اگر حوصله ی مطالب خواندنی را دارید، بازاریابی با طعم مرغ سوخاری، فوق العاده است.
هم دهانتان آب می افتد، و هم نکته های بازاریابی را می آموزید. پس هم فال است و هم تماشا.
فیلم جان بودرو، استاد دانشکده ی کسب وکار مارشال را ببینید؛ این فیلم به زبان انگلیسی است که با زیرنویس فارسی از سوی شرکت TMBA تهیه و تولید شده است (تلفن: 66408251 و 66408271 (021))
جان بودرو، استاد منابع انسانی، دیدگاههای متفاوتی دارد که اجرای آن می تواند سازمان شما را به صورت بنیادی تغییر دهد. این دیدگاهها را می توان طبقه بندی کرد:
الف) کارکنان استراتژیک لزوماً مدیران نیستند،
ب) مدیریت استعدادها فراتر از وظیفه ی مدیران منابع انسانی و مدیران ارشد است،
ج) اصولی که موفقیت سازمان را تضمین می کند،
د) و...
برای اطلاع بیشتر این متن را بخوانید، همچنین به نشانی اینترنتیwww.MarketingShop.ir برای خرید فیلم مراجعه کنید.
مدیران همواره می پرسند: چگونه می توان پس از طراحی و ساخت تبلیغ که از سوی کارگزاران تبلیغات پایان می یابد، آن را ارزیابی کرد؟
علاقه مندی مدیران در آن است که بتوانند فهرست وار دلایلی را برشمارند تا کاستیهای تبلیغ را کارگزاران تبلیغات بپذیرند و درصدد رفع آن برآیند.
متن حاضر، 10 معیار را فهرست بندی کرده به همراه توضیحات لازم تقدیم مدیرانی می کند که دوست دارند با دلایل و شواهد محکم، تبلیغی را بپذیرند یا آن را رد کنند.
"متن حاضر مرور تحقیقاتی است که دربارة تأثیر تلویزیون بر مهارتهای خواندن و گوشدادن کودکان انجام شده است. البته تأکید بیشتر بر این است که میزان تأثیر تلویزیون بر مهارتهای یاد شدة کودکان بر اساس متغیرهای اصلی چون کوشش ذهنی، زمینة خانوادگی، بهرة هوشی، سن و فعالیتهای شناختی متغیر است.
نتیجهای که نویسنده از مرور ادبیات موضوع میگیرد آن است که تماشای تلویزیون فعالیتهای توجّهی و مهارتهای نگاه کردن کودک را برمیانگیزد و فعالیتهای ذهنی و عملی متنوعی را در او به کار میاندازد که معمولاً در جریان سایر اعمال شناختی چون گوش دادن یا خواندن انجام میشود. با این همه، موضوع به خصوص دربارة کودکان سنین پایینتر از 2 سال و کودکان متعلق به زمینههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گوناگون به پژوهش و بررسی بیشتر نیاز دارد.
در این بازنگری نظرهای متناقض پیرامون رابطة تماشای تلویزیون توسط کودکان و مهارتهای خواندن، گوش دادن و نگاه کردن، بررسی شده است."
"روند گسترش رشتههای مرتبط با رسانه (broadcasting) کُند بوده است. رشتههای رسانه در مقطع کارشناسی در دهه 1930 در ده دانشگاه برتر و سایر مؤسسات آموزشی آغاز شد (استرلینگ 1994، ص 8). بر اساس بررسی ادارة آموزش ایالت متحدة امریکا، حدود 300 دانشگاه و کالج حداقل یک درس را در سال 1930 در زمینة رادیو ارائه کردهاند، که اساساً در گروههای آموزشی کلام و انگلیسی بوده است (هد و بارتین 1956).
اواخر دهة 1940 وقتی تلویزیون رسانهای فراگیر شد، کالجها و دانشگاهها درسهای مربوط به تلویزیون را به برنامههای آموزشی رشتة رسانه افزودند (نیون 1961).
