فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسئله اعتبار کتاب إِنَّا أَنْزَلْنَاه فی لَیلَلإِ الْقَدر حسن بن عباس بن حریش رازی مورد اختلاف محدثان دو مکتب حدیثی قم و بغداد است. محدثان قمی همچون صفار، کلینی و شیخ صدوق اعتبار کتاب را به ویژه در ،« اثبات فضائل ائمه » پذیرفته و احادیث آن را در منابع حدیثی خود با دو کاربست متفاوت نقل کرده اند. در مقابل، بغدادیانْ مؤلف کتاب را ضعیف و کتاب او « اثبات وجود امام » حوزه علم امام و را گزارش کرده که را یکسر نامعتبر دانسته اند. صفار قمی ماجرای عرضه این کتاب بر امام جواد احتمالاً تأیید محتوای آن از سوی امام می توانست دلیلی قانع کننده در اعتبار آن به شمار رفته باشد. این نوشتار می کوشد ضمن نگاه تحلیلی به محتوای کتاب، داوری رجالیان بغدادی درباره مؤلف کتاب را بررسی کرده، دلایل احتمالی اختلاف قمیان و بغدادیان درباره اعتبار کتاب را تبیین کرده و درستی ماجرای عرضه آن بر امام را در بوته سنجش قرار دهد.
الحقول الدلالیة فی نهج الفصاحة (النجم والأرض والکنوز والرغام ثمحقل الإیمان والنفع والعطاء أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعدُّ نظریة الحقول الدلالیة من أخصب أبواب علم الدلالة فی الدراسات اللغویة الحدیثة. إنّ الحقل الدلالی یعنی المجموعة المتکاملة من الکلمات التی ترتبط دلالتها بمجال یعبّر مجموعها عنه وتوضع تحت لفظ عام یجمعها. فبالتالی یتوقف الفهم الدقیق لمعنی الکلمة على فهم مجموعة الکلمات المتصلة بها دلالیاً. انطلاقاً من الترکیز على المعنى قام البحث بدراسة حقول النجوم والأرض والکنوز والرغام ثمحقل الإیمان والنفع والعطاء فی توظیفه (ص) تلک الحقول للمعنى المطلوب والمفاهیم الإسلامیة والإنسانیة وتبیین مدی جمال الأحادیث وفاعلیته فی الترشید والهدایة فی نهج الفصاحة، مبیناً العلاقات الدلالیة التی تندرج تحته من تقابل وتضاد وترادف مع دراسة الحقول السنتجماتیة والترکیز علی الثنائیات بین وحداتها فی کشفه عن الکوامن الدلالیة مستخدماً المنهج الوصفی التحلیلی للکشف عن العلاقات بین بنیات النصّ فی کلام أفصح العرب (ص) ملقیاً الضوء علی جانب من حدیثه البلیغ مع تعریج علی دراسة المفردات التی طرأعلیها تغییر وانتقلت من معناها الأصلی إلی معنی آخر أو خصّصت بعد تعمیم داخل المنظومة القیمیة الإسلامیة. عالج البحث بعض الأحادیث التی رآها خصبة وغنیة لتوظیف أهدافه من تراصف وترادف وتطور وتوسع دلالی فی الأحادیث وتقابل وثنائیات فی أدعیة نهج الفصاحة وتوصل إلى أنّ الکلمات التی لها دلالات دینیة وإسلامیة کیف تطوّرت وتوسّعت فی مفهومها أو تخصّصت بعد تعمیم وإنّ التقابل والثنائیات فی الأحادیث لاینم عن مبحث جمالی فقط بل یوظّف النبی (ص) بها المفاهیم المحسوسة خدمة لمفاهیم المجردة والمعنویة.
باب شکر کافی در سنجش با قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم استوارترین سند برجای مانده از رسالت پیامبر اسلام است. از این رو هم بداهت عقل و هم صراحت نقل آن را مهم ترین معیار و مرجع در نقد سایر گزاره های دینی می داند. در این نوشتار سعی شده است با جستجوی شواهد قرآنی روایات «باب شکر» کافی شریف میزان سازگاری این روایات با آیات قرآن سنجیده شود. این پژوهش ضمن آنکه نشان می دهد که تمامی 30 روایت این باب با آیات کتاب خدا همساز هستند و از این طریق نمونه هایی ملموس و عینی از موافقت حدیث با قرآن را عرضه می دارد، شیوه ای جدید در عرضه روایات بر قرآن را نشان می دهد که با کنار هم نهادن آیات و ایجاد ملازمه میان آن ها انطباق روایات با آیات به دست می آید و این انطباق گاه تا حد جزئیات روایات پیش می رود.
