فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۶۴ مورد.
۸۱.

فرو پاشی بیناذهنیّت در سلوک محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محمود دولت آبادی سلوک روایت شناسی شناختی بیناذهنی درون ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۵ تعداد دانلود : ۶۵۴
رمان سلوک اثر محمود دولت آبادی، از نمونه های خوبی است که می تواند از دیدگاه نظریه های روایت شناسی شناختی تحلیل و تفسیر شود. مسأله اصلی در این رمان بازنمایی کنش های ذهنی شخصیت محوری است. راوی سوم شخص نشان می دهد چگونه قِیس از طریق مرور رابطه با معشوقه پیشین خود، در تلاش است دلایل از هم پاشی تنها تجربه بیناذهنی زندگی خود را دریابد. آن طور که از گفتگوهای درونی او پیداست، تمایل سیری ناپذیر قِیس به شناخت دیگری سبب شکل گیری تئوری های ذهنی او نسبت به دیگران می شود تا از انگیزه ها، افکار و رفتار آنها سر در بیاورد. با توجه به اینکه میزان بازنمایی آگاهی و فعالیت های ذهنی شخصیت های داستانی از مشخصه های بنیادین تعریف روایت در روایت شناسی شناختی به شمار می رود، مقاله حاضر از یک سو در تلاش است نقش بازنمایی کنش های ذهنی شخصیت اصلی را در صورت بندی پیرنگ سلوک نشان دهد؛ و از سوی دیگر، دلایل شکل گیری و ازهم پاشی رابطه بیناذهنی قیس و نیلوفر را از منظر ذهن قیس بررسی می کند.
۸۲.

تحلیل روایت اسطوره ای منظومه آرش کمانگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شناسی شخصیت پردازی طرح آرش کمانگیر کانونی سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷۰ تعداد دانلود : ۴۴۹۳
شعر آرش کمانگیر، سروده سیاوش کسرایی، از نمونه های خوب اشعار روایی معاصر است که می تواند از دیدگاه نظریه های روایت شناسی امروز مورد تحلیل و تفسیر قرار بگیرد. در این مقاله براساس نظریه های تولان، ژنت، گرماس و ... علاوه بر مواردی چون طرح و پیرنگ، زمان، شخصیت پردازی، کانون سازی و ... به بازنمایی پیوند روایت پردازی کسرایی با ماهیت اسطوره ای این داستان نیز پرداخته ایم. بر این اساس می توان گفت که تحلیل های این پژوهش در حوزه روایت شناسی شناختی نیز وارد می شود. نتیجه این پژوهش، آشکارکننده استفاده شاعر از راویان متعدد، در راستای پیشبرد روایت و برجسته سازی شرایط حاکم بر جامعه از طریق شرح کنش کانونی سازان و کانونی شوندگان پویایی است که در شکل گیری یک طرح قهرمانانه و اسطوره ای به گونه ای مؤثر عمل کرده اند. همین روایت پردازی مناسب و هماهنگی آن با بافت حماسی و توصیفات غنایی متن، موجب تأثیر و تشخص کارکرد اساطیری، جامعه شناسانه و ادبی اثر ماندگار کسرایی شده است.
۸۴.

نقش تغییر علّت در تأویل قصص قرآنی در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت علت دگرگونی معنایی برداشت عرفانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی قصص قرآنی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۷۲ تعداد دانلود : ۴۶۴
روش عارفان در بیانِ اندیشه های عرفانی و مفاهیم سیروسلوک بیشتر مبتنی بر نقل حکایت هایی از گذشتگان است که گهگاه متناسب با موضوع، تغییراتی در اصل آنها ایجاد می کنند تا معنی مورد نظر خود را با آن بیان کنند. بنابراین در روش شناسی تأویلِ عارفان از داستان ها، توجّه به نوعِ تغییری که آنها در روایتِ اصلیِ حادثه ها ایجاد می کنند، اهمیّت بسزایی دارد. مهم ترین تغییری که آنها در داستان ها ایجاد می کنند، «جابه جایی و تغییر علّت اولیّه» ای است که باعث ایجاد حادثه و شکل گیری داستان شده است. این تغییر علّت، خود باعث تغییرات اساسی در دیگر اجزا و عناصر داستان و دگرگونی ساختار کلّی آن می شود و بافت و زمینه ای که در داستان به وجود می آورد کاملاً با بافت و زمینه قبلی آن متفاوت می گردد. در این نوشتار، نخست به اهمیّتِ «علّت» و نقش آن در نوع و چگونگی عناصر داستان اشاره می کنیم، سپس به ذکر چند نمونه از برداشت های عرفانی عارفان از داستان ها که با تغییر علّت اصلی آنها، تغییرات دیگری نیز در درون روایت به وجود آمده است، می پردازیم.
۸۵.

