فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۴۱ مورد.
دو قصه کهن در بوته نقدی ساختارگرا
حوزه های تخصصی:
ساختار گرایی آغازین
منبع:
گلستانه دی ۱۳۸۰ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
واکاوی ساختاری و زیباشناختی نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارگرایی، مطالعة دقیق یک اثر و کشف چارچوب حاکم بر آن است که هدف از آن، یافتن واحدهای یک اثر و کشف ارتباط بین آن هاست. ساختارگرایان تمام پدیده ها و رخدادهای عالم را دارای ساختارهای مشخص می دانند و بر همین اساس به بررسی این ساختارها و اجزای تشکیل دهندة آن ها و ارتباط این اجزاء با یکدیگر می پردازند. در ادبیات، ساختارگرایی عبارت از تحقیق در ساختارهای آثار ادبی و شناخت انواع این آثار است. این تحقیق هم دربارة ادبیات به عنوان یک کل و هم یک نوع ادبی و سرانجام یک اثر ادبی می تواند باشد. امروزه با گسترش مباحث جدید ادبی و انطباق علمی آن با متون کهن و جدید، کشف روابط اجزاء، عناصر و تحلیل ساختارگرایانة یک اثر ادبی بر اهمیت آن افزوده و تحلیل اندیشه های خالق آن را عینی تر و ملموس تر ساخته است. در زمره نمونه های منثور و در خور تعمّق متون دیریاب ادب فارسی، نفثه المصدور زیدری نسوی منشی دربار سلطان جلال الدین منکبرنی، آخرین پادشاه سلسله خوارزمشاهیان است. این کتاب سوای اهمیّت تاریخی به دلیل صحنه پردازی های دقیق مؤلف در باب حملة خانمان سوز مغول و شیوة روایی حوادث جانکاه آن که به شیوة نقل داستان های نوین ماننده است، اثری متفاوت و ارزشمند و از منظر عناصر متشکلة یک داستان قابل تحلیل با الگوهای ساختارگرایی است. پژوهش حاضر درصدد است ضمن ترسیم ابعاد زیباشناختی و موسیقی سیّال نفثه المصدور به عنوان یک اثر متکلّف اما پرمعنا، به واکاوی ساختاری آن بپردازد.
تحلیل الگوهای ساختاری نمایش نامه های حمید امجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمید امجد یکی از نمایش نامه نویسان معاصر و صاحب سبک است. او از ١٣٦٥ تاکنون با نوشتن نمایش نامه و به صحنه بردن نمایش ها، حضوری مستمر و ارزشمند در این عرصه داشته است. در این مقاله، پس از مقدمه ای کوتاه و معرفی اجمالی حمید امجد، به اختصار به مفهوم ساختار و ساختارگرایی و سپس تحلیل بخشی از آثار امجد (نمایش نامه های دهه های هفتاد و هشتاد) با تکیه بر ساختار روایت آن ها می پردازیم. هر نمایش نامه جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. در تحلیل الگوی ساختاری نمایش نامه ها، از الگوی کلود برمون استفاده شده است. این بررسی نشان می دهد نمایش نامه های دهه های هفتاد و هشتاد امجد به لحاظ ساختاری (الگوی برمون) اغلب منجر به شکست شده اند و پیروزی در این نمایش نامه ها نادر بوده است. مقاله جزئیات این الگوها را نیز بررسی کرده است.
درباره ی فانتاستیک
منبع:
زیباشناخت ۱۳۸۲ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
ساختار اسطوره ای نخستین نبرد قهرمان هندوایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است تا با بررسی ساختاری روایت های نخستین نبرد سه جهان پهلوان نام آور ایرانی یعنی گرشاسب، سام و رستم، الگوی ساختاری واحد آنها را نمایان سازد و هم سویی این الگو را با اسطوره نبرد «ایندره»، ایزد جنگ هندوایرانی با «وریتره»، اهریمن خشک سالی نشان دهد. در این راستا ابتدا به کمک روش تحلیل ساختاری اسطوره به قطعه بندی روایت های نخستین نبرد این پهلوانان و سنجش اسطوره بن های آنها با یکدیگر پرداخته می شود و سپس هم خوانی الگوی ساختاری که از نخستین نبرد جهان پهلوان ایرانی یافته شده است، با نبرد آغازین و مشهور ایندره نمایان می شود. نبردهای یادشده هم راستا با واقعه ای صورت می گیرند که طیّ آن پهلوان/ ایزد جوان با حذف اقتدار پدر، خود جانشین او می شود. بنابراین نتیجه مقاله حاکی از آن است که میان نبرد قهرمان هندوایرانی با اژدها و حذف جایگاه ارجمند پدر قهرمان، رابطه ای درهم تنیده برقرار است و گویی که این دو واقعه صورت تغییرشکل یافته یکدیگرند و هر یک جایگزین روایی دیگری است. در این میان تنها یک عنصر واسط هست که این دو سوی معادله را همچون زنجیری به یکدیگر متصل نگاه می دارد و آن وجود سلاح پدری برای نابودی اژدهاست؛ یعنی سمبل نیروی پدر برای از میان بردن اژدها و به تبع آن، برچیدن اعتبار خود پدر.