تلمیحات قرآنی در خطبة اوّل نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلمیح استفاده از آیه، حدیث، داستان یا مَثَل معروفی در کلام است و موجب زیبایی کلام و تأکید و ترویج منبع مورد استفاده می گردد. عالمان فنّ بلاغت، تلمیح را در مجموعة صنایع معنوی بدیع قرار داده اند و برخی آن را مترادف و بعضی قِسمی از تضمین می دانند. جایگاه قرآن کریم و پس از آن، نهج البلاغه به عنوان دو منبع غنی معارف اسلامی همواره مورد نیاز انسان ها بوده است و خواهد بود. این مقاله با پرداختن به تلمیحات قرآنی، بخشی از کلام امیرالمؤمنین، یعنی اشاراتی که حضرت در خطبة اوّل نهج البلاغه نسبت به آیات نورانی قرآن داشته اند، نشان می دهد که چگونه تجلّی نور خدا در وجود معصومین(ع) سراسر زندگانی و سخنانشان را تحت تأثیر قرار داده است و در هر بخش از آن می توان بهره و استفاده ای از وحی الهی را به دست آورد. رئوس تلمیحات این خطبه در چند بخش مهم قابل دسته بندی است: تلمیح به آیات توحیدی و صفات پروردگار، تلمیح به آیات متضمّن آفرینش و عجایب آن، تلمیح به آیات مرتبط با فرشتگان، تلمیح به آفرینش آدم، تلمیح به سجدة ملائکه و هبوط، تلمیح به نبوّت عامه، ضرورت و اهداف، تلمیح به نبوّت خاصّه، قرآن و امامت.
جایگاه محمد بن صفار و کتاب بصائر الدرجات در میراث حدیثی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد بن حسن صفّار و کتاب بصائر الدرجات او جایگاهی مهم در منظومه اعتقادی شیعه امامیه به خصوص در مسأله امامت دارد. در این مقاله سعی شده است شخصیت علمی صفّار و نقش او در انتقال معارف اعتقادی بررسی شود. همچنین دو مسأله اساسی که راجع به صفّار و کتاب بصائر الدرجات او وجود دارد مورد پژوهش قرار گرفته است. مسأله اول: آیا نویسنده کتاب بصائر الدرجات، شخصی به نام محمد بن حسن بن فروخ است و شخصیت دیگری غیر از صفّار است یا اینکه محمدبن الحسن بن فروخ همان محمد بن الحسن صفّار است و یک شخصیت با دو عنوان در کتب رجالی معرفی شده است؟ مسأله دوم: آیا کتاب بصائر الدرجات تألیف صفّار است، یا چنانچه ادعا شده نوشته محمد بن یحیی العطار بوده و او به شیوة استخراج، کتاب بصائر سعد بن عبدالله اشعری را با عنوان بصائر الدرجات به نام خودش تدوین نموده است. برای این منظور اساتید و شاگردان مطرح صفّار به اختصار معرفی شده اند. همچنین میراث مکتوب و میزان اثرگذاری او در انتقال روایات اهل بیت: و نقش او در انتقال میراث مکتوب بررسی شده است.
روش آیت الله خویی در کشف تحریف های سند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های معجم رجال الحدیث ، مقایسه اسناد روایات متحد المضمون یا قریب المضمون در راستای شناسایی تحریف های راه یافته به اسناد است. ایشان موارد اختلاف کتب اربعه در سند گزاری را با عنوان «اختلاف الکتب» و «اختلاف النسخ» مطرح کرده و چه بسیار موارد صحت، تحریف و سقط را در حلقه های سند، عبارات و عناوین آن شناسانده است. در نوشتار حاضر، با گردآوری و ارزیابی نمونه های متعدد از داوری های آیت الله خویی در بخش های «اختلاف الکتب» و «اختلاف النسخ» روشن شده است که ایشان همواره تصحیح اسناد را با بهره گیری از دانش طبقات و اسناد کتب کافی، وسائل الشیعه و وافی و به بیان دیگر، فراوانی نسخ نتیجه گرفته است.