از آن زمان شمار دانشجویانی که مشغول تحصیل در رشتة رسانه بودهاند، پیوسته افزایش یافته است. در حالی که در سال 1956 تعداد دورههای مربوط به رشتة رسانه در سطح لیسانس و فوقدیپلم 86 مورد بود. سه دهه بعد این رقم به 265 افزایش یافت (استرلینگ، ص 9-8). به همین ترتیب در حالی که در سال 1956 تعداد دانشجویان کارشناسی و کاردانی رشتههای آموزشی 3149 نفر بود، این تعداد در سال 1985 به 34600 و در سال 1996 به 42055 نفر افزایش یافته بود (استرلینگ، 1994، کوزیگی و بکر 1996). چنین رشدی تا اندازهای میتواند به دلیل به رسمیت شناخته شدن رسانه و پخش رادیو و تلویزیونی به عنوان یک موضوع مناسب و پذیرفته شده برای برنامههای درسی دانشگاهی باشد (هد و مارتین 1956).
از آن جا که آموزش در زمینه رسانه مورد پذیرش قرار گرفته است، سؤالی که باقی میماند این است که چطور آموزشدهندگان و مؤسسات آموزشی به این تقاضای رو به افزایش پاسخ میدهند. این مطالعه در پی آن است تا برنامههای آموزش رسانهای را در کالجها و دانشگاههای ایالت متحده مقایسه کند و بر مبنای یافتههای آن توصیههایی ارائه میدهد که یک برنامة درسی نمونه برای آموزش رسانهای چگونه باید باشد.
"
داستان کراکس، داستان موفقیت شرکتی است که از کسب وکار تولید و فروش دمپایی، به موفقیتی جهانی دست یافت و خیلی زود با پشت سر گذاشتن مدارج ترقی، به شرکتی میلیون دلاری تبدیل شد.
بسیاری از مدیران نیز به دنبال ارتقای جایگاه کسب وکار خود و شرکتشان و حضور در بازارهای جهانی هستند، اما نمی دانند که برای موفقیت چه باید کرد؟
این اثر، جوابگوی پرسشهای این دسته از مدیران خواهد بود.
چگونه می توان تبلیغات خلاق آفرید؟ برخی صاحبنظران بر این باورند که در ابتدا بهتر است الگوهای پیشین را با دقت بنگرید و با الهام از آن، برای تبلیغات خود کار کنید.
در اینجا از تصاویری لذت می برید که تبلیغات خلاق برای آدامس بادکنکی، کاکائو، نمک دریایی تا پیتزا، و وسایل آشپزخانه را نشان می دهد. این تصاویر، بیننده را شگفت زده می کند و به احتمال کلید فروش را در مغز خریدار به کار می اندازد.
"این پژوهش در پی بررسی این موضوع است که آیا بین تلویزیون و نهاد خانواده و مدرسه در انتقال ارزشها و هنجارهای اجتماعی به دانشآموزان مقطع دبیرستان شهر تهران هماهنگی وجود دارد یا خیر و در صورت وجود این هماهنگی، میزان آن چقدر است. برای رسیدن به این هدف، سریال نرگس به عنوان نمونهای از برنامههای تلویزیون، پدر و مادر به عنوان نمایندة خانواده و آموزگاران به عنوان نمایندة مدرسه انتخاب شدند.
از مهمترین نتایج این پژوهش میتوان به این مورد اشاره کرد که تلویزیون (سریال نرگس) ونهاد خانواده تنها در زمینة هنجار وفاداری به همسر با یکدیگر هماهنگ هستند و در ارزشهایی چون علم، ثروت، تقوا، محبت و احترام و همچنین هنجارهایی مثل صداقت، وفاداری به کشور، وفاداری به عهد و پیمان و قانونگرایی بین آنها هماهنگی وجود ندارد.
"