فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۴۵۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
دین پذیری به معنای اعتقاد، پذیرش و اطاعت نسبت به هرآنچه خدای سبحان توسط انبیا و ائمه: برای جامعه بشری نازل کرده است. دین گریزی نیز به معنای عدم اعتقاد، عدم پذیرش و یا عدم اطاعت نسبت به آن. این پژوهش با هدف شناخت «عوامل مؤثر بر دین پذیری و دین گریزی جوانان»، با تأکید بر آموزه های دینی، به این امر پرداخته است. جامعه آماری تحقیق حاضر، تعداد 377 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه ناحیه یک ساری و دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری (15 تا 29 ساله) می باشد که با روش نمونه گیری تصادفی و طبقه ای انتخاب شده اند. روش تحقیق، توصیفی از نوع زمینه یابی بوده و پرسش نامه محقق ساخته دارای 23 سؤال، پس از اعتبارسنجی (روایی و پایایی) از روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی با نرم افزار spss انجام شده است.
یافته ها نشان می دهد که نوع تربیت خانواده ها، رابطه دوستان و همسالان، عملکرد افراد مذهبی، رسانه های گروهی و شناخت اراده فردی، بر دین پذیری جوانان تأثیر دارد. در جامعه دانشجویی و دانش آموزی نیز بیشترین تأثیر را به ترتیب شناخت و آگاهی از دین، نوع تربیت خانواده، عملکرد مربیان و افراد مذهبی، رابطه دوستان و همسالان و رسانه های گروهی دارا می باشند.
بررسی تطبیقی عوامل رفتاری تربیت معنوی فرزند در خانواده از دیدگاه اسلام و رفتارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با نظر به مسئله تربیت معنوی کودک، که امروزه از مشکلات خانواده و جامعه به شمار می رود، با روش تحلیلی توصیفی به منظور مقایسه دیدگاه اسلام با نظریه رفتارگرایی در موضوع تربیت معنوی کودک انجام گرفته است. عوامل رفتاری تأثیرگذار در تربیت معنوی کودک در فضای خانواده، در دو حوزه عبادت و اخلاق شناسایی و پس از بررسی با رویکرد دینی و قرآنی، با دیدگاه رفتارگرایی، تطبیق و وجوه اشتراک و افتراق آن دو مشخص شده است. تفاوت عمده دو دیدگاه، در انسان شناسی است که این تفاوت در تربیت کودک به صورت چشمگیر تأثیرگذار می باشد. از دیدگاه رفتارگرایی، تربیت معنوی کودک بی فایده است؛ چون امر غیرمادی در وجود کودک حضور ندارد. اما این نوع تربیت کودک و توجه به جنبه معنوی او براساس نظریه اسلام، امری است لازم و سرنوشت ساز در سراسر زندگی وی.
تحلیل محتوای کتابهای دین وزندگی دوره دبیرستان براساس میزان برخورداری آنها از مولفه های وحدت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تجزیه و تحلیل محتوای کتابهای دین وزندگی دوره دبیرستان براساس میزان توجه به مؤلفه های وحدت اسلامی است. رویکرد این پژوهش، رویکرد ترکیبی کمی و کیفی و ابزار اندازه گیری، اسنادی (مراجعه به کتابهای بینش دینی دوره دبیرستان) و روش جمع آوری داده ها روش تحلیل محتوا است. یافته های به دست آمده در این پژوهش، حکایت از این دارند که مولفه های وحدت اسلامی در کتابهای دین و زندگی عبارتند از: اصول دین مشترک، فروع دین مشترک آداب و آیین های مشترک، اخلاق اسلامی و بالاخره تاریخ مشترک. در مجموع یافته ها نشان می دهند که تنها برخی مولفه های مربوط به وحدت اسلامی در کتابهای دین و زندگی دوره دبیرستان مطرح شده اند. پیشنهاد می شود که کتابهای درسی دوره متوسطه از جهت برخورداری از مولفه های وحدت اسلامی مورد تجدید نظر قرارگیرند وبخشهایی جهت آشنایی بیشتر متربیان شیعه با مذاهب دیگر به کتابهای درسی اضافه گردند.