بررسی و تحلیل بزرگ ترین موانع رشد و کمال انسان در نهج البلاغه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر موانع راه کمال انسان را از دیدگاه نهج البلاغه و مثنوی بررسی کرده و از میان رهزنان بی شماری که در این مسیر بر سر راه انسان قد علم کرده اند، به نفس اماره و شیطان و حب دنیا پرداخته است؛ زیرا این عوامل سه گانه خود مانع زاست؛ یعنی ریشه ی آفت های بسیار دیگری نیز به شمار می روند. در کلام حضرت علی(ع)، دشمنانگی شیطان در مقایسه با نفس بیشتر است؛ زیرا نفس آن گاه که تبدیل مزاج می یابد، دیگر بر سر راه انسان قرار نمی گیرد؛ امّا در کلام مولوی، نفس غالباً به معنی نفس امّاره است، بنابراین خطر او از شیطان بیشتر است. دنیا در کلام امیرمؤمنان و مولوی، دو چهره دارد: چهره ای فریبا و چهره ای پنددهنده؛ آن گاه فریباست که نفس و شیطان از آن سوء استفاده کنند و به همین دلیل جزء موانع بزرگ راه کمال انسان قلمداد می گردد.
عوامل بازدارنده فساد اداری از نگاه امیر المؤمنین علی علیه السلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت گروههای ویژه مدیریت اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
نظام اداری هر جامعه، بازوی اجرایی نظام سیاسی محسوب می شود؛ پرداختن به عواملی که موجب بازدارندگی از فساد، در سطوح مختلف نظام اداری می گردد ، می تواند کمک به سزایی به نظام سیاسی داشته باشد. این مقاله، با رویکرد دینی بخصوص سیره رفتاری و گفتاری امیرالمؤمنین علی علیه السلام، و به روش توصیفی و استنباطی و با رعایت اصل احتیاط در پژوهش های دینی، درصدد یافتن عوامل باز دارندگی از فساد در نظام اداری می باشد.
با توجه به تعاریف متفاوتی که از فساد اداری صورت گرفته است، به طورکلی فساد را می توان در دو سطح خرد و کلان مورد بررسی قرار داد. با مراجعه به سیره و اقوال علی علیه السلام می توان گفت: ایشان برای اصلاح ساختار اداری حکومت و جلوگیری از فساد، حداقل پنج سطح از عوامل را مورد اهتمام قرار داده اند که عبارتند از: عوامل روانی و رفتاری، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی و اجتماعی، عوامل سیاسی و عوامل اقتصادی.
نماد اخلاق اجتماعی نهج البلاغه و صحیفه امام با رویکرد بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
اخلاق اجتماعی کارگزاران موضوعی است که در نهج البلاغه وآثار متأثِّر از آن، بسیار به آن پرداخته شده؛ از میان آثار متأثِّر متأخِّر،کتاب صحیفه امام سفارش هایی را از امام خمینی در موضوع اخلاق اجتماعی دولتمردان در بردارد. بینامتنیت، روش مطالعاتی جدیدی در علوم انسانی است که متن ها را در یک شبکه ارتباط معنایی نسبت به هم قرار می دهد به طوری که هر متن از یک سو برگرفته از متون قبل از خود است و از سوی دیگر در متون پسین نیز خود را باز می تاباند. بررسی سیر تکاملی این روش به نظریة بینامتنیت عربی-فارسی می انجامد که در آن روابط بین متن حاضر و متن غایب در سه دستة کلی روابط تعمدی-آشکار، تعمدی-پنهان و ضمنی قرار می گیرند که در گونه های فرعی تر بلاغی مانند اقتباس، حل، ترجمه، تلمیح ، الهام و...نیز قابل تقسیم اند. این پژوهش بر آن است که بینامتنیت عربی-فارسی نهج البلاغه را در مجموعة صحیفه امام در موضوع اخلاق اجتماعی کارگزاران بررسی نماید. با تأمّل در خوانش دو متن، بیشترین فراوانی به روابط بینامتنی تعمدی-آشکار از گونه حل و سپس به روابط ضمنی از گونة تلمیح تعلق پیدا می کند.