بررسی ساختار روایی داستان حضرت موسی (ع) در سوره اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان متن زبان شناسی متن الگوی حل مسأله روایت حضرت موسی (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۰۸
در رویکردهای نوین به زبان مهمترین هدف مطالعات زبانی، توصیف ارتباط از راه رخدادهای زبانی در سطوح مختلف از جمله متن است. زبان قرآن، از رویکردهای مختلف زبانی و در برخی سطوح مورد مطالعه قرار گرفته است، هرچند در سازمان متن قرآن در چارچوب نظریات جدید زبانشناسی، مورد بررسی قرار نگرفته است. این تحقیق مطالعه موردی سازمان متن روایی ""حضرت موسی""، در سوره اعراف، بر اساس الگوی حل مسأله مایکل هوئی (2001) است. سه مسأله اصلی، یعنی ظلم و کفر فرعون، رسیدن حضرت موسی (ع) به یقین قلبی و نافرمانی و بت پرستی قوم بنی اسرائیل از ارکان این داستان هستند. در روایت مذکور، پاسخ های متعددی برای حل مسأله نخست از سوی خداوند و حضرت موسی (ع) ارائه می شود که در برخی موارد، ارزیابی آنها مثبت اما نتیجه آن منفی است. طرح نهایی برای رسیدن به راه حل این مسأله، پس از طی چرخه ای نسبتاً طولانی، طرح کشتن فرعون و پیروانش است که با موفقیت انجام می شود. مسأله دوم، بدون طی کردن چرخه طولانی و تنها با دو پاسخ حل می شود، اما در پاسخ به مسأله سوم طرح ها یا پاسخ های ناموفق ارائه می شود که ارزیابی از آن منفی و نتیجه آن در برخی موارد مثبت و در برخی موارد منفی است در این مسأله داستان حاوی مسائل تبعی دیگری است که بعضاً حل نشده یا به عنوان پیامد منفی اعمال شخصیت های داستان باقی می ماند. می توان گفت هرچند الگوی حل مسأله هوئی ساختار داستان را خوب پیش بینی می کند اما در برخی داستانها مثل روایات دینی، مسأله به طور قاطع حل نمی شود.
۸۶.

بررسی ساختار روایت در حکایت های بهارستان جامی براساس بوطیقای ساختارگرای تزوتان تودوروف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار گرایی روایت بوطیقا تزوتان تودوروف نمود کلامی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
تعداد بازدید : ۱۵۰۲ تعداد دانلود : ۹۳۳
بهارستان جامی در میان آثاری که به تقلید از گلستان سعدی نوشته شده، مقامی شامخ دارد. وجود نمود های کلامی برجسته در روایت های جامی، این ظرفیت را ایجاد کرده که بتوان حکایت های آن را با آرای ساختار گرایانی چون تزوتان تودوروف در حوزه روایت بررسی کرد تا معلوم شود که آیا حکایت های بهارستان ساختار روایی مناسبی دارند؟ و چه میزان از حکایت های آن با آرای تودوروف مطابقت دارد؟ تودوروف برای روایت ها سه نمود قایل است: نمود معنایی، نمود کلامی و نمود نحوی. بیشتر حکایت های بهارستان، به سبب وجود پی رفت سُست و ساختاری ضعیف، به گونه ای است که تطبیق و بررسی سایر تئوری های تحلیل متن ادبی در آنها، زیاد چشمگیر و قابل ملاحظه نیست. در حالی که در حیطه نمود کلامی، خصوصاً چهار مولّفه: وجه، زمان، دید و لحن، به شکل معناداری با نظریّه تودوروف در حیطه روایت قابل تفسیر است.
۸۷.

