فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۰۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم دین پژوهی، مسئله تنوع دینی است که امروزه دارای اهمیت زیادی است. این مقاله به بررسی دیدگاه کنت ول اسمیت، یکی از برجسته ترین دین پژوهان معاصر، درباره مسئله تنوع دینی می پردازد. این بررسی با استفاده از روش تحلیلی تبیینی و با مراجعه به آثار وی انجام می شود. به نظر اسمیت دین پژوهی بررسیِ معنای ظواهر دین در نظر باورمندان به آن، بررسی ایمان در قلب انسانها و مطالعه اشخاص است نه مطالعه داده ها. او معتقد است باید به جای واژه دین از مفاهیم ایمان و سنت انباشته استفاده کرد. ایمان، پاسخ شخصیِ انسان به امر متعالی است که قابل مشاهده نیست و متنوع است. سنت انباشته صورت و تجلی ایمان است که امری تاریخی، قابل مشاهده و متنوع است. ایمان واحد است، اما از آنجا که ایمان هیچ شکلی ندارد مگر زمانی که در شکل های خاصی ابراز شود، در عین حال همواره متکثر و متنوع است. اسمیت معتقد به الهیات مسیحی کثرت گرایانه و مخالف دیدگاه انحصار گرایی و شمول گرایی است. نجات از دیدگاه او به وسیله دلتنگی و عشق به خدا، که در قلب انسانهاست، حاصل می شود. حقانیت نیز در هر شخص با ایمان و در همه سنت های انباشته دینی وجود دارد و دین حق متکثر است. در نتیجه، کنت ول اسمیت بر اساس تعریف خاص خود از دین، هم در حوزه حقانیت و هم در حوزه نجات یک کثرت گرای دینی است. البته میراث دینی شخصی و ارتباط مستقیم او با پیروان ادیان مختلف بر تفکر کثرت گرایانه او موثر بوده است.
عروج حضرت عیسی (ع)؛ دیدگاه ها، چالش ها و رویکرد نو به مسأله(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم موضوع وفات و رفع عیسی (ع) را در پنج آیه مطرح کرده است. اطلاق کلمه «توفی» در قرآن بر مرگ و خواب موجب شده است که مفسران در تبیین وفات عیسی (ع) و کیفیت آن دچار اختلاف شوند. این مقاله بعد از گردآوری و نظام بخشی دیدگاه های تمام مفسران شیعه و اهل تسنن در این باره، با روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی تحلیلی)، به تجزیه و تحلیل و نقد استدلال های مفسران پرداخته و سرانجام با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، به این نتیجه دست یافته است که اقتضای جمع میان آیات قرآن این است که حضرت عیسی (ع) به صورت زنده، توأمان با جسم و روح به آسمان رفع و توفی شده است و دیدگاه های دیگر از جمله احتمال مرگ طبیعی و عادی حضرت عیسی (ع) پیش از عروج جسم او به آسمان که در عرض احتمال های دیگر در ضمن دیدگاه دو مفسر بزرگ معاصر شیعه (علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی) مطرح شده است، غیر قابل پذیرش می باشد.
بررسی تطبیقی آموزه فداء مسیحیّت در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه «فداء» از جمله اعتقادات رسمی مسیحیان است که با گناه نخستین ارتباط تام دارد. نظریّه آنسلم مشهورترین تبیین از این نظریّه است. براساس این نظریّه، تمام انسان ها بر اثر گناهِ آدم، فاسد و گنهکار شدند. ازسویی، عدالت خدا اقتضا می کند مجازاتی در پی این گناه باشد و ازسوی دیگر، لازمه رحمت خدا نجات انسان است؛ ازاین رو، عیسی مسیح به عنوان خدای انسان گونه، به منظور کفّاره گناه آدم و نجات انسان به صلیب کشیده شد. تفسیر المنار با رویکردی صرفاً عقلانی و المیزان براساس تعالیم قرآنی نقدهایی جدّی بر این آموزه دارند. المیزان به نقد همه مؤلفه های فداء توجّه داشته است؛ اما بیشترین نقد المنار متوجّه تزاحم رحمت و عدالت الهی است. المنار، منکر شفاعت است و تنها راه نجات را ایمان و عمل صالح می-داند. از نظر علامه، ماهیّت شفاعت و فداء متفاوت است و عیسی، شفیع است نه فادی. به طورکلی، از نگاه قرآن و عقل، آدم گناه نکرد. صحیح نیست که به خاطر گناه یک شخص، تمام انسان ها عقوبت شوند. همه گناهان یکسان نیستند و هر گناهی به هلاکت ابدی منجر نمی شود. عدالت خدا با عفوش منافات ندارد. تجسّد خدا محال است. لازمه کفّاره شدن عیسی، لغو و بیهودگی شرایع و واقعی نبودن نظام پاداش و کیفر الهی است.