زیبایی شناسی صور خیال و آرایه های ادبی در ترجمه نهج البلاغه (مطالعه موردی: ترجمه سید جعفر شهیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه، سخنان و کلمات گهربار امام علی(ع)، سرشار از بلاغت و فصاحت می باشد. این کتاب ارزشمند توسط مترجمان توانمند و ادیبی به زبان فارسی ترجمه شده است؛ یکی از این مترجمین، دکتر سید جعفر شهیدی، استاد توانای ادبیات فارسی، است که در ترجمه ی خویش با دقت و هنر خاصی متن عربی را ترجمه نموده و سعی نموده ضمن رعایت و پایبندی به متن با آوردن اصطلاحات و معادل های فارسی خواننده را در درک درست معنی یاری نماید.. نویسندگان این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی – اسنادی و با بررسی 114 خطبه ی ابتدایی این ترجمه - به تبرک به تعداد سوره های قرآن کریم – نمونه هایی از آرایه های لفظی و معنوی و نیز صور خیال به کار گرفته شده در ترجمه را بیان نموده و توانمندی این استاد بزرگ را برای خوانندگان به تصویر کشیده اند. علامه شهیدی با دقت و وسواس خاصی صور خیال موجود در نهج البلاغه را برای خوانندگان ترجمه نموده و هنر خود را در این زمینه به رخ کشیده است. دکتر شهیدی بیشترین استفاده را از تشبیه بلیغ و استعاره مکنیه داشته است. استاد شهیدی با هنرمندی و ظرافت خاص و با بهره گیری از تشبیهات و استعاره و کنایه مقبول و مفهوم عام، توانایی بالای خود را در ترجمه ی این کتاب گرانسنگ نمایان ساخته است. ایشان از آرایه های ادبی فراوانی مانند: سجع، مراعات نظیر، تضاد، و... بهره گرفته است.. شاید بتوان گفت که تنها آرایه ی لفظی که ایشان بدان پرداخته است، سجع است که بارزترین ویژگی این ترجمه می باشد.
نقد ساختار ترجمه حداد عادل و صفارزاده (بررسی موردی ضمیر فصل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید فهم قرآن کریم و ارائه ی مفاهیم و ابتکارات زبانی آن، کاری بس دشوار می باشد، از این رو احاطه ی کامل به زبان قرآنی، از لوازم ضروری ترجمه ی آن محسوب می شود. قرآن کریم از منظر ادبی متنی در نهایت فصاحت وبلاغت است ودر آن قالب ها واسلوب های زیبایی از جمله اسلوب ضمیر فصل وجود دارد با توجه به اهمیت ضمیر فصل وجایگاه آن در انتقال معنی، جستار حاضر در پی بررسی جنبه ی معنا شناسی «ضمیر فصل» درترجمه حداد عادل و صفارزاده از قرآن کریم می پردازد. نگارنده در این مقاله ابتدا به تعریف ضمیر فصل پرداخته وسپس ترجمه های مترجمان از قرآن را در بوته نقد گذاشته و در ادامه، ترجمه پیشنهادی ذکر می شود. در فرآیند نقد و بررسی ترجمه های ضمیر فصل صفارزاده و حداد عادل، معلوم گشته است که مترجمان در ترجمه ضمایر فصل روشی یک نواخت ندارند؛ از جمله گاهی در موارد مشابه برگردان های متفاوت و سلیقه ای داشته اند و گاه به سراغ ترجمه حرفی رفته، گذشته از این ها، برخی از ترجمه ها بیانگر مراد ضمیر فصل نبوده و حتی ترجمه نشده است. در پایان بسامد معادل های ضمیر فصل در ترجمه مترجمان، در قالب نمودار بصورت تطبیقی ارائه می شود.
اصول اخلاق حرفه ای در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های دانش اخلاق که به تازگی در ایران جایگاهی پیدا کرده، حوزه اخلاق حرفه ای است که لازم است ازلحاظ معرفتی بیشتر به آن توجه شود. یکی از منابع غنی در اخلاق حرفه ای، آموزه های دین مبین اسلام است. اما شناخت و ترویج اخلاق حرفه ای برمبنای اسلام، بدون تحلیل آموزه های اخلاقی نهج البلاغه امکان پذیر نیست. باتوجه به این مهم، در پژوهش حاضر برآنیم تا با استفاده از روش تحلیل اسنادی، اصول اخلاق حرفه ای را در کتاب ارزشمند نهج البلاغه بررسی کنیم. نتایج نشان می دهد که امام علی (ع) همواره به بحث اخلاقیات و اصول اخلاقی توجه داشته اند و در موارد فراوانی، کارگزاران و یاران خود، به طور اخص و تمامی انسان ها را در طول زمان به رعایت آنها فرمان داده اند. اصول اخلاقی مطرح در نهج البلاغه، مشتمل بر: اصل احترام، اصل آزادی، اصل انصاف، اصل وفای به عهد، اصل امانت، اصل صداقت، اصل مسئولیت پذیری، اصل نقادی و انتقادپذیری، اصل مدارا و سعه صدر، اصل قانون مداری، اصل اعتدال و اصل رازداری است.