فرجام گریزی در داستان و فراداستان بر اساس نظریة توماشفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراداستان توماشفسکی دگرگونی روایی دگرگونی صفر فرجام گریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۷ تعداد دانلود : ۸۷۸
هدف از نگارش مقالة حاضر بررسی سه داستان فرجام گریز معاصر ایرانی بر اساس نظریة توماشفسکی، نظریه پرداز و نویسندة روس، در سکانس های روایی است. موضوع اصلی این مقاله پرداختن به دگرگونی در پایان بندی داستان های «حضور» و «پلکان» از ابوتراب خسروی و «مرا بفرستید به تونل» اثر بیژن نجدی است. تبیین میزان توانمندی و موفقیت داستان پردازان معاصر ایرانی و تطبیق داستان ِ آن ها بر اساس نظریه های گوناگون ضرورت این بررسی را ایجاب کرده است. شایان ذکر است که این پژوهش به روش تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا، طرح مکانیسم دگرگونی روایی، در سه داستان کوتاه نام برده انجام گرفته است. بررسی داستان ها نشان می دهد که در این آثار هر دو نویسنده با این شیوة نگارش نه تنها در پی پیرنگ کاملی نیستند، بلکه با ساختاری چندلایه و استعاری سعی دارند نشان دهند که از یک داستان نمی توان به یک معنا و پیام واحد بی چون وچرا دست یافت و برای رسیدن از موقعیت ابتدایی به موقعیت پایانیْ فقط گذشت زمان کافی نیست ، بلکه برای ساخت داستان دستِ کم، وجود یک اقدام برای دگرگونی داده های اولیه در طول فرایند داستان الزامی است.
۸۸.

فاصله گذاری روایی در منظومه های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت نظامی نمایش برشت فاصله گذاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر نمایشنامه و تعزیه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۲۰۷۸ تعداد دانلود : ۱۰۰۳
فاصله گذاری نمایشی به شکل مدوّن، نخستین بار توسط برتولت برشت نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر آلمانی مطرح شد اما ریشة این عنوان به تقسیم بندی های افلاطون و ارسطو در باب تراژدی و حماسه باز می گردد. ارسطو تراژدی را نمایشی و حماسه را روایی می دانست. از آنجایی که برشت معتقد بود توهم عینیت در نمایش مخاطب را از نگاه مستقل به آن بازداشته و قدرت قضاوت را از او سلب می کند، با نگاه به نظریة ارسطو در باب حماسه و مطالعة داستان های شرقی نوعی نمایش مبتنی بر روایت و فاصله گذاری پدید آورد. در ادبیات کلاسیک فارسی نمایشنامه نویسی وجود نداشت و منظومه های حماسی و غناییِ نمایشی در قالبی روایی سروده می شد و این در تضاد با نظریة ارسطو در باب غیرروایی بودن داستان های تراژیک است؛ در نتیجه آثار غناییِ نمایشی فارسی نیز مانند آثار حماسی برخوردار از فاصله گذاری هایی است که بیشتر از آنکه دلایلی برشتی داشته باشند، ریشه در سنّت اندیشه ای جهان شرق دارند. در این پژوهش بعد از تشریح فاصله گذاری در حماسة ارسطویی و تئاتر برشتی، فاصله گذاری های منظومه های نظامی به عنوان برجسته ترین آثار غناییِ نمایشی فارسی مورد تدقیق قرار می گیرند تا از سویی، به استدراک جهان معنایی داستان فارسی پرداخته و از دیگر سو، روایت فاصله گذارانة این آثار را به عنوان یک نقصان در دوری آنها از عینیت و انسجام نمایشی مورد واکاوی قرار دهیم.
۸۹.