بررسی و تحلیل جایگاه کار و کشاورزی در ارداویراف نامه؛ از منظر ثواب و عقاب اخروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دین زرتشت کار، تولید و کشاورزی دارای اهمیت بسیاری بود. بخش هایی از ارداویراف نامه، یکی از متون مذهبی این دین، به عِقاب گناهکاران و پاداش نیکوکارانی می پردازد که در زمینه کار، تولید و کشاورزی سهل انگاری کرده، و یا در انجام این امور تلاش و کوشش نموده اند. در این متن دینی، انسان ها به لحاظ اعمال خود و متناسب با آن، در جهان آخرت مستوجب عذاب و یا مستحق پاداش نیک می گردیدند. ارداویراف نامه برآن است تا با نشان دادن عذاب و ثواب اخروی اعمال انسان در جهان خاکی، به مردمان روزگار خویش، به ترویج و تبلیغ اعمال مینویی از جمله کار اقتصادی و کشاورزی بپردازد. این موضوع، از منظر سیاسی مهم تلقی شده، به اقتصاد دولت ساسانی کمک می کرد. احتمالاً، محتوای کتاب ارداویراف نامه، به نوعی بیانگر اندیشه مذهبی و سیاسی پادشاهان ساسانی بوده است. این مقاله، ضمن پرداختن به جایگاه و اهمیت کار و کشاورزی در آیین زرتشت، به این پرسش پاسخ می دهد که چه عواملی موجب گردید متنی مذهبی مانند ارداویراف نامه، به صراحت در مورد کار، تولید و کشاورزی به ارائه کیفر متناسب با عمل بپردازد.
بررسی و نقد آرای گابریل رینولدز درباب کفالت حضرت مریم در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاورشناسانِ قائل به تأثیرات مسیحی در اسلامِ آغازین را می توان به گروه های مختلفی تقسیم کرد. برخی از ایشان قائل به تأثیرات اناجیل غیررسمی و به طور مشخص اناجیل کودکی در اسلام آغازین بوده اند.گابریل رینولدز با طرح این نظر که قرآن را باید با نظر به نوشته های عهدینی فهم کرد، آیات 35-44 سوره آل عمران در باب تولد و کودکی و کفالت حضرت مریم را در پرتو یکی از اناجیل کودکی به نام «پیشا انجیل یعقوب» تبیین کرده است. به تبیین وی از این آیات نقدهایی وارد است که نتیجه غفلت وی از فقراتی از متن عهدین بوده است.
مفهوم خدا دردین نوئر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با روش تحلیلی و نظری به توصیف، تحلیل و نقد داده های مربوط به دین نوئر در حوزه خداشناسی می پردازد. هدف این است که با استفاده از مطالعات انسان شناختی اوانس پریچارد، ضمن بررسی مفهوم، کارکرد و صفات خدا، اعتقاد به خدای فطری و ذاتی را در دین ابتدایی نوئر اثبات کند. در گذشته، بسیاری مفهوم خدا را در ادیان اندیشه ای خرافی، وهم آور و از روی ترس دانسته اند. اما پریچارد، با طرح الهیات فطری در دین نوئر و مقایسه آن با ادیان متمدن، نشان داد که مفهوم «الهیات» در ادیان امری موهوم نیست. براساس یافته های پریچارد، الهیات نوئر الهیاتی پیچیده، منحصر به فرد و همسان با ادیان متکامل و متمدن است که با زندگی دینی نوئرها گره خورده است. بر این اساس، خدای نوئر، خدایی اخلاقی است که دارای صفاتی به مانند دلسوز، آفریننده، خالق سنت ها و رسوم، بینا، شنوا، حافظ، دوست و پدر انسان ها، قادر مطلق، همه جاحاضر، عطابخش و گیرندة حیات است که وجود آن در عرش آسمان و در قالب روحی آسمانی با نام «کئوث» است.
