فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۶۹۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت مشارکت سیاسی شهروندان در جوامع امروز و همچنین، این موضوع که ایران؛ به ویژه در سال های پس از انقلاب، افزایش مشارکت سیاسی مردم و دستیابی به توسعه سیاسی را به عنوان یکی از اهداف خود قرار داده است، پژوهش حاضر می کوشد آموزه های فرهنگ سیاسی را که از طریق تلویزیون و مطبوعات به شهروندان؛ خصوصاً دانش آموزان دبیرستانی منتقل می شود، بررسی کند و به این نکته پی ببرد که آیا این دو رسانه به عنوان بخش مهمی از فرآیند جامعه پذیری سیاسی در انتقال آموزه های فرهنگ سیاسی مشارکتی در میان دانش آموزان موفق عمل کرده اند. در حقیقت، پرسش اصلی این مقاله این است که: تلویزیون و مطبوعات در ایران کدام آموزه های فرهنگ سیاسی را به مخاطبان دانش آموز خود منتقل می کنند و آیا این آموزه ها دانش آموزان را به سمت فرهنگ سیاسی مشارکتی رهنمون می سازد؟ بنابر فرضیه مقاله حاضر، تلویزیون و مطبوعات در ایران بیش از آنکه به تقویت آموزه های فرهنگ سیاسی مشارکتی، مانند حقوق شهروندی و مانند آن بپردازند، به گسترش آموزه های فرهنگ سیاسی تبعی پرداخته اند و از آنجا که به دلایل مختلف در کسب اعتماد مخاطبان خود موفقیت چندانی نداشته اند، اندک آموزه های آنها که رنگ و بوی فرهنگ مشارکتی داشته است نیز از سوی مخاطب مورد توجه و استقبال چندانی قرار نگرفته است. نگارنده در پژوهش حاضر کوشیده است با استفاده از روش پیمایشی و توزیع پرسشنامه در میان دانش آموزان پایه های دوم و سوم دبیرستان شهر اصفهان، به سؤال های پژوهش پاسخ دهد. در همین راستا، 440 پرسشنامه در میان دانش آموزان توزیع شد که 22 عدد از آنها به علت کامل نبودن از فرایند پژوهش حذف شدند و تعداد 418 پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. در تحلیل آماری پژوهش از شیوه های آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده و به این وسیله یافته های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. براساس یافته های پژوهش، تلویزیون بیش از مطبوعات در راستای گسترش آموزه های فرهنگ سیاسی مشارکتی حرکت نموده؛ در حالی که آموزه های فرهنگ سیاسی که توسط مطبوعات به دانش آموزان دبیرستانی منتقل شده، بیشتر تبعی بوده اند.
آیا جوانان و نوجوانان از سبک گفتار جدید رضایت دارند؟
حوزه های تخصصی:
نگاهی به نتایج یک تحقیق درباره تاثیرات رسانه بر مصرف مخاطبان
حوزه های تخصصی:
نظریة «استفاده و رضامندی» از دیدگاه قرآن کریم؛ بررسی کارکردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سخن اصلی نظریة «استفاده و رضامندی» این است که رسانه ها قدرت تأثیرگذاری اندکی بر مخاطب دارند و در مقابل، این مخاطبان هستند که میل و نیاز خود را بر رسانه ها تحمیل کرده، بر سیاست گذاری آنها تأثیر می گذارند. از دید این نظریه، رسانه باید مخاطب محور باشد؛ یعنی باید تلاش خود را تنها در جهت تأمین امیال مخاطبان خود یا همان جلب لذت و دفع الم مصروف دارد تا بتواند به تعداد بیشتری از مخاطبان دست یابد. به زعم پردازندگان این نظریه، سخن مزبور با برخی از آموزه های صریح قرآن کریم تقابل دارد. قرآن کریم امیال طبیعی ازجمله میل به لذت در انسان را نه تنها انکار یا محکوم نمی کند، بلکه یک سلسله از تعالیم خود را بر آنها مبتنی ساخته است. از دید قرآن کریم، نیازهای واقعی انسان نیازهایی است که ارضای آنها موجب فعلیت یابی استعدادهای فطری انسان می شود. در مقابل، اندیشه غیردینی، نیازهای غریزی و حیوانی را در انسان نیاز اصیل تلقّی کرده و قاعدتاً رسانه را ملزم به تأمین آنها می داند. از نظر قرآن کریم، فقط ارضای نیازهای واقعی می تواند انسان را به هدف نهایی خلقت نزدیک کند. ازاین رو، یک رسانه مطلوب با معیار دینی، باید به نیاز، مصلحت و خواسته های معقول مخاطب توجه کند. در این نوشتار، سعی شده تا با عطف توجه به محتوای این نظریه، دیدگاه قرآن در خصوص نیازهای انسان و نحوة مواجهة با آنها تشریح گردد.