بررسی تطبیقی روایت اسکندر و سفر به «شهر زنان» در اخبارالطوال دینوری و شاهنامة فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صاحب بن عباد ادبیات تطبیقی شریف رضی تصویرشناسی ابن نباته سعدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۱۸۹ تعداد دانلود : ۶۶۲
اسکندر، شخصیتی تاریخی است که زندگی و کشورگشایی های او در کتاب اخبارالطوال و شاهنامه روایت شده است. این مقاله در صدد است تا با بررسی تطبیقی چهره اسکندر و داستان شهر زنان در هر دو متن - روایت دینوری و فردوسی - را از نظر شیوه های روایت گری مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. به این منظور ضمن بررسی چهره اسکندر در متون قبل و بعد از اسلام، به تفاوت ها و تشابه های روایت داستانی و تاریخ روایی بر اساس دیدگاه راویان، توصیف ها، ویژگی های روایت ها، انتقال و گفتگوها، اشاره می شود. تا اینکه میزان توفیق هرکدام از راویان در این بررسی و تطبیق معلوم گردد. یافته های این پژوهش، بیانگر این است که این روایت در دو اثر از ساختار مشابهی پیروی می کند؛ اما گفتگوها و توصیفات در شاهنامه طولانی تر است و بار نمایشی در آن بیشتر خود را نشان می دهد.
۹۰.

ساختارشناسی روایت در سطح داستان با نگاهی به رمان پاگرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان پیرنگ روایتگونگی روایت شناسی ساختارگرا رمان پاگرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۸ تعداد دانلود : ۹۴۲
«روایت» نیز مانند «زبان» مفهومی است برساخته از بازنمودهای گوناگونِ یک نظام نشانه ایِ واحد؛ نظامی به نام «بوطیقای روایت» که همچون دستور زبان، به سازه های متن پیوستگیِ ساختاری می بخشد و شناسه های لازم برای روایت گونگی متن را فراهم می کند. در این مقال به منظور ارائه ی تعریفی هرچه دقیق تر درباره ی مفهوم روایت گونگی، سازوکار دستگاه دولایه ی روایت را به پیروی از روایت شناسی ساختارگرا تنها با تمرکز بر ساختار رویدادهای داستان بررسیده ایم. هدف از بررسیِ توالی رویدادها در این سطح، پاسخ جویی برای این مسئله بوده است که چرا گاه شماری رویدادها بدون توجه به پیوستگی منطقی شان به خودی خود برای تشخیص گفتمان روایی از متون غیرروایی کافی است؛ غرض از مقایسه ی روایت با دستگاه نشانه پرداز زبان و تحلیل داستان در چارچوب زبان-شناسی ساخت گرا نیز پافشاری بر این مهم بوده است که نه روایت گونگی و نه هیچ کدام از دیگر مبانی بوطیقای روایت را نمی توان به بهانه ی کهنگیِ تعریفی که روایت شناسان سنتی از این مفاهیم بنیادین به دست داده اند، از دایره ی روایت پژوهی بیرون گذاشت. به این دو منظور، رمان پاگرد از محمدحسن شهسواری را در جستجوی اصلی ترین سازه های روایت و روابط ساختاریِ حاکم بر آنها، به رسم ساختارگرایان تحلیل کرده ایم؛ ولی به رغم ساختارگرایان بر این نکته تأکید کرده ایم که روایت گونگی اگرچه تابعی از کلان ساختار روایی است، اما در هر داستان به شکل و شدتی دیگر پدیدار می شود.
۹۱.

کارکرد راوی و عمل روایت در مصیبت نامه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عطار مصیبت نامه نقش راوی انواع جهت گیری مفاهیم عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۲ تعداد دانلود : ۶۰۳
روایت در همه داستان های ادب فارسی حضور دارد؛ از این رو، مطالعه و بررسی آثار داستانی از منظر شکل خاص روایی آن ها، ارزش ها و هنرهای نهفته در این آثار را بهتر نمایان می سازد و براساس آن می توان توانمندی های داستان پرداز را در شکل دهی به نظام روایی اثر در راستای محتوای آن سنجید. مصیبت نامه آخرین مثنوی از مثنوی های سه گانه ی داستانی عطّار است. روایت لحظه های سلوک سالک فکرت در این مثنوی با داشتن شگردهای خاص روایی و ژرف ساختی که از عرفان و آموزه های عرفانی نشأت گرفته است، قابلیت مطالعه از نظر نقش «راوی» و چگونگی پیوند آن با مفاهیم عرفانی را داراست. در این مقاله نقش راوی در مصیبت نامه از سه منظر دامنه مشارکت راوی، پنهان یا آشکار بودن او و قابل اعتماد بودن یا نبودن وی به همراه تعیین شکل های جهت گیری ادراکی و ایدئولوژیک راوی، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. آنگاه چرایی و چگونگی پیوند این ویژگی های روایی با مفاهیم و درونمایه عرفانی اثر تبیین می گردد. این بررسی ها نشان دهنده آن است که عطّار در پردازش مصیبت نامه گذشته از آنکه ناخودآگاه از ویژگی های یک روایت مدرن بهره برده است، از نقش راوی و جهت گیری های او نیز در راستای جهان بینی و اهداف عرفانی خود استفاده های هدف مندی نموده است. استفاده از سه راوی در دو سطح متفاوت داستانی برای انتقال حس حیرت و سرگردانی که غایت سلوک عرفانی است به روایت-شنو، تأکید بر شهودی بودن قلمرو معرفت عرفانی، نمایش فاصله میان حقیقت نمایی (جستجوی حقیقت در عالم) و حقیقت (جست وجوی حقیقت در جان خود)، تأکید بر اهمیّت چشم انداز در نگاه عرفانی عطار، جهت گیری درزمانی راوی سالک در تناسب با مفهوم وقت صوفیانه، بخشی از مهمترین دستاوردهای پژوهش حاضر است.
۹۲.