ویژگی های شخصیّتی مدیر از منظر قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریّت اسلامی مبتنی برجهان بینی دینی و از الزامات جامعة اسلامی است. بنابراین، باید به دنبال شناخت ویژگی هایی بود که با خلقت و فطرت انسانی همساز و متقارن باشد. بی شک چنین معیارهایی را باید در قرآن و نهج البلاغه و کلام معصومین، علیهم السّلام، جستجو کرد. در این راستا، در مقالة حاضر، به تعریف مدیر و مدیریّت پرداخته شده است و معلوم شده که آن مفهوم ذهنی که از مجموع رفتار مدیران درک می کنیم، مدیریّت نام دارد و مدیر کسی است که می تواند فعّالیّت های افراد را برای رسیدن به هدف یا اهداف معیّنی هماهنگ و به صورت شایسته ای سازمان دهد. در ادامه به شناخت ویژگیهای شخصیّتی مدیر، از جمله ایمان، تقوا و ... پرداخته و تلاش شده است که دیدگاه قرآن و نهج البلاغه دراین زمینه، مورد توجّه قرار گیرد. همچنین از نقطه نظر مفسّران عالی مقام و صاحب نظران نیز استفاده شده است.
«بازسازی مختصات واژگانیِ سبک ساز در ترجمه متن حدیث به فارسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسیِ زبانی از رویکردهای نوین زبان شناسانه در بررسی متون است که شیوه بیان متمایز در هر متن را تحلیل می کند و هدف و تأثیر آن را بررسی می کند. در این دانش فرض است که هر متن مختصات زبانی متمایزی دارد که از سویی به آن فردیت می بخشد و از سوی دیگر آن را به دیگر متون پیوند می دهد. از دیدگاه سبک شناسانه، متون بنا به مختصات همگرایی که دارند در دسته های قابل تشخیصی، یعنی در چارچوب گونه های متون، کنار هم می نشینند و با نوعی خط چین از یکدیگر متمایز می شوند. از آن جا که ترجمه نوشتاری نیز پدیده متن را در دستور کار خود دارد و عملا متنی را از یک زبان به زبان دیگر منتقل می کند، از دیدگاه سبک شناسی می توان ترجمه را بازسازیِ مختصات زبانی متن مبدأ در قالب عناصر زبان مقصد به طور نسبی دانست. بر مبنای رویکرد سبک شناسیِ لایه ای که مختصات متن را در پنج لایه آوایی، واژگانی، نحوی، معنایی و کاربردی مطالعه می کند، در مقاله پیش رو بر لایه واژگانیِ متن حدیث، به عنوان بخشی از گونه متن دینی، تمرکز می شود و پنج محور از مختصات واژگانیِ سبک ساز در متن حدیث به دست داده می شود. سپس نحوه بازسازی این پنج محور در زبان فارسی بررسی می گردد و چالش ها و راهکارهایی که این فرآیند پیش رو دارد مطالعه می شود. در این مطالعه، نمونه هایی از احادیث کتاب بحار الانوار به عنوان شاهد بحث تحلیل
التّرادف وقیمته الدلالیة فی لغة نهج البلاغة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهرة التّرادف قضیة محوریة فی الدراسات اللسانیة، قدیمها وحدیثها، وهی قضیة متداخلة فی کل العلوم والاختصاصات الأخرى ویترتّب علیها آثارٌ وضعیةٌ مع وجود الاختلاف حول التّرادف نفسه، وحول مدى فاعلیته أو أوجه الاستفادة منه؛ کما یعدُّ التّرادف من الظواهر اللغویَّة المهمّة؛ لعلاقة الألفاظ بالمعانی من أثر التواصل بین الناسِ؛ ففکرة التّرادف فی حقیقتِها مسألةٌ دلالیةٌ قبل کلّ شیءٍ، تتعلّقُ بالمعنى وما یعتریه من تغیّر من جراء الاستعمال. فقام البحث بدراسة ما هی المسمّاة بالترادف فی ألفاظ نهج البلاغة، وقدتوصّلنا إلى نتائج من أبرزها أنّ مفهوم التَّرادُف لایعنی الاتحاد التامّ فی المعنى، ولا یعنی المساواة فی الدلالة، وإلاّ لسمیّت