۱.
یکی از مهم ترین مباحث کلام اسلامی مسأله امامت و رهبری است، به گونهای که اختلاف دیدگاه مسلمانان در آن نخستین انشعاب را در بین شان در پی داشته است و آنها را به دو گروه بزرگ شیعه و سنی تقسیم کرده است. از نظر متکلمان شیعه مشروعیت امامت و جانشینی پیامبر بر اساس نصی الهی است، گرچه امامت در بعضی از ابعادش نیازمند به بیعت و مقبولیت مردمی است. یکی از مهمترین دلائل متکلمان شیعه بر امامت امیرمؤمنان علی (ع)، حدیث غدیر است که از حیث سند حدیثی است متواتر، و اگر اختلافی هست در دلالت آن است که اهل سنت دلالت آن را بر خلاف انکار می کنند. شیعه که دلالت آن را بر امامت تمام می دانند باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا صحابه رسول خدا پس از آن حضرت به آن عمل نکرده اند؟ مقاله حاضر بررسی موقعیت سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی مدینه در آخرین سالهای عمر پیامبر و نقش تأثیر گذار قبائل مختلف، به علل نادیده گرفتن حدیث غدیر پرداخت است، و ضمنا دیدگاه متفکران اهل سنت را پیرامون حدیث غدیر روشن ساخته است. امید آنکه بتوان از رهگذر بررسی های تاریخی به پاسخ های درخور و شایسته برای پرسش های کلامی دست یافت.
۲.
این مسأله که نفوس کدام انسان هائی بعد از مرگ باقی اند و آن نفوس آیا تعین خود را از دست خواهند داد و به یک نفس کلّی تبدیل خواهند شد یا اینکه کثرت خود را حفظ خواهند کرد، مورد توجّه این سه حکیم مسلمان بوده است. در این مقاله که موضوع اصلی آن تحلیل و بررسی آراء این سه حکیم پیرامون این دو موضوع است، به مهم ترین کتب آنها مراجعه شده و پس از جمع آوری آراء آنها در زمینه دو موضوع مورد نظر و نقد و بررسی آنها این نتیجه به دست آمده است که فارابی نفوس برخی از انسان ها را فانی می داند و این خلاف ضرورت دین اسلام است، امّا دو حکیم دیگر نفوس تمام انسان ها را باقی میدانند. پس از نقد و بررسی سه دلیلی که ابن سینا برای اثبات بقاء تمام نفوس اقامه کرده است و اشکال های صدرا به آنها، در این مقاله ثابت شده است که هیچ کدام از اشکال های صدرا به ادله ابن سینا وارد نیست و بطلان دو دلیل از آن ادله به وسیله اشکال های جدیدی اثبات شده است. در مورد اتحاد و اتصال نفوس به یکدیگر بعد از مرگ و تشکیل نفس کلّی معلوم، شده است که به خلاف نظر برخی از محققین، فارابی قائل به نفس کلّی به طوری که نفوس تعیین و تعدد خود را از دست بدهند، نیست. در مورد اتحاد و اتصال نفوس انسانی با عقل فعال از نظر ملاصدرا، در این مقاله با روشی جدید و ابتکاری پس از تحلیل و بررسی آراء او درباره تعقل، این نتیجه به دست آمده است که صدرا نیز نفس کلّی را قبول ندارد و کلیّه اشکال هایی که در ابتداء به نظریه اتصال نفوس با عقل فعال بعد از مرگ به نظر میرسند، با دقت و تحلیل در آراء او قابل پاسخ و دفع اند.
۳.
واژه ، جدل، جدال و مجادله از کلمه جَدْل گرفته شده که از فَتْل به معنای تابیدن و پیچیدن می باشد، گویی دو نفر که با یکدیگر بحث میکنند، هر یک از آنها دیگری را با رأی و نظرش می پیچاند. پس معنای لغوی جدل، شدت دشمنی، گفتگو و مناظره و دلیل آوردن بر رد یکدیگر است و معنای اصطلاحی واژه مذکور عبارت است از طریقه مناظره، فن احتجاج از طریق سؤال و جواب و روش محاوره سقراط که از طریق طرح سؤالات پیاپی و وادار ساختن طرف به تناقض گویی و مغلوب کردن وی بوده است. کلمه جدل و مشتقات آن، بیست و نه بار در قرآن کریم به کار رفته است و در مجادله حق و مجادله باطل و در مجادله به معنای دفاع، استعمال شده است. در این مقاله، مفهوم جدل در منطقه و قرآن مقایسه شده و ضمن بررسی انواع جدل در قرآن کریم، نمونه هایی از آیات الهی بیان شده است که پیشینیان آن را در مبحث فوق ذکر نکرده اند.
۴.
خداوند دین خود را در قالب "وحی قرآنی" و "وحی بیانی" بر بشر عرضه داشت. سهم عظیمی از وحی بیانی به صورت "آموزههای خاص دینی" تنها در اختیار وارثان علم پیامبر (ص)، یعنی اهل بیت (ع) قرار گرفت که موضوع بخش مهمی از آن، قرآن و تفسیر آن است. از این رو در کنار بهره گیری از "ثقل اکبر" نیاز مراجعه به "ثقل اصغر" یعنی ائمه (ع) در مقام حاملان پیام الهی و شارحان کلام وی، امری ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید. در اینجا به سبب اهمیت دوران صادقین (ع) در تاریخ اسلام و نقش روایات آنان در تدوین مکتوبات حدیثی، شماری از احادیث تفسیری، روش تفسیری آنان و شاخص های آن مورد بررسی قرار گرفته است.
۵.
مجموع معارف اسلامی ما اعم از عقاید، احکام و اخلاق از طریق دو منبع کتاب و سنت دریافت میشود. در اتقان و مصونیت قرآن از تحریف و کذب ود ریافت آن به صورت متواتر و قطعی، بین فریقین اتفاق نظر وجود دارد. اندکی از علماء عامه و خاصه در این موضوع تشکیک نموده اند که در جای خود نقد و بررسی شده است، امّا سنت علیرغم اهتمام اصحاب به حفظ و نگهداری آن از چنین پشتوانه ای برخوردار نیست، حرکت دروغپردازی در حدیث از زمان رسول خدا به صورت کمرنگ آغاز شد پس از حیات ایشان به ویژه در زمان امویان، گسترش یافت، صدها سخن مجعول به انگیزه سیاسی مانند خلافت و حکومت، انگیزه فرهنگی و دینی مانند پیدایش فرقه های کلامی و فقهی، غلو و تندروی، اسرائیلیات، انگیزه مالی و دنیوی چون تقربه به سلاطین، تعصبات قومی و قبیله ای، مصالح شخصی و فروش اجناس و کالا، و انگیزه خیرخواهی جاهلانه مانند ترغیب به قرائت قرآن، مستحبات و اذکار و حسن ظن به صحابه به منابع روایی ما راه یافت، مقاله حاضر به ارائه گزارش اجمالی از عمده ترین انگیزه ها و دواعی مزبور و نقد آن می پردازد.
۶.
دانستن اسباب نزول آیات و سور، هم چنین مکی و مدنی بودن آن ها، از آن جهت که در کشف معنا و دلالت آیات اهمیت شایان دارد، از جمله مباحث مهم علوم قرآن است. قرآن پژوهان شناخت مکی و مدنی بودن سور و آیات را از دو راه ممکن دانسته اند: طریقی مستند بر سماع و نقل و طریقی دیگر متکی بر قیاس. عوامل متعدد چون: کمبود نصوص؛ اختلاف و تناقض روایات و … ایشان را بر آن داشت تا با توجّه به ویژگی های اسلوبی و سبک و سیاق آیات، قواعد و معیارهایی وضع نمایند تا تشخیص آیات مکی و مدنی را ممکن سازد. با این حال شناخت قطعی و یقین به سبب نزول بسبیاری از آیات هم چنان در پرده ابهام و اختلاف نظر مانده است. یکی از این موارد سوره انسان است که چهار رأی متفاوت را بر تافته است. 1.مدنی بودن سوره با اذعان به سبب نزول خاص. 2.مکی بودن سوره و نفی سبب نزول خاص. 3.مدنی بودن بخش نخست سوره (آیات 1-22) و مکی بودن آیات انتهائی. 4.مکی بودن تمام سوره با اذعان به شأن نزول خاص. در این مقاله آراء فوق بررسی شده است و با امعان نظر به اینکه در بعضی سور و آیات، شأن نزول لزوما به معنی سبب نزول نیست، قول چهارم را موجه تر شمرده است.