سیر داستان های درونه ای در ادبیات فارسی تا پایان قرن نهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان درونه ای روایت در روایت روایت مدار اسکولز و کلاگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۹ تعداد دانلود : ۵۴۴
«روایت در روایت» یا «داستان درونه ای» روایتی است که در روایتی دیگر، که به مثابة چهارچوبی برای آن است، درونه گیری شود. با وجود گستردگی آثاری که از این شگرد روایی بهره برده اند، هیچ منبعی که فهرستی از این آثار را فراهم کرده باشد در دسترس نیست تا به استناد آن پژوهش گران بتوانند گام های بعدی را برای شناسایی و بررسی نقش و کارکرد داستان های درونه ایِ ادب فارسی بردارند. از این رو پرسش این پژوهش بررسی و بازنماییِ سیر داستان های درونه ای در ادبیات فارسی تا پایان قرن نهم هجری است. روش پژوهش بر بنیان «مدل طبقه بندی اسکولز و کلاگ» به مطالعه سیرِ تاریخی درونه گیری های روایی پرداخته است. بر بنیان این طبقه بندی، میان دو گونة ادبیِ «تجربی» و «روایت مدار» تمایز است. آن گروه از آثار ادبی که در شاخة ادبیات «تجربی» قرار می گیرند، از این پژوهش خارج اند. در مقابل، این پژوهش به شاخة ادبی «روایت مدار» می پردازد. نتایج به دست آمده با توجه به بررسی های انجام شده عبارت است از این که دامنة کاربرد این شیوة روایی در ادبیات فارسی چنان گسترده است که پیوستاری از متون داستانی منثورِ عامیانه تا آثار منظومِ عرفانی و تعلیمی را دربر می گیرد. شگرد داستان درونه ای در طیف گسترده ای از ژانرهای گوناگون حضور دارد؛ از گونه های تعلیمی گرفته تا گونه های روایت مدار. هم چنین با توجه به نقشی که داستان درونه ای در پیش برد پیرنگ دارد انواع سه گانة داستان درونه ای کشف شد: ابزاری، شالوده ای، و ترکیبی.
۹۳.

تداخل سطوح روایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روایت شناسی تداخل سطوح روایی داستان درونه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۰ تعداد دانلود : ۸۳۰
از نظر تئوری سطوح روایی را می توان به سه سطح تقسیم کرد که درهم فرورفتنِ آن ها تداخل سطوح روایی (metalepsis) نامیده می شود. به عبارت دیگر، متالپسیس «هر نوع دخالت راوی یا راویت شنوی برون داستانی در سطح داستانی یا هر نوع دخالتِ شخصیت های سطح داستانی در دنیای راویت درونه ای یا بالعکس هر نوع دخالت شخصیّت های داستان درونه ای در سطح داستانی است». از این رو، در تمامی روایت هایی که دارای داستان درونه ای هستند، استعدادی بالقوه برای آمیختگی این سطوح وجود دارد. سؤالات این پژوهش عبارتند از این که: 1) تداخل سطوح روایی چیست وآیا این شیوه در داستان های پست مدرن وجود دارد یا ریشه در داستان گوییِ کلاسیک دارد؟ 2) کارکردها و تأثیرات استفاده از این شیوه در متون روایی چیست؟ 3) شیوه های تداخل سطوح روایی به چند نوع تقسیم می شود؟ در جستار حاضر تنها در پی تعریف و تبیین مبانی نظریِ این ابزار روایت شناسی هستیم.
۹۴.

