در شرایط کنونى، شناخت دقیق قوم یهود و به ویژه نماد اصلى آن «صهیونیسم» به دلیل خطراتى که متوجه اسلام و مسلمانان نموده، ضرورتى انکارناپذیر یافته است. از سوى دیگر پیچیدگى هاى متعدد فرهنگى، اجتماعى و نژادى این قوم، شناخت مبنایى آنرا فقط از طریق آیات وحى ممکن نموده است. بررسى ها نشان مى دهد که دوره هاى تاریخى قوم یهود و به ویژه دوره حضرت موسى(ع) و فرعون، از عمده ترین مباحث قرآن مجید به شمار مى رود. در این مقاله نیز بیش از 370 آیه از آیات شریفه قرآن مورد بررسى قرار گرفته و با مراجعه به سه تفسیر گرانسنگ المیزان، نمونه و مجمع البیان، پانزده ویژگى یا شاخص منحصر به فرد فرهنگى، اجتماعى و قومى این گروه، با نگاهى جامعه شناختى استخراج و ارائه گردیده است که مى تواند استراتژى مسلمانان را در برخورد با قوم یهود در حال حاضر مشخص نماید.
تامل در «بیان »های توضیحی علامه محمدباقر مجلسی ذیل پاره ای از روایات بحارالانوار، حاکی از نص گرایی و پایبندی او به متون احادیث و دوری جستن از تاویلات مخالف ظاهر است. وی مبتنی بر مفاد دسته ای از روایات، بر ضرورت تمسک به نصوص روایی و تسلیم در برابر اخبار، تاکید کرده است و با همین نگرش، در مواضعی از بحار الانوار، در قبال بعضی از تاویل های عالمان پیشین حساسیت نشان داده و از این رو، گاه به نقد آنها پرداخته است؛ بر این اساس، در مواردی، برای پرهیز از نسبت دادن روایتی معتبر به ضعف و سستی ـ علی رغم ملاحظه مشکلی مفهومی در آن ـ به مخفی بودن جهت صدور روایت تصریح کرده و خود به بیان احتمالاتی در این باره پرداخته و در حقیقت از این رهگذر، از ورود به حوزه طرد و انکار روایات اجتناب ورزیده است؛ جالب اینکه مؤلف بحار الانوار، به ذو وجوه بودن و بطن داشتن و عدم امکان فهم همه سخنان معصومان(ع) معتقد است و التزام به این باورهای خطیر را منافی اعتقاد به لزوم احتراز از تاویلات مخالف ظاهر نمی شناسد. مجلسی در عین حال، در حوزه ای تنگ و کم دامنه، طبعاً منطبق با دیدگاه های کلامی مورد قبول خود یا مُلْهَم از پاره ای دیگر از روایات، عملاً به تاویل و توجیه روایات روی آورده و از این طریق، ضمناً پرده ای از نگرش اجتهادی خویش را در شرح، قبول یا رد روایات بحار الانوار آشکار ساخته است.