بی تردید، نظام آموزشی، یکی از مهم ترین پایه های هر جامعه به شمار می آید، که ضمن اثرگذاری بر دیگر نظام های اجتماعی، از آن ها نیز تأثیر می پذیرد.دولت پهلوی اول با هدف مدرن سازی کشور، از جمله این عرصه را مورد توجه خود قرار داد.از آنجا که هر نظام سیاسی دارای شاخصه هایی است، یکی از اصلی ترین شاخصه های عصر پهلوی اول ملی گرایی(ناسیونالیسم) بود، که در این دوره در شکل میهن دوستی، شاه پرستی، توجه به نژاد آریا و گذشته گرایی با تکیه بر دوران باستان بروز یافت.در این عصر میهن دوستی در پیوند نزدیک با مولفه های شاه پرستی و باستان گرایی قرار گرفت و در بخش های مختلف اجتماع آن دوره از جمله نظام آموزشی و به ویژه در تدوین کتاب های درسی تاثیر گذاشت. این مقاله تبلور پدیده ناسیونالیسم در کتاب های درسی تاریخ را با تکیه بر مقطع ابتدایی مبنای پژوهش قرار داده است و به این سؤال پرداخته است که پدیده ناسیونالیسم در این دوره چه تأثیری بر محتوای کتاب های درسی تاریخ گذاشت.پرسشی که پاسخ آن در «باستان گرایی»، «میهن دوستی» و «شاه پرستی» به مثابه مظاهر ناسیونالیسم در متون درسی تاریخ جستجو شده است.
تاریخ یکی از رشته های مهم آموزشی در علوم انسانی و علم پایه در علوم اجتماعی است که در بیشتر دانشگاه های کشور تدریس می شود. شیوه های سنّتی آموزش به تاریخ سیاسی پرداخته و از جنبه های مختلف حیات اجتماعی انسان غافل مانده اند. همچنین پژوهش های تاریخی در نظام سنّتی مبتنی بر اسناد سیاسی در لاکی محافظه کارانه فرو رفته است و نمی تواند به مسایل امروز جامعه و انسان پاسخ دهد. لزوم تغییر دیدگاه در آموزش و پژوهش تاریخ به منظور کارآمد کردن این علم از ضرورت های مهم و اساسی در دانشگاه هاست. این کار می تواند با برنامه ریزی های علمی و دقیق و برگزاری دوره های آموزشی و کنفرانس های علمی میسر شود و توسعه کیفی آموزش و پژوهش تاریخ و به تبع آن رشد علم تاریخ را در پی داشته باشد. این مقاله تلاشی برای نشان دادن چشم اندازها، انتظارها و راه کارهای علمی برای توسعه کیفی در رشته تاریخ است.