امروزه تبلیغات بازرگانی در همه جوامع دنیا ظهور کرده است. تلویزیون، رادیو، مجلات، روزنامهها، تابلوهای دیواری، اینترنت و حتی کتابها، خودکارها و… نوعی از تبلیغات را در خود جای دادهاند. چنان که خواهیم دید، تبلیغات یک جریان زنده، یک فعالیت اقتصادی، صنعت یا حرفه و جزیی از محتوای رسانهها است. تبلیغات نهادی اجتماعی است که بر مردم، ساختارها، فرهنگها و کلیت جامعه تأثیر دارد. این مقاله، ترجمه بخشی از یک کتاب است که به موضوع تبلیغات بازرگانی و بررسی کارکرد و محتوای آن پرداخته است. دیدگاه کلی و حاکم بر این گفتار امریکایی است و به همین دلیل به تبلیغات بازرگانی در کشور امریکا اشاره دارد. در این مقاله، «صنعت تبلیغات» مورد بررسی قرار میگیرد و با در نظر گرفتن عناصر تشکیلدهنده و نحوة فعالیت اجزای این صنعت، به طور ضمنی به نقش آن در توسعه اقتصادی و اجتماعی امریکا توجه میشود. یکی از ویژگیهای اصلی و مهم این گفتار، بیان نقدهای اجتماعی و اقتصادی در مورد تبلیغات بازرگانی است. در این خصوص، با بیان دیدگاههای موافق و مخالف و با توجه به مخاطبان تبلیغات نظریات مختلفی به بحث گذاشته شده است.
شرکتهای برتر، به مدد کارگزاران تبلیغاتی ناگزیرند از ""هوشمندانه ترین"" و گاه ""غیرمعمول ترین"" و حتی ""مضحک ترین"" روشها، توجه ""عموم مردم جامعه""، ""مخاطبان""، و یا ""مشتریان"" را به خود جلب کنند.
برای نمونه در این متن می خوانید رستورانی در ایتالیا، 25 درصد تخفیف می دهد اگر بتوانید ""بدی"" آنها را بگویید؛ "" لنوو""، شرکت سازنده ی کامپیوتر، از مشتریان خود می خواهد تا راههای تازه ای بگویند درباره ی آنکه چگونه می توان لپ تاپهای این شرکت را خراب کرد. ام اند ام، شرکت سازنده ی شکلات، در یک نمایشگاه تجاری، یک گاو شیشه ای با 66 هزار قطعه شکلات را به نمایش درآورده که درست هم اندازه ی گاوی واقعی است؛ انجمن آلزایمر نیوزلند، برای جلب توجه افراد به این بیماری و نشان دادن احتمال فراموش شدن خاطرات، به آنها فلش مموری های جالبی داده که داخل پاک کن تعبیه شده اند، و...
پس از همگرائی صنایع مخابراتی و رایانهای و در نتیجه فراهم شدن امکانات شبکههای جهانی برای انتقال دادهها و اطلاعات، فناوری اطلاعات در رأس دیگر مباحث مربوط به فناوری قرار گرفت. از مهمترین زمینههای کاربرد فناوری اطلاعات میتوان به توسعه آموزش در تمام سطوح اشاره کرد. یکی از خصیصههای فناوری اطلاعات که کاربری آن در کلیه شئون قابل ملاحظه است، سرعت توسعه است. این سرعت ناشی از بستر ارتباطی مناسبی است که اکنون در سراسر جهان گسترده شده است. دیگر خصیصه مهم فناوری اطلاعات پویائی و تحول پذیری بسیار وسیع آن است به طوری که با اطمینان میتوان آنرا متحولترین فناوری عصر حاضر دانست. بنابراین، یکی از مهمترین و در عین حال مشکلترین مراحل توسعه فناوری اطلاعات در زمینه آموزش، تصمیمگیری در مورد اولویتها و همچنین خط مشی مورد نیاز برای این کار است. در واقع سؤال اصلی آن است که از کجا آغاز کنیم، در مسیر کدام اولویتها حرکت کنیم و به کدام هدف برسیم. اما یافتن این مسیر و تعریف مبدا و مقصد در محیط آموزشهای الکترونیکی که دارای همان دو خصیصه توسعه سریع و تحول مداوم است کاری بسیار ظریف و دقیق است. در نتیجه لازم است اولویتها در توسعه آموزش الکترونیکی از دیدگاه جغرافیای فرهنگی، جغرافیای آمادگی برای آموزشهای الکترونیکی، محتویات دروس الکترونیکی، هزینهها و بودجهها و مهمتر از همه عامل نیروی انسانی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. توجه داشتن به عناوین اولویتها حداقل اطلاعات لازم برای تعیین سیاستهای اجرایی است. بدیهی است در مرحله بعد لازم است هر یک از عناوین به دقت تحلیل شده و در مقایسه با دیگر عناوین سنجیده شوند تا راهکارهای لازم برای قدمهای بعدی مشخص شود. در نتیجه بر اساس اولویتها و در واقع بر اساس تعیین آنها میتوان به یک جمعبندی برای تعیین خطمشی توسعه آموزشهای الکترونیکی در ایران رسید. آنچه در حال حاضر میتواند موجب نگرانی باشد اشتیاق شدید مردم و مسئولان به توسعه آموزش الکترونیکی بدون تعیین خطمشی لازم برای نیل به این امر است. در این مقاله سعی شده است ضمن برشمردن عناوین موضوعاتی که در تعیین خط مشی اهمیت دارند، نظر مسئولان و دستاندرکاران آموزشهای الکترونیکی به اهمیت برخی از آنها و به خصوص به سطوح مختلف اولویت در بعضی از موارد جلب شود. در پایان ضمن ارائه مدلی برای تعیین خط مشی آموزشهای الکترونیکی، اهمیت این موضوع در توسعه آموزشهای الکترونیکی ایران مورد بررسی قرار میگیرد.
