از جمله مسائلی که از دهه نخست هجری توجه دانشمندان علم قرائت و تفسیر را به خود جلب نمود و موجب پیدایش آراء و نظریاتی گردید ، پیدایش اختلاف قرائت در عرصه کتاب الهی بود. پدیده اختلاف قرائت به عنوان واقعیتی انکار ناپذیر قرنها افکار دانشمندان علوم قرآنی و نیز قاریان را تحت تأثیر قرار داد و به نوبه خود آثار و مکاتبی در حوزه قرائت ه وجود آورد که آثار آن تا عصر حاضر باقی است. پدیده اختلاف قرائت در عین حال در دوره های مختلف از ماهیت واحدی برخوردار نبوده بلکه در هر دوره ای ، عللی توجیه گر اختلاف قرائت است. اینکه قراءات مختلف تا چه میزان با واقعیت قرآن در ارتباط بوده و در این میان کدام قرائت و با چه ضابطه ای بر دیگر قراءات ارجحیت یافته است ، این خود مطلب دیگری است که به نظر می رسد در کنار نزاعهای تاریخی قاریان ، نحویون متکلمان ، فقها ، مفسران ، ... حرکت و هویتی مخصوص به خود دارد که در این مقاله برآنیم تا به اختصار – پس از بررسی اختلاف قرائت در دوره های مختلف – به آن بپردازیم اما قبل از هر کلام دیگر ابتدا بحث کوتاهی در باب موضوعیت قرائت قرآن به میان می آوریم .
این رساله در یک مقدمه و 7 بخش تنظیم یافته است. بخش اول در بررسی مراکز و حوزه های قرائت قرآن از آغاز تا قرن چهارم هجری بخش دوم در معرفی طبقات قاریان و مقریان این دوره و ترسیمی از 7 نمودار از سلسله سند قرائت قراء سبعه و نیز تعیین جایگاه ایشان بخش سوم در انحصار قرائات قرآنی در هفت قرائت و چهارده روایات بخش چهارم در اصول قرائات و شیوه قرائت و اقراء قراأ سبعه و روایاتشان بخش پنجم در باب فروع و فرش الحروف چهارده روایت قرائات قرآنی و بیان شاخصهای اختلاف قرائت ها . بخش هفتم در کتابشناسی قرائات از آغاز تا پایان قرن چهاردهم در دو بخش چاپی و خطی . در رساله در شرح حال قراء سبعه به ایراد جداولی شامل نام و نسب اکتفا شده و به نکات مهم اقتباس یا استنباط اشاره شده است . مبنای طراحی فصول و تبویت ابواب رساله ، تسبیع سبعه است.
یا دقت در آراء و نظریات علماء علوم قرآنی ، این نظریه که علت اساسی توحید مصاحف در عصر عثمان ، اختلاف قراآت رایج در عهد وی بوده است، بیش از هر مطلبی به چشم می خورد. به عقیده نگارنده با رجوع به مصادیق ذکر شده در اختلاف قراآت – که در منابع به فراوانی از آن یاد شده – و با توجه به تعاریف مصطلح قرائت و قراآت، می توان نظریه رایج را ، قابل نقد و بررسی دانست؛ بنابراین باید ریشه های اختلاف قراآت را بار دیگر مورد بررسی قرار داد و عوامل اساسی اختلاف را از عوامل فرعی بازشناخت ، و سپس با تطبیق مفهوم و معنای قرائت بر عوامل مذکور ، دریافت که آیا می توان آن عوامل را مصداقی از اختلاف در قرائت دانست تا موجبی برای توحید مصاحف باشد یا نه؟