فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
از فقر موجودات ممکن، در هر دو حوزه ی فلسفه و عرفان، سخن بسیار است. در میان مکاتب فلسفی، حکمت متعالیه قرابت بیشتری با عرفان اسلامی دارد و فقری که در این دو حوزه تعریف و تبیین می شود بسیار به یک دیگر نزدیک اند. در حکمت متعالیه، بر پیشانی موجودات ممکن داغ فقر و هلاکت ذاتی خورده است، به گونه ای که عین ربط به علت خویش اند و از خود هیچ ندارند، بلکه به تعبیر دقیق تر، خودی ندارند. در عرفان نیز جز الف قامت یار چیزی دیگر در عالم هستی هویدا نیست و آنچه از کثرت ها در سرای وجود دیده می شود از یک سو عین فقر و روسیاهی و از سوی دیگر، وجوه و شؤونات ذات حق است. در این نوشتار، به مقایسه ی معنا و مفهوم فقر در حکمت متعالیه و عرفان می پردازیم تا در هر دو حوزه، با بیان تفاوت ها و شباهت ها، حقیقت آن سوی این روسیاهی را به تحقیق بنشینیم.
متصوفه و اقلیت ها
بازکاوی مسأله تشبیه و تنزیه در آموزه وحدت تشکیکی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
و اما در این میان ان عربی و شارحان مکتب او به قرائتی جدید یعنی تشبیه در عین تنزیه دست یافته اند که این نظریه مطابق برخی از آموزه های شیعیانه است. صدرالدین محمد شیرازی مشهور به ملا صدرا با بهره از همین نظریه اخیر در صدد عرضه قرائت نوینی از آن بر آمده است. و چنانچه خواهد آمد این تقریر، عقلی ترین بیان در شرح این مسأله است. گفتار حاضر بر آن است که پس از بیان مختصری در توضیح مکاتب مختلف در این موضوع به جایگاه تقریر وحدت تشکیکی وجود در حکمت متعالیه بپردازد و نقطه قوت آن را واکاود.
اهل حق
منبع:
وحید مهر ۱۳۴۹ شماره ۸۲
کنفرانس عرفانی در توکیو
بیان الفرق بین الإلحاد والزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید
حوزه های تخصصی:
ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی واعظ یکی از دانشمندان سدة نهم هجری و ساکن یزد است که دربارة او تقریباً هیچ آگاهیِ مهمی وجود ندارد. رسالة کوتاه بیان الفرق بین الإلحاد والزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید از آثار مسلّم اوست که به خط خودش در کتابخانة فاضل خوانساری در خوانسار (مجموعة خطی شمارة 239) باقی مانده است. او این رساله را به جلال الدین صدّیق طبسی اهدا کرده است. از این فرد نیز هیچ اطلاع دیگری در دست نیست. در همان مجموعة خطی دو اجازة روایت و اجتهاد به جلال الدین صدّیق طبسی وجود دارد؛ از امام بن العلاء و عبدالغفار بن سعید بن عبدالله؛ که این دو فرد نیز برای ما ناشناخته اند. در اینجا این سه متن را تصحیح کرده ایم.
نقش التفاتی و کشفی ایده انسان کاملِ ابن عربی در امامت شیعی، در آثار فیض کاشانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در سنت عرفانی ابن عربی، بعد از وحدت وجود، مؤلفه محوری ای با عنوان «انسان کامل» مطرح است. برخی شارحان نیز «انسان کامل» و «توحید» را دو مسأله اساسی عرفان نظری دانسته اند. ولایت، مقام خلیفةاللّهی، تصرّف در عالم و سریان در آن، خزانه دار اسرار الاهی و آینه دانایی و شاهیِ حق، پاره ای از ویژگی های انسان کامل است. بنابراین مؤلفه انسان کامل، همانند مفهوم «قیّم کتابِ» سهروردی، همان اوصاف امام در احادیث شیعی را دارد و مخاطب شیعی، آن را به مصداق «امام» بسیار نزدیک می یابد. ایده انسان کامل در منظومه فکری فیض کاشانی به عنوان متفکری شیعی سبب شده او به آن دسته از روایاتی که در میان اندیشمندان شیعی به ویژه متکلمان، کمتر مورد توجه قرار گرفته، التفات دوباره و جدّی کرده است؛ و با استمداد از ایده یادشده، به کشف دلالت های پنهان آیات و روایات و یا تثبیت دلالت های آشکار آن ها بپردازد. در این جستار، نقش التفاتی انسان کامل در امامت مطرح شده است و بر اساس آثار فیض کاشانی و نیز در پرتو ایده انسان کامل، از چگونگی کشف دلالت های پنهان روایات در باب جایگاه وجودی امام و تثبیت دلالت های آشکار آن بحث می شود.
