ساز و کار تفسیر محکم و متشابه از دیدگاه معرفت شناسی کلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح نظریه وجود رابط و مستقل از دستاوردهای حکمت متعالیه است که تحول چشمگیر و عمیقی را د مباحث فلسفی به دنبال داشته است. پرسش از سهم پشینیان در بروز این نظریه سوال مهمی است که این جستار در پی پاسخگوئی به آن است. بررسی پیشینه تاریخی این مبحث نقش ارزنده سایر حکما را در شکل گیری آن آشکار ساخته میزان و ارزش بهره گیری صدرالتالهین از آثار گذشتگان و استکمال آنها را نشان می دهد. با مراجعه به آثار حکمای متقدم اعم از مشایی و اشراقی و نیز مکتب عرفانی ابن عربی نشان می دهیم که بستر طرح نظریه وجود ابط و مستقل قبل از صدرالتالهین فراهم شده است. از یونان ارسطو ضمن بحث از هلیه بسیطه و مرکبه با تعابیر خاصی به نقش وجود محمولی و رابط در قضایا اشاره می کند. فارابی با تفکیک دو مقام ذهن و خارج در صدد توجیه دو دیدگاه اثبات و نفی محمولیت وجود برآمده و از این طریق میان وجود محمولی و رابط در قضیه تفاوت نهاده است. وی هوهویت را ملاک اتحاد در وجود می داند و با وجودی دانستن رابط درقضیه زید هو کاتب به اثبات وجود رابط می پردازد. معنای دیگر وجود رابط که همان تعلقی بودن موجودات امکانی نسبت به ذات واجب است نیز در کلمات فارابی دیده می شود زیرا وی با تعلقی دانستن موجودات ممکن مناسبت میان آنها و ذات حق را نفی می کند. ابن سینا ضمن تایید سخنان فارابی به مفاد امکان فقری یا وجودی نیز اشاره کرده است. صدرالمتالهین در بحث امکان فقری بشدت متاثر از اوست. همچنین شیخ اشراق تقسیماتی بر اساس نور ارائه کرده که حکمای متاخر همان تقسیمات را در وجود به کار گرفته و آن را به فی نفسه (مستقل) و فی غیره (رابط) و سایر شاخه های آن تقسیم کرده اند. سهروردی در جای دیگر مطابق بیان شیخ الرئیس – معنای فقیر و غنی مطلق را توضیح می دهد و از این طریق به اثبات یگانگی خدا نیز دست می یابد.
سه اصطلاح محکم متشابه و تاویل ( تفسیر) تعبیرهایی قرانیند دانشمندان مسلمان از دیرباز هم بر سر تبیین معنای آنها و هم در مورد تعیین مصداق این مفاهیم با یکدیگر اختلاف نظر دارند محمد حسین طباطبایی در تفسیر المیزان 16 نظر مختلف را درباره تفسیر اصطلاحات محکم و متشابه آورده و یک به یک همه را رد کرده و در نهایت نظر هفدهمی را درباره این مساله ارائه کرده است وی ملاکی برای تعیین اینکه کدام آیه محکم و کدام متشابه است به دست نداده این مقاله در پی عرضه کردن نظریه جدیدی از این امر نیست بلکه بحث در اینجا معطوف به معرفت درجه دوم است به عبارت دیگر با ریشه یابی مبانی معرفتی هر مفسر در آیات مربوط به خداشناسی سعی شده است تا تناسب آن مبانی باجدولی که از آیات محکم و متشابه ارائه کرده اند نشان داده شود حاصل پژوهش این است که کسانی که به الهیات تنزیهی باور دارند طبعا آیات تنزیهی قرآن را محکم و آیات تشبیهی را محکم و آیات تنزیهی را متشابه میگیرند هر دو گروه نیز برای یکسان سازی اطلاع هندسه معرفتی خود آیات به زعم خود متشابه را به گونه ای تفسیر یا تاویل می کنند که با ایات به زعم خود محکم همساز بشود.