آسیب شناسی روش تدریس درس تعلیم و تربیت اسلامی با رویکرد پژوهشِ کیفی از منظر اساتید علوم تربیتی و دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
پژوهش حاضر با هدف شناسایی آسیب های روش تدریس درس تعلیم و تربیت اسلامی در مقاطع کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران صورت گرفته است. این پژوهش، کیفی است و در آن از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و نمونه گیری هدفمند و انتخابی برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. تعداد مصاحبه شوندگان 29 نفر هستند. سؤالات پژوهش عبارت اند از: آسیب های روش تدریس درس تعلیم و تربیت اسلامی کدام است؟ راه حل مناسب برای رفع این آسیب ها چیست؟ چه شباهت ها و تفاوت هایی میان نظرات مصاحبه شوندگان وجود دارد؟ برای جمع آوری اطلاعات، ابتدا مصاحبه ها بر روی نوار کاست ضبط شده وسپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از رویکرد توصیفی- تفسیری استفاده شده و نتایج پژوهش از درون داده ها و مصاحبه ها به دست آمده است. مهم ترین آسیب های شناسایی شده در این پژوهش، عبارتند از: نبودن محتوا و کتاب های درسی مناسب، عدم تناسب مطالب و محتوا با زندگی دانشجویان، عدم ورود بسیاری از اساتید به هر دو حوزه دین و تعلیم و تربیت، عدم شایستگی برخی اساتید از نظر علمی و اعتقادی، استفاده نکردن اساتید از طرح درس و عدم برنامه ریزی برای تدریس است.
بررسی دیدگاه دانشجویان دربارة موانع اثربخشی دروس معارف اسلامی در دانشگاه آزاد اسلامی کاشان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی دیدگاه دانشجویان دربارة موانع اثربخشی دروس های معارف اسلامی است که در دانشگاه آزاد اسلامی کاشان انجام شد. جامعة آماری این پژوهش شامل همة دانشجویان این دانشگاه بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انجام شد. 96 دانشجو برای گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامة محقق ساخته در قالب 61 پرسش بود که ضریب پایایی آن با «آلفای کرونباخ» 83 درصد برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری استنباطی (آزمون T، تحلیل واریانس و...) استفاده شد. یافته های به دست آمده از این پژوهش نشان داد که وضعیت کلی اجرای برنامه های درسی معارف اسلامی در دانشگاه به نسبت درحد مطلوبی است، ولی در عین حال مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی مانع اثربخشی و اثرگذاری لازم بر دانشجویان می شود. از نظر دانشجویان در میان عوامل درونی، مؤلفة ارزشیابی و در میان عوامل بیرونی عامل اجتماع و شرایط محیطی عمده ترین موانع اثربخشی درس های معارف اسلامی است.
موانع تربیت اجتماعی کودکان در خانواده های امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده، مهم ترین کانون تربیت اجتماعی و جامعه پذیری است که در تربیت و اجتماعی کردن کودکان، به ویژه در سال های آغازین زندگی نقش مهمی دارد. در این میان، گاه موانع و آسیب هایی سد راه تأثیر خانواده در تربیت اجتماعی کودکان می شوند. این تحقیق با رویکرد توصیفی و اسنادی و با استناد به متون دینی و یافته های علوم جدید، به بررسی موانع و آسیب هایی می پردازد که به نحوی در مسیر نقش آفرینی نهاد خانواده در تربیت اجتماعی کودکان اخلال ایجاد می کند. فرسایش سرمایه اجتماعی کودکان در خانواده، گسیختگی نظام خانواده و طلاق، افراط و تفریط در جامعه پذیری نقش های جنسیتی، ناهماهنگی میان خانواده و دیگر عوامل تربیت اجتماعی و ضعف نظارت خانواده بر فرزندان، در خانواده های امروزی از مسائلی است که می تواند در مسیر تربیت اجتماعی مطلوب کودکان در محیط خانواده، مانع ایجاد کند. هدف این نوشتار دستیابی به شاخص هایی است که در درون خانواده، موانع تربیت اجتماعی را بازتاب می دهند.