ضرورت وجود انسان کامل در نظام هستی در عرفان نظری با تکیه بر آراء امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چهر یک از اصحاب کلام، فلسفه و عرفان به روش خاص خویش به تبیین و اثبات ضرورت وجود انسان کامل پرداخته اند. متکلمان به «قاعده لطف» استناد کرده اند. فلاسفه به وسیله «قوه قدسیه حاصل شده برای عقل مستفاد» و نیز «حکمت خدا» وجود انسان کامل را اثبات می کنند، اما عرفا این دلیل وجود را ضرورت ظهور غیب الغیوب و عیان شدن تفصیلی اسم اعظم «الله» می دانند.
از دیدگاه عرفا و از جمله امام خمینی; دلایل ضرورت وجود انسان کامل از این قرار است: ضرورت ظهور ذات حق تعالی در مظهری تام، ضرورت وجود مثل اعلای ذات الهی، ضرورت وجود حلقه اتصال ذات الهی با کثرات، ضرورت ظهور کثرات و کائنات.
علاء الدوله و سبک عراقی
مواجهه فلسفی ملاصدرا با عرفان ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی تردید ملّاصدرا از مکتب ابن عربی به طور گسترده ای تأثیر پذیرفته است؛ از این رو، برخی ملّاصدرا را نه مؤسس یک نظام فکری که تابع ابن عربی دانسته اند. چگونه می توان با وجود استفاده گسترده ملاصدرا از ابن عربی، حکمت متعالیه او را فلسفه ای مستقل دانست؟ این پرسش پایه این جستار است. دستاورد این پژوهش نیز عبارت است از اینکه: مکتب فلسفی ملّاصدرا در عین پذیرش اولیه اقوال عرفانی ابن عربی، وجوه تمایزی نیز نسبت به آن دارد؛ تمایزهایی در محورِ نگرش وجودی و تنوع روشی و تأکید بر برهان. همچنین، از آنجا که فلسفه ملّاصدرا به مثابه شبکه معرفتی مشتمل بر نگرش، مسائل، روش و هدف است، در پی دگردیسیِ برخی جنبه های عرفان ابن عربی در فلسفه ملاصدرا، دیگر جنبه های فلسفه او نیز دست خوش تغییرشده است.
حافظ و الهام پذیری از معارف توحیدی حضرت علی علیه السلام
منبع:
شیعه شناسی ۱۳۸۴ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
"مسئله تأثیر مناجاتهای حضرت علی علیهالسلام در گستره تاریخ، بر صاحبنظرانِ همه شاخههای علوم، مسئلهای غیرقابل انکار است. در میان شخصیتهای اثرپذیر از سالک عارفان، الهامپذیریِ «لسان الغیب» حافظِ معرفت، مسئلهای خاص است که به طور مبهم، در محافل علمی و ادبی مطرح شده است. نوشته حاضر الهامپذیریِ حافظ از امیر عارفان علی علیهالسلام ، در مبانیِ معرفتی را به تصویر میکشد. اینکه حافظ از لحاظ مبانیِ هستیشناختی، خداشناختی و جهانشناختی، و از جنبه شهودی ـ عرفانی، قدم جای پای استاد عارفان نهاده مهمترین تصویرِ حاصل از این نوشته است؛ همان نکتهای که داعیه خود حافظ نیز به شمار میرود.
از میان ظرایف عرفانیِ حافظ، چهار نکته ظریف معرفتی از الهامپذیریهای او از ساحتِ علوی به بحث گذارده شدهاند: 1. نازِ عارفانه عاشق به ساحتِ محبوب (محتوای مناجاتها)؛ 2. عرصه حکومتِ عشق؛ 3. آتش عشق؛ 4. خضوع عارفانه.
"
سلسله خاکسار
منبع:
وحید آذر ۱۳۵۲ شماره ۱۲۰
حوزه های تخصصی: