فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۰۱ مورد.
مطالعه کیفی تعارض ارزشی بین نهادهای اجتماعی خانه و مدرسه (مورد مطالعه: دانش آموزان استان گیلان)
حوزه های تخصصی:
تعارض های ارزشی بین نهادهای مختلف اجتماعی از جمله خانه و مدرسه یکی از چالش های عمده در جامعه ایران محسوب می شوند. هدف اصلی این مقاله «تبیین تعارض ارزشی در بین دانش آموزان استان گیلان» است. در مطالعه مزبور، با تکیه بر روش های کیفی، و نمونه گیری هدفمند از مصاحبه های نیمه سازمان یافته، فردی و گروهی (گروه متمرکز) استفاده شده است. برای این منظور با یازده نفر بصورت فردی و یکصد نفر بصورت گروهی (در قالب پانزده جلسه) مصاحبه شد. سپس مصاحبه های ضبط شده پس از مکتوب شدن، به شیوه ی تحلیل مضمون، مورد بررسی قرار گرفتند. به طور کلی نتایج تحقیق نشان می دهد که گفتمان خانه و مدرسه در هفت مقوله ازدواج، تحصیل، پرورش دینی، بدن نمایی، اسراف و تجمل گرایی، نقش های جنسیتی و ارتباط با جنس مخالف در برابر هم قرارگرفته اند. ارزش های مزبور قابل تجسدند و خودبسنده نیستند بلکه وابسته به ارزش های دینی اند. نهاد خانواده بیشتر مروّج ارزش های فردی است، حال آنکه سیستم مدرسه بیشتر مبلّغ ارزش های جمعی است. هر چه خانواده ذهنیت مشترکی با مدرسه داشته باشد، ارزش های مدرسه بسهولت بازتولید می شود. بر مبنای یافته های این پژوهش، افزایش مصرف رسانه ای یکی از دلایل عمده مقاومت در برابر گفتمان مدرسه ای است.
مطالعه رابطه میان تعارضات خانوادگی و رفتارهای تهاجمی نوجوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای نوجوانان و علل و نتایجی که برای فرد و محیط پیرامون ببار می آورند، از مسائل بسیار حساس در جامعه شناسی به شمار می آیند و بطور دقیق مورد توجه قرار می گیرند. تحقیق حاضر به بررسی تعارضات خانوادگی و اثر آن بر رفتارهای تهاجمی نوجوانان پرداخته است. در این تحقیق جهت تنظیم چارچوب نظری از نظریه های ناکامی و یادگیری اجتماعی استفاده شده است. داده های تحقیق با استفاده از روش پیمایشی و با تهیه پرسشنامه خود گزارشی در شهر شیراز و داراب جمع آوری و اطلاعات مربوط به 1250 دانش آموز دختر و پسر مشغول به تحصیل است. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شده است. تحلیل آماری این بررسی نشان می دهد که هم در کل جمعیت و هم به تفکیک شهر های داراب و شیراز رابطه معنی دار مثبتی بین متغیر های تعارضات والدین، تعارضات والدین با فرزندان در خانه و خارج از خانه با رفتارهای تهاجمی نوجوانان وجود دارد. در نهایت نتایج با استفاده از نرم افزار لیزرل مدل تحقیق مورد آزمون قرار گرفت و نتایج نشان داد که متغیرهای محل سکونت (شیراز)، جنسیت (مرد)، درآمد خانواده (به عنوان متغیرهای زمنیه ای) و تعارضات خانوادگی می توانند 53 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبین کنند. در مجموع مطالعه حاضر وجود رابطه بین روابط خانوادگی و رفتارهای تهاجمی نوجوانان را تأیید می کند و بر اهمیت نقش و رفتار خانواده در ارتقای بهداشت روانی نوجوانان دختر و پسر تأکید می کند.
اثربخشی آموزش مسائل مربوط به دوره بلوغ بر میزان آگاهی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه، یک مطالعه نیمه آزمایشی است که با هدف بررسی اثربخشی آموزش مسائل مربوط به دوره بلوغ بر میزان آگاهی دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر ایلام انجام شد. طرح به کار رفته در این پژوهش، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و گروه آزمایش و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش نیز شامل دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان ایلام در دبیرستان های دخترانه شاهد آل یاسین و ولایت در سال تحصیلی 94- 95 بود که از طریق نمونه گیری در دسترس از بین دبیرستان های سطح شهر ایلام انتخاب شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه استاندارد «میزان آگاهی از مسائل و مشکلات بلوغ» (شیرزادی و همکاران، 1391) و برنامه مداخله گر آگاهی از بلوغ جمع آوری شد. یافته ها نشان می دهد که تفاوت میزان آگاهی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ایلام در زمینه بلوغ، قبل و بعد از آموزش از لحاظ آماری در سطح 01/.>p معنادار است؛ به عبارت دیگر، چون مقدار 038/8=F محاسبه شده در درجه آزادی 1 و 118 از مقدار جدول بیشتر می باشد، بین میزان آگاهی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر ایلام در زمینه بلوغ، قبل و بعد از آموزش، تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان می دهد که علی رغم تمایل اکثریت دختران به دانش بلوغ، آگاهی و عملکرد آنان در مورد بلوغ و رعایت نکات بهداشتی، ضعیف بوده است. یافته ها همچنین حاکی از آن است که در آموزش مسائل و مشکلات مربوط به دوره بلوغ به دختران نباید تنها به مسائل فیزیکی بلوغ اکتفا کرد؛ بلکه توجه به مسائل روانشناختی آنها می تواند بسیار مؤثرتر واقع شود.