هنر سازه ها در آیات تربیتی قرآن کریم (با تأکید بر نظریه تقابلهای دوگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به هنر سازه های موجود در قرآن کریم با نگاه ساختارگرایانه و پساساختارگرایانه و تحلیل آن بر اساس نظریه های ادبی جدید، با تکیه بر آیات تعلیمی-تربیتی قرآن کریم، موضوع و محور اصلی این مقاله است. نظر به وسعت و گستره موضوع بناست تا هنر سازه تقابل را با نگاه به نظریه تقابل های دوگانه "نیکلای تروبستکوی" (1890-1938) در آیات تعلیمی و تربیتی قرآن کریم بررسی و تحلیل نماییم. سؤال اصلی مقاله این است که: جایگاه و چند و چون رویکرد تعلیمی و تربیتی در قرآن کریم چیست و جنبه های روساختی، ژرف ساختی و شالوده شکنانه هنر سازه تقابل های دوگانه در این آیات کدامند. در این مقاله مسائلی چون جایگاه ویژه فلسفه تعلیم و تربیت اسلام، اهداف تعلیمی – تربیتی و مفهوم آن با روش های خاص در آیات قرآن کریم به اثبات رسید و از حیث ساختار زیباشناختی به این نکته رسیدیم که آیات قرآن کریم مبتنی بر تقابل های دوگانه به ویژه تقابل های ژرف ساختی است. با توجه به اهمیت نقد نظریات ادبی غرب و بومی گرایی این نظریات از سویی و نبود این گونه بررسی ها ضرورت داشت تا به نقد نظریه تقابل های دوگانه "تروبستکوی" بپردازیم و در نهایت به نقد روش شالوده شکنی در این نظریه با توجه به نگاه نظریه پردازانی چون "دریدا" هم بپردازیم. در این مقاله به این سخن رسیدیم که اصل وارونگی تقابل های دوگانه به طور مطلق؛ و ترجیح عناصر منفی بر عناصر مثبت با نگاه شالوده شکنانه مورد نقد جدی است و با اتکاء به ارزش های دینی- الهی، این امر در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مردود است.
گفتمان و شکل گیری هویت های سیاسی: مطالعة موردی زبان آموزان و معلمان ایرانی درحوزة یادگیری زبان انگلیسی در آموزشگاه های زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش فرهنگی، تحلیل مسئلة شکل گیری هویت های سیاسی در موقعیت یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی است. مکان تحلیل پژوهش حاضر یک آموزشگاه زبان بود و متغیرها کتاب های درسی، شش معلم و شش زبان آموز بودند. چارچوب نظری مورداستفاده، مکتب ساختگرایی و به ویژه گفتگوگرایی باختین بود و در جمع آوری داده ها، روش پژوهش قوم شناختی را به کار بردیم. نتایج تحلیل محتوای داده های کتاب های درسی، معلمان و زبان آموزان، وجود و شکل گیری هویت زبان موردبحث و بررسی قرار گرفت و برخی از پیشنهادهای آموزشی نیز ارائه گردید.