تحلیل محتوای کتب دینی دوره راهنمایی بر مبنای ارائه احکام شرعی موردنیاز دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر محتوای کتاب های درسی دینی دوره راهنمایی تحصیلی از نظر میزان ارائه احکام شرعی موردنیاز دانش آموزان دختر مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا بوده است. جامعه آماری شامل سه کتاب دینی پایه های اول، دوم و سوم می باشد که هر سه به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شده اند. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست محقق ساخته بوده و داده های پژوهش، به کمک آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. از مهم ترین یافته های این تحقیق می توان به این نکات اشاره نمود: در سه کتاب دینی دوره راهنمایی مطلبی در ارتباط با احکام تکلیف آورده نشده و احکام تقلید هم تنها به صورت خیلی مجمل در کتاب پایه سوم مطرح شده است و مواردی از احکام که نیاز به تأکید بیشتری دارند، ازجمله احکام محرم و نامحرم، کمتر مورد توجه قرار گرفته و بیشتر به احکام عبادی پرداخته شده است.
نمازآموزی به فرزندان در فقه تربیتی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار درصدد است با روش استنادی و تحلیلی (با تأکید بر روش شناسی استنباطی و فقهی) میزان و نوع مسئولیت و وظیفه والدین در «نمازآموزی به فرزندان» را بررسی، و نوع وظیفه والدین از حیث وجوب و استحباب، زمان، زمینه ها و روشهای آموزش نماز را بر اساس دلائل شرعی تعیین کند. بر اساس بررسیها، تربیت عبادی فرزندان در عباداتِ واجب بر والدین واجب است و آموزش عبادات مستحب و تثبیت آنها در شخصیت فرزندان بر والدین مستحب است و مسئولیتِ نمازآموزی به فرزندان از دوران پیش از بلوغ فرزندان آغاز می شود. این وظیفه به نحوِ واجبِ توصلی و کفایی است.
بررسی نقش الگوی تربیتی والدین در تربیت دینی فرزندان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش الگوی تربیتی والدین در تربیت دینی فرزندان است. روش پژوهش در محدوده روش های توصیفی - پیمایشی و نوع تحقیق، کاربردی است. جامعة آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان دیواندره تشکیل داده اند. نمونة آماری پژوهش شامل 215 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفیِ ساده به صورتی که همه اعضا شانس مساوی برای انتخاب شدن داشته باشند، صورت گرفته است. ابزار اندازه گیری تحقیق، به جز منابع کتابخانه ای از قبیل کتب، فصلنامه، مجلات و پایان نامه، از پرسشنامه ای که محقق تهیه کرده برای سنجش نظرات سود برده شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها به دو صورت توصیفی و تحلیلی و در قالب آماره «تی» و «ضریب همبستگی» استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که نگرش مذهبی والدین در تربیت دینی فرزندان تأثیر مستقیم داشته و رعایت آداب دینی از سوی والدین با تربیت دینی فرزندان آنها رابطه معناداری دارد. نتایج پژوهش رابطه بین ساده زیست بودن والدین با تربیت دینی فرزندان را در سطح قابل قبولی نشان داد. همچنین بین سطح سواد والدین و تربیت دینی فرزندان آنها اختلاف معناداری مشاهده نشده است.