عناصر شکل دهنده حس حضور و بازتاب آن بر هویت کاربران بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بازی های رایانه ای، به عنوان رسانه ای تعاملی، محیطی برای کاربران خود فراهم کرده اند که موجب ایجاد حس حضور در آنها می شود. حس حضور در فضای مجازی بازی های رایانه ای، به هم ذات پنداری و حتی فراتر از آن، به یکی شدن کاربر با شخصیت درون بازی منجر می شود. یکی شدن کاربر با شخصیت درون بازی، هویتی مجازی برای او به وجود می آورد. با گذشت زمان و تداوم حضور در فضای بازی های رایانه ای، هویت واقعی کاربر با هویت مجازی درهم می آمیزد و تغییر و تحول آن تابعی از متغیرهای عناصر مجازی می شود. پرسشی که مقاله حاضر در صدد پاسخ به آن برآمده، چگونگی به وجود آمدن حس حضور در کاربران بازی های رایانه ای و کیفیت تأثیرگذاری هویت مجازی این رسانه نوظهور بر هویت واقعی مخاطب است. از این رو با توجه به دیدگاه نظریه پردازان حوزه رسانه های تعاملی و با گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و تبیین آنها به صورت توصیفی تحلیلی، این فرض بررسی می شود که به واسطه فرم زیبایی شناختی سینمایی، روایت های تعاملی و ظرفیت های منحصر به فردی که این رسانه در اختیار بازی های رایانه ای قرار می دهد، زمینه ایجاد محیطی فراهم می شود که به تبع ایجاد حس حضور در کاربر، هویت واقعی او را دستخوش دگرگونی می کند.
رسانه ها و مخاطبان امروز
حوزه های تخصصی:
اصول همکاری متقابل
رادیو و ویژگی هایی که همچنان باید شناخت...
حوزه های تخصصی:
ارتباطات جمعی و فرهنگ
منبع:
رسانه ۱۳۸۳ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
تدوین و تنظیم ویژگی های مدل ساختاری رسانه ای برای شرایط تحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی تدوین و تنظیم ویژگی های یک مدل ساختاری رسانه ای برای شرایط تحریم است. بدین منظور با 10 نفر از اساتید اقتصاد، ارتباطات و روزنامه نگاری مصاحبه شده است که از طریق نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. از این مصاحبه ها پرسشنامه ای با 38 محور تعیین شده است. برای وزن دهی به مدل به دست آمده، 121 نفر از فعالان حوزه رسانه، مدیران مسئول روزنامه ها و خبرگزاری ها، سردبیران و خبرنگاران به پرسشنامه پاسخ داده اند. به طور کلی مدل رسانه ای به دست آمده بر شش محور «جلب مشارکت و اعتماد ملی»، «استفاده از جنبش های نوین اجتماعی»، «استفاده دیپلماسی رسانه ای و هدایت افکار عمومی»، «شفافیت و یکپارچگی اطلاعاتی»، «انتشار غیرمستقیم اطلاعات» و «دسترسی آزاد به اطلاعات» استوار است که هر بخش وزن و ارزش متفاوت دارد. بیشترین وزن، مربوط به استفاده از دیپلماسی رسانه ای و هدایت افکار عمومی و کمترین وزن و مربوط به انتشار غیرمستقیم اطلاعات است.
رادیو آموزشی و تحقیقات مخاطب شناسی
منبع:
رادیو ۱۳۸۶ شماره ۳۶
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین میزان تماشای فیلم های تلویزیونی توسط والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان در شهر اهواز است . روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان و والدین آنها در شهر اهواز بوده که براساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر انتخاب شده اند . برای سنجش از پرسشنامه های کودک آزاری و ضربه برنستاین (CTQ) ، پرسشنامه محقق ساخته تماشای فیلم های تلویزیونی و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (SES) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری درصد، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که بین تماشای فیلم های اکشن و وحشتناک از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد؛ اما بین تماشای فیلم های خانوادگی و رمانتیک و همچنین، فیلم های سیاسی، تاریخی و مذهبی از سوی والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان همبستگی معنا داری مشاهده نگردید . همچنین، طبق یافته های این پژوهش بین متغیر عزت نفس والدین با خشونت خانگی آنها نسبت به فرزندان رابطه معناداری وجود دارد . نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره گام به گام نشان می دهد که متغیر تماشای فیلم های وحشتناک از سوی والدین ، بیشترین تأثیر را در تبیین خشونت خانگی نسبت به فرزندان داشته است. با توجه به یافته های موجود، این مسأله نیازمند توجه هرچه بیشتر خانواده ها و مسؤولان برای برنامه ریزی و آموزش در سطح خانواده و جامعه است.
