سنّت عزاداری امام حسین علیهالسلام از سنّتهای مهم و مؤثر شیعی است که در طول تاریخ دچار تحوّلاتی گردیده است. برای دستیابی به شیوههای اصیل و دور از خرافات و تحریفات این سنّت مهم، تأسّی به امامان معصوم شیعه علیهمالسلام یکی از بهترین راهها به شمار میآید. در این مقاله، تلاش شده است در حدّ مقدور، شیوه برگزاری سنّت عزاداری بر امام حسین علیهالسلام توسط امامان شیعه علیهمالسلام و اهدافی که آن بزرگواران از این کار دنبال میکردند، ترسیم گردد.
در میان گزارش های مورخان و محدثان اخبار عاشورا، گزارش های شیخ صدوق از این واقعه از آن رو شایان مطالعه و بررسی است که عمدة گزارش برجای مانده از مقتل وی، مبتنی بر اخبار امامان معصوم علیه السلام، به ویژه امام صادق علیه السلام ، است. پژوهش حاضر پس از ارائة شرح کوتاهی از زندگی و شخصیت علمیِ شیخ صدوق، به نقد و واکاویِ سندی و محتوایی خبری طولانی از امام صادق علیه السلام در بارة واقعة عاشورا از ابتدا تا فرجام آن، می پردازد. شیخ صدوق این روایت را در مجلس سی ام کتاب «الامالی» خود از محمدبن عمر بغدادی و او از کتاب ابوسعید حسن بن عثمان بن زیاد تُسْتَری نقل کرده است. نتیجة بررسیِ سند این روایت حاکی از آن است که حسن بن عثمان بن زیاد تستری که این خبر از کتاب او نقل گردیده - نزد اندیشمندان شیعه توثیق نشده و در منابع رجالیِ اهل سنت، به جعل حدیث و نسبت دادن احادیث دیگران به خود، متهم است. بررسیِ محتواییِ این خبر، اشکالات و کاستی هایی را می نمایاند که انتساب این روایت را به امام صادق علیه السلام ، دشوار می سازد. افزون بر این، برخی از اخبار دیگر دربارة این واقعه نیز که در مجالس دیگر کتاب مزبور آمده، نقد و بررسی شده است.
عاشورا نقطه اوج تاریخ اسلام به شمار می رود، در آن هنگام که چهره زشت کفر با اعمال پست معاویه و یزید و بیعت خواهی ناحق آنان نمایان گشت، امام حسین (ع) با رفتار و قیام خویش که دعوت به نماز و امر به معروف و نهی از منکر در راس آن قرار داشت، به مبارزه با فساد و بی عدالتی و ظلم اقتصادی پرداخت و در این راه از جان و مال خود و خاندان خویش در پیشگاه مقدس خداوند گذشت.
همواره جریانات فکری و فرهنگی در طول تاریخ نقش ویژه ای در وقوع حوادث بزرگ در جوامع انسانی ایفا کرده اند. بدون تردید فرهنگ و تمدن اسلامی نیز در مسیر فراز و فرود خود از این قاعده مستثنا نبوده است. فی المثل توجه به دو دهه 60 و 70 هجری و ظهور حوادث متعددی در این مقطع تاریخی فرهنگی واضح می سازد که برخی جریانات فکری با ویژگی ها و ادعای اسلام باوری چگونه از خود شخصیتی تاریخی به یادگار گذاشته اند. ازجمله این وقایع، رخداد عاشورا و کیفیت مداخله و ایفای نقش بنی امیه می باشد. این پژوهش تلاش می کند تا ضمن طرح و یادآوری اجمالی پاره ای زمینه ها و عوامل، اصلی ترین نقش را برای قبیله بنی امیه برشمرده و کار کرد پر رنگ تر این جریان فرهنگی ـ فکری را به تحلیل بگذارد.
موضوع مقاله حاضر تبیین منازل مسیر کاروان امام حسین(ع) در کتاب الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد دانشمند بزرگ شیعه، محمدبن محمدبن نعمان ملقب به شیخ مفید (ف. 413 ق) است و هدف نویسنده بر آن بوده که با پژوهش در متون کهن تاریخی و جغرافیایی سده های پیشین و سود جستن از منابع جدید، سیمایی از جغرافیای تاریخی این مناطق ارائه دهد. چراکه تاکنون پژوهشگران و نویسندگان، تنها به بیان توضیحی کوتاه و مختصر دربارهٔ این جایگاه ها، و آن هم در پانوشت کتاب ها، بسنده کرده اند. این پژوهش از منظری دیگر به رخداد مهم سال 61 هجری یعنی قیام و شهادت امام حسین(ع) و یاران می نگرد و می تواند در بازشناسی وقایع عاشورا در مسیر کاروان حسینی به پژوهش گران یاری نماید. گرچه تعدادی از این منازل همچون گذشته، شهر یا روستایی با اهمیت و پر رونق محسوب می شوند امّا برخی از آن ها با گذر زمان، از نقشه جغرافیایی حذف شده اند.
سه خرده گفتمان در عرصه اجتماعی جامعه مرتبط با صدر اسلام شکل گرفت: گفتمان «ولایت»، «خلافت» و «سلطنت» که هر سه لباس اسلام را به تن داشته و در تلاش بودند تا با نزدیک کردن ارزش های اسلامی (دال های شناور اسلامی) به دال مرکزی گفتمان خویش، ذهنیت جمعی اجتماع را به دست آورند. طبعاً هر یک از این سه گفتمان برای وصول به این مهم، ناچار به تعریف ارزش های اسلامی منطبق با دال مرکزی گفتمان خویش بودند. همچنان که جابه جایی معروف و منکر در جامعه، ناشی از تعریفی است از این دو که معروف را منکر جلوه داده و منکر را معروف. از آن جا که گفتمان پیامبر اسلام، «ولایت» بوده است: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُه »(مائده، 55)؛ نوشتار پیش رو به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که: «گفتمان ولایت چه تعریفی از ارزش های اسلامی ارائه داده است؛ که بوسیله عده ای پذیرفته نشد و منجر به تولید دو گفتمان خلافت و سلطنت گردید؟». برای پاسخ به این سوال، تخاصم گفتمان ولایی حسین بن علی(ع) و گفتمان سلطنتی یزید به عنوان مطالعه موردی، تحت بررسی قرار خواهد گرفت.