بالألفاظ المتساویة، وإنّما هی مترادفة بمعنى أنّ بعضها یقوم مقام بعض. وإنّ التَّرادُف ظاهرة موجودة فی اللغة العربیة، ولکن لیس بالکثرة المزعومة، فإنّ أغلب ما سمّی بالمترادف لا صحّة له، وربّما کان لخلط جامعی الألفاظ المترادفة ومنهجهم الأثر فی ذلک. ومن نتائج التطبیقات على نصوص نهج البلاغة، اتضح خلوّه من ظاهرة التَّرادُف، لوجود الفروق الدلالیة بین المفردات؛ فإنّ نهج البلاغة جاء سیاقه اللغوی مطابقاً سیاقه الاجتماعی من قبل واضعه، فالکلمة فی نهج البلاغة، اختارها الإمام علی (ع) قاصداً لفظاً ومعنى فی موقعها المحدّد، فهی أصیلة فی وضعها ومعناها. والمنهج المتّبع فی البحث هو المنهج الوصفیّ، ولعل هذا المنهج یَتلاءمُ مع طبیعة البحث حول الترادف.
اعتبارسنجی و روش شناسی اولین مستدرک نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، نهج البلاغه پس از قرآن کریم، گرانقدرترین و ارزشمندترین میراث فرهنگی اسلام است که از همان قرن چهارم تاکنون در دوره های مختلف اسلامی، مورد توجه شیفتگان به آن قرار گرفته است. تکمله نویسی یا مستدرک نویسی نیز از جمله تلاش هایی بود که نسبت به این کتاب، در دوره های مختلف صورت پذیرفته است. اگرچه نمونه هایی این نوع آثار قدمت دیرینی را دنبال می کند، عنوان مستدرک نهج البلاغه را برای اولین بار، شیخ هادی بن عباس کاشف الغطا در کتابی تحت عنوان مستدرک نهج البلاغه؛ مجموع مختار من کلام مولانا امیرالمؤمنین علی(ع) مروی فی غیر النهج، جار علی منواله، مرتب علی ابواب الثلاثه و ضمیمه: مدارک نهج البلاغه و دفع الشبهات عنه، در یک مجلد تدوین و منتشر کرد. وی در این اثر کوشیده است تا از کیان نهج البلاغه در مقابل شبهات عصر خویش مبنی بر عدم صحت انتساب آن به امام علی(ع) و گردآورنده آن یعنی سیدرضی دفاع کند. مؤلف درصدد اثبات این حقیقت است که قبل از سید رضی نیز می توان ردپای نهج البلاغه را حتی با سند کامل در این آثار پی جویی کرد و این بهترین و محکم ترین دلیل برای نفی عقیده عدم صحت انتساب نهج البلاغه به حضرت امیر(ع) است. جستار پیش رو سعی نموده پدیده مستدرک نویسی را بازخوانی کند تا از رهیافت آن به سنجشی از کتاب مستدرک نهج البلاغه کاشف الغطا دست یابد و در ادامه، با تمرکز در روش شناسی اثر، مزیت های آن از جمله «دقت های فقه الحدیثی»، «گونه های استناد و ارجاع» و «تأملی در منابع و ماخذ»، کتاب مستدرک نهج البلاغه را مورد کاوش قرار دهد.
انواع تصویر در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرگری روشی است که گوینده، با استفاده از آن، مفاهیم ذهنی مورد نظر خود را به شنونده منتقل و مانند تابلویی آنها را دربرابر او مجسم می کند. این روش در کلام حضرت، با انواع مختلف و به وفور به کار رفته و مفاهیم مختلف را برای مخاطبان خود ترسیم کرده است. تصاویر استفاده شده در کلام حضرت را می توان به انواع مختلف دسته بندی کرد. این تصاویر باتوجه به صور بلاغی به کاررفته در کلام حضرت و نیز شیوه های به کارگیری و عناصر سازنده این صور و ساختار و کارکرد و مضمون و محتوای این تصاویر به انواع مختلفی مثل تصویر زبانی، مجازی، جزئی، مفرد، بافتی، ساکن، متحرک، اثباتی، اتفاقی، تصویرسطح، اعماق و... تقسیم بندی می شوند. در این تصاویر، حقایق محض ترسیم شده است و این از ویژگی های کلام حضرت علی (ع) است که تصویر در خدمت واقعیت است.
