قرآن کریم، به موضوع تفکر و تدبر اهمیت ویژه ای داده است به گونه ای که واژگان مرتبط با این مفهوم از بسامد بالایی در واژگان قرآنی برخوردار می باشند. پرداختن به واژگان قرآنی نیز همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است و یکی از مهمترین مسائلی که درباره آن به کنکاش پرداخته اند، پاسخ به این سؤال است که آیا به ترادف واژگان قرآنی می توان معتقد بود؟ یا اینکه به جای ترادف واژه، باید مفهوم تقارب را انتخاب کرد؟ امروزه با پدید آمدن بررسی های موضوعی درباره قرآن کریم ضروری است، پژوهش های گسترده تری در این باب صورت پذیرد که یکی از حیطه های آن مسائل لغوی و زبانشناسی می باشد. این مقاله در صدد است با بررسی لغوی تعدادی از واژگان مرتبط با مفهوم «فکر»، به این مسأله بپردازد و پاسخی درخور ارائه دهد که نسبت واژگان مرتبط با این مفهوم در قرآن، با مفهوم ترادف و تقارب به چه صورت می باشد و بار معنایی این واژگان نسبت به یکدیگر چگونه است؟ وجه نوآوری پژوهش حاضر این است که، علاوه بر تحلیل تک واژه ها، واژگانی که دارای تقارب معنایی هستند نیز در دسته های مجزا گنجانده شده اند.
واژگان چندمعنایی به دلیل دشواری و اهمّیت در گزینش معنی، می تواند به عنوان یکی از ملاک های بررسی قوّت و ضعف یک ترجمه لحاظ شود. همانگونه که این دسته ازکلمات در تفسیر آیات مرتبط با خود، برداشت های مختلفی را پدید آورده ، وجود آن ها در ترجمه های قرآنی نیز احتمال شکل گیری ترجمه های یکسان را کاهش داده است. نوشتار حاضر که به طور مشخّص، واژه «روح» را از میان واژگان چندمعنایی برگزیده است، ضمن واکاوی معنای صحیح این کلمه با هیأت های متفاوت و در سیاق های گوناگون، به تحلیل و بررسی بیش از 40 مورد از ترجمه های فارسی قرآن در خصوص این کلمه پرداخته و از رهگذر دیدگاه های مفسران و اهل لغت، عیارسنجی مهارت ترجمه های قرآن در حوزه مورد بحث را وجهه همّت خود ساخته است. حاصل تحقیق نشان می دهد هنگامی که کلمه روح به صورت مطلق و به همراه ملائکه به کار برده می شود، منظور همان موجود مستقلی است که در روایات ائمه اهل بیت (ع) شناسانده شده است و برتر از جبرئیل می باشد و زمانی که به صورت ترکیب با یک اسم یا ضمیر و در حالت موصوف یا مضاف به کار رفته است، مفهوم مشکّکی است که هرچند، عالی ترین درجه آن را خداوند در مخلوقی جداگانه که مصداق اکمل و اتمّ روح است، قرار داده؛ امّا می تواند مصادیق پایین تری را نیز داشته باشد.
واژه های محکم و متشابه در زمره اصطلاحات کلیدی علوم قرآنی قرار داشته و انظار محققین بسیاری را به سوی خود جلب نموده اند . در این مقاله سعی برآنست تا پرده از معانی این دو لفظ مقدس برداشته شود و غموض و خفای آن روشن گردد.
مقاله شفاعت اثر مستشرق آمریکایی خانم والری جف هافمن است که در دائره المعارف قرآن لایدن، یکی از دائره المعارف های برجسته و مورد رجوع جهانی پیرامون قرآن کریم منتشر شده است. از آنجا که نقد و ارزیابی اینگونه آثار زمینه آشنایی افکار عمومی با اسلام حقیقی را فراهم می سازد لذا پژوهش حاضر به منظور مشخص نمودن فضای فکری مستشرقان در خصوص آموزه های قرآنی برای پژوهشگران مسلمان به ارزیابی این مدخل پرداخته است. نوشتار پیش رو ضمن اشاره به محتوای مقاله، نظریات نادرست هافمن درباره شفاعت را با استفاده از مصادر معتبر اسلامی و استدلال های متقن در بوته نقد قرار می دهد. در این جستار مشاهده می شود نظریه های ذکر شده با تتبع اندک و سطحی از آیات قرآن و متأثر از مبانی فکری گروهی از اهل تسنن و برگرفته ازبرخی روایات در کتب ایشان بوده که مخالف دلالت های قرآنی و احادیث قطعی صادر شده در این زمینه است .