بررسی تأثیر آموزش های اخلاقی بر تصمیم گیری اخلاقی مربیان ورزشی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی تأثیرگذاری دوره های درسی و آموزشی با محتوای آموزش های اخلاقی برای مربیان ورزشی، بر تصمیم گیری اخلاقی آنها در مواجه با وضعیت های دشوار اخلاقی است. شصت نفر از مربیان ورزشی به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه 30 نفری شاهد و تحقیق تقسیم شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، استفاده از پرسش نامه تصمیم گیری اخلاقی کسول با روایی و پایایی قابل قبول بود. از آزمون هایt همبسته و مستقل برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که اختلاف معنا داری بین گذراندن دوره های آموزش اخلاقی و تصمیم گیری اخلاقی مربیان وجود دارد. با بررسی پیشینه تحقیق و نتایج به دست آمده، ضرورت توجه به آموزش های اخلاقی برای مربیان ورزشی و همچنین تدوین دروسی با عنوان اخلاق کاربردی در ورزش ضروری به نظر می رسد.
عوامل مؤثر بر گرایش دانش آموزان دختر دورة متوسطة شهرستان صدوق(یزد) به انجام فرایض دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دانش آموزان دختر دورة متوسطة شهرستان صدوق به انجام فرایض دینی در سال تحصیلی 89-1388 می پردازد.
این پژوهش از لحاظ هدف، تحقیقی ـ کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی ـ پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش شامل همة 467 دانش آموز دختر دورة متوسطة شهرستان صدوق بود که از این تعداد دویست نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته با صد سؤال است. در تجزیه و تحلیل فرضیه ها از آزمون «T» برای یک نمونه و «رگرسیون چندگانه» استفاده شد.
نتایج به دست آمده نشان داد که همة چهار عامل خانواده، مدرسه، دوستان، آشنایان و رسانه ها در گرایش دانش آموزان به انجام فرایض دینی نقش معناداری دارند. نتایج تحلیل «رگرسیون چندگانه» نشان می دهد که دو متغیر مستقل رسانه و خانواده می توانند 6/31 درصد واریانس رفتار دینی را پیش بینی و تبیین کنند.
طرح نظری برنامه درسی بر اساس دیدگاه معرفت شناسی اشراق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
این مقاله با اقتباس از دیدگاه معرفت شناسی فلسفه اشراق سهروردی با روش تحلیل فلسفی و با رویکردی استنباطی، ضمن پرداختن به بعد معرفت شناختی اشراقی و تشریح ویژگیهای آن، یعنی دانش معرفت شناختی، دانش ذوقی و ضرورت تمسک به انسان کامل، و با الگوبرداری از نظریه های برنامه درسی، برنامه درسی اشراقی در چهار گام 1) اهداف 2) معلم (روش تدریس) و متعلم 3) محتوا 4) ارزشیابی تبیین می شود. نتایج حکایت دارد که برنامه درسی اشراقی از رویکردی دانش آموز محور برخوردار است و هدفگذاری را بر مبنای علایق و نیازهای وی در کسب معرفت حصولی (اهداف واسطه ای) به منظور تحقق معرفت حضوری (هدف غایی) قرار می دهد (گام اول). معلم با این دید که تحقق هدف غایی مستلزم تلاش خود دانش آموز است، روش تدریس را در تعامل با وی قرار می دهد (گام دوم). محتوا را گزینش و اجرا می کند (گام سوم) و در نهایت چون یادگیری، تحت تأثیر تلاش دانش آموز است، روح حاکم بر ارزشیابی فراگیر را مسئول مستقیم پیروزیها و شکست های خود قلمداد می کند و شیوه ارزشیابی را در خود سنجی دانش آموز قلمداد می کند (گام چهارم).