بررسی ساختار داستانی پند و اندرز اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش اثر شیخ بهایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل گونه های هنجارگریزی در غزل های امیرحسن سجزی دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش ادبی یکی از مهم ترین نقش های زبان است. جهت گیری پیام در نقش ادبی بر خود پیام متمرکز می شود و باعث برجستگی آن بر زبان هنجار می گردد. طبق الگوی لیچ(1969)، انحراف یا هنجارگریزی از زبان هنجار در هشت گونه شامل هنجارگریزی واژگانی، دستوری، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی و زمانی صورت می گیرد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب مکتب ساخت گرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ به بررسی انواع هنجارگریزی های به کار رفته در شعر امیرحسن سجزی پرداخته است .یافته های پژوهش نشان می دهد که هنجارگریزی معنایی مهم ترین و پربسامدترین شیوه ای است که شاعر در جهت برجسته سازی زبان خود و بیان مفاهیم عمیق عرفانی از آن بهره جسته است. پس از آن هنجارگریزی های آوایی و دستوری که به منظور حفظ جلوه های موسیقیایی شعر به کار رفته اند، قرار دارند. همچنین، کاربرد هنجارگریزی گویشی و استفاده اندک از هنجارگریزی سبکی به ترتیب نشان دهنده وابستگی شاعر به پیوندهای بومی خود و در عین حال پایبندی وی به سبک رسمی گفتار می باشد.
ساختار شکل گیری معنا در سورة کافرون به مثابة اثری ادبی از دیدگاه نظریة ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد نظم حاکم بر کاربست عناصر زبانی در متن سورة کافرون را کشف کند. با این هدف، سؤال این است که متن سورة کافرون به مثابة یک اثر ادبی در قالب چه ساختار زبانی تنظیم شده است و معانی موجود در این متن، در چه ساختاری ارائه شده اند؟ برای پاسخ به این سؤال، متن سوره از دیدگاه نظریة ساختارگرایی، با استفاده از ایدة تقابل های دوگانه و محورهای هم نشینی و جانشینی مطالعه می شود. روش مطالعه، تحلیلی تطبیقی خواهد بود. در بخش اول، تحلیلی کاربردی از روش ساختارگرا برای مطالعة یک متن خاص ارائه می شود. در بخش دوم، سورة کافرون با تطبیق روشی که در بخش اول ارائه شده، تحلیل می گردد. در نتیجة این تحلیل، مشخص می شود که سورة کافرون بر اساس سه تقابل دوگانة اصلی، از سه سازة اصلی، و سازة دوم نیز بر اساس سه تقابل دوگانة فرعی از چهار سازة فرعی تشکیل شده است. یکی از این سازه های فرعی، عیناً دو بار در متن به کار رفته است که یک بار دلالت ایجابی و یک بار دلالت سلبی دارد. عناصر زبانی در متن به گونه ای تنظیم شده اند که سازه های سوره را همزمان از هم جدا می کنند و به یکدیگر پیوند می دهند تا از این طریق، ساختار کلی متن شکل بگیرد. این جدایی و پیوند هم در سطح معنایی سوره به طور عینی نمود دارد و هم در سطوح واجی و واژگانی و نحوی. این مطالعه با تحلیل ساختار سورة کافرون نشان می دهد که چگونه معانی مدّ نظر در سوره، از طریق روابط جانشینی و همنشینی میان سازه های سوره در چارچوبی منسجم ارائه شده اند.
بررسی ساختاری حکایت «خیر و شر» نظامی گنجه ای بر اساس الگوی کنشی گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی حکایت «خیر و شر» نظامی براساس الگوی کنشی گرماس (1917-1992م) پرداخته است . بررسی ساختاری این حکایت از طریق تعیین تقابل های دوگانه و پی رفت ها یا زنجیره های اجرایی ، میثاقی و انفصالی ، شناخت بهتر ساختار حکایت های هفت پیکر از طریق تعمیم نتایج این پژوهش و بررسی قابلیّت انطباق پذیری این الگو بر متون روایی منظوم در ادب کلاسیک ایران ، از محورهای اصلی پژوهش حاضر محسوب می شود . هنر نظامی در آفرینش حکایات ، روایی بودن متن هفت پیکر و شهرت حکایت خیر و شر از دلایل انتخاب این حکایت به شمار می رود . روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و نتایج با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی و بر اساس الگوی کنشی گرماس تجزیه و تحلیل شده است . نتیجه نشان می دهد قهرمان (فاعل) و هدف (مفعول) به عنوان کنشگران مرکزی این حکایت از اهمیّت بیشتری برخوردارند و فاعل (خیر) ، به عنوان قطب پایه ، در پیرنگ حکایت نقشی فعّال دارد . همچنین، با توجّه به قابلیت انطباق این الگو با حکایت خیر و شر و با انجام بررسی های بیشتر می توان در باب قابلیت تطبیق الگوی گرماس با متون روایی منظوم اظهار نظر کرد .