۷.
درک اهداف و مقاصد آیات، توجه به سیاق، یعنی دقت در ماقبل و مابعد آیه و در نگریستن در آهنگ کلّی آیات را می طلبد؛ از این روی آیه را از آیات دیگر جدا ساختن و بدون توجه به جهت گیری کلی آیات و سیاق و آهنگ جملات آن را تفسیر کردن، جز لغزش و دوری از مقصد قرآن نتیجه دیگری ندارد. نظر به اهمیت موضوع، این نوشتار، ضمن بیان معنای لغوی و اصطلاحی سیاق و ارایه دیدگاه های مختلف در این مورد، به بررسی نقش جایگاه سیاق در تفسیر طبری پرداخته است.
۸.
فرزند هر خانواده میوه و ثمر زندگی آن خانواده است. اولین سرپرست و معلم فرزندان پدر و مادر است که هر دو وظیفه رشد و تکامل فرزند را به عهده دارند. در صورت اختلاف و جدایی سرنوشت فرزندان چه خواهد شد؟ آیا سرپرستی حق و تکلیف هر دو است و در صورت از دنیا رفتن هر دو جد پدری و مادری جانشین آنها خواهد شد؟ آیا جدا کردن فرزند از مادر نادیده گرفتن عواطف او نیست؟ در این مقاله نوع حضانت بررسی شده است و به پرسش های فوق از نظر فقه و حقوق پاسخ داده شده است.
۹.
فرزند هر خانواده میوه و ثمر زندگی آن خانواده است. اولین سرپرست و معلم فرزندان پدر و مادر است که هر دو وظیفه رشد و تکامل فرزند را به عهده دارند. در صورت اختلاف و جدایی سرنوشت فرزندان چه خواهد شد؟ آیا سرپرستی حق و تکلیف هر دو است و در صورت از دنیا رفتن هر دو جد پدری و مادری جانشین آنها خواهد شد؟ آیا جدا کردن فرزند از مادر نادیده گرفتن عواطف او نیست؟ در این مقاله نوع حضانت بررسی شده است و به پرسش های فوق از نظر فقه و حقوق پاسخ داده شده است.
۱۰.
کودکان، مردان و زنان، آینده اجتماع اند و حیات انسان وابسته به وجود آنهاست. در شریعت اسلامی نیز حقوقی برای آنان به رسمیت شناخته شده که از جمله آن حقوق، حق حضانت میباشد.حضانت به لحاظ کاربرد عملی آن در جامعه امروز ایران، از جمله مسائلی است که فقه اسلامی درباره آن دیدگاه های متفاوتی ارائه داده است. برخی از این دیدگاه ها که مبنای قانون مدنی در مسأله حضانت قرار گرفته، عواقبی چون تحت فشار قرار دادن مادر برای بذل حقوق خویش در برابر پذیرش درخواست حضانت را در پی دارد.از این روست که یافتن راه کار جدید در مسأله حضانت، نیازمند تکامل و بالندگی دیدگاه های فقهی در سایه تلاشی همگانی است. در این مقاله ضمن اشاره به نظرات رایج فقهی، گزینه جدیدی مطرح گردیده است، بدان امید که صاحب نظران ذی صلاحیت با توجّه به اهمیت مطلب، موضوع را پی گرفته و نظرات راه گشایی ارائه نمایند.
۱۱.