تحول مفهوم اجابت دعا در کودکان و نوجوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
هدف از پژوهش پیش روی تبیین مراحل و محتوای تحول مفهوم اجابت دعا در کودکان و نوجوانان است که با تأکید بر منابع و متون اسلامی و بر اساس یک طرح مقطعی، در گروهی نمونه و با حجم 157 نفری از دانش آموزان (82 دختر و 75 پسر) شش تا هفده سالة شهر قم انجام شد. گفتنی است این دانش آموزان با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند. داده ها بر پایة روش بالینی و با مصاحبة انفرادی نیمه ساخت یافته گردآوری شده بود و پرسش های آن بر اساس مبانی تجربی و نظری مفاهیم دینی تدوین و به دست متخصصان روان شناختی و حوزوی (مجموعاً پنج نفر) نمره گذاری شد. تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و اجرای تحلیل واریانس نشان داد که فهم اجابت دعا شامل پنج مرحله پاسخ های مبهم، ویژگی های دعاکننده، ویژگی های محتوایی دعا، مفاهیم ارزشی و مذهبی و تحلیل های مذهبی ـ عقلانی می شود. مراحل تحولی آن در چهار گروه سنی 6-7، 8-11، 12-14 و 15-17 سال قرار دارد که با افزایش سن، میزان فهم اجابت دعا نیز افزایش می یابد. یافته ها با توجه به مبانی نظری و تجربی فهم مفاهیم دینی و مقایسه با دیگر طبقه بندی های تحولی بحث شده اند.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های مهدویت در محتوای برنامه درسی دوره متوسطه ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
مطالعه تأثیر سبک فرزندپروری والدین بر سبک جهت گیری مذهبی در دانش آموزان پایه سوم دوره متوسطة شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف از پژوهش حاضر، مطالعة تأثیر سبک فرزندپروری والدین بر سبک جهت گیری مذهبی دانش آموزان پایه سوم دوره متوسطه شهر شیراز است. به منظور انجام این پژوهش، 271 نفر از دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهر شیراز (138 دختر و 133پسر) به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، پرسشنامه سبک فرزندپروری والدین توسط دیانا بامریند (1967م) و پرسشنامه جهت گیری مذهبی (البرزی، 1382) به کار برده شد و همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده های خام، از شیوه آماری رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج تحلیل نشان داد که 30 درصد از واریانس جهت-گیری مذهبی همانندسازی شده و 23 درصد از واریانس جهت گیری مذهبی درون فکنی شده توسط سبک فرزندپروری قابل پیش بینی است. نتایج این تحقیق نشان داد که سبک فرزندپروری منطقی، بر جهت-گیری مذهبی همانندسازی شده، تأثیر مستقیم و بر جهت گیری مذهبی درون فکنی شده، تأثیر عکس داشته و همچنین سبک فرزندپروری آسان گیر بر جهت گیری مذهبی درون فکنی شده، تأثیر منفی دارد؛ اما بر جهت گیری مذهبی همانندسازی شده، تأثیر خاصی مشاهده نشده است. سبک فرزندپروری مستبدانه بر جهت گیری مذهبی درون فکنی شده، تأثیر مثبت داشته؛ اما بر جهت گیری مذهبی همانندسازی شده، تأثیر خاصی مشاهده نمی شود.
ارزیابی مهارتهای فراشناختی دانشجویان در دروس معارف اسلامی، بازاندیشی در کارکردهای نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارزیابی مهارتهای فراشناختی دانشجویان به منظور شناسایی وضعیت این مهارتها در یادگیری دروس معارف اسلامی و تأکید بر کارکردهای نظام آموزش عالی در زمینه اصلاح و ارتقای آنها بود. جامعه آماری تحقیق شامل تمام دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 92-1391 به تعداد 5502 بود که از طریق محاسبه فرمول تعداد 263 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه مهارتهای فراشناختی در قالب 24 سؤال بسته پاسخ در چهار عامل بر حسب مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. روایی پرسشنامه به صورت محتوایی مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 83/0 براورد شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی و استنباطی انجام گرفت. نتایج این پژوهش ضمن اینکه ضرورت توجه نظام آموزشی را به رشد و پرورش مهارتهای فراشناختی در یادگیری دروس معارف اسلامی مورد تأکید قرار می دهد، نشانگر این است که دانشجویان در مهارت ارزشیابی با بهترین عملکرد و در مهارت برنامه ریزی کمترین عملکرد را دارند. هم چنین یافته ها نشان داد بین هر یک از عوامل فراشناخت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بیشترین میزان ارتباط میان عامل نظارت و برنامه ریزی به میزان 62/0 بود.