عوامل موفقیت نهج البلاغه در جذب اهل سنت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از زمان حیات علی علیه السلام تا امروز افراد زیادی از مذاهب مختلف جذب ایشان و سخنان دلنشین وی شده اند و در آثار خود به بهانه های مختلف از سخنان علی علیه السلام بهره می بردند و یا مجموعه ای واحد در سخنان وی نگاشته اند. علمای شیعه و اهل سنت قبل و بعد از نهج البلاغه تألیفاتی چند در سخنان علی علیه السلام داشته اند؛ اما رویکردی که به نهج البلاغه در میان شیعه و اهل سنت دیده شده نسبت به هیچ کتاب دیگری مشاهده نشده است. چه عاملی سبب شده است در حالی که بسیاری از این آثار به دست ما نرسیده است و یا متأسفانه به صورت نسخه خطی مانده است، نهج البلاغه این چنین مورد توجه خاص مسلمانان چه شیعه و چه سنی قرار گیرد؟ از جمله امتیازاتی که نهج البلاغه را میان کتب حدیثی دیگر برجسته کرده و علمای اهل سنت را به سوی آن کشانده است، معیار بلاغت در گزینش سید رضی، ساختار نهج البلاغه، موضوعات متنوع و جامع در آن، شخصیت فرامذهبی سید رضی و مقبولیت وی در میان اهل سنت است. از طرفی تألیف و انتشار نهج البلاغه در دوره تعامل شیعیان و اهل تسنن تأثیر بسزایی در انتشار اولیه آن در میان اهل سنت داشته است.
کاوشی در حکمت 289 نهج البلاغه (سیمای برادر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از حکمت های بسیار زیبای نهج البلاغه به لحاظ ساختاری و محتوایی، حکمت 289 است. امام علی (ع) در این حکمت، ویژگی های انسانی را برمی شمرند که شایستگی برادری امیرالمومنین (ع) را داراست. این حکمت دربردارنده نکاتی است که درباره آن ها بین مترجمان و شارحان نهج البلاغه اختلاف نظر وجود دارد. از این رو، بررسی این اختلافات نکات جدیدی را از فهم کلام امام (ع) نمایان می کند؛ البته درباره بعضی از آن ها هیچ گونه مطلبی بیان نشده است. اولین نکته ابهام آمیز در این حکمت، گوینده آن است؛ زیرا در بعضی از کتب روایی، ازجمله کافی و کتب تاریخی مانند البدایه و النهایه، گوینده امام حسن مجتبی (ع) معرفی شده است. دومین نکته، مخاطب حکمت است؛ یعنی اینکه این حکمت خطاب به چه کسی گفته شده و وصف چه کسی است. سومین نکته، مفهوم عبارت «وَ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً» است و چهارمین نکته، جایگاه ساختاری و محتوایی در عبارت «لَا یُدْلِی بِحُجَّه حَتَّی یَاْتِیَ قَاضِیاً» است. در این پژوهش، سعی شده است به تحلیل این مسائل پرداخته و جوابی اطمینان بخش داده شود. به نظر نگارندگان، گوینده حکمت امام علی (ع) است. مخاطب نامه تمام انسان هایی هستند که می خواهند خود را در جایگاه برادری امیرالمؤمنین (ع) پیدا کنند؛ گرچه مخاطب خاصی مثل ابوذر غفاری دور از نظر نیست. مفهوم عبارت «وَ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً» این است که او فردی بدون قدرت اجتماعی بود و مردم نیز او را ضعیف می انگاشتند و عبارت «لَا یُدْلِی بِحُجَّه حَتَّی یَاْتِیَ قَاضِیاً» توصیف عبارت «فَهُوَ لَیْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ» است. کلیدواژه ها: امام علی (ع)، نهج البلاغه، حکمت و موعظه، کلمات قصار، حکمت 289، برادری، اخوّت، تربیت.