رسانه و کنش گریِ دموکراتیک (امکان ها و محدودیت های دموکراسیِ رسانه محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر که هدف از سیاستِ دموکراتیک مشارکت آگاهانه ی افراد در تعیین سرنوشت عمومی باشد، طبعاً رسانه به مثابه واسطه ی ارتباط حکومت و شهروندان اهمیت محوری می یابد. همزمان، با توجه به تکثیر رسانه ایِ فزاینده ی اطلاعات در عصر مجازی شدنِ فرهنگ این مشکله ی اساسی برجسته می گردد که آیا رسانه ای شدنِ فزاینده ی «جهان - زیستِ» معاصر به یک کنش سیاسیِ مترقی در جهت تعمیق خودآیینیِ شهروندان می انجامد یا – باتوجه به فوران پیام ها در عصر رسانه های مجازی- به سرگشتگی و بی تفاوتیِ سیاسیِ شهروندان و حتی سیاستِ تکنولوژیک/ الکترونیکِ معطوف به کنترل شهروندان؟ مقاله ی حاضر درصدد است تا با بهره گیری از مزایای رویکرد «ساختار/ کارگزار» به بررسی این مشکله بپردازد. در این راستا پس از بررسی دو رویکرد متقابل (یعنی دموکراسی مستقیمِ الکترونیکی در برابر پایان امر سیاسی در فرهنگ مجازی)، برداشتی از دموکراسیِ رسانه محور را به مثابه بدیل دموکراسیِ رایج مطرح می سازد.
سخن نخست مخاطب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط یکی از ویزگی های مهم جامعه انسانی در همه دوران هاست و رشد و گسترش آن در دوران ما چنان سریع و بی سابقه بوده است که صاحبنظران آن را فصل ممیز جامعه معاصر از همه دوران ها و جوامع پیش از این دانسته اند و عصر ما را عصر ارتباطات نامیده اند . چنین جایگاهی ، به طور طبیعی موجب پیدایش حجم عظیمی از مطالعات و بررسی های علمی و اجتماعی در خصوص ابعاد گوناگون این پدیده پیچیده شده و از آنجا که هر گونه ارتباط بر ارکان چهار گانه فرستنده گیرنده ،پیام و ابزار انتقال پیام استوار بوده است ، مطالعات و تحقیقات مرتبط با این حوزه نیز عمدتا حول این چهار محور شکل گرفته است از میان این ارکان ، شاید بتوان گیرنده پیام یا مخاطب را مهم ترین رکن دانست . چرا که هر گونه ارتباط ، با هدف تاثیر گذاری بر مخاطب صورت می گیردو لازمه تحقق هر هدفی که از طریق ایجاد ، گسترش ، تنوع و تکثر رسانه ها در دنیای ما دنبال می شود ، برقراری ارتباط با مخاطب است . از این رو شناخت مخاطب لازمه نیل به اهداف فرهنگی ، سیاسی ، اقصادی و اجتماعی خاصی است که صاحبان و سیاستگزاران رسانه ها در صدد دستیابی به آنها هستند زیرا مخاطبان امروز انتخاب گرند و گستره وسیع شبکه های مختلف رسانه ای قدرت انتخاب انان را بالا برده و در چنین شرایطی اعتبار رسانه تا حدود زیادی به میزان رضایت و اقتاع مخاطبان وابسته است .نشریه پژوهش و سنجش به منظور ایفای رسالت علمی پژوهشی و رسانه ای خود این شماره را به بحث درباره مخاطب و رسانه اختصاص داده و کوشیده است با استفاده از دیدگاه های اساتید و کارشناسان درون و برون سازمانی ، در تنویر ابعاد گوناگون این حوزه مطالعاتی مشارکت نماید. امید است مجموعه مقالات این شماره که در سه عنوان مخاطب شناسی و نظریه ها ، مخاطب شناسی و کارکردها و مخاطب شناسی و فناوری سازماندهی شده است ، مورد استفاده اساتید مدیران ، برنامه سازان پژوهشگران و دانشجویان علاقه مند به این حوزه قرار گیرد.
بصری شدن زندگی روزمره زنان؛ گفتمان غالب زنان اینفلئونسر در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های اجتماعی، فرصتی را در اختیار گروه های مختلف مردم قرار داده که بتوانند تجربه زندگی روزمره خود را بصری کنند. این بصری سازی زندگی روزمره توسط زنان اینفلئونسر در شبکه اجتماعی تصویرمحور اینستاگرام انجام می شود، در این مقاله، گفتمان غالب بازتولیدشده توسط این کاربران، موردمطالعه قرار گرفته است. با به کارگیری چارچوب مفهومی متشکل از نظریه تحلیل گفتمان فوکو، بازنمایی جنسیت باتلر و فرهنگ تصویری میروزئف، می توان با مطالعه تصاویر نمایش داده شده زنان توسط خودشان در اینستاگرام، به این سؤال پاسخ داد که آیا این تصاویر، برساخت و گفتمان متفاوتی از جنسیت ایجاد کرده است یا در چارچوب همان گفتمان های غالب گذشته قرار می گیرند؟ به این منظور، 27 صفحه اینستاگرامی زنان اینفلئونسر با دنبال کنندگان بالای 500 هزار نفر، انتخاب شد. در مجموع، 315 پست (تصویر و متن) نیز به عنوان نمونه، مورد استفاده قرار گرفت و با روش تحلیل گفتمان بصری، مضامین اصلی و فرعی گفتمان استخراج شد. تحلیل یافته ها نشان می دهد گفتمانی که توسط زنان اینفلئونسر بازتولید می شود، شامل گفتمان های مردسالاری و سرمایه داری است.