ریتا کلیفتون (Rita Clifton)، رئیس شرکت مشاوره ی مدیریت اینتربرند (Interbrand)، تجارب فراوانی در تبلیغات و بازاریابی دارد.
او در این گفت وگوی کوتاه اما پرمغز، از ""تحقیقات بازار"" می گوید که چگونه می تواند در خدمت برندها باشد؛ آن هم در زمان رکود.
مقاله حاضر باهدف امکان سنجی کاربست محتوای کاربرساخته به عنوان گونه محتوایی غالب و در حال رشد فزاینده در فضای مجازی در فرآیندهای بازاریابی محتوایی و احصای الگوی این کاربست است. مسئله اساسی این پژوهش آن است که چگونه و بر اساس چه الگویی می توان محتوای کار برساخته را در فرآیند بازاریابی محتوایی استفاده کرد؟ این مطالعه به نوع خاصی از محتوای کار برساخته یعنی نظرات کاربران در محیط های شبکه های اجتماعی فضای مجازی توجه دارد. روش اجرای این پژوهش مبتنی بر روش نظریه داده بنیاد با رویکرد گلیزری [1]است. نظرات موجود در وبگاه دیجی کالا با استفاده از نمونه هایی که کفایت نظری لازم برای روش نظریه داده بنیاد فراهم کند، احصاء شدند و داده های به دست آمده مبتنی بر مراحل کدگذاری چهار مرحله ای نظریه داده بنیاد تحلیل شدند تا به قضایای نظری مطلوب دست پیدا کنیم. در پایان مبتنی بر فرآیندهای پنج مرحله ای تدوین شده، که عبارتند از: طراحی و برنامه ریزی برای بازاریابی محتوایی؛ تولید و تصدی محتوای مرتبط با طراحی و برنامه ریزی بازاریابی محتوایی؛ دروازه بانی و توزیع محتوای تولیدی و تحت تصدی؛ ارتباط و درگیری با مخاطب/مشتری بازاریابی محتوایی و سنجش راهبرد بازاریابی محتوایی، به تحلیل یافته های حاصل از نظرات کاربرساخته پرداخته شد. بنابراین حجم از داده ها و یافته های ناشی از تحلیل آن ها می توان گفت که نظرات کاربرساخته موجود در فروشگاه آنلاین در چهار گروه قابل شناسایی هستند که عبارتند از: نظرات محصول گرایانه، نظرات راهنما، نظرات تجاری و نظرات روایی که الگوی کاربست آن ها در فرآیندهای ذکرشده در جمع بندی مطرح شده است. [1]. Galsserian Approach
"آموزش فرایندی است که طی آن برقراری ارتباطی تعریف شده بین یاددهنده و فراگیر منجر به ارتقای دانستهها، افزایش اطلاعات، کسب مهارت و به طور کلی بروز تغییرات به نسبت ثابت در تواناییهای ذهنی و عملی یادگیرنده میشود. از این دیدگاه آموزش را میتوان نوعی ارتباط دانست، نوعی ارتباط خاص که هدف آن تنها انتقال و یا تبادل پیام نیست. در سیستم آموزش هدف وقوع یادگیری است در حالی که در یک سیستم ارتباطی هدف انتقال پیام است. به همین منظور در این نوشتار از میان اجزا و عناصر اصلی سیستم آموزشی بستر و شیوة ارائة آموزش بررسی میشود.
"