بررسی رابطه جهت گیری ارزشی مُ درن با هویت دینی و مقایسه جنسیتی آن ( مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر چگونگی رابطه و نسبت مدرنیته و دین از مهمترین بحث ها و چالش های فکری و سیاستگذاری اندیشمندان و مدیران جامعه ایرانی بوده است. اما بیشتر این بحث ها در سطح تحلیل های نظری بوده و به صورت تجربی این رابطه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر، با روش پیمایشی و بر اساس نظریه های بک فورد و گیدنز، به بررسیِ رابطه جهت گیری ارزشی مدرن با هویت دینی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت، به تفکیک جنس، پرداخته است. روش نمونه گیری، روش نمونه گیریِ خوشه ای چند مرحله ای بوده است. بر اساس نتایج تحقیق میانگین نمره جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی دختران در هر سه بعدعاطفی، اعتقادی و عملی بالاتر از میانگین نمره پسران و معنی دار بوده است. همبستگی جهت گیری ارزشی مدرن با ابعاد اعتقادی و احساسی هویت دینی منفی و معنی دار بوده؛ اما همبستگی آن با بعد عملی و کلی هویت دینی معنی دار نبوده است. تفاوت جنسیتی هویت دینی پس از کنترل تأثیر متغیر جهت گیری ارزشی مدرن نیز معنی داربوده است. در کل بر اساس نتایج تحقیق به نظر می رسد، بر خلاف مفروضات رایج نظریه دنیوی شدن، رابطه بین جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی، حداقل در بین پاسخگویان این تحقیق، نوعی رابطه تقابلی نبوده است.
اطفال سرگردان
حوزه های تخصصی:
تحلیل جامعه شناختی میزان امید به زندگی دانش اموزان بر اساس هوش معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه ابعاد هوش معنوی با ابعاد امید به زندگی دردانش آموزان انجام شده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر تهران بود. نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. متغیرهای پژوهش با استفاده از پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008)، مقیاس امیدواری اشنایدر (1991) موردسنجش قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (رگرسیون چند متغیره و همبستگی کانونی) استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین مولفه های هوش معنوی با متغیرهای امید به زندگی رابطه مثبت وجود دارد. همچنین هوش معنوی در تحلیل کانونی، در کانون اول 26 درصد و در کانون دوم 5/2 درصد واریانس متغیرهای امید به زندگی را تبیین نمود. تحلیل رگرسیون برای مؤلفه های هوش معنوی نشان داد که است 4/17 درصد از واریانس امید به زندگی را متغیرهای آگاهی متعالی، تولید معنای شخصی و بسط حالت هشیاری باهم به طور مشترک تبیین می کنند. با توجه به نقش هوش معنوی در امید به زندگی پیشنهاد می شود که آموزش هوش معنوی برای دانش آموزان موردتوجه قرار گیرد.
فقر کودکان در جهان در حال توسعه
حوزه های تخصصی:
تاثیر مهد کدک در رشد مفاهیم ذهنی کودکان
حوزه های تخصصی:
تأثیر مطالعه کتاب های معنوی و حماسی بر ارزش های اسلامی ایرانی و رفتار اخلاقی دانش آموزان دختر با زمینه انحرافات اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مطالعه ی کتاب های معنوی و حماسی بر ارزش های اسلامی ایرانی و رفتار اخلاقی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه بود. روش مطالعه آزمایشی و از نوع طرح تک آزمودنی با خطوط پایه چندگانه بود. ابتدا در قالب خط پایه و بدون مداخله، رفتار اخلاقی و ارزش های اسلامی ایرانی آزمودنی ها مورد بررسی قرار گرفت و سپس در فواصل بیست روز و در پنج نوبت، کتاب های تعیین شده به آزمودنی ها ارائه و تغییرات رفتاری و ارزشی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه شامل چهار نفر از دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه یک دبیرستان در شهر مشهد بود که به صورت هدفمند انتخاب و تغییرات آنان در دو مؤلفه نگرش نسبت به ارزش های دینی و ملی و رفتار اخلاقی بررسی شد. برای سنجش نگرش به ارزش های اسلامی ایرانی، از پرسشنامه نگرش سنج و برای سنجش رفتار اخلاقی، از سیاهه مشاهده رفتار استفاده گردید. نتایج نشان داد که نگرش مثبت دانش آموزان به ارزش های اسلامی ایرانی، با مطالعه کتاب های زندگینامه ای شخصیت های معنوی و حماسی افزایش یافته و رفتار های غیراخلاقی آنها به طور چشمگیری کاهش داشته است. تدوین برنامه های مطالعاتی و ترغیب نوجوانان به مطالعه زندگی و منش شهدا و حماسه سازان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، از توصیه های این مطالعه بوده است که همخوان با اصل الگوپردازی و اسوه بخشی در مبانی تربیت اسلامی است.