مقایسة «رجاء» در قرآن و مزامیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رجاء» عاملی حیاتی در زندگی انسان و جزء لاینفک آن است. نبود آن آدمی را به یأس و افسردگی دچار کرده، روند طبیعی زندگی انسان را متوقف می سازد؛ زیرا بدون امید، انسان تلاشی برای ادامة حیات و برآوردن نیازهای زندگی خویش نخواهد کرد. ادیان الهی نیز بر اهمیت و نقش این خصوصیت روانی انسان آگاه بوده اند و در متون خود به آن بسیار پرداخته اند. این پژوهش مفهوم و جایگاه امید را در کتب مقدس دو دین اسلام و یهود مورد بررسی قرار داده است. آیات متعددی در قرآنوجود دارد که با تأکید بر صفات رحمت و بخشایندگی خداوند، امید را در دل مؤمنان زنده نگه می دارد. آیاتی نیز وجود دارد که ناامیدی را تقبیح کرده، به مؤمنان امید می دهد. در مزامیرنیز بر امید به عنوان عامل محرکة انسان تأکید فراوانی شده است. در جاهای مختلفی از مزامیرکه قوم دچار ناامیدی می شوند، پیامبران یهود شروع به امیدبخشی به مردم می کنند تا آنها را به زندگی عادی خود برگردانند و این اهمیت امیدبخشی را در مزامیربه خوبی نشان می دهد.
بررسی و تحلیل ضعف اخلاقی از منظر آگوستین و توماس آکوئیناس؛ با بهره گیری از آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
«ضعف اخلاقی»، پدیده ای روانی است و این پرسش را مطرح می کند که چگونه انسان با وجود آگاهی از نادرستی یک عمل، بدان دست می زند. این مقاله به بررسی دیدگاه دو تن از متالهان مسیحی و فیلسوفان مدرسی درباره ضعف اخلاقی، یعنی آگوستین و آکوئیناس می پردازد. از نگاه آگوستین، گناه اخلاقی هنگامی پدید می آید که آدمی، اراده اش از خیر سرمدی و نامتناهی غافل باشد و یا اینکه از آن روی گردان باشد. آدم، نخستین انسانی بود که با ضعف ارادة خود، دچار گناه شد و آن موجب سقوط وی گردید. این ضعف اراده، در نسل آدم جریان یافته و موجب بروز شرور اخلاقی در وی می گردد. توماس بر این باور است نفس را دو قوه است که از این دو، یکی پست تر و دیگری برتر است؛ اولی میل و دومی را اراده می نامد. از نظر وی، برای انجام فعل اخلاقی، صرف داشتن معرفت کافی نیست، بلکه صدور فعل، نیازمند شکل گیری سایر مبادی فعل اختیاری است. از نظر وی، انسان عادی به عنوان یک فاعل اخلاقی خطاکار، هرگز از روی لجبازی و با برنامه ریزی قبلی مرتکب گناه نمی شود، بلکه فقط در شرایطی که از اختیار برخوردار است، دچار سوء استفاده از قدرت انتخاب خود می شود. درحالیکه انسان فاسد و شرور به عکس، «از روی انتخاب» مرتکب عمل زشت می شود؛ زیرا این گونه اعمال، اساساً در راستای اصول و اهدافی است که برای زندگی خود برگزیده است.
واکاوی عوامل مؤثر بر داد و ستدهای آیینی در جاده ابریشم؛ با تأکید بر نقش ادیان هندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جاده ابریشم نمونة بی نظیر از تعامل ادیان و آیین های کشورهایی است که در مسیر این جاده قرار داشته، و یا در طول این شاهراه تردد می کرده اند. در این زمینه، نقش ادیان هندی در تبادلات آیینی و ارتباط میان فرهنگی، به دلایل خاص برجسته است. این رویارویی های آیینی در مسیر جاده ابریشم، ضمن اینکه پیامدها و تأثیرات گوناگونی به همراه داشته، در شکل گیری هویت این جاده از گذشته تا به امروز نقش آفرینی کرده است.
پیامدهای حاصل از این ارتباط آیینی را می توان در ابعاد گوناگون هنری، اندیشه ای، اجتماعی و سیاسی دسته بندی کرد. در واقع تحلیل و ارزیابی این تأثیرات، در بسیاری از تحولات هنری از جمله تحول مجسمه سازی و نقاشی و ویژگی تلفیقی بودن هنر و معماری فرهنگ های حاشیه جاده ابریشم معنا پیدا می کند.
افزون بر تحول سبک های هنری، تحولات آیینی و صبغة التقاطی برخی مذاهب، که ناشی از جابجایی عقاید مختلف در طول جاده ابریشم و رویارویی آنها با یکدیگر است، تبیین خواهد شد. این مقاله، با روش تحلیلی بر آن است که موقعیت کشور هند در داد و ستدهای آیینی جاده ابریشم، تأثیر رویارویی های آیینی و عوامل مؤثر بر آن و روند گفت وگوی ادیان در جاده ابریشم را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حکایت از این دارد که تأثیر نگرش ها و تمایلات سیاسی قدرت های مسلط بر جاده ابریشم و مبانی عقیدتی و بنیان های فکری آیین ها در تبادلات آیینی است.
بررسی و نقد ارتباط مرگ و گناه در آثار آگوستین قدیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و نقد ارتباط مرگ و گناه در آثار آگوستین قدیس چکیده: مسئله ی مرگ یکی از مسائل مشترک و گریز ناپذیر زندگی بشری است. ادیان الهی، مکاتب فلسفی و مکاتب کلامی، مسأله مرگ را یکی از دغدغه های وجودی و معرفتی انسان شناخته اند. آگوستین یکی از بزرگترین متألهان مسیحی نیز از این امر مستثنا نیست. توجه به موضوع مرگ در آثار آگوستین و ارتباط آن با مقوله ی گناه موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. غور و بررسی در آثار آگوستین نشان از آن دارد که وی نسبت به متفکرین قبل از خویش توجه بیشتری به ارتباط بین مرگ و گناه دارد که برگرفته از دین مسیحیت و بخصوص نامه های پولس است. وی در تمام آثار خود مرگ را بر مبنای گناه نخستین و گناهان روزمرّه ای که بشر در طول زندگی خود مرتکب می شود، توجیه و حتی گناه را علت مرگ معرفی می کند. وی بر این باور است که خداوند انسان را به گونه ای آفریده است که اگر گناه نمی کرد از زندگی جاودانه و نامیرایی برخوردار می شد؛ اقسام مرگ که عبارت است از مرگ جسم (وقتی که نفس آن را ترک کند)، مرگ نفس (وقتی که خدا آن را ترک کند) و مرگ ابدی (وقتی که نفسی که خدا آن را ترک کرده است، جسم را ترک کند) در اثر نافرمانی و عصیان به سراغ انسان می آید. وی به صراحت بر این نکته پافشاری می کند که اولین زوج بشری بر اثر عصیان و بر مبنای داوری عادلانه ی خداوند مجازات شدند. از سوی دیگر تمامی نژاد بشر، در اولین انسان حاضر بودند، از این رو مجازات گناه شامل هر کسی که از خمیره ی آنان سربرآورد نیز می شود. از این رو هر انسانی در حالی متولد می شود که ذات او آلوده به گناه نخستین است. وی در مورد گناه نخستین و پیامدهای آن به افراط می گراید و هیچ کسی را به جز حضرت عیسی و مادرش از گناه مبرا نمی داند. واژگان کلیدی: مرگ، گناه، گناه نخستین، گناه عملی یا فردی، آگوستین.
ساختار نظری و عملی عرفان مسیحی در اندیشه آگوستین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگوستین متألهی است دارای حالات عرفانی و عارفی است صاحب اندیشه های الهیاتی. عقل با عرفان و زهد با تصدی مناصب دینی و اجتماعی در عرفان وی جمع شده اند. در بعد عملی، محور اندیشة عرفانی وی عشق و محبت به خدا و مخلوقات اوست. از دید وی، برای رسیدن به کمال در عشق، شرط مهم فروتنی یعنی عدم رضایت به مقام فعلی و نیاز به حرکت به سمت کمال است. این امر از رهگذر تهذیب نفس، کسب فضایل دینی و دعا و نیایش قابل دستیابی است. سالک با این امور سه گانه، مراتب نفس را از مرتبة نباتی، حسی، عقلی (استدلالی)، آغاز کرده و با طی مرتبة اخلاق و طمأنینه، به هدف نهایی، که مرحله تأمل است، نائل می آید. آنان که این مراحل را طی کنند، در بُعد ادراکی از ادراک حسی مادی و روحانی خیالی گذر کرده اند و با ادراکی عقلی، به معرفتِ نوری تغییرناپذیر دست یافته اند. در این مرحله، انسان خداوند را همه جا حاضر و ناظر می داند و می یابد که همه حقایق از او تغذیه می کنند.
