فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
جستاری در مناسبت عقل و وحی از نگاه ابن عربی و پل تیلیش
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بحث از نسبت عقل و وحی پرداخته شده و عقاید یکی از بزرگترین عرفای اسلامی یعنی ابن عربی را با یکی از اندیشمندان غربی یعنی پل تیلیش در این زمینه مقایسه نموده و دیدگاه های آنها را بررسی نموده است. در عرفان و تصوف محدوده علم و دانش به حدودی خاص منحصر می شود و از عقل نمی توان انتظار داشت که به همه پرسش های انسان پاسخ دهد. پل تیلیش هم که متکلمی مسیحی است در بسیاری از موارد با اندیشه های عرفانی و عقاید ابن عربی هم سویی داشته که پنج مورد از موارد اشتراک در اینجا ارائه گردیده و در مقایسه به پنج مورد اختلاف نظر آنها نیز اشاره شده است.
مراحل سیر و سلوک عرفانی از منظر امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار می گیرد، گامهای اساسی سلوک و چگونگی طی منازل و مقامات، از زبان کسی است که خود با پای دل، گام در راه نهاده و کششهای الهی را با عمق وجود خویش لمس کرده است و به عنوان عارفی کامل، علاوه بر سیر و سلوک عرفانی خود، توانست ترسیم گر راهی روشن برای ره پویان راه حقیقت نیز باشد.
درباره تعداد و تنوع منازل سیر و سلوک، جای سخن فراوان است و عارفان برای سیر و سلوک عرفانی، منازلی را در کتب خود معرفی کرده اند. این منازل از یک منزل گرفته تا هزار منزل و بلکه بیشتر، ذکر شده است.
البته باید گفت، تعداد و تنوع منازل، متناسب با احصاء اسماء و صفات الهی است. امام خمینی در آثار خویش به تمام مقامات و منازل سیرو سلوک در آثار اغلب عرفا اشاره دارند. ایشان، اختلاف در تعداد این منازل را اعتباری می دانند و به نظر می رسد به گونه ای به جمع نظرات عرفا قائل بوده و چندان مصر نیستند که در اعداد باقی بمانند. ایشان به نوع نگرش و مبنای اعتباری عرفا توجه داشته و هفت اقلیم، هفت شهر عشق، مقامات چهارگانه یا سه گانه و... در نظر ایشان نتیجه ای واحد دارد که در گفتار افراد متفاوت است.
انسان کامل از دیدگاه جمعی از عرفای نامدار اسلامی
حوزه های تخصصی:
اصطلاح انسان کامل برای اولین بار توسط محیی الدین عربی در قرن هفتم هجری وارد عرفان اسلامی شده، و پس از او، دیگران این بحث را با بیانات مختلف مطرح کردند.
سخنان و آثار گهربار عرفا و اندیشمندان اسلامی در پژوهش حاضر، تنها قطره ای از دریای بیکران عرفان اسلامی است که دایره هستی را در انسان کامل خلاصه کرده است. چرا که، انسان کامل، مرکز عالم (قطب عالم) است و همه چیز بر مدار او می گردد، حتی گردش افلاک نیز به حرمت اوست و راه یافتن به دنیای علم و معرفت و حقیقت تنها با دستگیری او میسر می شود.
در این پژوهش، موضوع «انسان کامل» را از دیدگاه جمعی از عرفای نامدار اسلامی مورد تحقیق و بررسی قرار دادیم و در پایان نیز بعد از یک نتیجه گیری کوتاه، فهرست منابع و مآخد مورد استفاده را آورده ایم.
عرفان سهروردی و زیبایی پرستی
حوزه های تخصصی:
شیخ شهاب الدین سهروردی (587ـ550 هـ.ق) معروف به شیخ اشراق پیش از آنکه فیلسوف باشد، عارفی بزرگ بوده و شرح زندگی او بهترین دلیل بر گرایش کامل او به تصوف ایرانی است. شیخ چون سالکی کامل به جهانگردی پرداخته و ریاضت های دشوار برای تزکیه خود کشیده و همواره با مشایخ بزرگ و صوفیان برجسته هم نشینی داشته و به برکت مکاشفات صوفیانه به حکمه الاشراق رسیده است. او در نهایت به مکتب جمال یا زیبایی پرستی در عرفان ایرانی و اسلامی می پیوندد و اصول عقاید این مکتب را می پذیرد و در آثار خود بروز می دهد و از عرفان زرتشتی بهره می گیرد و عرفان ایرانی را با چنان زمینه ای به مکتب جمال می رساند و به نظر بازی، سماع و رقص عارفانه با اصالت به زیبایی و عشق پایبند می گردد و عشق و جمال مجازی را پلی برای رسیدن به زیبایی حقیقی می داند.
عرفان و شبه عرفان
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۷ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
تصوف در دنیای غرب
عرفان و سیاست
حوزه های تخصصی:
یکی از پرسش های بنیادین و تاریخی در ساحت عرفان اسلامی، نسبت و رابطه «عرفان و سیاست» است، که هماره مورد توجه و موضوع تفکر و خاستگاه آراء و انظار اصحاب معرفت و معنا و حکمت و حکومت بوده است، که هم با رویکردی «درون عرفانی» و هم با رویکردی «برون عرفانی» میدان برخورد نظریه ها و چالش های معرفتی شد که آیا عرفان که از مقوله معنا، خلوت و خلسه، جذبه و سلوک است و با درون گرایی تولد و توسعه می یابد، با سیاست که پدیده ای بیرونی، اجتماعی و مرتبط با دنیای مردمان و معیشت آدمیان است قابل اجتماع هستند یا نه؟ اساساً چه رابطه ای بین معنویت گرایی عرفانی با سیاست ورزی اجتماعی وجود دارد؟ مقاله حاضر با توجه به مؤلفه و عناصر درون ذاتی هر کدام از عرفان و سیاست و چگونگی ارتباط «ولایت باطنی و ظاهری» و طی مقامات معنوی و منازل سلوکی با نظام بخشی اجتماعی و سیاست ورزیدن سؤال های یاد شده را از منظر «عرفان ناب اسلامی» و سنت و سیره پیامبر اعظم(ص) و عترت طاهر اش(ع) و برخی شاگردان مکتب قرآن و عترت مورد بررسی و ارزیابی قرار داد و به این نتیجه رسید که در عرفان اصیل اسلامی سلوک و سیاست، معنویت و مدیریت، سیر من الخلق الی الحق و سیر من الحق الی الخلق بالحق، درد خدا و خلق، درون گرایی و برون گرایی و ... کاملاً مرتبط با هم و اساساً ولایت ظاهری بدون ولایت باطنی امکان ناپذیر است و مانعه الجمع دیدن سلوک و سیاست با هم ناشی از سوء فهم هر کدام از عرفان و سیاست و کارکردهای تاریخی متصوفه و عرفا، با توجه به اقتضاء زمان و عدم شناخت همه جانبه عرفانِ قرآنی ـ ولایی است.مقاله حاضر از دو قسمت رهیافت معرفت شناختی و تاریخی ـ اجتماعی؛ دیدگاه موافقان و مخالفانِ رابطه عرفان و سیاست را بررسی و نقل و نقد نموده است و سپس پنج نکته را در تکمیل اثبات مفهومی و مصداقی نظریه توامان و ترابط و تعامل سازنده عرفان و سیاست به رشته نوشته درآورده و فراروی فرزانگان وادی معرفت و معنویت نهاده است تا چه در نظر آید و چه قبول افتد.