فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۵ مورد.
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۴
حوزه های تخصصی:
اگرچه ایرانیان در شکلگیری خلافت عبّاسی نقش بسیار مهمی داشتند، ولی عبّاسیان پس از تثبیت قدرت، سیاست خود را نسبت به آنان تغییر داده، سیاست خشونت را در پیش گرفتند. همین مسئله در واکنش ایرانیان در برابر خلافت عبّاسی مؤثر بود. ایجاد شورشها و تشکیل حکومتهایی همچون طاهریان، صفاریان و سامانیان نتیجه طبیعی تغییر سیاست خلافت عبّاسی در برابر ایرانیان بود. پس از ایجاد این حکومتها بنا به شرایط و مسائل ایجاد شده، تعامل و تقابل بین خلفای عباسی و امارتهای ایرانی پیش آمد، به ویژه آنکه بعضی از آنها، مانند صفاریان، بدون عهد و منشور خلیفه به قدرت رسیده بودند.
خلیفه و خلافت در اندیشه اهل سنت و زیر ساخت های تحول امامت و خلافت به سلطنت آسمانى و خلیفة اللهى
حوزه های تخصصی:
در تاریخ اسلام میان اصطلاح های خلافت، امامت و سلطنت هیچ وحدتی وجود ندارد و این خلط معنایی صرفا لفظی و لغوی نبوده، بلکه حاصل تحولاتی تاثیرگذار در تاریخ اندیشه اسلامی بوده است. اصطلاح «خلیفه»، به تفاوت، عنوانى برای تمام زمامداران یا خلافت نبوى در زعامت سیاسى مسلمانان و جانشینى خلیفه رسول الله، یا منصبى شرعى و نه عرفى به تمام خلفاى راشدین، امویان و عباسیان نیز به کار برده می شد. درباره «امامت» باید گفت متکلمان اهل سنت که به وضوح شاهد فساد دستگاه خلافت بودند و میان خلفاى راشدین با خلفاى اموی و عباسی تفاوتى ماهوى مى یافتند، به دلیل تداعى فساد خلفاى وقت، مایل نبودند اصطلاح امامت را که بر خلفاى زمانه آنان نیز اطلاق مى شد، مورد استفاده قرار دهند. همچنین در این نوشتار نشان داده می شود که تلاش براى آسمانى کردن سلطنت اسلامى و کوشش براى استحاله امامت و خلافت نبوى از سوى عوامل اموى و راویان آن دوره، در ادوار بعدى نیز ادامه یافت و در دوره عباسیان، فرمانروایان این خاندان نیز خود را خلیفه خداوند و حاکم الهى در روى زمین توصیف کردند. در واقع، با ابهام و خلل در اصول سیاست نبوى و سیاست خلفاى اولیه با نظام استیلایى و فرمانروایى سلطنتى، سنت هاى نبوى و اصول سیاست قرآنی مغفول ماند و سلطنت از این وضعیت بهره را کافى برد. با تبدیل خلافت به سلطنت، مصادیق نظریه امامت، به خلفاى اولیه محدود شد.
صاحب الزنج؛ چالشى دیگر در برابر دستگاه خلافت عباسى
حوزه های تخصصی:
قیام زنگیان در سال 255ق در بصره به رهبرى على بن محمد، مشهور به صاحب الزنج شکل گرفت. صاحب الزنج با استفاده از ضعف دستگاه خلافت عباسى توانست ائتلافى گسترده از تودههاى مختلف، از جمله زنگیان ساکن در بصره و نواحى اطراف تشکیل داده و سازماندهى نماید و سپس دست به تبلیغات مذهبى برضد خلفاى عباسى بزند. وى با استفاده از شرایط نابسامان دستگاه خلافت، شهرهاى بسیارى در عراق و ایران به تصرف خود در آورد. همچنین شهر مختاره را ایجاد کرده، آن را مقر خود گردانید. صاحب الزنج که در مدت پانزده سال توانست به گونهاى مستقل در قلمرو عباسیان کرّ و فر نماید، در زمان خلافت معتمد به سال 270ق توسط موفق شکست خورد و طومار زندگىاش برچیده شد.