عبادتگاه های اهل کتاب در آینة فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر اسلام معابد اهل کتاب مهم و جهاد برای حفظ آنها مفید است. معابد به دلیل ذکر و یاد خدا از شعائر هستند و تعرض به آنها حرام است. اسلام نماز خواندن در آنها را جایز می داند و برای تغلیظ سوگند از آنها بهره گرفته و در صورت از بین رفتن اهالی آنها، استفاده از وسایلش را در مسجد مجاز می شمارد و در صورت تبدیل آنها به مسجد حداقل های تغییر ضروری را مثل ایجاد محراب مجاز می داند و خلاصه اینکه پاره ای از احکام مساجد را بر آنها بار کرده است. سخت گیری برخی از فقها دربارة معابد، بیشتر به دلایل لزوم دوری از اعانه بر معصیت و ظلم و گمراهی است، وگرنه برخی از فقها وقف بر اهل کتاب را به دلایل انسان دوستی و امکان تولد مسلمان از ایشان مجاز دانسته اند.
داستان شعیب (ع) در قرآن و عهد قدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی اشتراکات و افتراقات داستان های انبیا در قرآن، عهد قدیم و عهد جدید، و مقایسه محتوا و شیوه داستان سرایی هر کتاب می تواند نتایج جالبی را به دست دهد. این مقاله با مقایسه داستان حضرت شعیب در قرآن و داستان یترون در عهد قدیم، این دو داستان را در هر کتاب به صورت جداگانه مورد ارزیابی قرار داده و سپس نقاط اشتراک و افتراق داستان ها را بررسی می کند. سؤالی که در این مقاله مطرح شده است این است که آیا می توان شعیب و یترون را یک شخص و همان پدر همسر حضرت موسی دانست؟ در جستار حاضر، به این سؤال با توجه به آیات قرآن و مطالب موجود در عهد قدیم و نیز مراجعه به تفاسیر موجود و بحث های لغوی پاسخ داده خواهد شد. نتیجه اجمالی این است که شعیب در قرآن، همان یترون و پدر همسر موسی در عهد قدیم است. در این مقاله همچنین سبک این داستان در هر یک از دو کتاب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است و روش تحقیق در این مقاله روش تطبیقی متنی است.
گستره آیین های مقدس، شعائر و نمادهای دینی شیعه و کاتولیک؛ بررسی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیعه و کاتولیک به عنوان دو مذهب کلیدی در اسلام و مسیحیت، به طور خاص در حوزه آیین های مقدس، نمادها و شعائر دینی از شباهت های قابل توجهی برخوردارند. بیان این مهم می تواند زمینه گفت وگوی ادیانی و هم گرایی میان آنها را فراهم سازد. این پژوهش با این هدف و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، گستره آیین های مذهبی، شعائر و نمادهای دینی شیعه و کاتولیک را مقایسه نموده، در بررسی مقایسه ای اشتراکات و تمایزات آنها را برجسته نموده است. از جمله اشتراکات آنها این است که هریک بر این مسئله اذعان دارند که شعائر دینی منحصر در امور منصوص نمی شود. بر این اساس، عرف متدینان مجاز هستند که با حفظ شرایط، شعائر دینی را به غیر موارد منصوص سرایت دهند. همچنین هر دوی آنها در دین خود، با گرایش های مخالفی روبه رو هستند که هرگونه دخالت عرف در حوزه، مناسک و شعائر را مصداق بدعت می شمارند. با وجود چنین اشتراکاتی، تمایزاتی نیز در این عرصه میان آن دو مذهب وجود دارد: از جمله اینکه شعائر منصوص کاتولیک بسیار اندک و ناچیز است. ازاین رو، هرگز قابل مقایسه با شعائر منصوص شیعه نیست. این امر، بیش از هر چیز بیانگر جایگاه ویژه شعائر و مناسک دینی نزد شیعه و حاکی از وثاقت حداکثری آن است.