پژوهشی بر چگونگی زایش معنا از خلال ساختار روائی در «بیگانه» اثر آلبرکامو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وضعیت میانی وضعیت انتهایی گفته گفته پردازی دید کانون شدگی گفته پرداز وضعیت ابتدائی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۶۶
هدف از این مقاله چگونگی تولید و زایش معنا در بیگانه اثر آلبرکاموست. با بررسی ساختار و نظام روائی این روایت تلاش می شود که از سطح متن عبور کرده تا به لایه های عمیق متن رسید تا بتوان علاوه بر ساختارهای سطحی معنادار، ساختارهایی را که در عمق متن واقع شده اند پیدا . بر این باوریم که بین اندیشه گفته پرداز و ساختار روائی این روایت رابطه ای مستقیم برقرار است، بدین معنا که اندیشة گفته پرداز ساختار روائی این روایت را تعیین کرده است. از آنجائیکه مرگ در فلسفة پوچی کامو دارای اهمیت بسیار زیادی است، و اساساً، حس پوچی زمانی رخ می دهد که انسان فاصله ای را بین خود و خود ، بین خود و دیگران و بین خود و جهان حس می کند. پس بر این اساس، فاصله و جدائی علت این حس پوچی است و بدترین نوع فاصله مرگ است، لذا می خواهیم بدانیم که چرا ابتدا، میانه و انتهای روایت بیگانه با کنش مرگ آغاز، ادامه و پایان می یابد؟
۹۷.

شیوه های روایت سینمایی در غزل امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان تصویر روایت غزل شعر معاصر سینما روایت نمایشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک غزل
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
تعداد بازدید : ۲۷۱۴ تعداد دانلود : ۲۹۲۸
در این مقاله به بررسی ساختارشناسانه غزل امروز و تحقیق در شیوه های روایت در غزل دهه های اخیر پرداخته شده است. غزل که در همه دوره ها پرمخاطب ترین و جدی ترین صورت های شعر فارسی بوده، در دوران معاصر نیز شاعران بسیاری را با خود همراه کرده است. با توجه به وجود روش های گوناگون روایت هنر امروز، در شعر معاصر و به ویژه غزل دهه های اخیر، شکل ویژه ای از روایت به چشم می آید که با وجود شباهت هایش با روایت داستانی به روایت سینمایی نیز شبیه است . در این پژوهه، افزون بر تعریف روایت و پرداختن به پیشینه آن در شعر و غزل فارسی، شیوه های روایت در شعر معاصر و به ویژه غزل امروز بررسی می شود. بدین منظور، ابتدا به این پرسش پاسخ داده می شود که روایت در غزل روایی امروز، به روایت داستانی نزدیک تر است یا به روایت سینمایی . سپس چرایی این پاسخ مورد تحلیل قرار می گیرد . ضمن این بررسی، شباهت ها و تفاوت های روایت در غزل، با هر یک از دو شیوه روایت داستانی و سینمایی شناسایی و نمونه هایی از آنها در غزل معاصر بیان می شود. همچنین، به برخی اصطلاحات خاص سینما در غزل امروز و نتایج روایی شدن غزل و ویژگی های ممیز غزل روایی از غزل کهن فارسی اشاره می شود.
۹۸.

بررسی کانون روایت و رابطة آن با جریان سیال ذهن در رُمان دل دلدادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت ژرار ژنت کانونی سازی شهریار مندنی پور جریان سیال ذهن دل دلدادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۲ تعداد دانلود : ۸۴۸
منظور از کانونی سازی، کانون دیدی است که در روایت شکل گرفته است و از آن منظر که ممکن است زمانی، مکانی، روانشناختی یا ایدئولوژیک باشد، افراد و وقایع داستانی مورد مشاهده و ارزیابی قرار می گیرند. در دل دلدادگی نیز در میان عناصر سازندة روایت، کانونی سازی حائز اهمیّت است. مندنی پور به عنوان یک نویسندة رئالیست و مدرن به جای تک صدایی، صدای شخصیّت های مختلف داستان را به گوش خواننده می رساند. در این رمان، راوی دانای کُل به سیلان ذهن های شخصیّت های اصلی داستان رو می کند و با کانونی سازی درونی و بیرونی به بیان احساسات و عقاید و توصیف زمان و مکان های مختلف داستان می پردازد. کانونی سازی از دیدگاه ژنت با جریان سیّال ذهن شخصیّت ها در این رمان ارتباط مستقیمی دارد. این مقاله به بررسی کانون روایت در رمان دل دلدادگی بر اساس نظریة ژنت و رابطة آن با جریان سیّال ذهن می پردازد.
۹۹.