خلافت عباسیان در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سرتاسر خلافت عباسی، حتی در مقاطعی که خلفا صرفاً قدرت ظاهری داشته و بازیچه ای بیش نبوده اند، سلاطین و حکّام محلی برای تقویت حکومت و اثبات مشروعیت خویش، می کوشیده اند تا برخی رفتارهای نمادین، خود را معتقد و وفادار به خلافت بنمایانند. نقش تأیید خلفا با مشروعیت بخشیدن به حکومتهای فرمانروایان مستقل، برای مسلمانان چندان اهمیت داشت که حتی پس از سقوط خلافت عباسی به دست هلاگو و به قتل رسیدن خلیفه نیز، سلاطین و حاکمان بعدی همچنان مشروعیت خویش را نیازمند تأیید آنان می دیدند. خلافت عباسیان مصر که تنها با سه سال وقفه، به دست سلاطین مملوکی مصر بنیاد نهاده شد، در واقع پاسخی به همین ضرورت بوده است. بررسی ساختار خلافت عباسیان مصر و مناسبات میان خلفا و سلاطین مملوکی و همچنین روابط خلافت مصر با حکومتهای سایر سرزمینهای اسلامی چون ایران، هند و حرمین شریفین بر عهدة این نوشتار است.
نقش خراسان در روی کار آمدن عباسیان
حوزه های تخصصی:
با آغاز فتوحات اسلامی و گسترش اسلام در خارج از مرزهای شبه جزیره عربی، خراسان نیز از دید اعراب غافل نماند و در سال سی هجری، در زمان خلافت عثمان و توسط والی بصره، عبدالله بن عامر، فتح شد. گرچه در آغاز و طی خلافت عثمان و حضرت علی(ع) خراسان تا حدودی آرام بود، اما چون امویان به قدرت رسیدند به آشفتگی گرایید. در اواخر حکومت اموی در حالیکه امام عباسی دعوت خود را آغاز و داعیانش را به خراسان فرستاده بود، گروه های ساکن خراسان با یکدیگر هم آواز شدند و بر ضد امویان بپاخاستند. دعوت عباسی در خراسان با حمایت موالی، اعراب مهاجر آزرده خاطر مقیم مرو (یمنی ها)، خوارج که بدنبال پناهگاهی در ایران بودند و شیعیان که آرمان عباسیان را همانند آرمان خود تلقی می کردند، مواجه شد. در این پژوهش سعی بر این است تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی و استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای، به بررسی نقشی که خراسان در قدرت گیری عباسیان ایفا کرد، دلایل حمایت خراسانیان در حمایت از دعوت عباسی و علل انتخاب خراسان از سوی امام عباسی پرداخته شود. در واقع خراسان بخصوص به دلیل دوری از مرکز خلافت اموی بیشترین نقش را در به قدرت رسیدن عباسیان ایفا کرد و خراسانیان گرچه متمایل به تشیع بودند اما بدنبال رهایی از سلطه و ظلم و ستم امویان بودند که به دعوت عباسیان پاسخ مثبت دادند.
خاندان بنی عباسیان بستک (1150-1387 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
خاندان بنی عباسیان بستک خود را بازماندگان خلفای عباسی می پندارند و از اواخر عصر مغول در ناحیه جنوبی ایران و در پس کرانه های بندرلنگه در شهری به نام بستک مستقر شده و به تدریج موقعیت و جایگاه مهمی را در اقتصاد و سیاست منطقه به دست آوردند. این خاندان در طول تاریخ حضورشان در صحنه سیاسی جنوب ایران، در مقام مرزداران و پاسداران حریم کشور عمل کرده اند. تمرکز این پژوهش بر بازسازی و معرفی تاریخ محلی جهانگیریه و بستک است. برای رسیدن به این مهم به شیوه توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، پس از بررسی جغرافیای طبیعی، انسانی و تاریخی جهانگیریه و بستک، به نحوه قدرت گیری این خاندان در منطقه جنوب و پس کرانه خلیج فارس پرداخته ایم.