بررسی و نقد مفهوم وحی گزاره ای و غیرگزاره ای در الهیات مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده وحی و تبیین آن یکی از مهم ترین موضوعات در حوزه ادیان الهی محسوب می شود. ماهیت رازگونه و فراطبیعی این پدیده سبب شده است تا رویکردهای گوناگونی در این خصوص از سوی اندیشمندان دینی مطرح شود. در الهیات مسیحی دو رویکرد کلی گزاره ای و غیرگزاره ای در تبیین وحی وجود دارد. بر اساس رویکرد اول وحی عبارت از مجموعه آگاهی هایی است که در قالب عبارات و گزاره ها آشکار می شود، در حالی که بر اساس رویکرد دوم پدیده وحی نه از سنخ گزاره بلکه به معنای مکاشفه است. در این مقاله ضمن بررسی، تحلیل و نقد هر یک از دو رویکرد، تلاش شده است تا مهم ترین نقص ها و کاستی های موجود در هر یک از دیدگاه ها مطرح شود. فروکاهش وحی به ساحت گزاره ای صرف در رویکرد گزاره ای، عدم توجه به مبانی انسان شناسی و هستی شناسی و فروکاهش وحی به سطح نازلی از تجربیات بشری در رویکرد غیرگزاره ای و نیز غفلت از مبانی زبان شناسی در حوزه زبان دین، برخی از مهم ترین نقص های الهیات مسیحی در تبیین پدیده وحی هستند.
بررسى دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل و استلزامات تربیتى مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
دنیا یکى از مهم ترین بسترهاى تربیت انسان مى باشد و شناخت ماهیت آن، در زندگى انسان بسیار حایز اهمیت است. براى رسیدن به شناخت صحیح در مورد دنیا، کتب آسمانى حایز اهمیت هستند. این تحقیق به بررسى ویژگى هاى مشترک دنیا از دیدگاه قرآن و انجیل مى پردازد. بدین منظور، قرآن و انجیل در زمینه ویژگى هاى دنیا مورد مقایسه قرار گرفته اند و ویژگى هاى مشترک دنیا استخراج شده و سپس این ویژگى ها با توجه تفاسیر قرآن و انجیل و آراء دانشمندان مسلمان و مسیحى، مورد توصیف و تحلیل قرار گرفته اند. استلزامات تربیتى مربوط به هر ویژگى به روش استنتاجى استخراج شده است. با توجه به نتایج تحقیق، ویژگى هاى مشترک دنیا در قرآن و انجیل را مى توان این گونه برشمرد: 1. دنیا فریبنده است؛ 2. دنیا ناپایدار است؛ 3. دنیا مزرعه آخرت است. همچنین استلزامات تربیتى استنتاج شده از این ویژگى ها به ترتیب عبارتند از: شناخت حقیقت زیبایى هاى دنیا و خویشتن دارى در مقابل آنها؛ عدم وابستگى به دنیا و پرهیز از هدف قرار دادن دنیا؛ 3. غنیمت شمردن زندگى دنیا و استفاده از آن براى فراهم کردن توشه آخرت.
تحلیلی بر پارادایم لوتر در باب انسان شناسی؛ در تعارض با پارادایم رسمی کلیسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور اومانیسم و نهضت اصلاح دینی، آگاهی جدیدی درباره فردیت انسان به وجود آمد و نحوه ارتباط انسان با خدا و آمرزیدگی، کانون توجه الهیات لوتر قرار گرفت. لوتر با درک اوضاع جدید، پارادایمی نو در باب انسان، آزادی اراده، و نوع رابطه او با خدا و ایمان وضع کرد. پیش تر خدا در تلقی کلیسای قرون وسطایی، موجودی دور از دسترس بشر و هستی بود، اما وی با رد واسطگی کلیسا در همة شئون، به خدایی در دسترس انسان اشاره کرد که مجال گفت وگوی مستقیم دارد. تحول مفهومی لوتر در باب آمرزیدگی بر این اصل مبتنی بود که خداوند، انسان را گویی آمرزیده است و جایگاه آمرزیدگی خدا در خارج از وجود شخص گناهکار قرار دارد. بنابراین، آمرزیدگی، اکتسابی و نه اعطایی است. این پارادایم جدید، مخالف دیدگاه رایج آگوستینی در قرون وسطا مبنی بر جایگاه عدالت در درون انسان بود که راه ورود کلیسا برای هدایت انسان را باز می کرد. اما جوهره پارادایم لوتر در باب انسان ، آزادی او در برابر انسانِ اسیر کلیسا و شریعت بود. لذا بندگی آزادمنشانه انسان فقط در سایه اراده ای آزاد میسور است.