واکاوی عوامل جذب دانش آموزان به نماز جماعت مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل جذب دانش آموزان به نماز جماعت مدارس می باشد. روش تحقیق، توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری، دانش آموزان مدارس راهنمایی ناحیه دو آموزش و پرورش قم می باشند که 360 نفر از آنها به صورت تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته، با پایایی 81/0 است. تحلیل اطلاعات براساس آزمون های خی دو، Z تک گروهی و T برای میانگین دو گروه مستقل، نشان داد: 1. بین عوامل جذب دانش آموزان مدارس دخترانه و پسرانه به نماز جماعت تفاوت معناداری وجود دارد. 2. گرایش های مذهبی و مشارکت والدین و متولیان مدارس در نماز جماعت، انگیزه حضور دانش آموزان را افزایش می دهد. 3. بین شناخت دانش آموزان از فواید نماز و نماز جماعت، و مشارکت آنان در مجالس مذهبی، با رویکرد آنان به نماز جماعت مدارس رابطه مثبت وجود دارد. 4. نحوه تقویت و تفویض مسئولیت برگزاری نماز جماعت به آنان، در افزایش علاقه و مشارکت در نماز جماعت مؤثر است. 5. بین شخصیت و نفوذ امام جماعت و نوع ارتباط او با فراگیران، امکانات، شرایط نمازخانه ها و گرایش دانش آموزان به نماز جماعت رابطه معنی داری وجود دارد.
بررسی اثربخشی آموزه های اخلاقی- اجتماعی سوره حجرات بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تعیین میزان اثربخشی آموزه های اخلاقی-اجتماعی سورة حجرات بر مهارت های ارتباطی دانش آموران انجام شد. روش تحقیق به کار گرفته شده از نوع آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. به این منظور، از میان مدارس منطقه دو شهر تهران، به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، ابتدا یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و در مرحله بعد دو کلاس به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس از هر کلاس 10 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون مهارت های ارتباطی استفاده شد. شاخص های آماری محاسبه شده عبارتند از: شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین، انحراف معیار و خطای معیار میانگین و شاخص های آمار استنباطی مانند آزمون تحلیل کواریانس. یافته های تحقیق، نشان داد که آموزش آموزه های اخلاقی-اجتماعی سورة حجرات بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان در سطح 001/0 مؤثر است. علاوه بر یافتة فوق، از لحاظ محتوایی، از این آموزه ها مدلی استنباطی دربارة ارتباط ارائه گردید.
پیش بینی و تبیین رابطه بین عوامل دینداری با راهبردهای نوین یاددهی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پ ژوهش، ارتباط عوامل دینی با روشهای نوین یاددهی یادگیری و میزان اثرگذاری این روشها بر عوامل تدین است. به منظور بررسی ارتباط راهبردهای یاددهی با عوامل دینی از شیوه تحقیقات ""توصیفی"" از نوع ""همبستگی"" استفاده شد. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان دبیرستانهای شهر اصفهان است که در سال تحصیلی ۹۱-۹۰ مطابق آمار آموزش و پرورش در حد 140250 نفر بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 245 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 86/0 و روایی مورد تأیید استادان و کارشناسان انجام، و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss16 استفاده شد. بررسی رگرسیون و آماره های استنباطی نشان داد که پیش بینی عوامل از طریق راهبردهای یاددهی، امکانپذیر است به این صورت که راهبردهای اجتماعی برای عامل اعتقادی و راهبردهای فردی و پردازشی در الزام درونی و اجرای رفتار دینی بهتر جواب می دهد و سه راهبرد فردی، اجتماعی و پردازشی به طور هماهنگ در الزام عملی مؤثرتر است. البته عوامل خانوادگی و نهادهای اجتماعی به عنوان عوامل زمینه ساز، عمل می کند و می تواند در به کارگیری و اثربخشی راهبردها در اجرای رفتار دینی، کارساز باشد.