تبلیغات و کودکان
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر نحوه نگرش والدین به دوران کودکی با تاکید بر ساخت قدرت در خانواده؛ مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با بهره گیری از نظریه های جامعه شناسی بر اساس رویکرد پیش جامعه شناسی و مدرن عوامل اجتماعی مؤثر بر نحوه نگرش والدین به دوران کودکی در شهر اصفهان با تاکید بر ساخت قدرت در خانواده موردبررسی قرارگرفته است؛ مسئله اصلی در این تحقیق تحلیل عوامل اجتماعی است که در تشکیل و ساخت نحوه نگرش والدین به دوران کودکی مؤثرند و همچنین توجه به روابط خانوادگی و کارکردهای آن می تواند راهکارهایی را برای مطلوب نمودن این نحوه نگرش در جامعه امروز ارائه نماید.این مطالعه به شیوه پیمایشی بر روی 384 نفر زن و مرد و با استفاده از تکنیک پرسشنامه داده های مورد نیاز از مناطق 14 گانه شهر اصفهان را جمع آوری و تحلیل داده ها با استفاده از روش های مختلف آماری صورت گرفته است.نتایج به دست آمده حاکی از آن است که متغیرهای «نوگرایی»، «میزان کنترل اجتماعی» و«رسانه» به ترتیب دارای بیشترین تأثیر مثبت معنی دار و عامل «ساخت قدرت در خانواده» نیز دارای تأثیر منفی و معنی داری بر روی نحوه نگرش به دوران کودکی در جامعه مورد مطالعه بوده اند و نگرش به دوران کودکی در بین پاسخگویان در مناطق 14 گانه شهر اصفهان تقریباً نگرشی تلفیقی و میانه می باشد.
کودکان کوچه
حوزه های تخصصی:
بررسی تجربی رابطه ی ابعاد سرمایه ی اجتماعی و هویت اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان پسر مقطع پیش دانشگاهی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف "" بررسی رابطه ی ابعاد سرمایه ی اجتماعی و هویت اجتماعی دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر ایلام در سال تحصیلی1389-1390"" انجام شده است.جامعه ی آماری این تحقیق دانش آموزان پسر مقطع پیش دانشگاهی شهر ایلام به تعداد 582 نفر بوده اند؛ حجم نمونه ی مورد بررسی، 231نفر، روش مورد استفاده، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته بود. آزمون فرضیه های تحقیق بر اساس ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین متغیر های مستقل تحقیق( مشارکت اجتماعی و اعتماد اجتماعی) و هویت اجتماعی دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر ایلام رابطه ی معناداری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که متغیر مشارکت اجتماعی تأثیر بیشتری،(59/0=Beta) و متغیر دیگر تحقیق(اعتماد اجتماعی) تأثیر کمتری در تغییرات هویت اجتماعی دانش آموزان دارد(17/0=Beta).
بررسی رابطه بین ابعاد خودکارآمدی فرزندان با سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی ابعاد خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و عاطفی) دانش آموزان بر اساس سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خانواده است. بدین منظور، 398 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر شیراز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار سنجش ابعاد خودکارآمدی ، مقیاس خودکارآمدی موریس و ابزار سنجش سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مقیاس های محقق ساخته است. برای تعیین روایی همه ابزار ها از روایی سازه و روش آماری تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده و پایایی آن ها با استفاده از ضرایب آلفا ی کرونباخ و کودر ریچاردسون محاسبه شده است. در این پژوهش که از نوع همبستگی است، داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد کالای فرهنگی، خودکارآمدی تحصیلی را و رفتارهای فرهنگی، خودکارآمدی اجتماعی را به طور مثبت و معناداری می توانند پیش بینی کنند. و کالای فرهنگی و رفتارهای فرهنگی به طور مثبت و معنادار و اعتماد به صورت منفی و معناداری می توانند خودکارآمدی عاطفی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری اساسی پژوهش حاضر این است که والدین و مدرسه ها با افزایش میزان کالای فرهنگی به عنوان بعدی از سرمایه فرهنگی، خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان را می توانند افزایش دهند. خانواده ها و مدارس با تشویق رفتارهای فرهنگی، به خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان می توانند کمک کنند و با افزایش دسترسی دانش آموزان به کالاهای فرهنگی و تشویق آنان به انجام رفتارهای فرهنگی، خودکارآمدی عاطفی آنان را می توانند ارتقاء بخشند.