یکی از قواعد فقهی معروف قاعده فراش میباشد که از حدیث نبوی معروف "الولد لفراش و للعاهر الحجر" گرفته شده است که به موجب آن چنانچه انتساب طفلی به پدر مورد شک و تردید قرار گیرد با شرایطی، نسب آن طفل به پدر اثبات می گردد، این قاعده در حقوق از این جهت که یکی از ادله اثبات نسبت قانونی طفل به حساب میآید و مطابق آن کودک متولد شده ملحق به شوهر می شود، معروف به اماره فراش است و دو ماده 1158 و 1159 قانون مدنی ایران نیز مبتنی بر این قاعده بوده و ماده 1322 ق.م نیز صراحتا آن را از امارات قانونی به حساب آورده است. در این مقاله مدرک فقهی قاعده فراش، جایگاه حقوقی آن، شرایط تحقق قاعده، مفاد و قلمرو آن و مجاری و مصادیق فراش به طور مستند تبیین گشته و جهات مختلف نسب کودک که به لحاظ حقوقی ارتباط به قاعده فراش پیدا میکند مورد بررسی قرار گرفته است.
۱۲.
نظام حقوقی اسلام بنابر فقه مذاهب پنج گانه آن، امتیازهای مالی ویژه ای را برای زوجه در نظر گرفته است که در مقایسه با نظام های حقوقی غربی تقریباً منحصر به فرد میباشد. از جمله این امتیازها "مهریه" و "حق نفقه" میباشد. مهریه، هدیه و عطیه واجبی است که به زوجه تعلق می گیرد و اگر چه ذکر و تعیین آن در صحت عقد شرط نمی باشد ولی به مجرد عقد، حداقل به مقدار مهرالمثل به عهده زوج قرار می گیرد. حق نفقه زن عبارت است از آنکه مسئولیت تأمین کلیّه مخارج زندگی زوجه اعم از خوراک و پوشاک و مسکن و غیره به عهده زوج میباشد و زن در تأمین هزینه زندگی خود و فرزندانش اگر چه توانایی مالی داشته باشد مسئولیتی ندارد. هم چنین قوانین ویژه ای برای کسانی که از پرداخت "مهریه" و یا "نفقه" خودداری کنند در نظر گرفته شده است. اگر چه تشریع این حقوق مالی در جای خود امتیازی برای زوجه به شمار میآید و منزلت وی را در خانواده استحکام می بخشد ولی در برخی موارد دیده میشود به لحاظ جانبداری از حقوق مرد، علی رغم وجود و ظهور مستندات قرآنی و روایی، احکام فقهی و به تبع آن مواد قانون مدنی حقوق زنان را رعایت ننموده است.
۱۳.
معناداری و اثبات پذیری گزاره های دینی از جمله مسائلی است که در حوزه مباحث کلام جدید و فلسفه دین از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است. در این مقاله، سعی بر آن است که با بررسی اجمالی برخی نظریات مطرح شده، به مبنای معناداری و اثبات پذیری گزاره های دینی توجّه شود. بی تردید با توجّه به گستردگی این موضوع، و ارتباط آن با مباحث مختلفی در حوزه معرفت شناسی، فلسفه علم و فلسفه ذهن، صرفا به ذکر آراء و اقوال و تحلیل کلّی آنها بسنده شده است.برای این منظور، دیدگاه های مطرح در این مقاله در دو محور دیدگاه های پوزیتویستی (معیاری زبان علم)، و دیدگاههای تحلیلی کارکردی گزاره ها، ارائه شده و مشخصه های اصلی نظریات مذکور تلخیص گردیده است. در ادامه، مؤلف با تأکید بر رویکرد پوزیتویستی تمامی نظریات مطرح شده، علیرغم تکثر آن، و با اشاره به مسأله معرفت و تحلیل اجزای آن، مقولات و گزاره های دینی را معنادار و اثبات پذیر می داند، و بر این مطلب شواهد و براهینی اقامه میکند. هم چنین در این مقاله، به ضرورت تفکیک دو مقوله معناداری و اثبات پذیری که از اهمیت خاصی برخوردار است، نیز اشاره شده است.