پژوهشی تطبیقی در عناصر روایتِ «مرد مصلوب» اثر احمد شاملو و «المسیح بعد الصلب» سرودة بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بزرگ علوی صنع الله ابراهیم ورق پاره های زندان یومیات الواحات عنصر مکان ادبیات زندان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۹۰۷ تعداد دانلود : ۶۹۶
احمد شاملو در ادبیّات فارسی و بدر شاکر السّیاب در ادبیّات عربی، از شاعرانی هستند که مضمون های گوناگونی را در قالب شعر روایی، ارائه نموده اند؛ تا به وسیلة آن، مفاهیم ژرف تر و گسترده تری را به مخاطب خود عرضه نمایند. این پژوهش، کوششی در بررسی تطبیقی عناصر مشابه روایت، بر اساس رویکرد نقدی ادبیّات تطبیقی (مکتب آمریکایی)، در قصیده «مرد مصلوب» اثر احمد شاملو و قصیده «المسیح بعد الصّلب» سرودة سیاب، به هدف دستیابی به زیباشناختی عناصر روایی دو شاعر و استفادة آن ها از ابزارها و فضاهای تکنیکی و هنری روایت در این دو سروده است. پژوهش حاضر، نشان می دهد که هر دو شاعر در روایت خود، از عناصر روایی مانند پیرنگ، صحنه پردازی، کشمکش، گفتگو، وصف، زاویة دید و بن مایه، به شکل هنرمندانه ای بهره گرفته و با آفرینش تصاویر و فضاسازی های مناسب،تأثیر چشمگیری بر ذهن و روان مخاطب بر جای
۱۰۰.

بررسی سه مؤلفه زمانیِ ""نظم""، ""تداوم"" و ""بسامد"" در رمان «ذاکره الجسد» اثر احلام مستغانمی (بر اساس نظریه زمان روایی ژرار ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زمان روایی نظریه ژرار ژنت رمان ذاکره الجسد احلام مستغانمی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۵۱۵ تعداد دانلود : ۸۱۹
رمان ذاکره الجسد، اثر نویسنده الجزایری، احلام مستغانمی، داستانی سیاسی- اجتماعی و عاشقانه است که موفق به دریافت جایزه ""نور"" به عنوان برترین اثر ادبی زنانه در جهان عرب شده است. از میان ساختمایه های روایی، عنصر زمان روایت، در این رمان مؤلفه ای قابل اعتنا است. کامل ترین تئوری پیرامون عنصر زمان در داستان، نظریه ژرار ژنت است. از نظر ژنت، زمان مندی روایت با در نظر گرفتن سه مؤلفه زمانی: نظم، تداوم و بسامد شکل می گیرد. در جستار پیش رو، نگارنده با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، سعی دارد تا مؤلفه های گوناگون زمان روایی را بر اساس نظریه ژرار ژنت در رمان ذاکره الجسد بررسی نمایند. بررسی زمان روایت در رمان مذکور نشان می دهد که روند روایت در این رمان مبتنی بر شیوه شکست زمان و رفت و برگشت های نامنسجم است. شکل روایت در آن، یک سیر مدور دارد؛ به گونه ای که پایان داستان به آغازش ارتباطی مستقیم پیدا کرده است. مستغانمی با این تمهید هنری، به گزینش های مختلفی دست یازیده و به نقل روایت های گذشته نگر و آینده نگر پرداخته است. در این اثر، به دلیل درنگ های توصیفی و همچنین استفاده فراوان از توصیف، عمل ذهنی، افعال انشایی، و تعهد اجتماعی نویسنده، سرعت روایت، کند شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان