مناظر طبیعی شناسایی شود. آنگاه برای ساختمان ها و بناهای موجود در پرسپکتیو دید، مقرراتی وضع شوند تا منظر شهری و منظر طبیعی در تلفیق با یکدیگر منظر جذابی را برای شهروندان و گردشگران فراهم کنند. در این صورت است که این مکان ها می توانند به نقاط شاخص شهر و محلی برای گذران اوقات فراغت و شکل گیری خاطرات جمعی تبدیل شوند.
ارزیابی پس از بهره برداری (P.O.E) روشی برای آزمون کارایی و عملکرد ساختمان از دیدگاه استفاده کننده گان (نمونه موردی : دبستان دخترانه حسین امین اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه رایج در صنعت ساختمان سازی کشور طراحی، ساخت، تحویل و بهره برداری است و رابطه طراح و سازنده پس از ساخت و مشاهده نتایج عملکرد آن پس از بهره برداری قطع می شود؛ در حالی که ساختمان به عنوان نظامی پویا همواره تحت تأثیر تغییرات محیط درونی و بیرونی قرار گرفته و نیاز مجدد به طراحی و تغییرات دارد، از طرفی پس از انجام آزمایشات است که نقایص محصول مشخص شده و کیفیت کنترل می شود. براساس این ضرورت، تحقیق حاضر سعی در ارایة روشی منطقی در ارزیابی ساختمان دارد تا ضمن شناخت وضع موجود، بازخوردها جهت اصلاح نواقص، شناسایی و از نتایج در طراحی و ساخت ساختمان های آتی بهره برداری شود. بدین منظور دبستان دخترانه حسین امین با توجه به نوساز بودن و خصوصیات معماری آن انتخاب شده است و ساختمان مدرسه، براساس فرض مطلوبیت هر یک از متغیرهای کیفیت فضایی، امنیت فضایی، راحتی فضایی، صرفه جویی در مصرف انرژی و آسایش محیطی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. داده های مربوط به هر یک از متغیرها براساس روش پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه جمع آوری، در محیط نرم افزار SPSS وارد شده و پس از اطمینان از پایایی و روایی پرسشنامه، مورد آزمون فرض قرار گرفته اند. نتایج ناشی از ارزیابی ساختمان از دیدگاه استفاده کنندگان نشان می دهد ساختمان مدرسه حسین امین از کیفیت فضایی مناسبی برخوردار بوده، اما در سایر متغیرهای مورد آزمون از مطلوبیت مناسبی برخوردار نیست. از یافته های پژوهش حاضر ضمن ارزیابی ساختمان مدرسة حسین امین می توان معرفی فرآیند کشف مسئله به عنوان اولین گام در ارزیابی پس از بهره برداری ساختمان مدارس را نام برد.
شناسایی و ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر تعاملات اجتماعی تحکیم و توسعه روابط شهروندی در خیابان های شهری : نمونه مورد مطالعه سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای شهری با میزان استفاده از آن فضا و حضور انسان در آن متناسب است. در واقع معماری و شهرسازی باید به جای افتراق و جدایی در پی افزایش تعاملات اجتماعی و همبستگی انسان ها باشد. اما آنچه امروزه در اغلب فضاهای شهری با آن روبرو هستیم کاهش روابط و مشارکت اجتماعی ساکنان در این فضاهاست. در این تحقیق با توجه به پایین بودن سطح تعاملات اجتماعی در این فضاها به عنوان مسئله اصلی تحقیق، سعی شده به دنبال راه حل مناسب برای این مسئله از طریق شناسایی و ارزیابی مؤلفههای مختلف با استفاده از روشهای آماری (کمی) و مطالعات میدانی باشیم.
طبقهبندی مؤلفههای کیفی سازندة خیابان و استخراج متغیرها (مؤلفههای کیفی سازندة خیابانهای شهری چون : کارایی، نفوذپذیری، امنیت و خوانایی) ارزیابی و ارزشگذاری متغیرهای شخصیتدهنده به مکانهای مردمی و تأثیرگذار در تعاملات اجتماعی و در مقیاس محلی هدف اصلی این پژوهش است، تا از این طریق بتوان به تقویت و توسعة این فضاها به عنوان مجراها و کانالهای دربرگیرندة مکانها و جنبههای اجتماعی قوی پرداخت.
از سوی دیگر طراحان محیط همواره با ابعاد مختلفی در طراحی فضاهای عمومی روبرو هستند و آنچه اهمیت پیدا میکند این است که از میان انواع مؤلفههای تأثیرگذار در روابط اجتماعی حاضرین در فضا، کدامیک نقش مهمتری دارد. در واقع این مقاله با یک تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی و از طریق بازدیدهای منظم روزانه و تکمیل 530 پرسشنامه و برداشتهای میدانی به آزمون چندین مؤلفه و ویژگیهای شخصیتی و رفتاری استفادهکنندگان میپردازد تا نقش و نحوة تأثیر انواع مؤلفهها را روشن سازد، در نهایت نحوه و میزان تأثیرگذاری متغیرهای مختلف را در تعاملات اجتماعی نشان داده تا مورد استفاده طراحان محیط قرار گیرد.
در این پژوهش اثبات شد مؤلفه های فردی تأثیر مستقیم بر تعاملات اجتماعی دارند، ضمن اینکه نقش مؤلفه های کالبدی و محیط فیزیکی به عنوان بستر شکل گیری روابط ساده و پیچیدة اجتماعی را نمیتوان نادیده گرفت، بنابراین در اینجا نقش و قابلیت های طراحی محیط کالبدی و کیفیت عملکردی فضا در ارتقای تعاملات اجتماعی تأیید میشود.
انتقال فرهنگ؛ روند انتقال باغ ایرانی به هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی به گواهی تاریخ از قدیمی ترین شیوه های منظرسازی بوده که حاصل تعامل فرهنگی، تاریخی و اقلیمی انسان و طبیعت است و توانسته به بهترین شیوه به آراستن فضاهای انسانی بپردازد. سرزمین ایران به عنوان خاستگاه جغرافیایی این هنر عظیم در مسیر توسعه خود و در دوران مختلف تاریخی گونه های مختلف باغ را از لحاظ کارکردی و کالبدی خلق کرده است. باغ ایرانی در طول تاریخ حیات خود سرمشق و الگویی برای باغ سازی بسیاری از سرزمین های دیگر بوده است. از بین گونه های مختلف باغ ایرانی به اقتضای ویژگی های سرزمینی کشور مقصد، گونه های خاصی به آن سرزمین ها برده شده اند که با برخورداری از اصول مشترک می توان آنها را در زیرگروه باغ ایرانی جای داد.
هندوستان از جمله سرزمین هایی است که هنر ایرانی از جمله باغ سازی در آن رسوخ کرده به طوری که باغ ایرانی برگیره بسیاری از باغ های منتسب به پهنه فرهنگی هندوستان است. این مقاله با روش تاریخی و توصیفی ـ تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای و با بررسی نمونه موردی، روند راه یابی الگوهای اصیل باغ ایرانی به سرزمین هند را بررسی کرده و با شناسایی ویژگی های باغ های احداثی بابر به عنوان حلقه اتصال باغ های ایرانی و باغ های هندی (از جمله باغ بابر در کابل)، به ذکر اشتراکات و افتراقات باغ های دو منطقه پرداخته است.
خانه ی سوکیاس در جلفای نو اصفهان: تاریخچه، معماری، تزئینات و تعمیرات
حوزه های تخصصی:
خانه های دوره ی اسلامی ایران از جمله ی مهم ترین بناهایی هستند که هنرهای ایرانی در آن ها به نحوی شایسته در قالب های گوناگون پدیدارشده است. معماری و تزئینات به کار رفته در این خانه ها نیز دارای ویژگی های بسیار قابل تأملی است که متأسفانه کم تر بدان پرداخته شده است. شهر اصفهان به عنوان یکی از پایتخت های فرهنگی جهان اسلام، موزه ای با چند صد خانه ی تاریخی مربوط به دوران صفویه و قاجاریه است. در جلفا - منطقه ی ارمنی نشین اصفهان - خانه هایی وجود دارد که با کم ترین دخل و تصرف، ویژگی های اصیل معماری اسلامی - مسیحی را حفظ کرده اند. از این قبیل خانه ها می توان به خانه ی سوکیاس اشاره کرد که در بررسی معماری تاریخی خانه های جلفای نو بسیار حائز اهمیت است. این خانه ی تاریخی در واقع یکی از کوشک های ارامنه ی جلفای اصفهان بوده که در عصر صفوی، میان سال های ۱۶۶۰-۱۶۷۰میلادی ساخته شده است. معماری حاکم بر این خانه با وجود صاحبان ارمنی اش، مطابق با معماری اسلامی مکتب اصفهان در معماری ایرانی است ولی تزئینات و باغ اطراف آن، ساختاری کاملاً مسیحی دارند. در این مقاله، به مواردی از قبیل: تاریخچه، معماری، تزئینات و تعمیرات خانه ی سوکیاس در جلفای اصفهان پرداخته خواهد شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، از طریق حضور در محل خانه ی سوکیاس، مشاهده ی دقیق و عکس برداری از بنا به علاوه ی بررسی منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند.
جویبار خاطره؛ نقش جویبارهای تهران در ساخت منظر شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
حضور آب در شهر همواره به عنوان یک عنصر طبیعی و یکی از مهم ترین عوامل ایجاد شادابی و نشاط در طراحی منظر مطرح است. در گذشته به علت جایگاه اساسی آب در ساختار و هویت شهر، این عنصر تأثیر ویژه ای در شکل گیری منظر شهری داشت و در مقیاس های متنوعی در شهر حضور می یافت. چنانکه کاریز یا قنات در شهرهای فلات نسبتاً خشک ایران از دستاوردهای مهم تاریخی و تکنولوژیک تمدن این سرزمین به شمار می رود که با کشف، هدایت و استخراج آب های زیرزمینی آب شهر را تأمین می کرده و در شکل دادن به ساخت و منظر شهر نقشی مهم داشته است. تهران نیز به خاطر موقعیت توپوگرافیک و سطح آب های زیرزمینی از جمله شهرهایی است که به وفور از این شیوه در شکل دادن به شبکه آبی خود بهره برده است. از این رو عناصر این شبکه آبی و جویبارها که محل عبور قنوات در سطح بوده اند، همواره عناصری کلیدی در شکل گیری منظر شهر تهران به شمار می روند.
اما امروز به رغم پیشرفت تکنولوژی و انتقال آب با استفاده از سیستم لوله کشی، استفاده از آب در منظر شهر با محدودیت هایی مواجه شده است. پس از اجرای طرح های توسعه شهری در دهه های اخیر، بسیاری از قنوات تهران خشک شده و جویبارها نیز نقش خود را به عنوان عناصر منظرین شهر از دست دادند و به عناصری فراموش شده تبدیل شدند. در واقع جویبارها که زمانی مانند مویرگ هایی، طبیعت را در جزء ترین فضاهای شهر جاری می ساختند، با آلودگی ها مواجه شده و امروز به تهدیدهای اصلی شهر تبدیل شده اند.
این مقاله سعی دارد با تأکید بر حضور آب در ساختار منظر شهری تهران گذشته به نقش جوی ها در ساختار شهر امروز و عوامل مؤثر بر نقش منظرین آب بپردازد و معضلات ناشی از حذف این عناصر در ساختار شهر را بیان کند.